طفره متهم فروش اطلاعات به بیگانگان درباره ماجرای پوست موز
نویسنده روزنامه اعتماد همچنان از پاسخگویی در این باره که چرا سال گذشته درباره ماجرای ارز 4200 تومانی نوشت «دو پوست موز زیرپای دولت (رئیسی) است»، طفره میرود.
به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: روزنامه اعتماد اخیراً به قلم عباس عبدی (متهم پرونده جعل نظرسنجی و فروش اطلاعات به بیگانگان در دو دهه قبل) به دولت طعنه زده و نوشته بود که حل مسائل در سطح این دولت نیست.
نوشته روزنامه اعتماد، با نقد یکی از نویسندگان کیهان در فضای مجازی مواجه شد: فقط وقاحت نیست. غربگرایان مأموریت دارند بر مبنای نتایج مدیریت خود، به دولت مستقر حمله کنند. عبدی که میگوید «حل مسائل در سطح این دولت نیست»، پارسال طعنه زده بود: دولت، چه واگذاری ارز 4200 تومانی را ادامه دهد و چه حذف کند، دو پوست موز زیر پایش هست (!) او و مرعشی، دستپخت روحانی را «استخوان در گلوی دولت (جدید)» خواندند و حال آنکه همین طیف قبلا، تصویری سوپرمنی از تیم روحانی میساخت.
خبرآنلاین بود که تحقیر مردم در صف سبد کالا در سال 92 را کار عمدی روحانی خواند! هنگامی هم که او میرفت، صفهای مرغ و واکسن برقرار بود. این مینگذاری، یک مهندسی کامل است؛ به تعبیر مدیر معدوم آمدنیوز: «مجموعه ما در انتخابات 96 تحلیل امنیتی داشت. اینجور نبود که بگوییم اصلاحطلبیم یا عاشق روحانی. به این نتیجه رسیدیم که باید برویم پشت سر روحانی. کشور باید به نقطه جوش میرسید».
دولت رئیسی وعده کرده و مسئولیت دارد به اقتصاد سامان دهد. مطالبه و نقد هم واجب است. اما میراث تورمی 60درصدی، نقدینگی ده برابری، کسری بودجه 480 هزار میلیاردی، و بلبشوی بیثباتساز رسانهای را هم فراموش نکنیم.
عبدی که خود را در موضع اتهام میبیند، ضمن انتشار نصف و نیمه مطلب فوق در اعتماد نوشت: «- اول اینکه انتخاب ارز 4200 تومانی مربوط به سال 1397 و سه سال پیش از انتخابات 1400 بود و ربطی به این انتخابات نداشت و آن دولت سال 98 هم خواست آن را حذف کند که با شکستی که نواصولگرایان محترم در تشدید بحران آبان 98 بر آن طرح تحمیل کردند دور حذف آن ارز را خط کشیدند. دوم اینکه بارها نوشته ام آن سیاست، بیش از اینکه انتخاب دولت روحانی باشد، از روی ناچاری بود زیرا از مخالفان داخلیاش میترسید. ولی ما میدانستیم که این سیاست قابل تداوم نیست و هرچه فاصله ارز بازار با ارز 4200تومانی بیشتر شود امکان برداشتن آن کمتر یا پرهزینهتر می شود. اثبات این ادعای من، اقدام دولت کنونی است که ارز 4200 تومانی را به 28هزار و 500 تومان تبدیل کرد و اکنون ارز بازار آزاد 28 هزار تومان (تا این ساعت که مینویسم) بیشتر از ارز رسمی است. یعنی خیلی بیشتر از تفاوتی که در دولت روحانی بود. اگر آن تفاوت طی چهار سال رخ داد تفاوت اخیر فقط طی 8 ماه رخ داده است. خب! چرا دولت کنونی نرخ ارز را تثبیت کرد؟ آیا روحانی دستور داد؟ آیا میخواهند این پوست موز را زیر پای دولت بعد از خود بگذارند؟ آیا ما حمایت میکنیم؟ پاسخ همه پرسشها خیر است.
- مهمتر اینکه ارز 4200 تومانی دولت روحانی فقط چند قلم کالا را شامل میشد، در حالی که در دولت جدید همه کالاها را شامل میشود. چرا صدای شما درنمی آید؟ وی در ادامه حملات خود نوشته: «میراث تورمی...». ظاهرا نویسنده محترم کیهان متوجه ماجرا یا نوشتهها نیستند. حداقل بنده میدانستم که با این دولت نه تورم قابل کنترل و حل است و نه اشتغال وعده داده شده محقق میشود و نه یک میلیون واحد مسکونی در سال ساخته میشود. مشکل این است که چرا این وعدهها را دادید و الان دارید جر میزنید؟ تورم در دولت روحانی نه 60 درصد که در سال های 1397 تا 1400 به ترتیب عبارت بود از: 31، 41، 36 و 40 درصد به عبارت دیگر نرخ تورم در سالی که دولت جدید آمد از سال قبل از آن هم بیشتر شد و امسال به حدود 50 درصد خواهد رسید. مشکل اصلی بیاطلاعی کسانی بود که موجب دادن این وعدهها شد، آن مشکل هم اکنون نیز وجود دارد و عوارض جدی ایجاد میکند، و الا هر کسی که اندکی از امور آگاهی داشت، میدانست وضعیت ایران بدون برجام همین است که میبینید.
-... مگر قرار است به من پست و مقامی دهند؟ اگر از کسی حمایت میشود بهدلیل حب او و بغض از دیگری نیست، به این علت است که فکر میکنم حضور او بیشتر به سود مردم است، و الا من چه رفاقتی با روحانی داشتم؟ او هم از مجموعه حکومت و حتی جامعه روحانیت مبارز تهران بود. حتی زمانی هم که کار آقای خاتمی را قابل نقد دانستم سکوت نکردم. اگر میگویم که این دولت در سطح حل مسائل ایران نیست، نه به دلیل کینه یا پیشداوری، بلکه به دلیل واقعیت موجود است. آنها در هر سه شعار اصلی خود ناموفق بوده اند، حتی مسیر معکوس هم طی شده است.»
نویسنده روزنامه اعتماد تلاش بسیاری کرده تا با شاخه به شاخه کردن و پراکندن موضوع، از موضع اتهام فرار کند. او سال گذشته لو داده که ارز 4200 تومانی چه حذف میشد و چه ادامه مییافت، به مثابه پوست موز، زیرپای دولت رئیسی بود و سؤال کانونی این است که چه کسانی این پوست موز را تعبیه کردند تا در هر صورت،دولت (بخوانید کشور) زمین بخورد؟! و چرا عبدی بر واژه پوست موز تأکید داشته است؛ مأموریت داشته یا یک مهندسی شیطنتآمیز را لو داده است؟ عنایت دارید که قیمتگذاری کذایی (با آن حکایت خواندنی در دولت روحانی) یک سوی ماجراست و سویه مهمتر آن، 18 میلیارد دلار ذخایر ارزی کمیابی است که ظرف چند ماه در دولت سابق حراج شد و ذخایر ارزی را به حداقل رساند. تا جایی که برخلاف ادعای عبدی، دولت روحانی در یکی دو سال پایانی مجبور شد بیسر و صدا، تعداد کالاهای مشمول دریافت ارز دولتی را از 25 قلم به 4-5 قلم کاهش دهد و بدتر این که، دولت روحانی وقتی در مرداد ماه به سرآمد، تمام بودجه ارزی سال 1400 را هم خرج کرده بود و به همین دلیل آقای عبدی با علم و اطلاع از مضیقه درست شده برای دولت نوپای رئیسی، با وقاحت نوشت «دو پوست موز زیرپای دولت است؛ ادامه یا حذف ارز 4200 تومانی». او در واقع زمانی که باید مینوشت «این دولت از عهده حل مسائل برنمیآید»، همان زمانی بود که در راستای مأموریت غربگرایان، در حد کارگزاری ستاد انتخاباتی و سیاسی و رسانهای روحانی عمل میکرد و تازه پس از رفتن روحانی یادش افتاد که ارز 4200 تومانی پوست موز است یا استخوان در گلوی دولت است! (ادعای مشترک عبدی در اعتماد و مرعشی در روزنامه سازندگی).
نویسنده روزنامه اعتماد برای پرت کردن ذهن مخاطبان از اتهامی که متوجه اوست، مجبور شده دروغ دیگری را هم در واکنش اخیر بگنجاند و آن این که بحران آبان 98 را هم متوجه دیگران کرده و حال آن که سوء تدبیر عجیب دولت روحانی درباره قیمت بنزین، علت اصلی آن ماجرا بود. همین جا باید گفت که تصمیم دولت روحانی برای 4 سال ثابت نگه داشتن قیمت بنزین و ناگهان 3 برابر کردن آن در سال 98، تصمیمی دوسر خسارت بود و متأسفانه در آن باره همصدایی از نشریات زنجیرهای غربگرا و «مهندسان ویرانی» درنیامد.
درباره قیمت ارز باید به یاد نویسندگان فراموشکار و زنجیرهای آورد که نرخ دلار در دولت برجام 8 برابر گران شد (800 درصد) افزایش و بدتر این که خالی کردن خزانه ارزی به علاوه تحلیل 480 هزار میلیارد تومان کسری بودجه و نقدینگی و ده برابر شده، به علاوه آشوبافکنی پاییز گذشته و بیثباتسازی بازار، مجموعاً عملکردهای مذاکره شده از سوی غربگرایان برای به هم ریختگی بازار ارز بود.
نویسنده اعتماد میراث تورمی دولت روحانی را انکار میکند و حال آن که نه تورم 60 درصدی قابل انکار است و نه کسری بودجه 480 هزار میلیاردی سال 1400 و بدهی انباشته اوراق به میزان 500 هزار میلیارد تومان که دولت رئیسی باید ظرف 4 سال پرداخت کند. فقط مسکن در آن دولت بیش از 700 درصد گران شد و سرجمع این میراث، مخاطب را به یاد همان اعتراف مدیر معدوم کانال آمدنیوز برانداز که میگوید در انتخابات با تحلیل امنیتی سراغ روحانی رفتیم. (همان گونه که برخی اصلاحطلبان رفتار کردند).