یک‌شنبه 4 آذر 1403

لالایی منافق فراری برای سران فتنه سبز

وب‌گاه مشرق نیوز مشاهده در مرجع
لالایی منافق فراری برای سران فتنه سبز

عضو فراری گروهک ملی مذهبی می‌گوید اصلاح‌طلبان و سران جنبش سبز باید از سال 96 با روحانی مرزبندی می‌کردند و اشتباه کردند که چنین مرزبندی‌ای نکردند.

به گزارش مشرق، روزنامه «کیهان» در ویژه‌های خود نوشت:

تقی رحمانی از فعالان فتنه سبز در سایت گروهک ملی مذهبی می‌نویسد: سبزیان (جنبش سبز) طیف گسترده‌ای را شامل شدند. روایت مهندس سحابی این بود که این گستردگی بدون رهبری واحد مشکلات خود را دارد و انجام کارهای گریز از مرکز را زیاد می‌کند که رهبران آن توان جمع کردن آن را ندارند.

بخش اصلی رهبری و تصمیم‌گیرنده جنبش، مخلوطی از اصلاح‌طلبان خسته‌شده و برخی از نزدیکان مهندس موسوی و کروبی بود که اینان دوستی و رابطه و سابقه قدیمی با اصلاح‌طلبان داشتند و دارند. اصلاح‌طلبان از 1392 دیگر ساز نرمال‌سازی با نظام را کوک کردند. این ساز را برخی از مشاوران میرحسین و کروبی خوش نیامد اما این ناخوشی باعث ایجاد تفاوت راهبردی میان خاتمی از یک سو با موسوی و کروبی نشد.

کروبی با روحیه هجومی به خصوص بعد از سال 1396 نامه‌های موثری نوشت اما اصلاح‌طلبان مشارکتی، پایگاه کروبی را در داخل جریانشان تخریب کرده بودند. در این سال به مواضع موسوی نیاز بود که موج و خطی جدا میان سبز و جریان اصلاح‌طلبی کشیده شود که این عمل انجام نگرفت، شعار اصلاح ساختاری در هوا رها شد.

انتظار این بود که سران جنبش سبز با آنچه اصلاح‌طلبی نرمال‌سازی با نظام خوانده می‌شد فاصله گذاشته می‌شد. این فاصله هم باید در سال 1396 قطعی می‌شد، که نشد. با توجه به این که حصریان در انتخابات 94 شرکت کرده بودند. با همین رای دادن می‌توانستند مدام فراکسیون امید را به کار فرا بخوانند که این کار را نکردند. بعد از آبان 1396 دو جریان با توجه به شرایط خود تلاش کردند که موج اجتماعی جدیدی را سامان دهند که به نفع فضای مدنی نبود.

در این شرایط اعلام آنچه که از سوی رهبران جنبش سبز به نام اصلاح ساختاری می‌توانست نام گیرد جریان‌ساز می‌شد. کروبی شروع کرد، رهنورد چند موضع گرفت اما موسوی آن را کامل نکرد. بعدها در سایه این سکوت رسانه‌های جریانات سبزی طوری رفتار کردند که به دوستان اصلاح‌طلب داخل حکومتشان نقد مصداقی وارد نشود. در نتیجه مرزبندی اثباتی که انجام نشد، بلکه نوعی درهم‌رفتگی میان این دو در بیرون نمایش داده می‌شود که واقعی هم نیست. اما آنچه انتظار از محصوران بود عملی نشده است. این استدلال که بیرون نیستیم تا موضع بگیریم هم چندان کارا نیست، پس مشاوران چه کاره هستند مشاوران می‌توانند این خلأ را پر کنند.

اما من هم به عنوان یکی از کسانی که تلاش کرد که محصورین موضع بزنگاهی بگیرند اما موفق نشد و به عنوان یکی از هزاران که برای جنبش سبز بس هزینه داده‌ام بدون منت. باید از این بزرگان این گله را بگذارم که مبارزه در ایران هنوز یک‌طرفه است وقتی که افراد موقعیت رهبری قرار می‌گیرید باید به نظر کسانی که جان و مال داده‌اند هم توجه کنید تا تعامل صورت بگیرد.

این منافق پناهنده در پاریس توضیح نمی‌دهد که اگر او و همانندهایش باور به مبارزه دارند و نه فریب و سپر بلا کردن دیگران، چرا خود در ایران نماندند تا مثلا مبارزه کنند و فرار را بر قرار ترجیح دادند.

درباره سران فتنه نیز گفتنی است که آنها تا زمانی که می‌توانستند مرتکب خیانت‌های پیاپی شدند اما زمانی که دست‌شان برای مردم رو شد، از سوی افکار عمومی منزوی شدند. به ویژه این که ردپای مشاوران و فرستادگان برخی از سران فتنه در دادن گرای تحریم‌های اقتصادی شدید به دولت‌های اوباما و ترامپ دیده می‌شود.