طلاق مصلحتی به خاطر 19 بهمن 60
یکی از مأموران امنیتی که در آن عملیات نقش داشته، در گفتوگویی با یکی از خبرگزاریها گفته است: «ما آمادهباش بودیم که این شناسایی شود و در روز 19 بهمن خانه موسی را بزنیم. قبل از آن هم هماهنگیها اینجوری شده بود. یادم نیست چه گرفتاریای پیش آمده بود که به ما ابلاغ شد که عملیات را مشترکا با کمیته انقلاب انجام دهیم. البته فرماندهی کلی با ما بود، با سپاه بود».
مهمترین ضربه به سازمان منافقین در روز 19 بهمن سال 60 زده شد که تبعات سنگینی برای سازمان در پی داشت. در این ضربات عملا بیش از 80 درصد کادرها و مسئولان آن را که عمدتا در بخش اجتماعی سازماندهی شده بودند، دستگیر یا هنگام درگیریها کشته شدند.... بعد از این مقطع تقریبا همه ارتباطات تشکیلاتی اعضای سازمان با یکدیگر در داخل تهران و شهرهای بزرگ از هم پاشیده شد.
به گفته محسن رضایی: «سازمان گیج بود و بعد از ضربه 19 بهمن نتوانست بفهمد با چه تواناییای از جمهوری اسلامی مواجه است؛ اما هشدار بزرگی برای سازمان بود و بیشتر در حالت گیجی به سر میبرد و قدرت تحلیل شکست را نداشت». گزارش این عملیات هم به گفته هاشمیرفسنجانی از سوی محسن رضایی و محسن رفیقدوست به امام داده میشود.
در این ضربه، خانه تیمی مرکزیت سازمان در داخل کشور که در منطقه زعفرانیه واقع بود، هدف قرار گرفت و موسی خیابانی، قائممقام مسعود رجوی، در داخل کشور و نفر دوم سازمان، اشرف ربیعی، همسر مسعود رجوی و آذر رضایی، همسر موسی خیابانی، در یک درگیری مسلحانه کشته شدند. علاوه بر خانه تیمی اصلی که در زعفرانیه واقع بود، سه خانه تیمی دیگر نیز هدف قرار گرفت.
در زمان وقوع حادثه و ضربه 19 بهمن سال 60، مهدی ابریشمچی، مسئول کل حفاظت سازمان بود که محافظش علی اصفهانی، مدتی قبل دستگیر شده بود. منافقین نتیجه گرفته بودند که علی اصفهانی اطلاعات را کور کرده و با مقاومت یا با نشاندادن اینکه فرد بیاطلاعی است، توانسته اطلاعات را حفظ کند؛ بنابراین آرامآرام، خانهها و اماکنی را که تخلیه کرده بودند، دوباره اشغال و شروع به استفاده میکنند.
سازمان منافقین تشخیص داده بود که یکی از دلایل شناسایی خانه تیمی زعفرانیه و حمله به آن، بیمبالاتی مهدی ابریشمچی بوده که به خاطر بیکفایتیاش موجب ضربه 19 بهمن شده و در نتیجه آن موسی خیابانی و اشرف ربیعی، کشته شده بودند.
گفته میشود که ماجرای طلاق او از همسرش برای اینکه بتواند با مسعود رجوی ازدواج کند هم یکی از نتایج این تحلیل بوده است.
محسن رضایی، فرمانده وقت سپاه پاسداران، میگوید: «از دی سال 60، به این نتیجه رسیدیم که تمرکز اطلاعاتی ایجاد کنیم و از آقای غلامرضا و آقای شیرازی خواستیم امکانات خود را جمع کرده و یک ضرب شست به مرکزیت سازمان مجاهدین خلق نشان دهند. خوشبختانه بر مبنای اطلاعاتی که از محافظ موسی خیابانی گرفتیم و کاری که بچههای تعقیب و مراقبت و بخش دیگری از نیروهای اطلاعات کردند، در آذر و دی، اخبار و اطلاعات خوبی درباره اعضای کادر منافقین جمعآوری شد. ما خانه موسی خیابانی و شاهرخ شمیم، مسئول اطلاعات مجاهدین خلق در تهران را شناسایی کردیم. محل اسکان مهدی ابریشمچی را هم مشخص کردیم. در کل، حدود 10، 15 خانه تیمی را که ارتباط ارگانیک بیشتری با هم داشتند، تحت نظر گرفتیم. در زمان انجام عملیات، اطلاعاتمان خیلی زیاد شد و اولینبار بود که برای انجام عملیات، تیم عملیاتی کم داشتیم. ما 12 تیم پنجنفره را برای حمله به سه خانه تیمی که کادر سازمان در آن حضور داشتند، سازماندهی کردیم و برای زدن هر خانه یک نفر طراح و یک نفر مسئول عملیات تعیین کردیم».
رضایی میگوید: «به دعوت برادرمان آقای شیرازی، در بند 209 زندان اوین برای جمعبندی اطلاعات و طراحی عملیات علیه کادر منافقین جلسه تشکیل شد و آقای حجتالاسلام علی فلاحیان از دادستانی، برادرمان آقای طاهری از بخش عملیات، آقای جوادی از بخش بررسی، دوستان تعقیب و مراقبت و بازجوها در آن جلسه حضور پیدا کردند. اطلاعات پراکنده گردآوری و دستهبندی شد و تصمیم نهایی گرفته شد».
او درباره تعداد خانههای تیمی مورد حمله میگوید: «دوستان ما صبح 19 بهمن سال 1360، آماده عملیات شدند؛ درحالیکه همه بیسیمهای تیمهای عملکننده خاموش بود و بچهها با علامت و طرز خاصی با هم ارتباط برقرار میکردند؛ چون دوستان ما میدانستند که منافقین شنود بیسیم دارند و گفتگوها را کنترل میکنند. این کارها انجام شد و تیمها عملیات را شروع کردند و با یک حرکت سریع و دقیق گشت بیرون سازمان را گرفتند و عملیات شروع شد. عملیات علیه هر سه خانه تیمی با یک فاصله کوتاه از هم انجام شد تا خانهها به همدیگر اطلاع ندهند. از این سه خانه تیمی یکی بغل لانه جاسوسی و یکی در یوسفآباد بود و با هم فاصله هم داشتند».
احمد قدیریان، معاون اجرائی لاجوردی و مسئول گروه ضربت اوین، هم میگوید: «عصر آن روز سازمان قصد حمله به اوین میکند، شهید لاجوردی به من فرمودند: مراقبت کنید و بنده هم آمادهباش دادم و مسئله مراقبت از اوین برای چند روزی ادامه داشت تا اینکه تعدادی از خانههای تیمی آنها به تصرف درآمد. رهبری بخشی از این خانهها در غرب تهران برعهده حسینیهمدانی بود».
مسئول بررسی بخش التقاط واحد اطلاعات سپاه درباره چگونگی لورفتن پایگاه خیابانی میگوید: «.. هدف اطلاعات سپاه این بود که رأس را بزند...». گفته میشود سپاه فقط حدود 70 نفر از نفرات مورد اطمینان خود را آماده حمله میکند و اینکه هیچکدام از آنها از اینکه به کجا میخواهند بروند و چه کسی را دستگیر کنند، اطلاعی نداشتند و تنها عناصر ردهبالای گروه ضربت مطلع بودند که مسئله چیست.
یکی از مأموران امنیتی که در آن عملیات نقش داشته، در گفتوگویی با یکی از خبرگزاریها گفته است: «ما آمادهباش بودیم که این شناسایی شود و در روز 19 بهمن خانه موسی را بزنیم. قبل از آن هم هماهنگیها اینجوری شده بود. یادم نیست چه گرفتاریای پیش آمده بود که به ما ابلاغ شد که عملیات را مشترکا با کمیته انقلاب انجام دهیم. البته فرماندهی کلی با ما بود، با سپاه بود».
در نهایت اینکه هاشمیرفسنجانی در خاطراتش از روز 19 بهمن آورده است: «خبر رسید که یکی از خانههای کادر مرکزی مجاهدین فتح شده و موسی خیابانی، همسرش، همسر رجوی و عدهای دیگر کشته و دستگیر شدهاند. مسئول اطلاعات سپاه به امام گزارش داد که موسی زنده بازداشت شده. با آقای خامنهای و احمدآقا در خدمت امام، چند عکس و فیلم یادگاری گرفتیم.... شب، آقایان محسن رضایی و محسن رفیق دوست آمدند. گزارش عملکردی درباره کادر مرکزی منافقین دادند. در سه خانه 23 نفر از آنها کشته و چند نفر دستگیر شدهاند. برخلاف خبر سابق، معلوم شد موسی خیابانی جزء کشتهشدگان است».
منبع: روزنامه شرق