متجاوز اعلام شدن رژیم بعث عراق در جنگ تحمیلی چه مسیری را طی کرد؟
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، دو سال پس از حمله عراق به کویت، خاویر پرزدکوئیار؛ دبیر کل سازمان ملل متحد بهمنظور اجرای بندهای 6 و 7 قطعنامه 598 (شناسایی متجاوز و تعیین خسارات جنگ)، در روز 23 مرداد 1370 برابر با 14 اوت 1991، نامهای به کشورهای ایران و عراق نوشت و از آنها خواست ادله خود را برای معرفی کشور آغازکننده جنگ، اعلام کنند. این درخواست با تمسخر دولت عراق مواجه شد و این...
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، دو سال پس از حمله عراق به کویت، خاویر پرزدکوئیار؛ دبیر کل سازمان ملل متحد بهمنظور اجرای بندهای 6 و 7 قطعنامه 598 (شناسایی متجاوز و تعیین خسارات جنگ)، در روز 23 مرداد 1370 برابر با 14 اوت 1991، نامهای به کشورهای ایران و عراق نوشت و از آنها خواست ادله خود را برای معرفی کشور آغازکننده جنگ، اعلام کنند.
این درخواست با تمسخر دولت عراق مواجه شد و این کشور در 4 شهریور 1370 برابر با 26 اوت 1991، پاسخی شکلی و غیر محتوایی به همراه مدارک خود به دبیرکل سازمان ملل ارائه داد. اما ایران مدارک مستند و مستدلی در حد یک کتاب در روز 24 شهریور 1370(15 سپتامبر 1991) به دبیر کل سازمان ملل ارائه کرد. مستندات ایران بر ماده 51 منشور ملل متحد، مبنی بر دفاع مشروع تکیه داشت.
دبیرکل سازمان ملل متحد پس از مشاوره با گروهی از کارشناسان خبره منتخب خود و نیز مطالعه سندهای ایران و عراق، آنها را در اختیار یک گروه بیطرف قرارداد و پس از اظهارنظر آن گروه، نهایتاً در 18 آذر 1370 برابر با 9 دسامبر 1991 نظر خود را مبنی بر اینکه عراق آغازگر جنگ بوده است، طی یک گزارش رسمی در 9 بند اعلام کرد.
دبیرکل سازمان ملل دربند ششم این گزارش آورده است: رویداد برجستهای که تحتعنوان موارد نقض حقوق و مقررات بینالمللی دربند 5 این گزارش به آن اشاره کردم، همانا حمله 22 سپتامبر 1980 علیه ایران است که بر اساس منشور سازمان ملل متحد، اصول و قوانین شناختهشده بینالمللی یا اصول اخلاقی بینالمللی قابل توجیه نیست و موجب مسئولیت مخاصمه است.
وی همچنین دربند 7 این گزارش آورده است: حتی اگر پیش از شروع مخاصمه، برخی تعرضات از جانب ایران به خاک عراق صورت گرفته باشد، چنین تعرضاتی نمیتواند، توجیهکننده تجاوز عراق به ایران باشد که اشغال مستمر خاک ایران را در طول مخاصمه در پی داشت؛ تجاوزی که ناقض ممنوعیت کاربرد زور است که یکی از اصول آمره حقوق بینالملل است.
البته دبیرکل در پایان گزارش خود یعنی دربند 9 به این نکته هم که خواست عراق بود، اشارهکرده است: از دید من به نظر نمیرسد، تعقیب بند 6 قطعنامه 598، هدف مفیدی را برای صلح در برداشته باشد.
بههرحال شورای امنیت باید گزارش دبیر کل را تصویب و بهطور رسمی عراق را بهعنوان متجاوز اعلام میکرد که چنین اقدامی صورت نگرفت.
«اعلام متجاوز بودن عراق در وضعیتی انجام شد که این کشور به سبب تجاوز به کویت، در انزوای کامل بینالمللی قرارداشت. به هر صورت، پس از تعیین مسئول آغاز جنگ، راه برای ادعای جبران خسارات جنگ برای ایران باز شد.
بهاینترتیب، بهمنظور اجرای بند 7 قطعنامه 598، گروه کارشناسی شورای امنیت به سرپرستی عبدالحلیم فرح، معاون وقت دبیر کل سازمان ملل، تشکیل و به ایران اعزام شد. این هیئت پس از بررسیهای خود در سال 1370، غرامتهای جنگ را 100 میلیارد دلار محاسبه و اعلام کرد.
هرچند که ایران این رقم را نپذیرفت، اما این تنها گزارش و سند بینالمللی از برآورد خسارات جنگ ایران و عراق است. با وجود این گزارش، ایران تاکنون نتوانسته غرامت جنگ را از عراق دریافت کند و همچنان این موضوع بهعنوان یکی از بندهای قطعنامه از سوی طرفین، بهویژه ایران مسکوت باقیمانده است.
درنتیجه گیری کلی میتوان گفت که معرفی عراق بهعنوان مسئول و آغازگر جنگ ایران و عراق، مهر تأییدی بر سند حقانیت و مظلومیت جمهوری اسلامی ایران در این نبرد هشتساله نابرابر بود.
شناسایی و تنبیه متجاوز و پرداخت غرامت در این جنگ تحمیلی، یکی از منویات و شروطی بود که همواره ایران در طول جنگ و بهویژه در زمانهایی که بحث آتشبس و اتمام جنگ مطرح میشد، بر روی آن پافشاری میکرد اما منافع قدرتهای بزرگ که حامی صدام در این جنگ بودند، مانع از پذیرش این خواسته و شرط بهحق جمهوری اسلامی میشد.
درواقع جلوگیری از پیروزی جمهوری اسلامی در این جنگ، مهمترین عاملی بود که کشورها و نهادهای بینالمللی و در رأس آن سازمان ملل را از صدور قطعنامهای عادلانه که در آن حقوق مشروع طرف محق جنگ که مورد تجاوز قرارگرفته بود، بر حذر میداشت و این خود از دلایل اصلی طولانی شدن این جنگ فرسایشی به مدت هشت سال بود.
بررسی بندهای قطعنامه 479 سازمان ملل در سال 1359، قطعنامههای 514 و 522 در سال 1361 و بالاخره 598 در سال 1366 آنهم در شرایطی که ایران دست برتر در جنگ را داشت؛ همگی نشان از بیتوجهی سازمان ملل متحد و قدرتهای بزرگ بهحق بدیهی و مسلم جمهوری اسلامی در شناسایی و معرفی متجاوز و پرداخت غرامت به ایران بود.
در پایان این جنگ هشتساله، ملت و دولت ایران با دفاع و حفظ و حراست از تمامیت ارضی کشور خویش، هیچگونه سازش و کرنشی را در برابر مطامع و زورگوییهای قدرتهای بزرگ و در رأس آن آمریکاییها از خود نشان نداده بودند و از آرمانها و اهداف مقدس و آزادیخواهانه خود عدول نکرده بودند و این باعث شد که اعضای شورای امنیت سازمان ملل که خود از حامیان رژیم بعث و از مسببان شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران بودند؛ حتی در پایان جنگ و بعد از اعلام رسمی رئیس سازمان ملل متحد مبنی بر متجاوز بودن رژیم بعثی، حاضر به تائید و تصویب این نظر و گزارش نشوند.
منابع:
1- علایی، حسین، تاریخ تحلیلی جنگ ایران و عراق (جلد 2)، تهران، نشر: مرزوبوم، چاپ اول، 1395، صفحات 495، 496
2- زهرانی، مصطفی، جنگ ایران و عراق و نظریه جنگ عادلانه، تهران، نشر: صفحه جدید، چاپ اول، 1393، صفحات 391، 392