عاقبت به شری اصلاحطلبان با خروج از دموکراسی / اغتشاش؛ گام سوم چپهای ستادی پس از روحانی و تحریم انتخابات!
شاید اصلاحطلبان پس از ناکارآمدی روحانی و تحریم انتخابات، به یک پایان بزرگ و به گفته خودشان "خونبار" میاندیشند که اینچنین قصد ناامید کردن مردم از صندوق رأی را دارند!
سرویس سیاست مشرق _ فردی به نام حسین انصاری راد، که گفته شده از فعالان اصلاحطلب است در بخشی از یک مصاحبه با شماره چهارشنبه گذشته روزنامه آرمان امروز طی اظهاراتی گفته است:
"شرایط روحی مردم و امید و آرزوهایی که دارند، یکسره منتفی است. مردم از انتخابات و نتیجه انتخابات ملولند. طی سه انتخابات اخیر، خصوصا انتخابات ریاستجمهوری دوازدهم، روحانی مردم را از اینکه بشود از طریق انتخابات گشایشی در کار مردم ایجاد کرد یا اینکه وعدههای داده شده یا داده میشود، عملی شود، مأیوس کرده است. در ظاهر و تا این ساعت چندان امیدی به اینکه مردم از انتخابات به گشایشی دست پیدا کنند، به نتایجی برسند و به آرمان و آرزویی دست یابند، وجود ندارد.
این انتخابات مجلس هم کاملا مصداق این قضیه را نشان داد. حکومت هم از اینکه مردم اعتماد کنند یا نکنند، رای بدهند یا ندهند یا راضی باشند یا نباشند، ابایی ندارد و دیگر آن اهتمامی که مردم به آن داشتند را از دست داده است. این مجلس فعلا پاسخگوی خواست، نیاز، میل، آرمان و آرزوی مردم نبوده است. در کل کشور مشارکت چیزی حدود 40 درصد بوده و در مرکز کشور هم حدود 20درصد مردم در انتخابات مشارکت کردهاند که میگویند 10درصد آن هم منتفی است. "
او میافزاید: بنابراین اگر بخواهد انتخاباتی برگزار شود که مردم از آن راضی باشند، رای بدهند و مشارکت داشته باشند، باید باب دیگری باز شود. برای مثال، کاندیدای دیگری بیاید تا اعتماد مردم مجددا بازیابی شود. باید اختیاراتی که ریاستجمهوری حداقل در قانون اساسی دارد را برای رئیس جمهور قائل شد و از دخالت در نقش رئیسجمهور و کابینهاش پرهیز شود. اینجاست که مردم به این باور میرسند که ریاستجمهوری تبدیل به یک ریاستجمهوری معتبری شده است که میتواند با جهان و ملت ارتباط بسیار خوبی برقرار کند و کابینه مستقلی نیز داشته باشد و نقش سیاسی خودش را بهطور مستقل اجرا کند. [1]
*این سطح از ناامید سازی مردم و سیاهنمایی از شرایط کشور، تأملات زیادی را نسبت به انگیزه گویندگان و مشوقان آنها در داخل و خارج کشور ایجاد میکند.
چه اینکه هیچ حاکمیتی را در دنیا نمیشناسیم که رجال سیاسی آن حتی تندتر از حنجرههای دشمن مشغول ملکوک کردن چهره انتخابات و ناامید سازی مردم در این سطح تندروانه باشند.
مثلا چندی قبل نیز شاهد بودیم که یک فعال اصلاحطلب دیگر در اظهاراتی گفته بود: از آنجایی که مردم احساس میکنند کمکم انتخابات تغییر وضعیت داده به همین دلیل این ذهنیت را دارند که صندوق رای دیگر به نفع مردم نیست! [2]
*ناکارآمدی، تحریم انتخابات و ناامیدسازی مردم! / چپهای ستادی اینروزها به چه میاندیشند؟
این اظهارات در حالی است که چپهای ستادی دو دوره متوالی اقدام به حمایت رسمی از رئیسجمهور روحانی کردند و شاکله دولت اعتدال نیز با نیروهای اصلاحطلب شکل یافته است.
پس اگر این دولت ناکارآمد است یا مردم را از خود ناامید کرده؛ تماما به اصلاحطلبان مربوط است و آنها اکنون نمیتوانند خود را بعنوان دلسوز مردم جا بزنند و یا در جایگاه اپوزسیون دولت و منتقدان روحانی ظاهر شوند.
کما اینکه محمود واعظی، رئیس دفتر رئیسجمهور نیز اخیرا در سخنانی با کنایه به انتقادات چپهای ستادی گفته است:
"همیشه از سال 92 کسانی از بین وزیران و اعضای کابینه و استانداران دولت از اصلاح طلبان بودند. اگر الان اصلاح طلبان منتقد شدند که البته همه آنها نیستند، انتقاد به رفقای خودشان هست که در داخل دولت هستند. حداقل اگر مراعات بقیه اعضای دولت را نمیکنند مراعات حال رفقا و همفکران خود را بکنند. "[3]
مسئله دیگر نیز کاهش حضور مردم در انتخابات است!
اگرچه برخی به درستی معتقدند که کاهش حضور مردم به دلیل ناکارآمدی دولت ائتلافی روحانی و اصلاحطلبان است و ناکارآمدی چپها در مجلس دهم و شورای شهر نیز مزید بر علت بوده است اما این عامل را بایستی در کنار گزینه اصلیتری دید که موجب کاهش مشارکت کسانی از مردم در انتخابات مجلس یازدهم شد. و آن "تحریم انتخابات" از سوی اصلاحطلبان است.
تحریم انتخابات یک رفتار براندازانه و نشانه خروج از دموکراسی است که در تمام کشورها و حاکمیتهای جهان به مثابه خیانت انگاشته میشود و جرم آن نیز اشد مجازات است.
جرمانگاری این رفتار نیز بیشتر از آن روست که نگاه مردم به قلم و لسان رجال سیاسی است و هنگامی که این افراد مردم را به انحاء مختلفی مثل عدم ارائه لیست انتخاباتی، تشویق به عدم حضور در انتخابات میکنند؛ طبیعتا مردم نیز انگیزه حضور را از دست میدهند.
چه از قدیم گفتهاند: هرچه بگندد نمکش میزنند، وای به روزی که بگندد نمک!
البته این در حالی است که حیات و قوام یک انتخابات به قانون است نه به میزان مشارکت و اگرچه بیشتر بودن مشارکت مایه تقویت انتخابات خواهد بود اما کاهش آن نیز در هیچ کشوری از دنیا به مثابه فاجعه ارزیابی نمیشود زیرا مشارکت و دموکراسی همواره از افت و خیز برخوردارند.
اکنون و با دانستن این دو انگاره (ناکارآمدی دولت اصلاحطلبان و تحریم انتخابات از سوی اصلاحطلبان) به روشنی میتوان دریافت که اظهارات این روزهای چپهای ستادی مبنی بر اینکه مردم ملول شدهاند، مجلس برایند رأی مردم نیست، و انتخابات تغییری در وضعیت مردم نمیدهد! تا چه اندازه غیر مسئولانه است. اگر نگوییم در راستای منویات دشمن است!
برخی معتقدند این رویکرد اصلاحطلبان که انتخابات مجلس یازدهم را تحریم کردند و قرائن نشان میدهد نسبت به انتخابات 1400 نیز همین نیت را دارند؛ صرفا برای خارج کردن راه حل بزرگ "صندوق رأی" از فراروی مردم در پس کارنامه ضعیف آنها در دولت اعتدال است.
در واقع شاید آنها پس از ناکارآمدی روحانی و تحریم انتخابات، به یک پایان بزرگ و به گفته خودشان "خونبار" میاندیشند که اینچنین قصد ناامید کردن مردم از صندوق رأیی را دارند که قرار است چاره حل مشکلات از درون آن بیرون بیاید و جز همین صندوق رأی نیز کسی یارای حل مشکلات را ندارد. کما اینکه اصلاحطلبان آقای روحانی را از همین صندوق رأی بیرون آوردند و خود به وضوح هرچهتمامتری میدانند که باز هم همین صندوق رأی است که میتواند در صورت رأی خوب مردم، گزینهای را تحویل دهد که تمام مشکلات موجود را در فرایند حل شدن قرار دهد.
پیش از این، پرویز سروری از فعالان اصولگرا در یک مصاحبه تأکید کرد که چپها به دنبال ایجاد اغتشاش هستند. [4]
سعید حجاریان، از تئوریسینهای اصلاحات نیز اخیرا از وقوع اغتشاش در سال 1400 سخن گفته است...[5]
***
1_http://www.armanmeli.ir/fa/print/main/298254
2_mshrgh.ir/1122553
3_www.irna.ir/news/84060106/
4_ mshrgh.ir/1124288
5_ mshrgh.ir/1119442