محمدرضا شجریان؛ از بیماری تا خاکسپاری
پیکر بی جان محمدرضا شجریان را در میان اشک و اندوه خانواده، نزدیکان و دوستدارانش امروز به خاک سپردند؛ در شهر مشهد و در جوار آرامگاه فردوسی و این شاید پایانی باشد برای زندگی دنیوی یک نام بزرگ؛ اما همان طور که این روزها بارها و بارها تاکید شده است، شجریان را با مرگ میانه ای نیست، بدرقه او با درودها همراه است. این رفتن تعالی است، پرکشیدن است به سوی معشوق تا طنین صدایش جاودان بماند در حافظه...
ایسنا در روز خاکسپاری محمدرضا شجریان، اسطوره آواز ایران نگاهی دارد به سیر تاریخی آغاز بیماری که از آن به عنوان «مهمان» یاد می کرد، حواشی بستری شدنش، درگذشت و خاکسپاری این هنرمند.
در روزهای پایانی شهریور 94، برای نخستین بار مطلبی منتشر شد که از بستری شدن محمدرضا شجریان در بیمارستان و لغو کنسرتهایشان در خارج از کشور خبر می داد. ششم اسفند ماه 94 بود که خود هنرمند با انتشار نامهای از لغو کنسرت ایروان در تاریخ 12 فروردین خبر داد!
قرار بود آخرین کنسرت شجریان 12 فروردین سال 95 برگزار شود اما این کنسرت به علت وضعیت جسمانی و توصیه پزشکان لغو شد. سرانجام سال 95 در ثانیههای آغازین سال یک ویدیوی چند ثانیهای از محمدرضا شجریان منتشر شد. ویدئویی کوتاه که رازی 15 ساله را فاش می کرد. او در این ویدئو ضمن تبریک سال نو، از ابتلای خود به بیماری سرطان خبر داد.
خلاصه صحبتهای استاد شجریان در این ویدیو به این صورت است: «خود من هم با یک مهمان 15 سالهای سالهاست که آشنا هستم و دوست شدیم با همدیگر و الان هم من به خاطر همان اینجا ایستادهام و طبق دستور ایشان موهای سرم را هم کوتاه کردم و بچه حرفگوشکنی شدم و چند وقت دیگر هم در اینجا هستم چون آرامش خوبی دارم و خیلی راحتم اینجا برای اینکه با این میهمان بتوانیم به تفاهم بایستیم، انشاءالله. به تفاهم که رسیدیم راه میافتم میآیم به سراغ شما هممیهنان عزیزم و کارهای هنریام را دنبال خواهم کرد.»
از آن زمان تاکنون محمدرضا شجریان بارها و بارها برای درمان در بیمارستان های داخل و خارج از کشور بستری شد. در سال های پایانی عمر، بیماری توان حضور در صحنه را از او گرفته بود و یک سال آخر هم به کررات در بیمارستان جم بستری شد و تحت درمان و مراقبت تیم پزشکی خود قرار گرفت.
محمدرضا شجریان در این سالها به طور مداوم تحت درمان بود ولی شایعات کماکان درباره وضعیت جسمانی این هنرمند ادامه داشتند ولی هر بار توسط خانواده و یا نزدیکان ایشان تکذیب میشد. در این بین خبرهایی درباره وضعیت جسمانی استاد به فواصل طولانی تا سال 98 منتشر میشد.
به عنوان نمونه کتایون خوانساری همسر محمدرضا شجریان در اسفند 95 در مصاحبه با روزنامه شرق درباره وضعیت جسمانی استاد گفته بود: «سابقه موضوع به حدود 15 سال پیش برمیگردد. ایشان به طور ناگهانی دچار درد کلیه شدند. بعد از بررسیهای پزشکی، معلوم شد توموری در یکی از کلیهها وجود دارد که با جراحی سعی کردند مانع گسترش آن به اعضای دیگر بدن شوند. در جولای 2015 به صورت ناگهانی دچار عارضهای مغزی شدند که بلافاصله ایشان را به بیمارستان منتقل کردیم. خوشبختانه یکی از ورزیده ترین جراحان مغز که ایرانی بودند، بلافاصله در بیمارستان حضور یافتند و اقدامات درمانی را انجام دادند. متأسفانه چند ماه بعد از عمل جراحی، دوباره این عارضه پیدا شد.»
همچنین اردیبهشت سال 96 همایون شجریان تصویری به همراه پدرش در باغ خانوادگی شان منتشر کرد و نوشت: «چندی پیش قولی از من گرفته بودند که همین روزها به باغ هشتگرد برویم و با آن پشتکار مخصوص به خودشان مصرانه پیگیری میکردند، تا سرانجام با صلاحدید پزشکان امروز در بهار یک روز آفتابی هجدهم اردیبهشت ماه نودوشش پس از یک سال و چند ماه دوری از باغ دستپروردهشان این دیدار میسر شد.»
با این وجود یک ماه بعد، 26 خرداد سال 96، خبری مبنی بر اینکه حال محمدرضا شجریان وخیم شده، منتشر شد. این موضوع در گفتوگوی ایسنا با روابط عمومی خانواده شجریان تکذیب شد.
همایون شجریان در دی ماه سال 96 نیز درباره وضعیت جسمانی پدرش گفت:«بیماری پدرم (محمدرضا شجریان) به سمت بهبود نرفته اما وضعیت بدتر هم نشده است.»
همایون شجریان 24 مرداد 97 درباره وضعیت جسمانی پدرش اعلام کرد: «روال منظمی وجود دارد و هر از چندگاهی شایعاتی درباره وخامت حال پدر منتشر میشود. بارها گفتهام گزارش حال ایشان را من و برادرم رایان از طریق اینستاگرام به اطلاع مردم خواهیم رساند. کماکان حال پدر مانند قبل است. چندی پیش هم برای چکاپهای دقیق در بیمارستان حضور داشتند.»
خبرهای پراکنده از وضعیت جسمانی محمدرضا شجریان توسط خانواده او ادامه داشت، تا اینکه در هفتم بهمن، خبرهایی درباره وضعیت سلامت محمدرضا شجریان در فضای مجازی منتشر شد که علاقهمندان به هنرمند را نگران کرد. البته متعاقبا پزشک او اعلام کرد، «استاد شجریان هر چند وقت یک بار در بیمارستان برای بررسی وضعیت جسمیاش بستری میشود. ایشان 10 بهمن از بیمارستان ترخیص شدند.»
با این حال انتشار این دست خبرها تا دوم اسفند ماه ادامه یافت تا آنکه متاسفانه برخی رسانهها به اشتباه از درگذشت خسروی آواز ایران خبر دادند که موجب شد جمعی از علاقمندان این هنرمند شبانه در مقابل بیمارستان محل بستری شجریان تجمع کنند، آهنگ مرغ سحر از این هنرمند را بخوانند و تا زمانی که از زبان همایون شجریان خبر سلامت پدرش را نگرفتند محل را ترک نکردند.
در همین راستا، بامداد روز جمعه 2 اسفند 98 همایون شجریان فرزند وی با انتشار تصویری از نمایشگر علایم حیاتی پدر، از دوستداران وی رفع نگرانی کرد.
پس از آن اطلاعیههای مداوم بیمارستان جم و همکاری مناسب پزشک معالج محمدرضا شجریان با رسانهها سبب شد که راه شایعهها بسته شود و در نهایت هم اعلام شد که با بهبود شرایط جسمی استاد شجریان و جلوگیری از احتمال ابتلا به ویروس کرونا او در پنجم فروردین به منزل منتقل میشود.
پس از ترخیص استاد از بیمارستان، در اردیبهشت ماه با فرا رسیدن ماه رمضان ایسنا در گفت وگویی با دکتر حسن عباسی وضعیت جسمانی محمدرضا شجریان را جویا شد که پزشک معلجش وضعیت جسمانی استاد شجریان را پایدار خواند.
ولی 25 مرداد ماه بیمارستان جم طی اطلاعیهای از بستری شدن این هنرمند به علت افت سطح هشیاری، افت فشار خون و شوک سپتیک در بخش مراقبتهای ویژه خبر داد که رفته رفته وضعیت هوشیاری و تنفسی وی به وضعیت پایداری رسید و به منزل منتقل شد.
سوم شهریور ماه هم شجریان پس از یک دوره 10 روزه بستری شدن در بخش مراقبتهای ویژه، از بیمارستان مرخص شد. این بار هم دوست داران او در مقابل بیمارستان تجمع و برای هنرمند محبوب خود آرزوی سلامت کردند.
این هنرمند در نهایت برای بار آخر در 13 مهر 99 به علت شرایط نامناسب جسمی، بار دیگر در بخش آی سی یو بیمارستان جم بستری شد. محمدرضا شجریان در این تاریخ با شرایط عمومی قلبی و ریوی و تنفسی ناپایدار و افت سطح هوشیاری، افت فشار خون و پلاکت در بخش مراقبتهای ویژه بستری شد.
با این حال اخبار کذب فوت استاد تا لحظه آخر همراهش بود؛ به گونهای که 14 مهر باری دیگر خبر کذب فوت این استاد موسیقی از سوی صدا و سیما منتشر شد و پیش از آن هم اعلام شده بود که شجریان در کما است که البته پزشک وی بار دیگر در مصاحبه با ایسنا این خبر را تکذیب کرد.
اما روز تلخ فوت این هنرمند به 17 مهر برمیگردد. حدود ساعت 16 بود. تنها یک ساعت از آخرین اطلاعیه بیمارستان جم درباره رو به وخامت نهادن وضعیت جسمانی محمدرضا شجریان گذشته بود که ناگهان فضای مجازی پر شد از خبر فوت استاد. بسیاری مثل ما آرزو میکردند که خبر درگذشت این هنرمند این بار هم همانند سه روز قبل تکذیب شود ولی این بار فرق داشت. پزشکان استاد پاسخگو نبودند و دکتر بهلولی هم به خبرآنلاین گفته بود «قلب ایشان از تپش ایستاده و تیم پزشکی در حال احیاء او هستند. ضمن اینکه امکان موفقیت عمل احیاء خیلی کم است.»
سرانجام ساعت 17، همایون شجریان در صفحات شخصی خود در توییتر و اینستاگرام، درگذشت استاد آواز ایران را تایید کرد. همایون شجریان با انتشار عکسی سیاه نوشت: «خاک پای مردم ایران به دیدار معشوق پرواز کرد».
خبر فوت استاد آواز ایران بنا بر محبوبیت و شهرت این هنرمند در ایران و خارج از کشور، واکنشهای فراوانی را از سمت اقشار مختلف جامعه به همراه داشت. با وجود احتمال بالای خطر شیوع گسترده کرونا، از همان لحظات اولیه اعلام خبر درگذشت، طرفداران او به مقابل بیمارستان جم رفتند و با اشک و آه آثار این هنرمند را بازخوانی میکردند. همچنین بلافاصله پس از تأیید خبر درگذشت استاد، سیلی از پیامهای تسلیت، بازنشر آثار و اجراهای او توسط مردم و هنرمندان سرشناس صورت گرفت. البته این اتفاق بازتاب جهانی هم داشت و رسانههای خارجی مطرح زیادی به درگذشت شجریان پرداختند. در ادامه هم که شخصیتهای اجتماعی، سیاسی و سفارتهای حاضر در ایران این اتفاق ناگوار را تسلیت گفتند.
در بدو امر جزئیات دقیقی از زمان خاکسپاری و حتی اقامه نماز بر پیکر استاد در دسترس نبود. تنها بیمارستان جم اعلام کرد که پیکر این هنرمند به بهشت زهرا (س) منتقل شده است. از همان دقایق اولیه گمانههایی درباره محل دفن این هنرمند وجود داشت. البته دقایقی پس از تأیید خبر فوت استاد توسط پسرش، مدیرکل فرهنگ و ارشاد خراسان رضوی گفت که «در رابطه با نحوه پیادهسازی مقدمات انتقال استاد شجریان به مشهد و تدفین ایشان در حال هماهنگی با تهران هستند».
با این حال پس از مدتی همایون شجریان با حضور در جمع مردمی که با شنیدن خبر درگذشت استاد شجریان در مقابل بیمارستان جم حضور پیدا کرده بودند، اعلام کرد پس از تطهیر و اقامه نماز بر پیکر پدرش در بهشت زهرا، مراسم خاکسپاری در تهران نخواهد بود و بنابر وصیت خود ایشان، در زادگاه او در مشهد در کنار فردوسی و اخوان ثالث صورت خواهد گرفت. این امر باعث اعتراض برخی شد و از او خواستند که این مراسم در تهران باشد که آنها هم بتوانند حضور پیدا کنند.
در نهایت جمعه 18 مهر، در بهشت زهرا (س) بر پیکر استاد نماز خوانده و پیکر ایشان به مشهد برای خاکسپاری منتقل شد. ولی مراسم تشییع مرحوم استاد شجریان که قرار بود همان روز در آرامگاه فردوسی برگزار شود، به جهت هماهنگی با خانواده وی که هنوز به مشهد نرسیده بودند، به تعویق افتاد. مدام زمان اعلام شده تغییر میکرد؛ از ظهر جمعه به عصر و سپس به سحرگاه. مشخص نبود اهالی خراسان چه زمانی باید به بدرقه استاد محمدرضا شجریان بروند. آخرین زمانی که آخر شب در پست اینستاگرام همایون شجریان اعلام شد «سحرگاه» بود. در نهایت از مردم خواسته شد که به خانههای خود بروند تا زمان دقیق خاکسپاری اعلام شود.
البته طی این مدت با توجه به قرمز بودن شرایط شیوع کرونا در مشهد، مدام درخواستهایی مبنی بر تجمع نکردن مردم منتشر شد. حتی گفته شد که مردم به صورت مجازی به تماشای مراسم خاکسپاری بنشینند.
همان روز 18 مهر ماه محمود واعظی در نامهای خطاب به وزیر میراث گردشگری و صنایع دستی و همچنین سرپرست استانداری خراسان رضوی بر همکاری کامل با خانواده مرحوم استاد شجریان در اجرای درخواست آنها پیرو نامه مورخه 17 مهرماه سال جاری برای تدفین استاد آواز ایران در محوطه آرامگاه فردوسی در طوس تاکید کرد.
ولی سرانجام در حالی که 18 مهر در کنار محل دفن اخوان ثالث، مزار استاد شجریان آماده سازی و تصویر آن منتشر شده بود، اما محل دفن پیکر استاد به دلیل آنچه درخواست خانواده به دلیل جانمایی نامناسب عنوان شد، تغییر کرد و پیکر این هنرمند در کنار موزه آرامگاه فردوسی مشهد تدفین شد.
مراسم تشییع استاد محمدرضا شجریان شنبه 19 مهر، ساعت 8 صبح در آرامگاه فردوسی مشهد صورت گرفت.
در این قسمت میتوانید ویدیویی از آوازخوانی علی اکبر شکارچی را در روز خاکسپاری این هنرمند ببینید که توسط شهرام صارمی، نوازنده در اختیار ایسنا قرار گرفته است:
مرورگر شما از ویدئو پشتیبانی نمیکند. فایل آنرا از اینجا دانلود کنید: video/mp4در مراسم خاکسپاری پیشنهاد نام گذاری روزی به اسم محمدرضا شجریان و ساخت تندیسی از او برای جشنواره های موسیقی و کتاب از سوی برخی هنرمندان مطرح شد. این پیشنهادها که به کررات و از سوی هنرمندانی چون فخرالدینی، پیرنیاکان و نوربخش مطرح شد همچنین یادآور خیابانی بود که زمانی قرار بود به اسم محمدرضا شجریان نام گذاری شود و تاکنون محقق نشده است. رویکردی که بیش از آنکه لطفی به هنرمندان صاحب نام باشد، می تواند برای تقویم هر کشور عزت آفرین باشد.
انتهای پیام