لکزایی: جامعهسازی شیعی اولویت امام موسی صدر بود
به گزارش خبرنگار اندیشه خبرگزاری فارس امام موسی صدر از شخصیتهای شهیر و نامی تاریخ معاصر جهان اسلام است که میتوان از چشماندازهای مختلفی به سیره عملی و نظری او پرداخت. یکی از ابعاد در مورد امام موسی صدر که همواره کانون بحث و گفتوگوهای بسیاری واقع شده، اندیشه سیاسی ایشان است. در این راستا بر آن شدیم تا در اینباره با شریف لکزایی عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی گپی بزنیم. بخشهایی از این گفت و شنود را در ادامه بخوانید:
گستردگی دین در جامعه مهم نیست، دین باید پرتأثیر باشد
اصل و اساس اندیشه سیاسی امام موسی صدر نشأت گرفته از کدام علم یا علوم اسلامی و انسانی است؟ آیا تفکر سیاسی ایشان متأثر از نظریه خاص سیاسی است؟
در وهله اول باید گفت امام موسی صدر دین را اجتماعی میدید و معتقد بود، دین باید در اجتماع حضور پرتأثیر داشته باشد. توجه شود که امام موسی صدر معتقد به حضور صرفاً گسترده دین در عرصه اجتماع نبود بلکه تأکید بر حضور پرتأثیر و ثمربخش در جامعه را لازم و ضروری میدانست، و بالتبع این نظر و شالوده اساسی نسبت به دین، بر نظرها و حتی اقدامات سیاسی، تأثیر خود را خواهد گذاشت ضمن اینکه این چشمانداز نسبت به مقوله دین، ارتباط تنگاتنگی با سیاست و تصمیمات مهم در این عرصه دارد.
بنمایه فکری امام موسی صدر مبتنی بر قرآن و علوم دینی است
آیا علوم خاصی از دانشهای اسلامی یا علوم انسانی در شکلگیری نوع دید امام موسی صدر اثرگذار بود؟
امام موسی صدر هم اثرپذیری از علوم دینی و هم اثرپذیری از سایر علوم انسانی را دارا بود. ایشان دروس حوزوی را تا سطوح بالا و در حد اجتهاد کسب کرده و در لبنان به عنوان یک رهبر و عالم دینی با توجه به قوه اجتهاد مسائل دینی را استنباط میکردند و پیش میرفتند. در یکی از جلساتی که سران جنبش اَمل برگزار کردند، سخن از این رفت که اسلام جنبش اَمل، اسلام امام موسی صدر است، هرچند امام در مقابل این صحبت تواضع کردند و خود را شایسته این حرف ندانستند اما حقیقت آن است که هر گروه و حزبی برای پیشبرد کارهای خود محتاج یک جهانبینی است.
اسلام قرآنی، جهانبینی امام موسی صدر است
جهانبینی امام موسی صدر مبتنی بر قرآن بود و به تعبیر خود ایشان «اسلام قرآنی» اصل و اساس باید قرار گیرد. از طرفی امام موسی با علوم انسانی جدید آشنایی کاملی داشت و نسبت به آن بیگانه نبوده است امام موسی صدر، دارای مدرک کارشناسی حقوق و اقتصاد از دانشگاه تهران است؛ فلذا با هر دو نظام فکری حوزه و دانشگاه آشنایی وافری داشت. پس هم علوم دینی حوزوی و هم علوم دانشگاهی در تغذیه اندیشه سیاسی ایشان تأثیرگذار بودند؛ هرچند که بنمایه فکری امام موسی صدر مبتنی بر قرآن و علوم دینی است.
سیاست اندیشی امام موسی صدر در یک منظومهای قرار میگیرد که دارای ارتباط وثیق و گستردهای بین بعضی ساحتهاست. در این نظام فکری سه ساحت عقلی، قلبی و رفتاری ارکان اساسی و شالوده این ساختمان اندیشهای را میسازند که با توجه به این سه باید تفکر سیاسی امام موسی صدر را پیگرفت. اینکه فکر کنیم امام موسی صدر در سیاست به یک مقوله به طور مثال صرفاً فقه توجه داشت، نقصانی است که موجب درک ناصحیح اندیشه او میشود.
شرایط و زمانه در اِعمال فعالیت اجتماعی دین متفاوت است
اجتماعی بودن دین مسألهای بود که در آنزمانها توسط قشر کثیری از روشنفکران و متفکران جهان اسلام مطرح میشد اما در عمل و نوع نگاهشان به کیفیت اجتماعی بودن دین تفاوتهایی وجود داشت. به طور مثال نوع نگاه شهید مطهری با نوع نگاه امام موسی صدر در این مقوله مختلف است. آیا امام موسی صدر مخالف نظریاتی بود که اندیشمندان دینی در ایران ارائه میدادند؟
این مسأله از موضوعاتی است که موجب برخی سوءتفاهماتی شده است؛ فلذا باید با دقت به آن نگریست، به طور مثال شکل حکومتی که امام موسی صدر بدان معتقد است که باید با رهبری و نظرات فقیه صورت گیرد مستلزم فهم چیستی دولت در اندیشه ایشان است. مسأله ولایت فقیه که با هر قرائتی ما را به رهبری فقیه میرساند در نظر امام موسی صدر هم جاری است اما آنچه که مهم است زمانه و شرایطی است که بر چگونگی این رهبری اثر میگذارد. دولت در اندیشه امام موسی که از نظارت فقیه بر آنها صحبت میکند، نهادهاییاند که در جامعه حضور دارند. امام موسی صدر سیاست را هم به همین شکل تعریف میکند یعنی مجموعه نهادهایی که قرار است جوامع انسانی را اداره کند.
امام موسی صدر در اصلِ حضور اجرایی فقیه در امور اجرایی، مخالفتی با سایر اندیشمندان اسلامی آن زمان ندارد اما در چگونگی و حدود این دخالت شاید تفاوتنظر داشته باشد که در اینجا باز هم تذکر این موضوع ضروری است که ما باید شرایطی را که امام موسی صدر در آن فعالیت میکند، در نظر بگیریم. امام موسی صدر در جامعه چند فرهنگ و مذهب لبنان، رهبری شیعیان را برعهده گرفته است. نگاه امام به قشر شیعیان نگاهی است که آنها را اولاً از لحاظ مادی و در کنارش از بُعد معنوی ارتقا دهد.
از جنبش امل تا مجلس اعلای شیعیان
شیعیان در آن برهه قشر ضعیف و نیازمند جامعه لبنان به حساب میآمدند که توانمند کردن آنها از حیث مالی یکی از اولویتهای اساسی امام به شمار میرفت اما در کنارش تأکید بر همزیستی مسالمتآمیز و ایجاد یک وحدت اجتماعی در بین این مردمان 72 ملت هم موضوعی بود که او بدان توجه وافری داشت. امام در راه خدمت به مردم بالاخص شیعیان از هیچکاری کوتاهی نکرد، از مذاکره و جلسات با سران کشور لبنان گرفته تا سفر و رایزنی با مقامات سایر دول منطقه، همهوهمه در برنامه کاری امام موسی صدر به عنوان رهبر این قشر بود. از راهاندازی جنبش اَمل به عنوان یک قوه محرک مقاومت برای مقابله با اسرائیل در جنوب تا راهاندازی جنبش محرومان با هدف محرومیتزدایی شیعیان، از تشکیل مدرسه فنی تا راهاندازی مجلس اعلای شیعیان به عنوان تشکل دینی و در عین حال رسمی و دولتی، از عمده فعالیتهای این رهبر دینی بود.
تأکید بر موضوعات اجتماعی، اولویت اول ایشان و در وهله بعدی کنش و واکنشهای سیاسی، دغدغه بعدی امام موسی صدر بود. امام جامعهسازی شیعی را یک هدف مهم میدانست که تا آن حل نشود امکان پیشبرد سایر اهداف نیست. پس در یک کلام بیش از اینکه فعال سیاسی باشد یک کنشگر اجتماعی بود. هرچند که امام در گفتارهای خویش در مورد حکومت، آن را مختص ولی امر میدانست که یعنی رسول، امام و فقیه عادل جامع الشرایط.
رهبری فقیه با توجه به اقتضائات زمان فرق میکند
گفتید امام موسی صدر رهبری جامعه را مختص به ولی امر که در عصر غیبت متعلق فقیه عادل است، میداند؛ در صورتیکه در یکی از صحبتهای ایشان صرفاً مهم اجرای شریعت است و شکل حکومت فرقی ندارد، آیا در غیر از حکومت فقیه، شریعت بسط و گسترش پیدا می کند؟
امام به شکل رهبری فقیه ملاحظه خاصی ندارند، دقت شود همانطور که بیان شد شرایط و زمانه در حدود اعمال رهبری فقیه و نوع تصمیمات و اقدامات آن متفاوت است. گاهی شرایط برای دخالت فقیه مختصر و محدود است و گاهی گسترده. یک زمان شرایط برای رهبری مثل جامعه شیعی ایران فراهم است اما یک زمان در جامعه لبنانی اِعمال این رهبری به انحای مختلف صورت میگیرد.
انتهای پیام /