متن جنجالی کارن همایونفر در نقد بیانیه صدای آبان 98 که حذف شد، چه بود؟
در صفحهات اعتراض میکنی، اما یک و نیم میلیارد دستمزد برای ده روز میگیری و الآن هم از دست شوخی زشت شهروند البرزی با کودکی که در سطل زباله انداختند گله میکنی؟ سیاه خود ماییم، سیاهکار خود ماییم که در زندگی روزمره در رفتار اجتماعی، در حفظ حق شهروندی دیگران یک لحظه هم با خودمان روراست نیستیم. این اعتراضات و بیانیههای ظاهری و عوامفریب لیاقت خودمان است.
«کارن همایونفر» آهنگساز ایرانی که در یادداشتی در حساب شخصیاش در اینستاگرام، بیانیه منتشر شده توسط گروهی از هنرمندان تحت عنوان «صدای آبان 98» به نقد کشیده بود، با واکنش قهری حامیان برخی از این هنرمندان مواجه و در اتفاق غیرمنتظره نوشته او اینقدر ریپورد شد تا حذف شود؛ اما این نوشته چه بود که چنین واکنش تند و کمسابقهای را در پی داشت؟
به گزارش «تابناک»؛ چندی پیش، دویست سینماگر در بیانیهای موضعگیری کمسابقهای نسبت به شرایط فرهنگ و به ویژه سینما داشتند و خواستههایشان را در این زمینه مطرح کردند. اکنون پس از حوادث اخیر پس از افزایش قیمت بنزین، بیانیهای با محوریت عمده دو سینماگر مطرح ایران و پرسابقه همراهی گروهی از هنرمندان صادر شد و در ادامه نیز گروهی دیگر به این بیانیه پیوستند و گروهی دیگر نیز این بیانیه را امضا نکردند، ولی در حسابهایشان در شبکههای اجتماعی به اشتراک گذاشتند.
این بیانیه با واکنشهای علنی محدودی همراه شد و اغلب هنرمندان و متولیان امر ترجیح دادند، دستکم مخالفت علنی نشان ندهد و به نقد آن نپردازند. در این میان کارن همایونفر تنها هنرمند شناخته شده و کارنامهداری بود که به نقد جدی این بیانیه پرداخت و نسبت به امضای برخی از هنرمندان در بیانیه موسوم به صدای آبان 96 واکنش نشان داد. این واکنش زمان طولانی بر روی صفحه همایون فر دوام نیاورد و یک باره غیب شد.
ابتدا تصور شد که این آهنگساز متاثر از گفت و گوهای درون صنفی تصمیم گرفته یادداشتش را حذف کند اما اندکی بعد همایونفر اعلام کرد که ویدیو ریپورت و از سوی اینستاگرام حذف شده است؛ واکنشی که قاعدتا باید از سوی حامیان برخی از هنرمندانی رخ داده باشد که این بیانیه جنجالی را امضا کرده بودند. این شدت عمل در قبال همایون فر، چنین پرسشی را به وجود آورد که مگر او در یادداشتش چه گفته بود؟
این هنرمند کشور در صفحه اینستاگرام شخصی خود نوشته بود؛
«1 ابتدا از تمام همکاران سینمایی و موسیقیام عذرخواهی میکنم. عکس هم تزئینی است و هیچ مناسبتی ندارد!
2 بیانیه آبان را امضا نکردم. برای اعتراض نیازی برای لابلای جمع قاطی شدن ندارم. از این بیانیهها هزارتا دیدهام مخصوصا دم انتخابات.
3 الحمدلله مسائل مالیاتی حل شد و بدهبستان و زورآزمایی فرهنگ و قدرت به سرانجام رسید، خدا را شکر. ما که درآمدی نداشتیم حاضر بودیم مالیات هم بدهیم. در سال مگر چقدر درآمد داریم؟ کل درآمد یک سال من اندازه یک شب دورهمیتان نمیشود. خوش به حال دوستانی که برای هر کار دستمزدشان چند میلیارد است، خدا بیشتر کند، انشاءالله!
4 البته که روزگار سیاه است و همه غمگین، فقط سؤال این است تمام این مدت که پستها و استوریها به تبلیغات و جشن تولد و آلودگی هوا گذشت حالا که خود تلویزیون و همه شروع به اعتراض کردند ناگهان آبان سیاه ایران مد شد؟ چرا ایران را سیاه میکنیم؟ سیاه خود ماییم، سیاهکار خود ماییم. دولتها میروند و میآیند چیزی که عوض نمیشود حال مردم است. خدا را شکر شخصا تا به حال به کسی رأی ندادم. آنها که دادند و خود را هم جر دادند الآن بیانیه مینویسند؟! عجبا. عزیز، سیاهکار خود ماییم.
5 در صفحهات اعتراض میکنی، اما یک و نیم میلیارد دستمزد برای ده روز میگیری و الآن هم از دست شوخی زشت شهروند البرزی با کودکی که در سطل زباله انداختند گله میکنی؟ الآن آن شهروند را دستگیر کردند احتمالا کارش با کرام الکاتبین است، نمیخواهید کمپین برای آزادیاش ترتیب دهید؟
هموطن عزیزم، سیاه خود ماییم، سیاهکار خود ماییم که در زندگی روزمره در رفتار اجتماعی، در حفظ حق شهروندی دیگران یک لحظه هم با خودمان روراست نیستیم. این اعتراضات و بیانیههای ظاهری و عوامفریب لیاقت خودمان است.
اعتراض مدنی مختص جوامع مدنی است. اعتراض مدنی در توتالیتاریزم یعنی بدهبستان که در غیر این صورت اصلا اجازه نخواهند داد نفس بکشی.
دوست عزیزی که همزمان هم با ایران اینترنشنال و «منو تو» مصاحبه میکنی بعدش هم با تلویزیون داخل، دوازده میلیارد با شهرداری قرارداد میبندی، حق نداری بیانیه در مورد مردم بدهی.
ایران اگر سیاه است تو سپیدش کن. شما که عاشق کلید بودی احتمالا اکنون فهمیدهای سوراخ کلید کجا بود. دقیقا کجا بود؟
ایران اگر سراسر سیاه و ویران شود باز مردم اینجا هستند شما که پاسپورتت آماده است برو. اینجا هوا هم نباشد من خفگی را با جان میپذیرم.
جداگانه مینویسم بی هیچ همراهی که اگر گناهی، جرمی مرتکب شدهام خدای نکرده شخص دیگری با من مجازات نشود.»