«فرشتهها» و «غول جنگ» وارد بازار کتاب نوجوان شدند
به گزاشر گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، سهکتاب داستانی «فرشتهها»، «روز اول روز آخر» و «کوچه قهر و آشتی و غول جنگ» بهتازگی توسط دفتر نشر فرهنگ اسلامی منتشر و راهی بازار نشر شدهاند. اینکتابها برچسب «داستان نوجوان» را داشته و درقالب مجموعه «کتاب زیتون» (واحد نوجوان دفتر نشر فرهنگ اسلامی) به چاپ رسیدهاند. کتاب «فرشتهها» نوشته سید هاشم حسینی نویسنده ادبیات نوجوان است که سال 1350 متولد...
به گزاشر گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، سهکتاب داستانی «فرشتهها»، «روز اول روز آخر» و «کوچه قهر و آشتی و غول جنگ» بهتازگی توسط دفتر نشر فرهنگ اسلامی منتشر و راهی بازار نشر شدهاند. اینکتابها برچسب «داستان نوجوان» را داشته و درقالب مجموعه «کتاب زیتون» (واحد نوجوان دفتر نشر فرهنگ اسلامی) به چاپ رسیدهاند. کتاب «فرشتهها» نوشته سید هاشم حسینی نویسنده ادبیات نوجوان است که سال 1350 متولد شده و اینداستانش درباره نوجوانی بهنام پویا است که خودش و پدر و مادرش آینده روشنی مثل استاددانشگاهشدن را برایش متصور هستند. اما پویا در سن حساسی قرار گرفته و دغدغههای ذهنی مختلفی دارد. تازه مبتلا به سرطان هم هست و مورد شیمیدرمانی هم قرار گرفته است. یکی از موضوعاتی که فکر او را به خود مشغول کردهاند، فرشتهها و فرشته نگهبان هر فرد است. در قسمتی از اینکتاب میخوانی: فرشتههایی را که پدر در موردشان حرف میزد دوست داشتم. گاهی پیش از خواب، آنها را در ذهنم مجسم میکردم. آدمهای نورانی و سفید و روشنی بودند که چهره بهخصوصی نداشتند. بعضی از آنها بال هم داشتند. بیشترشان زنانه و لطیف بودند، مثل پنبه، مثل ابر. گاهی هم یکفرشته به شکل یکپیرمرد با چهره نورانی و موهای بلند و سپید در ذهنم مجسم میشد. مشکل این بود که نمیدانستم آنها به چه زبانی صحبت میکنند و اگر با یکی از آنها رو در رو شوم، زبان مرا میفهمد یا نه. اینکتاب با 71 صفحه، شمارگان 500 نسخه و قیمت 43 هزار تومان منتشر شده است. «روز اول روز آخر» نوشته معصومه میرابوطالبی است. او متولد 1360 و عضو هییت مدیره انجمن ادبی داستان جمعه است. اینرمان او درباره دو نوجوان بهنامهای مسعود و رضا است که بهخاطر اشتباهشان باغ مادر مسعود را به آتش میکشند و بزرگتر را درگیر اینماجرا و پیچیدگیهایش میکنند. اینداستان در 25 فصل نوشته شده است. در قسمتی از اینکتاب میخوانیم: رضا دستهایش را حلقه کرد دور کتفهای مسعود و او را کشید عقب. - بس کن مسعود! مسعود آرام شد و سرباز دوباره برگشت تو. رضا مسعود را کشید کنار فنسهایی که محوطه زندان را از پارکینگ کنارش جدا میکرد و همانجا نشستند. سربازی از توی برجک داد زد: «گفتم که بیخودی داری مییایید. برگردید برید.» رضا ایستاد و فریاد زد: «تو رو خدا اگه راهی داره بگو.» - برو زنش رو بیار. بگو اون بیاد سراغ بابای این بنده خدا رو بگیره. رضا آرام گفت: «نمییاد؛ میدونم.» سرباز روی برجک از همان بالا داد زد: «حالا از کجا میدونی باباش این تو نیست؟» رضا نگاهی به مسعود کرد و مسعود نگاهش به در زندان بود. مسعود بلند شد و بدون اینکه چیزی بگوید دوباره به طرف در زندان رفت. رضا به طرفش دوید. اینکتاب با 196 صفحه، شمارگان 500 نسخه و قیمت 115 هزار تومان به چاپ رسیده است. «کوچه قهرو آشتی و غول جنگ» هم رمان نوجوان دیگری است که دفتر نشر فرهنگ اسلامی بهتازگی منتشر کرده و نویسندهاش اکبر صحرایی متولد 1339 است. اینرمان، دربرگیرنده یکداستان دفاعمقدسی برای نوجوانان است که رویکردش تربیتی و روانشناسی است. قصهاش هم درباره نوجوانی، سربازی و جنگ و مردشدن است. شخصیت اصلی اینداستان نوجوانی بهنام سهراب است که مشکلات ذهنی و روانی دارد، اما حضور در جبهه و فضای معنوی و نظامی رزمندگان باعث میشود تغییراتی را در خود احساس کند. اینداستان، علاوه بر مسائل واقعی، رگههایی از فانتزی و تخیل را نیز دارد. داستان پیشرو در 2 دفتر تدوین شده که دفتر اول «کوچه قهر و آشتی» است و 23 فصل دارد. دفتر دوم هم «غول جنگ» است و 16 فصل را در بر میگیرد. در قسمتی از اینرمان میخوانیم: عصر خسته و بیحال، کلاش را انداخت زمین و خودش را رها کرد کف چادر نظامی و تکیه داد به پتوهای خاکستری و گفت: «نمیتونم دیگه، میخوام فرار کنم.» منوچهر چین و چروک به صورتش انداخت. - فرار؟ برای چی؟ - تحملشو ندارم. منوچهر با صورت آفتابسوخته نزدیک او شد و زانو زد. - نصف آموزش گذشته. مگه نمیخوای تیراندازی کنی؟ - شبا از گشنگی خوابم نمیبره. کف دستش را نشان داد. - یهکف دست به آدم غذا میدن. نمیتونم. ببین چهقدر لاغر شدم! - از امشب غذای من برای تو. خوبه؟ بلند شد. جلو رفت و یقه لباس منوچهر را چسبید. زد روی پای چپش. اینکتاب هم با 176 صفحه، شمارگان 500 نسخه و قیمت 99 هزار تومان منتشر شده است.