طباطبایی: نزدیک شدن جنبش دانشجویی به جریانهای سیاسی، تولید قدرت نمیکند / شکستن فضای سیاسی در تشکیل مجلس کارآمدتر موثر است
![طباطبایی: نزدیک شدن جنبش دانشجویی به جریانهای سیاسی، تولید قدرت نمیکند / شکستن فضای سیاسی در تشکیل مجلس کارآمدتر موثر است](https://snn.ir/files/fa/news/1398/11/27/943566_132.jpg)
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، تاثیرگذاری بر قدرت و جلوگیری از انحراف آن جزو دغدغههای جنبش دانشجویی است. در سالیان پس از انقلاب همواره نوع برخورد با پدیده انتخابات محل اختلاف نظر فعالین دانشجویی بوده است. عدهای ورود مستقیم به عرصه را راهحل دانستند و گروهی دیگر نظارت و مطالبهگری را چاره کار میدانند. در دوره پیشروی مجلس شورای اسلامی همه جریانات دانشجویی با تفکر خودشان کنشگری خواهند...
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، تاثیرگذاری بر قدرت و جلوگیری از انحراف آن جزو دغدغههای جنبش دانشجویی است. در سالیان پس از انقلاب همواره نوع برخورد با پدیده انتخابات محل اختلاف نظر فعالین دانشجویی بوده است. عدهای ورود مستقیم به عرصه را راهحل دانستند و گروهی دیگر نظارت و مطالبهگری را چاره کار میدانند. در دوره پیشروی مجلس شورای اسلامی همه جریانات دانشجویی با تفکر خودشان کنشگری خواهند داشت. عدهای از ادوار جنبشهای دانشجویی نامزد شدهاند و برخی دیگر تنها شاخصها را تبیین و مردم را آگاه میکنند.
به سراغ جریانات مختلف دانشجویی رفتهایم تا در مورد نحوه ورود جنبش دانشجویی به موضوع انتخابات بیشتر بحث کنیم. چهارمین مهمان برنامه شاخص با موضوع انتخابات، فاطمه سادات طباطبایی، دبیر اسبق واحد خواهران اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل است.
فاطمه طباطبایی: جنبش دانشجویی در پیش از انقلاب اسلامی یکسری نیروهای برآمده از دلل جتماع بودند و برای هدفی که جامعه بیشتر به سمتش گرایش داشت، حرکت میکردند و این مسئله باعث میشد قدرت یک حالت پایین به بالا نیز داشته باشد که با مطالبه مردم شکل میگرفت.
عدالت بارزترین این مولفههاست که جنبش دانشجویی هم تلاش میکرد در راستای آن عمل کند؛ پس از پیروزی انقلاب نسبت جنبش دانشجویی و قدرتی که به خواست مردم حاکم شده بود هم سو بود. البته این همسویی پس از پیروزی انقلاب به وجود آمد و تا پیش از انقلاب اینگونه نبود. پس از انقلاب چالش آنچنانی با قدرت در سالهای اول از سمت جریان دانشجویی مسلمان وجود نداشت؛ حتی با شروع جنگ، فعال ترین تشکل دانشجویی آن زمان یعنی دفتر تحکیم وحدت، نیروها را برای اعزام به جبهه ساماندهی میکرد و دیگر کارهای این تیپی که نشان از حمایت از قدرت جمهوری اسلامی داشت.
اما بعد از جنگ، فضای سیاسی کشور کمی تغییر کرد؛ ارتباط گیری جنبش دانشجویی با احزاب کلید خورد و منجر به این شد که جریان دانشجویی از فضای مردمی یک مقدار دور شود و بهجای اینکه، محورش موضع مردم باشدبه سمت گرایشات سیاسی نیل پیدا کرد؛ این تغییر در رویکرد باعث شد جریان دانشجویی آن زمان تصورش این شود اگر به قدرتهای سیاسی آن دوره نزدیکتر شود تاثیرش بیشتر میشود.
*س_نزدیک شدن به جریانهای سیاسی برای جنبش دانشجویی، تولید قدرت نکرد_س* من این قضیه را درست نمیدانم که هر چه قدر به قدرت نزدیکتر شویم، تاثیرگذاری بیشتری خواهیم داشت، چون تجربه تاریخی در دهه هفتاد نشان داد حتی وقتی جنبش دانشجویی به جریانات سیاسی نزدیک میشود مانند نزدیک شدن تحکیم به اصلاح طلبان و جامعه اسلامی به سمت اصولگرایان، قدرتشان در بین مردم بیشتر نشد.
اما برعکس، وقتی عضو یک تشکل دانشجویی با تشکیلات مستقل میشوید که هیچ حدود خاصی جز حدود اسلامی برای مواضعش وجود ندارد؛ جایی که نیاز است صحبت، نقد و مخالفت میکند؛ ولی شاخههای یک حزب هیچ وقت خلاف منافع حزبش صحبت نمیکند حتی اعضا و شاخه دانشجویی یک حزب حتی اگر مخالف یک رویکرد باشند کلیت آن رویکرد را زیر سوال نمیبرند و نمیتوانند موضع منتقدانه نسبت به آن داشته باشند؛ اما در تشکل دانشجویی این فضا وجود ندارد و فضا برای مخالفت، بیان صریح و دفاع از حق خیلی بازتر است.
وقتی سمت یک حزب باشیم نمیتوانیم سمت مردم باشیم چون آن موقع حزب تبدیل به آمال ما میشود؛ اما تشکل دانشجویی حکم یک معبد اسلامی را دارد و هدف رضایت مردم است.
بعد از جنگ که شرایط مهیا و فضا باز شد؛ تفکرات مختلف شروع به فعالیت کردند و این جا پیشروی جنبش دانشجویی مسلمان دو راه قرار گرفت؛ یک راه همانیکه در آن حرکت میکردند و هم سو با مردم بود؛ اما نگاه دیگری هم تحت تاثیر افرادی با نگاه غربی در حال شکل گرفتن بود؛ یعنی تشکلهای دانشجویی دچار نوعی نگاه مدرنیست شدند که باید تغییر رویکرد داشته باشیم و اگر به یک حزب و شخص خاص نزدیک شویم قدرت بیشتری کسب میکنیم.
*س_سلایق مختلف در تشکل دانشجویی باعث کاهش جامعیت میشود _س* حمایت دفتر تحکیم در اواخر دهه 70 مصداق این موضوع است که در واقع باعث قدرت تحکیم نشد؛ یعنی برای دوره اول خاتمی توانستند رای جمع کنند، اما برای دوره دومش دچار تکثر شدند؛ تفاوت نظرهایی به وجود آمد که دیگر نظر قطعیشان روی خاتمی نیست.
فضای جوان تشکل دانشجویی اصلا به این صورت نیست که بتوان از یک شخص حمایت تام کرد و او بتواند پاسخگوی صددرصد نگاهها باشد، چون با سلایق مختلف در تشکل روبرو هستیم و این باعث کاهش جامعیت میشود.
وقتی از یک فرد خاص حمایت میکنید محوریت حمایت، سمت یک فرد میرود؛ در نتیجه افرادی که مخالف آن شخص هستند از دور شما طرد میشوند و به سمت اشخاصی میروند که مورد حمایت خودشان هستند؛ این باعث تزلزل در بنیانهای تشکیلات میشود؛ گاهی پیش میآید که اعضای شورای مرکزی و عمومی تشکیلات بخاطر نظرهای مخالف مقابل هم قرار گیرند و تنش داخلی شکل گیرد؛ این تنش روی استحکام تشکیلات تاثیر میگذارد.
*س_در فضای تشکل دانشجویی نمیتوان از یک شخص حمایت تام کرد_س* نگاه خود من به شخصه به اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل به این صورت است که نه به صورت حزبی و نه شخصی چه در انتخابات مجلس و چه ریاست جمهوری حمایت تام نمیکنیم البته افرادی که در صف ما هستند میتوانند از شخصی که میخواهند حمایت کنند؛ ما مولفههای شخص اصلح را مشخص میکنیم، ولی از شخص حمایت نمیکنیم.
نوع کنش در انتخابات مجلس شورای اسلامی متفاوت است، چون تنوع بیشتری وجود دارد یعنی نیاز نیست یک نفر انتخاب شود؛ نزدیک 300 نفر نماینده با گرایشات متفاوت وجود دارد به همین خاطر سعی میکنیم اعضای دفاترمان بینش کافی را به دست آورند و بر اساس آن در شهر خودشان برای نمایندگان اصلح تلاش کنند؛ یعنی کنش بومیتر میشود و این وجه کار را به نحوی آسانتر و سختتر میکند؛ کار ستادی کشوری کم رنگ میشود، اما کار استانی قویتر انجام میشود؛ ولی در کل حمایت بی، چون و چرا برای انتخابات مجلس هم درست نیست.
پروژه عبور از خاتمی دو جنبه دارد؛ دوره احمدی نژاد هم حمایت گروهی از او که دیگر جای همراهی نداشت؛ اتفاق افتاد؛ در دوره روحانی هم تشکلهای اصلاح طلب به همین صورت پیش رفتند.
یک بعد قضیه به دانشجویی بودن مسئله برمی گردد و یک جنبه دیگر به کنشگری سیاسی. یعنی در فضای کنشگری سیاسی وقتی اصلاح طلبان از روحانی یا خاتمی حمایت میکنند و میبینند او نمیتواند یا نمیخواهد وعدهاش را عملی کند دست به پروژه عبور میزنند و میگویند او از ما نبود که برای انتخابات بعدی بتوانند مجدد گزینه ارائه دهند و مقبولیت مردم را جلب کنند؛ یعنی حتی جریان سیاسی معطوف به خاتمی میخواست خودش را مبرا از خاتمی بدانند تا پایگاه مردمیاش حفظ شود.
اما یک وجه دیگر قضیه میتواند ناشی از حمایت بی، چون و چرا از یک شخص باشد که وقتی رای میآورد برعکس وعدهها عمل میکند در نتیجه گروهها و مجموعههایی که از او حمایت کردند حمایتشان را پس میگیرند؛ یعنی دقیقا نقطه عکس.
![طباطبایی: نزدیک شدن جنبش دانشجویی به جریانهای سیاسی، تولید قدرت نمیکند / شکستن فضای سیاسی در تشکیل مجلس کارآمدتر موثر است 2](https://snn.ir/files/fa/news/1398/11/27/943565_626.jpg)
![طباطبایی: نزدیک شدن جنبش دانشجویی به جریانهای سیاسی، تولید قدرت نمیکند / شکستن فضای سیاسی در تشکیل مجلس کارآمدتر موثر است 3](https://snn.ir/files/fa/news/1398/11/27/943563_723.jpg)