«فراموشی» به دنبال مسائل اخلاقیست / توجه به مساله عرضه و تقاضای فیلم
کارگردان مستند «فراموشی» که سوژه این مستند پدرش و دوستان گذشته او هستند، درباره اینکه چرا مستندسازان به سوژههای خانوادگی خود نمیپردازند، توضیحاتی ارائه داد.
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین یاسر خیر کارگردان مستند «فراموشی» محصول مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی که این روزها در پکیج نوروزی پلتفرم هاشور درحال اکران است، درباره علت پرداختن به این موضوع و جستوجو برای ساعتی که در گذشته امانت داده شده است، گفت: در فیلمسازی مستند و یا داستانی وقتی به گذشته برمیگردیم، دلیلش انگیزهای در زمان حال و امروز است. بازگشت به گذشته و جستوجو در آن به مثابه یک امر خودشناسانه است؛ برای خودشناسیمان در امروز. ما با بیرون کشیدن نکات جا مانده از گذشته و بررسی دوباره آن در زمان و مکانی دیگر، فرصت مییابیم تا گذشته را در چشماندازی جدیدتر ارزیابی کنیم و خود امروز و هویت فعلیمان را از زاویهای دیگر ببینیم.
او ادامه به خبرآنلاین گفت: رفتن من به سراغ جنگ و دوستی چند کهنه سرباز و جستجویشان برای ساعت گمشده، گفتن نکاتی درباره امروز خودمان است و میخواستم با بازتعریف کردن این قصه سوالهایی اخلاقی درباره «جنگ»، «فراموشی» و «دوستی» مطرح کنم.
این مستندساز درباره هدف خود خاطرنشان کرد: هدفم در درجه اول قصهگویی با مصالح واقعی و روزمره زندگی بود؛ زنده کردن یک خاطره در امروز و پس از آن طرح پرسشهای اخلاقی. اگر تماشاگر تا پایان فیلم را تماشا کند و اگر تماشاگر پس از پایان فیلم درگیر پرسشهای اخلاقی مطرح شده در فیلم شود، به هدفم نزدیک شدهام. مدیوم سینما عرصهای مستقل و مدرن برای اندیشه و پرسش کردن است.
کارگردان «آهستگی» درباره نیاز افراد به ارتباط داشتن با یکدیگر تاکید کرد: انسان موجودی اجتماعی است و به دلایل علمی و عقلی و فلسفی نمیتواند و نباید تنها باشد، حتی هویت ما و اینکه من کیستم «دیگر بنیاد» و نه «خود بنیاد» است یعنی ما از زمان تولد و در تمام سالهای رشدمان هویت و رفتار و اندیشههایمان را از دیگران اخذ میکنیم بنابراین اگر از اجتماع و جامعه و مهمتر از همه خانواده و دوستانمان فاصله بگیریم خودمان متضرر خواهیم شد.
خیر افزود: ما به اندازه و اهمیت نیاز به هوا و آب و غذا، به ارتباط با انسانهای دیگر احتیاج داریم و هیچ بهانهای از جمله تلاش برای درآمد و پیشرفت در زندگی نمیتواند و نباید ما را از معاشرت و دوستی با انسانهای دیگر و حتی جوامع دیگر بازدارد. اینکه چطور میتوان در زمانه امروز فاصلهها را از میان برد و دوستیها را حفظ کرد، پاسخ فرموله و عمومی ندارد بلکه چالشی شخصی است که هر یک باید جواب و مسیر منحصر بفرد خودمان را پیدا کنیم.
این کارگردان درباره کنار یکدیگر قرار گرفتن افراد حاضر در مستند عنوان کرد: در شروع فیلم از آنها دعوت کردم که در این جستوجو و پیدا کردن ساعت با ما همراه باشند و آنها پذیرفتند، در طول مسیر جستوجو برای ساعت، ارتباط و چالشهایم با شخصیتها به فیلم راه پیدا کرد و پایان جستوجویمان هم وفادار به واقعیت در فیلم ثبت شد. بعد از فیلم ارتباط این سه کهنه سرباز شکل نگرفت چراکه آنها در سال 1367 به صورت طبیعی و ارگانیک و با هدفی مشخص کنار هم جمع شده بودند و دوستی و روابطشان نیز طبیعی و خودخواسته بود.
او در پاسخ به این پرسش که چرا بار دیگر ارتباط و دوستی میان سوژههای فیلم صورت نگرفت، خاطرنشان کرد:31 سال بعد که این فیلم ساخته شد هیچ کدامشان، آن سربازهای جوان سابق نبودند و خواستهها و نیازها و آرزوهایشان عوض شده بود و در نتیجه کنار هم قرار گرفتنشان صرفا به دعوت من و به هدف پیدا کردن ساعت بود، بعدا که به هدفشان رسیدند و مرتضی را که ساعت نزد او بود پیدا کردند دیگر انگیزه و هدفی برای ادامه رابطهشان نداشتند و هر یک به زندگی و کار خود برگشتند.
این مستندساز در جواب این سوال که آیا سوژهها فیلم را تماشا کردند و چه واکنشی داشتند، تصریح کرد: بله، فیلم را تماشا کردهاند و چون خود در فیلم حضور داشتند قصه فیلم و پیچ و خمهای آن را میدانستند ولی از دیدن همه آن صحنه های پراکنده به صورت یکپارچه و در قالب یک قصه لذت بردند و خاطرات و احساساتی برایشان زنده شد.
خیر از چگونگی ساخت فیلم درباره خانواده خود بیان کرد: من این فیلم را همچون دیگر فیلمهایم ساختم و برایم فرقی نداشت که این خانواده خودم است و یا خانواده دیگر. رفتارم با همه شخصیتهایی که جلوی دوربینم قرار میگیرند توام با صمیمیت و دوستی و احترام است چراکه شناخت و کشف فکر و رفتار انسان برایم لذتبخش است و از دیدن انسانها جلوی دوربینم لذت میبرم و برایم فرقی ندارد که با من نسبتی دارند یا نه.
کارگردان «سه چنک حاک» درباره علت کمتر ساخته شدن مستندی که خانواده فیلمساز سوژه باشد، گفت: دلایل متفاوتی میتواند داشته باشد؛ ممکن است فیلمساز شجاعت تعریف کردن قصهای از خود و اطرافیانش را به دلایل آبرو و فرهنگ و عرف اطرافیانش نداشته باشد، اگر فیلمی از خود و اطرافیانش بسازد ممکن است سوگیری شناختی داشته باشد و واقعیت را آن طور که وجود دارد و اکثر مردم میبینند، نتواند ببیند در نتیجه فیلمی دور از واقعیت بسازد، سوگیری احساسی و اخلاقی فیلمساز نسبت به خانوادهاش ممکن است باعث شود نتواند موضوعی مناسب را برای ساخته شدن فیلم برگزیند یعنی ممکن است از کنار موضوع مهمی بگذرد و به چشماش نیاید و به موضوعی که از نظر دیگران بی اهمیت است، بها دهد، آن گاه مخاطبی برای فیلم پیدا نشود.
او ادامه داد: بسیاری از قصههایی که فیلمسازان در خانواده خود تجربه کردهاند ممکن است دچار سانسور و ممیزی شود و این فیلمساز را از ساخت منصرف میکند. لحظهای فکر کنید که مثلا مادر و خواهرتان که در تمام عمر با پوشش راحت خود در خانه رفتار میکنند، وقتی دوربین در دست بگیرید باید روسری بگذارند و یا در خانه مانتو بپوشند و بدین ترتیب رفتارها و حرفهایشان دیگر صادقانه نخواهد بود بلکه فقط چیزهایی میگویند و طوری رفتار میکنند که قابل پخش باشد و در این اتمسفر بدیهی است که خبری از واقعیت و حقیقت در فیلم نخواهد بود.
این فیلمساز در پایان درباره ساخت و نمایش آثار مستند تصریح کرد: عرضه و تقاضا با هم ارتباط مستقیم و مهمی دارند. باید دید مخاطبان چه مستندهایی را در چه فرم، ساختار، قصه و محتوایی میپسندند و نظرسنجیهای درست و دقیقی کرد و در نتیجه آن را در اختیار عموم مردم قرار داد تا فیلمسازان به شکلی طبیعی، خودجوش و آزادانه، موضوعات خود را کشف و انتخاب کنند و برای مخاطبان بالقوهشان فیلم بسازند.
22057
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1894904