محیطزیست سالم در گرو سرمایه / بدون فناوری میتوان توسعه پیدا کرد؟
مصرف بیرویه انرژی در کشور باعث شده است که انتشار گازهای گلخانهای در ایران زیاد باشد. بنابراین لزوم بکارگیری فناوری برای مصرف انرژی بهشدت احساس میشود. یکی از آثار توسعه اقتصادی کشورها، طی دهههای اخیر چالشهای زیستمحیطی بوده که امروزه به یکی از مهمترین دغدغههای سیاستگذاران تبدیل شده است. در گام اول، مواجهه با این موضوع، مستلزم شناسایی منابع عمده ایجاد آلودگی است. بهگفته کارشناسان،...
یکی از آثار توسعه اقتصادی کشورها، طی دهههای اخیر چالشهای زیستمحیطی بوده که امروزه به یکی از مهمترین دغدغههای سیاستگذاران تبدیل شده است. در گام اول، مواجهه با این موضوع، مستلزم شناسایی منابع عمده ایجاد آلودگی است. بهگفته کارشناسان، بنگاههای اقتصادی دولتی نیز میتوانند بهموازات بخش خصوصی بهعنوان منبع ایجاد آلودگی شناخته شوند. این وضعیت در بیشتر کشورهای کمترتوسعهیافته و درحالتوسعه، که دولتها حجم قابلتوجهی از تصدیگری فعالیتهای اقتصادی را در اختیار دارند، مشاهده میشود. دولتها از یکسو، منشأ ایجاد آلودگی هستند، چراکه سهم بالای دولت در اقتصاد کشور، جدای از تبعات نامطلوب اقتصادی، چالشهای زیستمحیطی قابلتوجهی را ایجاد کرده است. اما از سوی دیگر، بنا به وظایف حاکمیتی خود مسئولیت حفاظت از محیطزیست را هم برعهده دارند. یکی از رویکردهای مهمی که میتوان در بهبود وضعیت محیطزیست به کار گرفت، کاربرد فناوری در کاهش انتشار آلایندهها و کنترل منابع است. صمت در این گزارش به اهمیت سرمایهگذاری و کاربرد فناوری در حل بحرانهای زیستمحیطی پرداخت.
برونرفت از بحرانها در گرو توسعه فناوری
ناصر مقدسی، اقلیمشناس در گفتوگو با صمت درباره اهمیت سرمایهگذاری در حل بحرانهای زیستمحیطی گفت: درصد زیادی از تغییرات اقلیمی زودرس در کره زمین، منشأ انسانی و در هر منطقهای نمودهای خاص خودش را دارد. برای مثال، در مناطق شمال با خزانهای زودرس خودش را نشان میدهد و در مناطق جنوبی و مرکزی با توفانهای گرد و غبار که سال به سال شاهد افزایش آن در بخشهای مختلف کشور از جمله دشت سیستان و استان خوزستان هستیم. همچنین، شیوع آفات کشاورزی هم از دیگر مضرات تغییرات اقلیمی است.
وی افزود: باتوجه به شناختی که نسبت به تاثیر تشدیدکنندگی آلایندهها بر آثار تغییرات اقلیمی بهوجود آمده است، باید در گام نخست منابع انتشار گازهای گلخانهای و آلاینده را اولویتبندی کرد و به سنجش میزان آن پرداخت تا آثارشان بهطور محسوس و ملموس کاهش یابد.
مقدسی بااشاره به اهمیت نقش فناوری در بهبود وضعیت محیطزیست گفت: مصرف بیرویه انرژی در کشور باعث شده است که انتشار گازهای گلخانهای در ایران زیاد باشد. بنابراین لزوم بکارگیری فناوری برای مصرف انرژی بهشدت احساس میشود.
وی ادامه داد: باتوجه به ظرفیت ایران در بحث توسعه انرژی تجدیدپذیر بهویژه انرژی خورشیدی میتوان اقدامات موثری برای کاهش گازهای گلخانهای انجام داد. اما پیش از هر اقدامی باید به تامین سرمایه پرداخت و تمام نگاهها نباید به بودجه دولتی باشد. امروزه در بیشتر کشورها، تامین سرمایه جمعی یکی از راهکارهای توسعه تجدیدپذیرها است. بهگفته این اقلیمشناس، برای توسعه سرمایهگذاری لزوم حل ریشهای مشکل عدماطمینان در سرمایهگذاری را باید حل کنیم. مسئله اصلی در اغلب کشورها رفتن بهسمت اقتصاد سبز است که اگر استقرار و دوام پیدا کند، خود باعث بازدهی مثبت میشود. وی گفت: باید ثبات اطمینانبخشی در عمل برای توسعه اقتصاد سبز شکل بگیرد و لازمه توسعه این رویکرد، ضمانت به بخش خصوصی بهمنظور توسعه سرمایهگذاری است. تا این موضوع حل نشود، اتفاقی برای بهبود وضعیت انرژی در کشور نمیافتد. مقدسی درباره اهمیت کاربرد فناوری و دانشبنیان در بهبود وضعیت انرژی در کشور گفت: آنچه باعث پیشرفت برخی کشورها شده است و آنها توانستهاند راه خود را در توسعه انرژیهای تجدیدپذیر پیدا کنند، کاربرد فناوری بوده است. این کشورها بهمدد ایجاد روشهای نوین تامین مالی توانستند فناوریهای کارآمدی را به کار بگیرند. در واقع، از کانال دانشبنیان میتوان معضلات مربوط به انرژی را تا حد زیادی رفع کرد؛ چه در حوزه کشاورزی، چه در حوزه آب و.... براساس تجربه بسیاری از کشورها، کاربرد فناوریهای نوین توانسته است معضلات زیادی را در محیطزیست حل کند. وی ادامه داد: یکی از تاثیرات کاربرد فناوری، رشد امنیت غذایی در کشورها است و متاسفانه سهم ایران در واردات مواد دامی و علوفهای بالا و این امر باعث شده است که در بحث امنیت غذایی با مشکلات عدیدهای روبهرو شویم. بیشک اگر هر کشوری بتواند حداکثر ضریب امنیت غذایی خود را بیشتر کند، بهتر توسعه پیدا میکند. با مدد فناوری میتوان به ثبات بیشتری رسید. بهاعتقادمن، با کاربرد فناوری میتوانیم 2برابر وضع موجود، تولید غذا داشته باشیم.
بدون فناوری هم میتوان توسعه پیدا کرد
شهاب دانشور، کارشناس کشاورزی در گفتوگو با صمت گفت: متاسفانه فرآیند توسعه کشور در قالب کلی روی ریل مناسبی قرار نگرفته و به بیراهه رفته است که این امر ناشی از تصمیمات غلط مدیران و مشورتهای جاهلانه یا فرصتطلبانه افرادی است که نقش جدی در این تصمیمات دارند. توسعه برمبنای آب در کشور شعاری غلط و هدفی دستنیافتنی است. بهعبارتدیگر، افزایش تولیدات محصولات آببر یا آن دسته از محصولاتی که با محیط سازگار نیستند، بهمنظور توسعه صنعت کشاورزی فرآیندی غلط است که در بلندمدت منابع آب و خاک کشور را بهشدت تهدید میکند. منابع آبی کشور بسیار محدود است و متاسفانه وزن توسعه را بر دوش بخشهایی گذاشتهایم که نیازمند منابع آب زیادی هستند و توسعه در بخشهای دیگر نظیر صنعت گردشگری و... را نادیده گرفتهایم. بیشتر بار توسعه را روی کشاورزی بهویژه کشاورزی آبی گذاشتهایم. همچنین، تاکید بر توسعه صنایع آببر هم داریم؛ نظیر صنعت فولاد یا کشت نیشکر.
وی افزود: مکانیزیسیون یا کاربرد سیستمهای پیشرفته در کشاورزی لزوما برای هر اقلیم یا برای هر نوع کشتی الزامی و حیاتی نیست. برای مثال، نمیتوان در کشت برنج از فناوری و روندهای مکانیزه بهره گرفت یا در کشت نیشکر، نیازی به کاربرد فناوریهای نوین نیست. ناگفته نماند که نمیتوان مزایای مکانیزه کردن فرآیندهای کشت را نادیده گرفت؛ هدف افزایش میزان خالص آب است، یعنی آبی که منجر به رشد گیاه میشود، بدون استفاده زیادتر از منابع آب، افزایش یابد. وقتی آب در دسترس ریشه گیاه را افزایش میدهیم، میزان تولید افزایش پیدا میکند. یکی از مزایای کاربرد فناوری در کشاورزی این است که آب با فرآیندهایی بهتر و بیشتر به ریشه گیاه میرسد و همین فرآیند منجر به افزایش تولید میشود، اما معضل اصلی در صنعت کشاورزی میزان بالای اراضی آبی تحتکشت است. بهعبارتروشنتر، اراضی کشاورزی آبی بسیار بیش از توان حوزه اکولوژیکی آب در کشور است، یعنی بیش از میزان آب تجدیدپذیر در کشور، زمین کشاورزی برای آبیاری داریم و این میزان از کشت در کشور ما با اقلیم موجود همخوانی ندارد.
دانشور گفت: افزایش تولید با روش آبیاری قطرهای یا بارانی یا هر سیستم دیگر فناورانه امکانپذیر است، اما دردی از صنعت کشاورزی را دوا نمیکند و مانع روند آسیبرسانی به طبیعت کشور نمیشود. بهعبارتدیگر، شرایط اکولوژیکی را بهبود نمیبخشد و تنها کانال آبرسانی تغییر میکند، نه شیوه درست کشاورزی. کاربرد روشهای فناورانه زمانی پاسخگو است که سطح زیرکشت کاهش یابد. برای مثال، بهجایاینکه 10 هکتار کاشته شود، 7 هکتار زیرکشت رود؛ اما با روشهای مکانیزه بهاندازه همان 10 هکتار برداشت شود و اگر در همان 10 هکتار میزان تولید افزایش پیدا کند، یعنی آب بیشتری مصرف شده است؛ این یعنی ضربه به منابع آب و بهعبارتدیگر، دور شدن از هدفی که سیستمهای مکانیزه برای آن طراحی شدهاند. در واقع، مصرف نباید از کانال فناوری افزایش پیدا کند. این کارشناس کشاورزی بااشاره به تجربه خود درباره اهمیت ارتقای دانش در توسعه کشاورزی گفت: چند سال پیش در یک پروژه تحقیقاتی در دشتمغان و چند دشت عظیم کشور با یکسری راهکارهای بسیار ابتدایی توانستیم با همکاری و توجیه کشاورزان، میزان مصرف آب را بهشدت پایین بیاوریم؛ راهکارهایی که با در نظر گرفتن تیپ خاک و شیب زمین به کشاورزان آموزش دادیم. برای مثال، پیشنهاد کردیم در کشت سویا که نوارهای 12متری بود، بهتر است عرض این نوارها به 8 متر برسد یا بهعنوان مثال در بهبهان، در حدود 2 لیتر در ثانیه به هر فارو (شخم زدن یا خاکورزی به زیرورو کردن خاک بهمنظور افزایش بازده یک زمین زراعی) آب میدادند و تیم پژوهشی باتوجه به ابعاد فارو و شیب آن متوجه شدند که 1.5لیتر آب کافی است. در کل، چنین کارهای بسیار سادهای مصرف آب را در مزرعه بهشدت کاست و منجر به دسترسی بیشتر گیاه به آب شد. همچنین، تلفات آب کمتری را هم بهدنبال داشت. در نهایت، طی گفتمانهایی که با کشاورزان انجام دادیم، آنها را متقاعد کردیم که باتوجه به آب موجود، میتوانند بدون خرید نوعی از فناوری و ابزار، تنها با پیگیری روشهای سازگارانه، تمام زمینهای کشاورزی خود را با بهرهوری و بازدهی بالا آبیاری کنند. برخی کشاورزان چند سال متوالی این روشها را بهکار گرفتند، اما بعد از اینکه وامهای بلاعوض دولتی به آنها داده شد، بسیاری از آنها با تغییر این روشها، سراغ سیستمهای تحتفشار رفتند. جالب است کشاورزانی که 2 روش را امتحان کرده بودند، اذعان کردند که روشهای قبلی بهتر بود و نیاز به هزینه برای کاربرد فناوری باوجود میزان آب موجود نیست.
وی ادامه داد: تا زمانی که آب با روشهای علمی و سازگارانه مدیریت نشود، برخی هزینههای دولتی در توسعه صنعت کشاورزی اثرگذار نیست و کاربرد هر نوع فناوری، آب در هاون کوبیدن است. از آنجایی که کاربرد فناوری هزینهبر است، بیشتر کشاورزان توان مالی کافی ندارند. بیشک مدیریت منابع آب میتواند تاثیر جدیتر و مفیدتری بر زمینهای کشاورزی بگذارد. در شرایط فعلی، معضلات کشاورزی با ارتقای فناوری حل نخواهد شد. بهاعتقادمن، 3 راهکار برای توسعه کشاورزی و حفظ امنیت غذایی را باید در پی گرفت. نخستین راه، تغییر و اصلاح بذر است که متاسفانه دانش کافی نداریم و دومین راه هم، مربوط به تغییر الگوی کشت است که متاسفانه با شعارهای امروز سیاستمداران همخوانی ندارد، چراکه بیشتر این شعارها روی خودکفایی، ارتقا و افزایش محصول متمرکز است که منجر به بیشتر شدن سطوح زیرکشت شده است.
دانشور گفت: راهکار سوم هم باوجود کاهش سطح اراضی زیرکشت بهویژه کشت آبی مطرح است که برای پیگیری این راهکار باید زمینهایی را از مدار کشت خارج کرد، اما لازمه اجرای آن، ایجاد شغل در مناطقی است که زمینهای کشاورزی بیش از توان اکولوژیکی محیط به زیرکشت رفته است. بهعبارت روشنتر، ابتدا باید شغل ایجاد کرد تا آسیبی به رفاه افرادی که روی این دست از زمینها فعالیت میکنند، وارد نشود. راهی جز سازگاری نیست و باید براساس الگوهای سازگارانه با اقلیم منابع آب زمینها را به زیرکشت برد.
سخن پایانی
امروزه، مشکلات و بحرانهای محیطزیستی به یکی از مباحث مهم و مطرح در سطح نظام بینالملل تبدیل شده است. زیرا بحرانهای محیطزیستی بهدلیل قابلیت فرامرزی بودن، تنها مربوط به یک دولت نیستند، بلکه همه دولتها را به شکلهای گوناگون و متفاوت تحتتاثیر قرار میدهند، علاوه بر این، بحرانهای محیطزیستی میتوانند پیامدهای گوناگون سیاسی، اقتصادی و امنیتی را برای دولتها بههمراه داشته باشند. از اینرو توجه به موضوعات محیطزیستی، میتواند برای دولتها بهعنوان اصلیترین بازیگران نظام بینالملل، حائزاهمیت باشد.