یک‌شنبه 4 آذر 1403

محرم ماه عطش و شرمندگی است + فیلم

خبرگزاری دانشجو مشاهده در مرجع
محرم ماه عطش و شرمندگی است + فیلم

به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو، استاد فیاض بخش در مورد ترسیم ماه محرم و مواجهه شیعیان با آن عطش را نماد محرم می‌داند و می‌گوید: معولا روضه‌ای که خوانده می‌شود، روضه فراق و عطش است که خیلی جان‌سوز هستند. اما ما در سیره اهل بیت بخصوص در میان اصحاب می‌بینیم آن چیزی که بیش از عطش، اهل بیت را آزار می‌داد، شرمندگی بود. شاگرد علامه طباطبایی در ادامه در توصیف بزرگان در رکاب حضرت...

به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو، استاد فیاض بخش در مورد ترسیم ماه محرم و مواجهه شیعیان با آن عطش را نماد محرم می‌داند و می‌گوید: معولا روضه‌ای که خوانده می‌شود، روضه فراق و عطش است که خیلی جان‌سوز هستند. اما ما در سیره اهل بیت بخصوص در میان اصحاب می‌بینیم آن چیزی که بیش از عطش، اهل بیت را آزار می‌داد، شرمندگی بود.

شاگرد علامه طباطبایی در ادامه در توصیف بزرگان در رکاب حضرت اینگونه تعریف می‌کند: ما شاهد هستیم تمام بزرگانی که در رکاب حضرت آمدند، گویی خداوند برای آن‌ها اول شرمندگی را قرار داد و بعد پذیرفتشان.

فیاض بخش در ادامه می‌گوید: برای مثال مسلم ابن عقیل. وقتی در آخرین لحاظت، ایشان را از پله‌های دار الاماره بالا می‌بردند تا ایشان را به پایین بیندازند، شروع به گریه کرد. کسی از نزدیکان ابن زیاد از گریه مسلم متعجب شد و از او سوال کرد. مسلم گفت من بخاطر کشته شدنم نیست که گریه می‌کنم؛ برای اربابی گریه می‌کنم که برای او نامه نوشتم که شما نامردها پای او می‌ایستید اما اکنون شاهد خیانت شما هستم. من از او شرمنده‌ام.

نمونه دیگر، مسلم بن عوسجه است. او زودتر از حبیب به میدان رفت. این کار او به این خاطر بود که خجالت می‌کشید به امام حسین (ع) نگاه کند؛ چرا که می‌گفت عامل گرفتار شدن مسلم، من بودم. به همین دلیل وقتی هم که روی زمین افتاد، حبیب به سوی او آمد و به مسلم بن عوسجه گفت که وصیتی نداری؟ مسلم با گوشه چشم خود به امام حسین (ع) اشاره می‌کرد و انگار خجالت می‌کشید که امام بالای سر او بیاید. می‌خواست بگوید من اشتباه کردم اما تو مراقب امام باش.

شرمندگی قمر بنی هاشم از همه این‌ها بیشتر است. او شرمنده کودکان سیدالشهداء، شرمنده اهل حرم شد و از همه بالاتر، شرمنده خود امام حسین (ع) شد. همچنین از خدا هم شرمنده شد؛ چراکه می‌گفت خدایا من نتوانستم حق بندگی تو را به خوبی ادا کنم.

می‌رسیم به شرمندگی حضرت زینب کبری (س). وقتی ایشان بالای سر بدن مطهر برادرشان می‌آیند، می‌گویند: «اللهم تقبل منا هذا قلیل القربان». و شرمندگی بعدی ایشان در بازگشت از شام به کربلا بود که می‌گفتند «من امانتدار خوبی نبودم».