قاسمی: نگاه سیاسیون به مدیریت ورزش از جنس زاپاس است / مدیران دولت گذشته طلبکارانه به دنبال توسعه قدرت خود هستند
کاندیدای ریاست فدراسیون دوچرخهسواری گفت: مدیران دولت گذشته به جای پاسخ به افکار عمومی، طلبکارانه به دنبال توسعه قدرت خود هستند.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ عبدالرحمن قاسمی که کاندیدای فدراسیون دوچرخه سواری و با وجود تلاش های غیرعادی برای رای آوردن محمود رشیدی توانست آرای نسبتا خوبی را کسب کند، در بیانیه ای از اتفاقات انتخابات این فدراسیون پرده برداشت. او در ابن بیانیه آشکارا دولت قبل و وزارت ورزش و جوانان دوره پیشین را مقصر نابسامانی های ورزش به ویژه دوچرخه سواری معرفی کرده است. در بیانیه قاسمی آمده است:
بسم الله الرحمن الرحیم
ان البغی و الزور یوتغان. حدیث المرء فی دینه و دنیاه، و یبدیان خلله عند من یعیبه.
همانا ستمگری و دروغگویی، دین و دنیای آدمی را تباه می سازد و عیبها و کاستیهایش را در نظر عیبجویان آشکار می نماید.
امام علی (ع)
اینجانب گمان میکردم با بیش از دو دهه حضور در عرصههای مختلف ورزشی و مواجه شدن با فراز و نشیبها و چشیدن طعم موفقیتها و ناکامیها و حضور در بخشهای مختلف مدیریتی قادر خواهیم بود با استفاده از این تجارب و جذب ایدههای نو و جدید و مشورت و کمک اهالی دوچرخهسواری و اقتصاد، این رشته المپیکی را به سمت جدید و مستقلی حرکت دهم. گرچه برای چنین مدیریت و مسئولیتی خالی از عیب و نقص نبوده و نیستم اما مشورت و یاری جامعه دوچرخهسواری و تجربه اینجانب، به من این اطمینان را داد که میتوان برای رسیدن به این هدف تلاش کرد. این گونه بود که عزم ورود به این عرصه را کردم و در طول مسیر با وجود موانع بسیار، کمترین تردیدی به خود راه ندادم. حضور در انتخابات را ورای نتیجه، موجب افتخار و جزو توفیقات خود می دانم. پس از گذشت حدود چهار ماه از این انتخابات و فروکش کردن هیجانها شاید زمان مناسبی باشد تا نگرانی های خود از روند برگزاری و نتایج آن را برای آینده دوچرخهسواری کشور ابراز کنم و عافیت طلبانه چشم بر انحرافها و اشتباهها نبندم. بیان این نکات را جزوی از روند تحول خواهی در این رشته می دانم و بر همین اساس به بیان آنها می پردازم.
به گمانم بزرگترین دشمن ورزش و دوچرخهسواری مستقل، قدرتمند و ثروتمند کسانی هستند که استقلال این رشته، آنها را از وادی تصمیم گیری و تصمیم سازی برای این ورزش خارج می کند. سیاسیونی که با نگاه قیم مابانه خود، ورزشی ها را فاقد درک و نگاه و بینش می دانند و با موضعی متکبرانه برای ورزش تصمیم می گیرند. در این مسیر البته عناصری از جامعه ورزش هم همراه این افراد می شوند و جاده را برای وابسته شدن ورزش باز می کنند. این نوع نگاه ابزاری به ورزش نه فقط مختص یک دولت که در دولت های مختلف مشاهده شده است. نگاه سیاسیون به مدیریت ورزش از جنس "زاپاس" است که اگر این گونه نبود دوستان ما بعد از میسر نشدن حضور در برخی سمت ها به ناچار وارد ورزش نمی شدند. داستان ورزش هم جدا از دولت قبل نمی باشد و نمی بایست توقع داشت که ورزش را نیز همانند سایر حوزه ها خوب و درست اداره می کردند. عملکرد آقای سلطانی فر در وزارت ورزش عیان تر از سایر بخش ها پیش روی مردم است و حداقل نحوه اداره دو باشگاه استقلال و پرسپولیس در چند سال گذشته و همچنین تعلیق رشته های مختلف و صدور احکام مختلف در مراجع ملی و بین المللی نشان از نگاه اشتباه این وزارتخانه به ورزش و این رشته المپیکی دارد.
تبدیل رویکرد مداخله گرایانه به رویکرد حمایتی و توسعه محور، موجب تسریع روند پیشرفت دوچرخهسواری کشور خواهد شد. توسعه این رشته نیازمند تغییر نگاه است. بنای بنده و همکارانم این بود که زمینه این تحول را در دوچرخهسواری کشور به وجود آوریم. تلاش ما این بود که خرد جمعی و شایسته سالاری را با تدوین آیین نامهها و دستورالعمل های مربوطه در این رشته حکم فرما کنیم تا زمینه تحول و توسعه دوچرخهسواری کشور ایجاد شود. اما گویا قدرت تحول خواهی از نگاه فرسوده سیاسیون و مدافعان وضع موجود ورزش کوچکتر بود تا مسببان وضع موجود همچنان کرسی های خود را در ورزش حفظ نمایند.
در حالی که بنده و همکارانم در سفر به استانهای مختلف و جلسات متفاوت به دنبال تبیین برنامهها و ایدههای خود بودیم، بعضی از مدیران دولتی در پی تایید صلاحیت گرفتن برای فلان نامزد و مهندسی مجمع فدراسیون و کمیته ملی المپیک بودند و هر آنچه که میتوانستند برخلاف اساسنامه فدراسیون با نقض آن انجام دادند و شرایط بسیار نابرابری را برای رقابت ایجاد نمودند.
نتیجه این رویکرد و نگاه دولتی، وضعیت امروز وزارت ورزش و فدراسیون دوچرخهسواری است. زخم سیاست بر تن ورزش و این رشته، نهاد اداره کننده این ورزش دوست داشتنی را رنجور و نحیف کرده. نمادی از ناکارآمدی دولت گذشته که بخش های مختلف کشور را فرا گرفته و پدیدآورندگانش به جای پاسخ به افکار عمومی، طلبکارانه به دنبال توسعه قدرت خود هستند.
بنده به صراحت به مهندسی انتخابات و نقض اساسنامه فدراسیون و همچنین به دخالت معاونت مربوطه معترض بودم و به یکی از مراجع نظارتی عواقب چنین اقداماتی را که منجر به تعلیق این رشته خواهد شد را بازگو کرده که متاسفانه در آن مقطع زمانی به آن توجه نکردید. نتیجه آن چیزی است که امروز باید شاهد آن باشیم یعنی بلاتکلیفی مجدد این رشته ورزشی.
بنده با علم به موضوع در روز انتخابات در یک رقابت نابرابر و ناعادلانه به جهت رعایت اخلاق و تعهد به این خانواده بزرگ در انتخابات شرکت گردم و با انجام سفر به استانهای مختلف و برگزاری جلسات متعدد با اعضای خانواده دوچرخهسواری سعی نمودم تکلیف خود را انجام داده و بتوانم پاسخگوی اعتماد اعضای این خانواده باشم.
خداوند متعال شاهد است که جز تغییر وضع موجود، هدف و قصدی نداشتم و اراده ام بر این بود که در صورت پیروزی در انتخابات روند اصلاح را با انجام خرد جمعی و شایسته سالاری با همراهی اهالی دوچرخهسواری، اقتصاد و رسانه آغاز کنیم. اینجانب برای رسیدن به این هدف ابایی از هزینه دادن نداشته ام و به همین لحاظ شاید تا کنون مورد غصب مسولین گذشته ورزش قرار گرفته باشم که شاید اگر یک حسن در بنده وجود داشته باشد، سلطه ناپذیر بودن در مقابل حرف و سخن زور و پایبندی به عهد و پیمان است. از همین رو سعی کردم که برای این مشی و مرام هزینه دهم لذا در ادامه راه و در راستای استیفای حق خود و افرادی که به اینجانب اعتماد داشتند، مراتب اعتراض خود را پس از پایان انتخابات از طریق مراجع قانونی (دیوان عدالت اداری) پیگیری نموده و به لطف خداوند آن میزان شجاعت و جسارت را دارم که در مقابل سیاسیون ضدورزش بایستم و درباره عملکردشان روشنگری نمایم.
در پایان از تمام افرادی که با نیت تغییر به میدان آمدند و با این نیت رای خود را به صندوق انداختند و یا با بیان و نظر خود از خواست تحول و تغییر دوچرخهسواری با محوریت خرد جمعی و شایسته سالاری حمایت کردند، تشکر می کنم و امیدوارم روزی فرا برسد که اکثریت خواهان تحول بر اقلیت محافظه کار غلبه کنند. روزی که بزرگان این رشته در کنار یکدیگر بزرگی را به این رشته مهم بازگردانند و این رشته به اوج خود بازگردد که قطعا آن روز فرا میرسد.
و ما توفیقی الا بالله، علیه توکلت و الیه انیب
عبدالرحمن قاسمی نافچی
انتهای پیام /