محمودی: معلوم نیست بازهم برای تیم ملی والیبال بازی کنم
تهران - ایرنا - پشت خط زن تیم ملی والیبال ایران گفت: قرار نبود دیگر به تیم ملی برگردم ولی احساس وظیفه کردم.
پس از بازیهای المپیک 2016 ریو، شهرام محمودی خداحافظی خود از تیم ملی والیبال را عملی کرد. محمودی، پیش از المپیک چند بار گفته بود که قصد دارد از تیم ملی کنار برود. پس از آن هم با اینکه چند بار به اردوی تیم ملی دعوت شد، از بازگشت سر بباز زد تا اینکه سرانجام در مسابقات انتخابی المپیک 2020، پس از حدود سه سال و نیم، دوباره پیراهن شماره یک تیم ملی را پوشید.
محمودی که در 27 سالگی از تیم ملی کنار رفته بود، در 31 سالگی بازگشت. آن هم در شرایطی که همچنان با مصدومیتهای کهنهای درگیر است و قرار هم نبود برای تیم ملی بازی کند و به این خاطر در فرصت تعطیلات لیگ برتر، در استراحت مطلق بود. با این وجود پس از قطعی شدن مصدومیت امیر غفور و غیبت این بازیکن در تیم ملی، کادر فنی از او خواست به اردوی تیم ملی ملحق شود.
این بازیکن در انتخابی المپیک به میدان رفت. در بازی اول به خاطر مصدومیت غایب بود اما در دیگر مسابقات، بازیکن اصلی ایران بود. اگرچه نتوانست همان بازیکن سالهای گذشته باشد ولی در امتیازات حساس به خصوص در بازی با کره جنوبی نشان داد که همچنان میتوان روی هوش و تجربه او حساب باز کرد.
اما سوال مهم درباره این بازیکن این است که آیا قصد دارد به حضور در تیم ملی ادامه دهد؟ گفت و گوی ایرنا با شهرام محمودی را در زیر بخوانید تا پاسخ این سوال و دیدگاهش درباره خداحافظی زودهنگام در 27 سالگی را بدانید:
بازگشت به تیم ملی پس از چهار سال چه حسی داشت؟
خیلی خوشحال بودم. برای هر بازیکنی افتخار است که برای تیم ملی بازی کند. البته بازگشت من به تیم ملی شرایط عجیبی پیدا کرد. قرار نبود در این مسابقات بازی کنم. اما به حضورم نیاز شد.
اگر به چهار سال قبل بازگردیم، آیا بازهم از تیم ملی خداحافظی میکنی؟
بله. چون مشکلات زیادی داشتم که بزرگترین آنها سلامتیام بود. ترجیح دادم که از تیم ملی دور باشم و خودم را درمان کنم. از نظر خودم تصمیم درستی گرفتم. قرار هم نبود که به تیم ملی برگردم.
در این مدت چند بار دعوت به تیم ملی را رد کردی. حتی پیش از مرحله نخست انتخابی المپیک هم در اردوی تیم ملی حاضر شدی ولی در نهایت به روسیه نرفتی. این بار چه چیزی تغییر کرد که تصمیمت عوض شد؟
در این مدت خیلی با ایگور کولاکوویچ صحبت کرده بودم. در سالهای گذشته خیلی اصرار داشت که به تیم ملی برگردم. این شرایط ادامه داشت تا اینکه امسال گفت برای انتخابی المپیک به یک بازیکن با تجربه نیاز دارد. کولاکوویچ ابتدا از من خواست از ابتدای سال در اردوی تیم ملی حضور داشته باشم.
نمیخواستم دعوت او را قبول کنم ولی احساس کردم شاید تیم ملی به من نیاز داشته باشد و کولاکوویچ دلیلی برای این اصرار دارد. به خاطر مصدومیتی که از لیگ پارسال داشتم کمی طول کشید که به تمرینات بازگردم. پس از اینکه در مرحله نخست انتخابی المپیک (مسابقات جهانی)، در ترکیب تیم ملی قرار نگرفتم، دوباره با کولاکوویچ حرف زدم که اگر امکان دارد به طور کامل کنار بروم. او هم قبول کرد و قرار نبود دیگر بازگردم. حتی وقتی بازیکنان برای مسابقات انتخابی المپیک در قاره آسیا به اردو دعوت شدند اسم من نبود اما پس از قطعی شدن غیبت امیر غفور، دوباره با من تماس گرفتند. کولاکوویچ گفت «نیاز داریم که در تیم ملی حضور داشته باشی. تورتمنت سنگینی است و به تجربه بازیکنان نیاز است.» در آن زمان در تعطلات نیمفصل بودم و 15 روز استراحت مطلق کرده بودم و هیچ تمرینی نداشتم. این موضوع را گفتم اما کولاکوویچ اصرار داشت که در تیم ملی بازی کنم.
از عملکرد خودت در مسابقات انتخابی المپیک راضی بودی؟
از خودم راضی بودم. چرا نباشم؟ تا جایی که توانستم به تیم ملی کمک کردم و 100 درصد توانم را گذاشتم. قبل از اعزام به چین سرماخوردگی شدیدی داشتم و پس از رسیدن به محل برگزاری مسابقات هم از ناحیه کمر مصدوم شدم که باعث شد شرایط بدتر شود ولی با این وجود برای تیم ملی با تمام وجود بازی کردم.
اگر خودت سرمربی تیم ملی بودی، شهرام محمودی را به انتخابی المپیک میبردی؟
من در جایگاهی نیستم که درباره تصمیم سرمربی تیم ملی حرف بزنم. پوشیدن پیراهن تیم ملی برای هر کسی افتخار است. اگر قرار بود دودستی به تیم ملی بچسبم که پس از المپیک خداحافظی نمیکردم. شاید اگر خیلیها جای من بودند، در این شرایط خطر نمیکردند و به تیم ملی بازنمیگشتند.
یکی از دلایلی که به تیم ملی برگشتم این بود که احساس کردم به من نیاز دارند. احساس وظیفه کردم. از سوی دیگر به این موضوع فکر کردم که اگر بازی کنم و تیم نتیجه نگیرد، ممکن است من مقصر قلمداد شوم. شاید اگر خیلیها به جای من بودند این تصمیم را نمیگرفتم. قبل از حضور در تیم ملی هم با چند نفر از دوستانم مشورت کردم. خوشبختانه در نهایت نتیجه خوبی گرفتیم و تیم به المپیک رفت.
بازگشتت به تیم ملی موقتی است یا قصد داری در المپیک هم برای تیم ملی بازی کنی؟
هیچ چیزی مشخص نیست. به آینده فکر نکردهام. شاید اصلا کادر فنی من را دعوت نکند. باید تا پایان لیگ صبر کنیم. نمیتوانم درباره چند ماه آینده حرف بزنم. در آن زمان سعی میکنم بهترین تصمیم را بگیرم.
عملکردت در مسابقات انتخابی المپیک، انتقاداتی هم در پی داشت.
کسانی که از عملکرد من انتقاد میکنند آیا گزینه دیگری هم پیشنهاد داشتند که در این تورنمنت بازی کند؟ بازیکنان جوان خیلی خوبی داریم اما چنین مسابقاتی به حدی فشار روانی دارد که در عملکرد همه بازیکنان تاثیر میگذارد. تیم ملی متعلق به هیچکس نیست و موفقیتش موفقیت همه ماست؛ از تدارکات تیم آخر دسته سوم لیگ والیبال تا رییس فدراسیون، همه در این موفقیت نقش دارند. نمیخواهم خودم را به زور به تیم ملی تحمیل کنم وگرنه چند سال قبل خداحافظی نمیکردم.
تیم ملی افتخار بزرگی کسب کرده و باید به تیم انرژی مثبت بدهیم. اگر ایرادی وجود دارد نقد منصفانه کنیم.
حرف دیگری باقی مانده است؟
باید قدر بازیکنان تیم ملی را بدانیم. نمیدانم چند سال طول میکشد که بازیکنی مثل سید محمد موسوی، سعید معروف، امیر غفور و میلاد عبادیپور ساخته شود. باید بیشتر قدر آنها را بدانیم. والیبال ایران 2 سال سردرگم و بدون رییس بود. در این مدت بازیکنان از جان مایه گذاشتند. با آنها در ارتباط بودم و میدانستم که با چه شرایطی و بدون هیچ چشمداشتی بازی میکردند. باید به این بازیکنان افتخار کنیم.
*س_برچسبها_س*