فراز و فرودهای مختلف در حیات سیاسی حسن مستوفی
تهران - ایرنا - حسن مستوفی ملقب به مستوفیالممالک از رجال مشهور دوره قاجار و با مشی سیاسی خاص بود که چندین بار به سمت نخستوزیری رسید؛ سیاستمداری که به دلیل گرایشهای ملی، نزد عموم طبقات مردم محبوب بود.
مختصر بگویم میرزا حسن مستوفی الممالک رحمت الله علیه مردی بود رئوف، مهربان، در دوستی ثابت و از دشمنی رو گردان. بدی میدید، خوبی می کرد. مناعت داشت، اما تکبر نداشت. گفتند کم اراده است، اراده و ثبات رأیی که او در جنگ بین الملل در مقابل سفارتین [روسیه و انگلیس] به ظهور رساند، در قوه هیچ یک از رجال قوم نبود؛ اینها بهترین توصیف را از عمر سیاست ورزی میرزاحسن مستوفی الممالک است که توسط مخبرالسلطنه هدایت نوشته شده است.
تولد و خانواده
میرزا حسن مستوفی فرزند میرزا یوسف و شکرخانم کردستانی در 13 مهر 1254 خورشیدی در آشتیان به دنیا آمد. جد بزرگش، آقا محسن آشتیانی به دلیل کمک به کریم خان زند همیشه مورد توجه دودمان زندیه بود و از این طریق توانست سه فرزند خود با نامهای کاظم، هاشم و آقاسی را وارد دستگاه دیوانی خود کند. میرزا کاظم لقب مستوفی الممالک گرفت و در دوران فتحعلی شاه قاجار فرزندان و اقوام خودش را وارد دستگاه حکومتی و مالی قاجار کرد و پسرش میرزا حسن در جایگاه مستوفی الممالکی خدمات بسیاری به محمد شاه و حکومت قاجار انجام داد و پس از درگذشت میرزا حسن پسر او یعنی میرزا یوسف جای پدر را گرفت و آنگونه که اعتماد السلطنه می نویسد: میرزا یوسف مستوفی الممالک چنان اعتباری داشت که هر چه در روی کاغذ مینگاشت و به حضور میفرستاد، فورا اعلیحضرت سلطانی آن را امضاء کرده میفرمودند هر چه آقا گفته و داده و کرده است، صحیح است.
میرزا یوسف ثروت و مکنت فراوانی داشت و زمانی که در 76 سالگی درگذشت، شاه قاجار برخلاف رایج که بخشی از اموال متوفی را برمیداشت، تمام اموال میرزا یوسف را به فرزندش حسن بخشید.
تحصیلات
حسن مستوفی تحصیلات مقدماتی را تحت نظر معلم سرخانه آغاز کرد و علاوه بر دروس روزانه صرف و نحو عربی، ادبیات و بخشی از شرعیات را نزد محمودخان ملکالشعراء فرا گرفت تا اینکه بعدها به سفر اروپا رفت و زبان فرانسه را به خوبی فرا گرفت و به شعائر ملی و مذهبی بسیار احترام میگذاشت.
ورود به دستگاه دیوانی و سفر به فرنگ
حسن مستوفی هفت ساله بود که پدرش را از دست داد به همین دلیل هم از طرف ناصرالدین شاه برای او نوشت: جناب آقا میرزا حسن مستوفی الممالک... که تشریف شریف وزارت را بالوراثه... پدر بر پدر از وزرای جلیل الشأن و خدام صداقت نشان دولت جاوید ارکان هستند... چون آثار لیاقت و کیاست از ناصیه ایشان مشهود و در پیشگاه همایون شهریاری مکشوف افتاد... منصب مستوفی الممالکی و مرسومات این شغل نبیل را که موروثی این خانواده است، در حق جناب معزی الیه اعطا و مرحمت فرمودند، تا به این صورت تمام مشاغل پدرش را صاحب شود اما در دوره ناصرالدین شاه مورد کم لطفی قرار گرفت به همین دلیل از انجام امور کناره گیری کرد و برای مدتی بیش از هفت سال به اروپا رفت.
ورود به ایران و وزارت جنگ
حسن مستوفی که به میرزا حسن مستوفی الممالک مشهور شده بود در 1286 خورشیدی از سفر فرنگ به ایران بازگشت و به عنوان وزیر جنگ وارد کابینه امین السلطان شد و در ادامه در کابینه های ناصرالملک قراگزلو و احمدخان مشیرالسلطنه نیز این سمت را به عهده داشت تا اینکه با سقوط محمدعلی شاه و فتح تهران به دست مشروطه خواهان در کابینه محمدولی خان تنکابنی عهده دار وزارت مالیه شد.
رئیس الوزرا و کابینه جوان
مستوفی الممالک بعد از سقوط محمدعلی شاه تا پایان حکومت قاجارها رئیس وزرای چندین کابینه شد. به این صورت که با سقوط کابینه محمد ولی خان تنکابنی، وی در 38 سالگی مأمور تشکیل کابینه شد و در سوم مرداد 1289 خورشیدی نخستین کابینه خود را به مجلس دوم معرفی کرد؛ کابینهای که جوان و مشتاق بود و افرادی همچون احمد قوام السلطنه و شهاب الدوله در ان عضویت داشتند. مستوفی خیلی زود دست به کار شد و تلاش کرد، ساختارهای موجود را اصلاح کند. برای نوسازی ساختار اقتصادی و اداری کشور مستشار خارجی استخدام کرد و تلاش کرد، ساختار سنتی دیوانی عصر قاجار را نوسازی کند. اما در آن برهه تاریخی فضای سیاسی ایران ملتهب بود و نیروهای داخلی همه تلاش خود را میکردند تا فعالیتهای دولت را خنثی کنند. از طرف دیگر دخالتهای فراوان دول خارجی باعث شد، دولت مستوفی خیلی زود و ظرف مدت یک سال سقوط کرد.
اعلام بی طرفی در جنگ جهانی
دوره جدید نخست وزیری مستوفی با پادشاهی احمدشاه و بازگشایی مجلس سوم شورای ملی مصادف شد اما جنگ جهانی شروع شده بود؛ جنگی که مستوفی با هوشمندی تمام از طرف ایران اعلام بیطرفی کرد اما این امر ضمانت اجرایی نداشت و خیلی زود ایران جولانگاه دخالت نیروهای روس، انگلیسی و آلمانی شد و کابینه مستوفی سقوط کرد.
کابینههای مستعجل
مستوفی 2 بار دیگر هم در سالهای 1293 و 1296 خورشیدی عهده دار مسوولیت نخست وزیری شد اما این دوبار هم دولت او دولت مستعجل بود. وضع و اوضاع ایران در آن برهه زمانی چنان به هم ریخته بود که مستوفی از محل درآمد شخصی خودش حقوق وزرای کابینه را پرداخت میکرد.
مستوفی یک بار دیگر در بهمن 1301 خورشیدی و بعد از سقوط دولت قوام به قدرت رسید. او کابینه خود را به مجلس شورای ملی معرفی کرد. مجلسیان میخواستند با استفاده از وجاهت ملی مستوفی که حتی در ماجرای انجمن استیفاء هم خدشهدار نشده بود، برای جلوگیری از قدرت گرفتن رضاخان استفاده کند. چه آنکه مستوفی حتی در میان هواداران رضاخان وجهه خوبی داشت. همان وجاهتی که احمد قوام السلطنه از آن برخوردار نبود و به این ترتیب حامیان رضاخان زمینه سرنگونی او را فراهم کردند تا اینکه مستوفی بار دیگر استعفا کرد.
مستوفی سپس در دوره پنجم مجلس از تهران به نمایندگی انتخاب شد اما عمر این مجلس نیز در بهمن 1304 یعنی سه ماه پس از انقراض سلسله قاجار به پایان رسید. در اردیبهشت سال بعد مستوفی بار دیگر مامور تشکیل کابینه شد تا اینکه کابینه به دلیل آنکه در دوره فترت مجلس پنجم و ششم تشکیل شده بود به هنگام تشکیل مجلس ششم طبق سنت پارلمانی استعفا کرد اما مستوفی مجددا با رأی تمایل مجلس کابینه جدید را که به دلیل بعضی تغییرات در هیات وزیران کابینه هفتم به شمار میرفت در شهریور 1306 خورشیدی تشکیل داد. این کابینه در بهمن همان سال با استیضاح نمایندگان مجلس سقوط کرد اما مجلس مجددا به رییسالوزرایی مستوفی ابراز تمایل کرد.
آخرین کابینه و خروج از صحنه سیاسی
آخرین کابینه میرزا حسن خان مستوفی الممالک در بهمن 1305 خورشیدی تشکیل شد. برخی اقدامات کابینه از جمله همدردی با مسلمانان جهان در اعتراض به اقدامات وهابیان در عربستان، ایجاد کتابخانه وزارت معارف که بعدها به کتابخانه ملی مبدل شد، الغای کاپیتولاسیون، ارائه طرح راه آهن سراسری اقداماتی مثبت بود. اما دولت مستوفی ایراداتی هم داشت که در نهایت باعث سقوط دولت مستوفی ظرف مدت یک سال شد. ایراداتی مثل افزایش اختیارات رضاخان در امور وزارت جنگ، ابلاغ نامه دولت به کمپانی نفت جنوب که به پرسش فراکسیونهای اتحاد و آزاد منجر شد و در نهایت سرانجام اعتصاب کارکنان دولت در اردیبهشت 1306 خورشیدی به علت کسری و تغییر میزان حقوق کارمندان که به تظاهرات در جلو مجلس شورا انجامید و همه این موارد دست به دست هم داد تا سرانجام در 12 خرداد 1306 خورشیدی مستوفی از مسوولیت نخست وزیری استعفا کرد و به خانه رفت و دیگر در صحنه سیاسی ایران حاضر نشد.
حسن مستوفی (سمت راست) به همراه خانوادهاش در فرودگاه شخصی در دوشان تپهوقف املاک برای مدرسه عالی دختران
مستوفی بخش بزرگی از املاک پدری خود را وقف کرد که از جمله آنها باغاتی در ونک بود که برای احداث دانشگاه برای دختران اختصاص داد که با نام «مدرسه عالی دختران» تاسیس شد و بعدها دانشگاه الزهرا (ع) نام گرفت.
درگذشت
سرانجام این سیاستمدار در 6 شهریور 1311 خورشیدی در خانه سردارفاخر حکمت در نزدیکی امامزاده قاسم دچار عارضه سکته قلبی شد و در 59 سالگی در گذشت. او در آرامگاه خانوادگی مستوفیالممالک در ونک به خاک سپرده شد.
منابع
خاطرات نصرالله انتظام، به کوشش محمدرضا عباسی و بهروز طیرانی، تهران: سازمان اسناد ملی تاریخ مختصر احزاب سیاسی ایران، محمدتقی ملک الشعرا بهار، تهران: انتشارات امیر کبیر خاطرات و خطرات، مهدیقلی هدایت، تهران: نشر زوار
*س_برچسبها_س*