یک‌شنبه 9 دی 1403

(عکس) سقوط زن 36 ساله از پنجره خانه مرد متجاوز؛ شلیر رسولی نماد پاکدامنی مریوانی‌ها شد

وب‌گاه فرارو مشاهده در مرجع
(عکس) سقوط زن 36 ساله از پنجره خانه مرد متجاوز؛ شلیر رسولی نماد پاکدامنی مریوانی‌ها شد

این روز‌ها نام شلیر رسولی، شیرزن مریوانی که در جریان درگیری با یک شرور متجاوز جانش را از داده، تبدیل به نماد پاکدامنی و شجاعت در این شهر شده است.

به دنبال مرگ زن 36 ساله مریوانی که در جریان درگیری با یک شرور و متجاوز به عنف از طبقه دوم به خیابان سقوط کرده و جانش را از دست داده بود، رئیس کل دادگستری کردستان از رسیدگی ویژه و خارج از نوبت به این پرونده خبر داد.

به گزارش همشهری، این روز‌ها نام شلیر رسولی، شیرزن مریوانی که در جریان درگیری با یک شرور متجاوز جانش را از داده، تبدیل به نماد پاکدامنی و شجاعت در این شهر شده است.

روز پنجشنبه و در جریان مراسم تشییع پیکر این زن 36 ساله، عده زیادی از مردم شهر با در دست داشتن پلاکارد‌هایی که خشونت علیه زنان را محکوم می‌کرد، شرکت کردند و خواهان مجازات هرچه زودتر متهم پرونده شدند.

کمی پس از آن نیز روابط عمومی دادگستری استان کردستان با انتشار اطلاعیه‌ای از رسیدگی ویژه و خارج از نوبت به این پرونده خبر داد.

براساس این اطلاعیه، حجت‌الاسلام سیدحسین حسینی، رئیس دادگستری کردستان از دستگیری فرد متهم با قرار بازداشت موقت خبر داد و به رئیس دادگستری و دادستان عمومی و انقلاب شهرستان مریوان دستور داد موضوع را با سرعت و دقت پیگیری کنند و ابعاد مختلف حادثه را مورد بررسی ویژه قرار دهند.

وی همچنین دستور رسیدگی خارج از نوبت به پرونده را در دادگاه کیفری یک استان صادر کرد و افزود: پرونده این حادثه باید توسط بازپرس و دادستان مریوان سریعا و خارج از نوبت مورد رسیدگی قرار گیرد.

براساس این گزارش، حادثه‌ای که منجر به مرگ زن 36 ساله مریوانی به نام شلیر رسولی شد، 14 شهریورماه امسال رخ داد. بنا بر اعلام روابط‌عمومی دادگستری کردستان، آن روز یکی از اراذل و اوباش مریوان اقدام به گروگانگیری و قصد تعرض به شلیر رسولی، زنی از اهالی روستای چشمیدر را داشته و وی را از طبقه دوم ساختمان به پایین پرت می‌کند.

همین مسئله باعث شدکه زن جوان به شدت مجروح شده و درنهایت عصر پنجشنبه 17 شهریورماه و بر اثر شدت جراحات در بیمارستان کوثر سنندج جانش را از دست داد.

یکی از همسایه‌های زن جوان درباره جزئیات این حادثه می‌گوید: شلیر مادر 2 فرزند بود و سال‌ها بود که در همسایگی متهم پرونده زندگی می‌کرد. همسرش در اقلیم کردستان کارگری می‌کرد و تابستان‌ها برای کار به آنجا می‌رفت تا بتواند مخارج زندگی‌شان را تامین کند و برای همین بود که در خانه حضور نداشت. شلیر با همسر متهم که همسایه‌شان بود رابطه‌ای دوستانه داشت و حتی مدتی قبل که همسر متهم مریض شده بود، شلیر این زن را به بیمارستان برده و مراقبش بود.

وی درباره روز حادثه نیز می‌گوید: حدود ساعت یک بامداد، زمانی که شلیر در خانه‌شان بود، متهم با او تماس می‌گیرد و با گریه می‌گوید که همسرش مریض شده و درخواست کمک می‌کند. زن جوان نیز با شنیدن این جملات، برای کمک به دوستش به خانه متهم که در طبقه دوم ساختمانی بود، می‌رود. زمانی که شلیر وارد خانه می‌شود، متوجه می‌شود که از همسر متهم خبری نیست و این مرد به او دروغ گفته تا وی را به داخل خانه‌اش بکشاند. در آن زمان زن جوان تصمیم می‌گیرد خانه را ترک کند، اما آنطور که شنیده‌ایم، متهم مانع می‌شود، در را قفل می‌کند و با گروگان گرفتن زن جوان قصد تعرض به او را داشته است، اما شلیر در برابر وی مقاومت کرده و با او درگیر می‌شود و درنهایت نیز از پنجره طبقه دوم خانه به پایین سقوط می‌کند.

وی ادامه می‌دهد: متأسفانه شلیر طوری به داخل کوچه سقوط می‌کند که سرش با زمین برخورد کرده و دچار ضربه‌مغزی می‌شود و مردم با شنیدن سر و صدا متوجه ماجرا می‌شوند و متهم را قبل از اینکه موفق به فرار شود محاصره می‌کنند. پس از آن نیز ماجرا به پلیس گزارش می‌شود و با حضور ماموران، متهم دستگیر می‌شود. از طرف دیگر زن جوان نیز به بیمارستان منتقل می‌شود، اما متأسفانه به‌دلیل شدت ضربه‌ای که به سرش وارد شده بود جانش را از دست می‌دهد.

به‌گفته همسایه متوفی، متأسفانه پس از این حادثه شایعاتی هم مطرح شد که داغی که بر دل خانواده شلیر نشسته بود را بیشتر می‌کرد، اما با کشف حقیقت همه متوجه ماجرا و شجاعت زن جوان شدند و این مسئله چنان عواطف عمومی مردم مریوان را تحت‌تأثیر قرار داده که حالا تنها خواسته آن‌ها رسیدگی هر چه زودتر به پرونده و مجازات عامل مرگ زن جوان است.

بعدازظهر پنجشنبه، مراسم تشییع پیکر این زن برگزار شد و بسیاری از مردم شهر در این مراسم حضور داشتند و دادستان مریوان نیز با حضور در مراسم به مردم قول داد که به درخواست آن‌ها رسیدگی خواهد شد.

از میان اخبار

چرا کوکاکولا نمی‌خواهد به شما بگوید در آن طعم‌های عجیب و غریب چیست؟

اولین دبستان تهرانی‌ها کجا بود؟