غفلت مطلقا مورد قبول نیست، بایستی دائم بیدار بود
در زمینه بیداری و آمادهبهکاری. غفلت مطلقا مورد قبول نیست، بایستی دائم بیدار بود، دائم بایستی هوشیار بود؛ چون امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمود: من نام لم ینم عنه؛(4) اگر شما در سنگر خوابت برد، معنایش این نیست که سنگر مقابل شما هم خوابش برده، او ممکن است بیدار باشد؛ باید همواره در سنگر بیدار و آمادهبهکار بود.
خبرگزاری میزان - بنا به اعلام پایگاه اطلاع رسانی KHAMENEI.IR، رهبر معظم انقلاب 21 مهر 1397 در مراسم دانشآموختگی دانشجویان دانشگاه امامحسین (ع) بیاناتی ایراد فرمودند که به مناسبت روز بزرگداشت فرماندهان شهید دفاع مقدس بازخوانی میشود.
بسم الله الرحمن الرحیم (1)
و الحمدلله رب العالمین و الصلا و السلام علی سیدنا و نبینا ابیالقاسم المصطفی محمد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین سیما بقی ا فی الارضین.
السلام علی الحسین و علی علیبنالحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین الذین بذلوا مهجهم دون الحسین (علیه السلام).
اولا تبریک عرض میکنم این مراسم را، این روز را به شما جوانان عزیز و میوههای دل ملت انقلابی ایران و انشاءالله ثمرات شیرین شجرهی طیبهی انقلاب؛ هم به جوانانی که تحصیلاتشان را تمام کردند و درجه گرفتند و به جرگهی پاسداران انقلاب اسلامی پیوستند و هم به جوانانی که وارد این عرصه شدند و امروز سردوشی گرفتند و انشاءالله تحصیلات خودشان را در این دانشگاه بابرکت ادامه خواهند داد.
من امروز دربارهی دو سه مطلب با شما عزیزان صحبت میکنم: یکی دربارهی خود این دانشگاه، یکی دربارهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، یکی هم دربارهی یک مسئلهی اساسی مربوط به نظام جمهوری اسلامی و کشور.
در مورد این دانشگاه - چه دانشگاه جامع، چه دانشگاه تربیت افسری امام حسین (علیه السلام)- باید عرض بکنیم که یکی از برکات بزرگ الهی است بر همهی کسانی که در این دانشگاه تحصیل میکنند یا در این دانشگاه خدمت میکنند یا از برکات دانشآموختگان این دانشگاه انشاءالله بهره خواهند برد؛ یک برکت الهی است. این دانشگاه، دانشگاه مهمی است؛ من اصرار دارم برای اینکه مسئولان محترم سپاه تمرکز کنند بر روی مسائل این دانشگاه، برای اعتلای این دانشگاه و ارتقای این دانشگاه. البته گزارشی که فرماندهی محترم اینجا ارائه کردند، گزارش خوبی بود، نویدبخش است، نشاندهندهی پیشرفت است؛ مراسمی هم که شما اجرا کردید، نشانهی تداوم ابتکارات جوانان سپاهی است و مراسم امروز، مراسم زیبا و پرمغز و پرمضمونی بود لکن همین طور که بارها تأکید کردیم، تکرار کردیم، خرسندیم، افتخار میکنیم اما قانع نیستیم؛ بایستی همچنان این حرکت پیشرفت ادامه پیدا کند؛ هم در سطح علمی و تربیتی دانشگاه و هم در موضوعات دیگری که عرض میکنم. از جمله نظام جذب و عضویابی خیلی مهم است؛ بایستی بر روی آن تکیه کرد، تأکید کرد. برنامههای آموزشی عمیق؛ برنامههای آموزش بایستی جدا دارای عمق باشد.
مواردی که فرمانده سپاه اشاره کردند، موارد مهمی است؛ همین طور که گفتند، درست است؛ آیندهی علمی بشریت و جهان به سمت این مسائل نوپدید است، ما هم در این مسائل بحمدالله عقب نیستیم. بایستی هر چه ممکن است بر روی این مسائل تکیه بشود: آموزش عمیق، تربیت جامع، تخصص لازم در مدیران مجموعه، ضابطهگرایی. از جملهی چیزهایی که بنده تأکید میکنم، نظاممند بودن و ضابطهگرایی در همهی مسائل این دانشگاه [است] و در عین حال، با وجود ضوابط مستحکم و نظام مستحکم منضبط، ارتباط عاطفی و برادرانه بین فرماندهان و مدیران و مجموعه؛ همان چیزی که خصوصیت سپاه پاسداران از اول تشکیل سپاه بود که فرماندهان عالی سپاه، برادرانه با آحاد افراد سپاهی برخورد میکردند. یکی از نکات هم این است که اساتید مشغول در این دانشگاه، اساتید عمیقا مؤمن به مسائل انقلاب، مؤمن به سپاه پاسداران انقلاب، روی این مسائل باید تمرکز کنند؛ دوستان عزیز ما، برادران عزیز ما، مسئولان سپاه، متمرکز بشوند بر روی مسائل این دانشگاه؛ این دانشگاه خیلی مهم است و انشاءالله نقش ایفا خواهد کرد در مسائل اساسی کشور.
آمریکاییها با چهره خشن و عبوس و خصمانهای که نسبت به سپاه نشان دادهاند، عزت سپاه را بیشتر کردهاند؛ این هم کمک دشمن بود به آنچه مورد قبول و علاقه ما است
مطلب دوم در مورد سپاه است. سپاه بحمدالله امروز دارای عزت است - هم در داخل کشور، هم در خارج کشور - و اتفاقا دشمنان هم به این عزت کمک کردهاند. آمریکاییها با چهرهی خشن و عبوس و خصمانهای که نسبت به سپاه نشان دادهاند، عزت سپاه را بیشتر کردهاند؛ این هم کمک دشمن بود به آنچه مورد قبول و علاقهی ما است. دشمن خدا با بندگان خدا دشمنی میکند و این دشمنی، بندگان خدا را عزیزتر میکند، چهرهی آنها را روشنتر میکند.
خب، یک درس دائمی برای سپاه هست؛ من البته همین چند روز قبل از این با برادران فرماندهان سپاهی صحبت مفصلی کردم دربارهی سپاه،(2) آنچه میشود گفت تا حدودی عرض کردم، لکن تأکید میکنم بر اینکه یک درس دائمی جلوی چشم سپاه وجود دارد و آن عبارت است از آیهی کریمه: بسم الله الرحمن الرحیم * و اعدوا لهم ما استطعتم من قو و من رباط الخیل ترهبون به عدو الله و عدوکم.(3) که چند نکته هست:
اگر چنانچه دشمن بیمناک شد از قدرت شما، از آمادگی شما، آن وقت این بیمناکی، بازدارندهی دشمن است. باید کاری کنید که دشمن از هیبت مردان جوان مؤمن فداکار پرانگیزه احساس بیم بکند؛ و خود این مهمترین بخش بازدارنده است
اولا اعداد -[یعنی] آماده کردن - به اندازهی استطاعت؛ یعنی هیچ قانع نباشید به یک حدی؛ هر چه میتوانید، این آمادگی را در بخشهایی که در خود آیه ذکر شده بایستی تأکید بکنید و زیاد کنید. سپاه روزبهروز باید آمادگیهای خودش را بیشتر کند. آنچه دربارهی آن باید آمادگی ایجاد کنید، اولا «قو» است، ثانیا «رباط الخیل» است. «قو» یعنی قدرت، یعنی توان و نیرو؛ «رباط الخیل» یعنی ابزار؛ ابزارهای گوناگون؛ در هر دورهای ابزار متناسب با آن [دوره] است. هدف چیست؟ ترهبون به عدو الله و عدوکم؛ «ترهبون» فقط به معنای این نیست که آنها را بترسانید که از شما بترسند؛ نه، این ترس، بازدارنده است. اگر چنانچه دشمن بیمناک شد از قدرت شما، از آمادگی شما، آن وقت این بیمناکی، بازدارندهی دشمن است. باید کاری کنید که دشمن از هیبت مردان جوان مؤمن فداکار پرانگیزه احساس بیم بکند؛ و خود این مهمترین بخش بازدارنده است.
این «قو» در «اعدوا لهم ما استطعتم من قو» یعنی قدرت؛ این قدرت در جنبههای مختلفی خودش را نشان میدهد: اولا قدرت سازمانی که سازمان، قوی، مستحکم و جامع [باشد]. این قدرت سازمانی جزو مسائلی است که در سپاه باید مورد نظر باشد.
قدرت علمی و تخصصی؛ همهی حرکت موفق مجموعههای گوناگون بشری ابتدائا در سایهی علم انجام گرفته؛ در سایهی علم است که به قدرت، به ثروت، به اقتدار بینالمللی، به عزت دست پیدا میکنند؛ این همه هم که در اسلام روی علم تکیه شده، به خاطر این است. پس یک بخش مهم از «قو» عبارت است از علم.
قوهی در بخش تاکتیک و راهبرد؛ دائم بایستی مجموعهی نظامی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در زمینهی مسائل تاکتیکی و مسائل راهبردی و استراتژیکی، آمادگی و حرکت روزافزون و روبهپیش داشته باشد.
[قوهی] در زمینهی بیداری و آمادهبهکاری. غفلت مطلقا مورد قبول نیست، بایستی دائم بیدار بود، دائم بایستی هوشیار بود؛ چون امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمود: من نام لم ینم عنه؛(4) اگر شما در سنگر خوابت برد، معنایش این نیست که سنگر مقابل شما هم خوابش برده، او ممکن است بیدار باشد؛ باید همواره در سنگر بیدار و آمادهبهکار بود. قوت [یعنی] عزم راسخ و پولادین؛ قوت [یعنی] ایمان قوی و خالص، قوت [یعنی] انگیزهی روزافزون؛ اینها همه قوت است؛ اعدوا لهم ما استطعتم من قو، همهی اینها را باید آماده کنید. قوت، تربیت جوانان بلندهمت و پرانگیزه است. مظهر قوت در اینجا دانشگاه افسری امام حسین است؛ جوان باهمت و جوان باایمان تربیت میکند؛ اینها همه «قو» و مشمول «اعدوا لهم مااستطعتم من قو» است.
«ومن رباط الخیل» یعنی ابزار؛ ابزار بایستی ابزار پیشرفته باشد. ما در زمینهی مسائل ابزار، در دوران حکومت طاغوت، هم وابسته بودیم، هم عقبمانده بودیم، هم نابلد بودیم؛ بعضی از چیزها را داشتیم اما بلد نبودیم از آنها استفاده کنیم! خصوصیت حاکمیت طاغوت همینها است. ابزار بایستی پیشرفته باشد؛ بایستی ناوابسته باشد؛ ابزار مال خود شما باید باشد؛ خود شما بایستی ابزار را به وجود آورده باشید، تولید کرده باشید، ابداع کرده باشید؛ به معنای حقیقی کلمه مالک ابزار باید باشید. [ابزار] بهروز باید باشد. یک ابزاری است که از ده سال قبل مورد استفاده قرار میگیرد، امروز ممکن است به درد نخورد؛ ببینید امروز چه چیزی لازم داریم. در مورد ابزار بایستی بهروز باشید. ابزار بایستی متنوع باشد؛ [متناسب با] زمین و آسمان و فضا و دریا و مرز و درون قلب کشور، همه جا؛ و ابزار اطلاعاتی و ابزار عملیاتی و همه جور ابزار. تنوع در ابزار هم جزو چیزهایی است که بایستی مورد توجه باشد. مسئلهی فضای مجازی، امروز جزو ابزارها است؛ مسئلهی بازی جنگ، امروز جزو ابزارها است؛ به اینها بایستی توجه کنید. پس بنابراین آن «قوه»، این هم «ابزار»؛ هر چه میتوانید - ما استطعتم - بایستی در این زمینهها خود را آماده کنید.
در نظام طاغوت و رژیم وابستهی فاسد، انبارهای ما پر بود از ابزارهای آمریکایی که متعلق به آنها بود؛ ما حق نداشتیم در آن زمان بسیاری از اینها را حتی باز کنیم، نگاه کنیم، قطعه را بشناسیم، اگر امکان داشت خودمان قطعه را عوض کنیم. برادران عزیز ارتشیای که آشنا بودند، آگاه بودند از مسائل آن روز، آن وقت به بنده خبر دادند و گفتند که گاهی اوقات در همین مجموعهی ابزار، یک ابزاری را که دربسته بود که داخلش مثلا فرض کنید بیست یا سی جزء بود همین جور میگذاشتند داخل هواپیما میفرستادند آمریکا که آنجا تعمیر کنند و برگردانند! اجازه نمیدادند اینجا افسر فنی مربوطه یا برادر نظامی ارتشی مربوط به این کار، این را باز کند و نگاه کند و او تعمیر کند؛ اجازهی این داده نمیشد. یعنی انبارها پر بود از سلاح، منتها سلاحی که مال دیگران بود، اجازهاش دست دیگران بود؛ هر جا او میگفت باید مصرف میشد؛ اگر او اجازه نمیداد، نمیتوانست مصرف بشود. این کارخانهجات اسلحهسازی دشمن را با پول ملت، با هزینهی ملت، بایستی آباد میکردند. یکی از دو مؤلفهی قدرت رژیم طاغوت این بود، مؤلفهی دیگر هم این بود که ما به دستور آمریکا، ژاندارم منطقه باشیم؛ یعنی رژیم طاغوتی ایران قبل از انقلاب منطقه را برای آمریکا بیمانع کند، هر صدای ضدآمریکایی را در آنجا سرکوب کند و خفه کند؛ یعنی با هزینهی ملت ایران، با هزینهی نیروی انسانی ایران و پول ملت ایران، منافع دیگران تأمین بشود. امروز صددرصد مسئله بعکس است؛ امروز ملت ایران برای خودش اقدام میکند و با ارادهی خودش کار میکند، با توان خودش حرکت میکند و آنچه به مصلحت کشور است انجام میدهد. قوت یعنی همهی اینها را در نظر داشته باشیم.
اهمیت اربعین اول این بود که رسانهی پرقدرت عاشورا است. از روز عاشورا تا روز اربعین - بنا بر یک روایت روزی است که اهلبیت برگشتند به کربلا - این چهل روز، چهل روز فرمانروایی منطق حق در میان دنیای ظلمانی حاکمیت بنیامیه و سفیانیها بود
یکی از مصادیق قوت را امروز دنیای اسلام دارد مشاهده میکند و آن، راهپیمایی اربعین است؛ و اعدوا لهم ما استطعتم من قو. راهپیمایی اربعین قوت اسلام است، قوت حقیقت است، قوت جبههی مقاومت اسلامی است که این جور اجتماع عظیم میلیونی راه میافتند به سمت کربلا، به سمت حسین، به سمت قله و اوج افتخار فداکاری و شهادت که همهی آزادگان عالم باید از او درس بگیرند. از روز اول هم که اربعینی به وجود آمد، اهمیت اولین اربعین به همین اندازه بود. اهمیت اربعین اول این بود که رسانهی پرقدرت عاشورا است. از روز عاشورا تا روز اربعین - بنا بر یک روایت روزی است که اهلبیت برگشتند به کربلا - این چهل روز، چهل روز فرمانروایی منطق حق در میان دنیای ظلمانی حاکمیت بنیامیه و سفیانیها بود. رسانهی حقیقی [یعنی] فریاد زینب کبری، فریاد حضرت سجاد؛ در کجا؟ در کوفه، در شام، در آنجایی که ظلمات محض بود؛ اینها بزرگترین رسانه بود. همینها بود که عاشورا را نگه داشت، همینها بود که عاشورا را به امروز رساند. تاریخ و ریشهی این روز اربعین و ماجرای اربعین این است. آن روز اهلبیت (علیهم السلام) طوفانی به پا کردند با این حرکت چهلروزه؛ یک طوفان به پا شد در آن اختناق عجیب. در آن روزگار، اختناق این قدر است که دوروبر امام حسین، فرزند پیغمبر، نوهی پیغمبر، جگرگوشهی زهرای اطهر، 72 نفر بیشتر باقی نمیمانند. در یک چنین روزگاری، ماجرای توابین را در کوفه به وجود آورد، مدینه را منقلب کرد، شام را منقلب کرد، به طوری که رژیم سفیانی برافتاد؛ این حرکت عظیم اربعینی زینب کبری و اهلبیت (علیهم السلام) بود.
امروز هم در دنیای پیچیدهی پرتبلیغات و پرهیاهویی که بر بشریت حاکم است، این حرکت اربعین، یک فریاد رسا و یک رسانه بیهمتا است. چنین چیزی وجود ندارد دیگر در دنیا
امروز هم همین اتفاق دارد در دنیا میافتد. امروز هم در دنیای پیچیدهی پرتبلیغات و پرهیاهویی که بر بشریت حاکم است، این حرکت اربعین، یک فریاد رسا و یک رسانهی بیهمتا است. چنین چیزی وجود ندارد دیگر در دنیا: اینکه میلیونها انسان راه میافتند، نه فقط از یک شهر یا یک کشور [بلکه] از کشورهای مختلف، و نه فقط از یک فرقهی اسلامی [بلکه] فرق مختلف اسلامی و حتی بعضی ادیان غیر اسلامی. این وحدت حسینی [است]. شما بدرستی گفتید: «الحسین یجمعنا»، حقیقتا این جور است؛ حسین اجتماع عظیمی را درست میکند. این دلها با هزاران گام در راه است، همه حرکت میکنند، همه راه میافتند به سمت آن معدن و سرچشمهی معنویت و آزادگی، و این را به رخ دنیای مادی امروز میکشند. و این انشاءالله روزبهروز بایستی حرکت بیشتری بکند و گسترش بیشتری پیدا کند، و البته عمق بیشتری هم پیدا کند. خوشبختانه امروز کارهایی که ما داریم و مجالس عزاداری ما برای امام حسین (علیه السلام) از لحاظ معنویت، از لحاظ گسترش فکر و پراکندن معارف اسلامی، عمق بیشتری دارد از پنجاه سال قبل مثلا یا چهل سال قبل. قضیهی اربعین هم همین جور است؛ روزبهروز انشاءالله بایستی عمق بیشتری پیدا کند. اصحاب حکمت و علم بایستی در این زمینهها فکر کنند، کار کنند و انشاءالله تلاش کنند.
مطلب سوم، به همین مناسبت، دربارهی مشی و جهت و حرکت جمهوری اسلامی است. ما از اول انقلاب یک حرکتی را آغاز کردیم؛ در بخش آرمانها، در بخش زندگی مردم، در بخش ساختن کشور، در بخش تربیت انسانها، حرکتهای بزرگی شروع شده و توفیقات بزرگی هم به دست آمده. البته کمبودها زیاد است، مشکلات کم نیست اما موفقیتها و پیشرفتها از این مشکلات بیشتر است. حرکتی که تا امروز انجام گرفته حرکت بهتآوری است برای کسانی که بتوانند ابعاد این حرکت را درک کنند. خب، حالا جهت این حرکت باید معلوم بشود برای ادامهی کار. جهت حرکت چیست؟ ما حسینی هستیم دیگر؛ جهت حرکت را امام حسین معین کرده. در یکی از منازل بین راه، امام حسین (علیه السلام) ایستاد خطبه خواند: ایها الناس ان رسول الله صلی الله علیه و آله قال من رأی سلطانا جائرا مستحلا لحرمات الله ناکثا لعهد الله... یعمل فی عباد الله بالجور و العدوان و لم یغیر علیه بقول و لا فعل کان حقا علی الله ان یدخله مدخله.(5) خیلی حرف بزرگی است، خیلی حرف عجیبی است؛ اولا خطاب به ناس است، ما هم جزو ناسیم؛ این خطاب، خطاب به ما هم هست. خطاب به مؤمنین نیست، خطاب به آن عدهی همراهان فقط نیست؛ خطاب به بشریت است، نه فقط در آن زمان، در همهی زمانها تا امروز. از قول پیغمبر نقل میکند، دارد فلسفهی حرکت خودش را بیان میکند؛ میگوید من دارم به حرف پیغمبر عمل میکنم، پیغمبر به من دستور داده که این کار را بکنم. پیغمبر چه فرموده؟ من رأی سلطانا جائرا؛ فرمود که هر کس یک قدرتی را، یک قدرت ستمگری را مشاهده کند - سلطان فقط به معنای پادشاه نیست؛ سلطان یعنی قدرت؛ امروز سلطان، جبههی کفر و استکبار است، جبههی صهیونیسم و آمریکا است؛ این سلطان است؛ میبینید ستم امروز دنیا را که این ستم همه جا گسترده است: جنگافروزی، فشار استعمار، مکیدن خون ملتها، فشار آوردن به ملتها، ایجاد جنگهای داخلی و بقیهی فجایعی که امروز استکبار انجام میدهد - یعمل فی عباد الله بالجور و العدوان؛ نمیگوید «یعمل فی المؤمنین»؛ این چیزی که موجب میشود شما وظیفه پیدا کنید، این نیست که آن قدرت با مؤمنین بد عمل کند؛ نه، یعمل فی عباد الله؛ در بین بندگان خدا، در بین آحاد بشر، هر جبههای، هر قدرتی، هر مرکز ستمگری که در بین مردم این کارها را انجام بدهد: یعمل فی عباد الله بالجور و العدوان، آن وقت نتیجه چیست؟ وظیفه چیست؟ و لم یغیر علیه بقول و لا فعل، کسی که یک چنین قدرتی را در مقابل خودش ببیند و در مقابل او موضع نداشته باشد، موضع نگیرد، مخالفت نکند حالا این مخالفت گاهی با قول است، گاهی با فعل است؛ هر دو جور؛ گاهی اقتضا میکند شما در مقابل قدرت ستمگر وارد عمل بشوید، گاهی شرایط مناسب برای وارد عمل شدن نیست، اقلا موضع بگیرید؛ ببینید! اینها تکلیف امروز ما را مشخص میکند کان حقا علی الله ان یدخله مدخله، خدای متعال حقی بر عهدهی خودش قرار داده که این کسی را که در مقابل ظلم و جور و عدوان به عبادالله موضع نمیگیرد و حرکت نمیکند، به همان جایی، به همان سرنوشتی دچار کند که آن ظالم را دچار خواهد کرد، یعنی جهنم؛ مسئله این است. امام حسین میگوید من برای این حرکت کردم.
بنده مفصل یک وقتی راجع به تبیین حرکت اباعبدالله عرض کردهام؛ بعضی میگویند امام حسین (علیه السلام) حرکت کرد که قدرت را بگیرد - از مردمان مؤمن هم این حرف را میزنند - اشتباه میکنند؛ بعضی [هم] میگویند حرکت کرد تا شهید بشود. من میگویم حرکت کرد تا وظیفه را انجام بدهد؛ منتها در راه انجام وظیفه، یک احتمال این است که آدم به قدرت برسد، چه عیب دارد؟ یک احتمال این است که انسان شهید بشود، چه عیب دارد؟ مقصود این است که ما بتوانیم این عمل را انجام بدهیم، این وظیفه را انجام بدهیم؛ مسئله این است؛ در پیش روی جمهوری اسلامی این است.
علت اینکه ما در مقابلهی با آمریکا کوتاه نمیآییم این است. اینکه ما در مقابل فشار تبلیغاتی دشمنان، کم نمیآوریم به توفیق الهی، به خاطر این است؛ چون یک وظیفه است؛ اگر چنانچه نکردیم، کان حقا علی الله ان یدخلنا مدخله. اگر ما کوتاه بیاییم، خدای متعال ما را هم به همان سرنوشتی و همان دوزخی که آن ستمگر را مبتلا خواهد کرد مبتلا میکند؛ وظیفهی ما این است، این جمهوری اسلامی است. اینکه دیدید امام از اولی که وارد این مبارزه شد، با آمریکا مواجه شد - امام هنوز در قم سخنرانی میکرد و هنوز تبعید نشده بود که اینجا صحبت از آمریکا [میکرد]؛ آن روز امام (رضوان الله علیه) در قم، در سخنرانی فرمود امروز منفورترین فرد در کشور ما رئیسجمهور آمریکا است؛(6) این قضیه برای پنجاه سال قبل است - به خاطر این است. امام بصیر بود، چشمش باز بود، حقیقت را میدید، میفهمید؛ و امیدوار بود، باور داشت که خدای متعال فرموده است: و لینصرن الله من ینصره؛(7) آن کسی که خدا را نصرت کند، خدا قطعا او را نصرت خواهد کرد و نصرت کرد.
و من به شما عرض میکنم که جوانان عزیز! این راه را با قدرت ادامه بدهید، پیش بروید؛ نه فقط شما [بلکه] همهی جوانان ملت ایران، همهی دلهای پاک و روحهای ناآلوده که میخواهند وظیفهی الهی و انسانی خودشان را انجام بدهند، [اگر] در راه ایستادگی و مقاومت، در مقابل دشمنان دین و بشریت بایستند، قطعا خدای متعال آنها را حمایت خواهد کرد؛ و لینصرن الله من ینصره. همچنان که ما در این چهل سال به توفیق الهی پیروز شدیم، در آینده، در گام دوم، در گامهای بعد به توفیق الهی بر همهی موانع غلبه خواهیم کرد و بر دشمنان پیروز خواهیم شد.
امید به جوانها است؛ نه اینکه غیر جوانها در این راه وظیفهای ندارند؛ چرا، غیر جوانها هم وظیفه دارند، پیرها هم وظیفه دارند. شما ملاحظه کردید که امام بزرگوار ما در کهولت، در پیری مثل جوانها حرکت میکرد، مثل جوانها حرف میزد، مثل جوانها میاندیشید؛ منتها موتور پیشبرنده در هر جامعهای جوانها هستند. جوانها بایستی خودشان را آماده کنند، فکرشان را آماده کنند، ترفند دشمن را بشناسند. اولین آماج تهاجم دشمن عبارت است از فکر شما، از ذهن شما، از آنچه حاکم بر اندیشهی شما است؛ این اولین آماج دشمن است. با انواع حیلهها سعی میکند این تفکر را تغییر بدهد؛ وقتی فکر عوض شد، به طور طبیعی عمل عوض خواهد شد. نگذارید فکرها را عوض کنند، نگذارید انگیزهها را ضعیف کنند؛ نگذارید قدرت درونی ایمان و همت عالی شما را دشمن با ترفندهای خودش از بین ببرد. محکم بایستید، به خدا توکل کنید، و خدای متعال انشاءالله با شما است؛ ان الله مع المتقین.(8) خدا با اهل تقوا است، خدا با اهل حرکت در راه او است و مجاهدین را انشاءالله نصرت خواهد داد.
والسلام علیکم و رحمالله و برکاته
1) در ابتدای این مراسم - که به مناسبت فارغالتحصیلی جمعی از دانشجویان دانشگاه افسری سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و دریافت سردوشی دانشجویان جدید این دانشگاه در محل دانشگاه امام حسین (ع) برگزار شد - سردار سرلشکر حسین سلامی (فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی) و سردار سرتیپ علی فضلی (فرمانده دانشگاه امام حسین) مطالبی بیان کردند.
2) بیانات در دیدار مجمع عالی فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی (1398/7/10)
3) سورهی انفال، بخشی از آیهی 60؛ «و هر چه در توان دارید از نیرو و اسبهای آماده بسیج کنید، تا با این [تدارکات،] دشمن خدا و دشمن خودتان را بترسانید...»
4) نهجالبلاغه، نامهی 62
5) وقعالطف، ص 172 (با اندکی تفاوت)
6) صحیفهی امام، ج 1، ص 420
7) سورهی حج، بخشی از آیهی 40
8) سورهی بقره، بخشی از آیهی 194
- بیشتر بخوانید:
- رابطه حاکم و مردم یک رابطه برادرانه است، رابطه دوستانه است