مخاطب باید یقه شاعر را بگیرد / فقط شعار میدهیم
محمدحسین ملکیان شاعر آیینی ضمن انتقاد از مخاطبان شعر و وضعیت فرهنگی کشور گفت: مخاطب باید یقه شاعر را بگیرد.
محمدحسین ملکیان شاعر آیینی ضمن انتقاد از مخاطبان شعر و وضعیت فرهنگی کشور گفت: مخاطب باید یقه شاعر را بگیرد.
به گزارش خبرنگار مهر، بیستمین برنامه هیئتآنلاین در شبهای ماه مبارک رمضان، با اجرای مصطفی صابر خراسانی در گفتگو با محمدحسین ملکیان شاعر جوان آیینی از فضای مجازی پخش شد.
ملکیان در ابتدای اینگفتگو، گفت: «تفسیر آه» آخرین کتابم است که انتشارات آستان قدس رضوی چاپ کردهاست. این کتاب برای من خیلی متفاوت است. چون روی کتاب نوشته شده «غیرقابلفروش». این برای من خیلی ارزش دارد. تصمیم گرفتم همه کارهایم را رایگان منتشر کنم. چون من اجازه انتشار پیدیاف کتاب را از لحاظ شرعی و قانونی ندارم. خود ناشر هم میگوید این کتاب را ندارد اما کتاب را تجدید چاپ نمیکند. برای همین میخواهم کتابهایم را از این به بعد رایگان منتشر کنم. کتاب تفسیر آه، 50 شعر مرا در برمیگیرد که مضمونی مذهبی دارند و چهار شعر از آن برای امام رضا (ع) است.
وی در ادامه سخنانش افزود: شعر گفتن را به صورت حرفهای از سال 1389، شروع کردم. در میان اشعارم یکی شعر «موشک کاغذی» را به لحاظ فرمی و ایده خاصش دوست دارم. یکی هم کتاب شعر «توارد شخصی» است که واقعه عاشورا را از دریچه یک دوربین فیلمبرداری که سه پایهاش را وسط صحنه عاشورا گذاشته روایت میکند. اشعار این کتاب، اغلب چهارپاره هستند. وقتی دوربین روی چهره یکی از شخصیتهای کربلا زوم میکند، از زبان او با مخاطب حرف میزند. در روایتحضرت علیاصغر (ع)، دوربین پشت خیمه میرود و خاک میشود. من در اینجا یک ماه مانده بودم چهکار کنم. چون میخواستم بر اساس مقتل جلو بروم و روایت هم شکل سالمی داشته باشد. دوربین که راوی من بود دیگر وجود نداشت. تصمیم گرفتم پس از آن بدون دوربین جلو بروم و رفتم. انگار این ماجرا حکمتی داشت و من بعدا این را فهمیدم. روایت بعدی از حضرت علیاصغر درباره امام حسین (ع) بود و هیچ دوربینی نمیتوانست صحنه واقعه گودال را ثبت و ضبط کند. بنابراین خود راوی پشت سر امام حسین (ع) قرار گرفت و پس از شهادت ایشان و آغاز اسارت اهلبیت، دوربین بر سرنیزه شد و کل ماجرا براساس روایت جلو رفت.
اینشاعر در ادامه گفت: من در نگارش این کتاب، نشانههایی را دریافت کردم. مثلا تعداد صفحات کتاب بدون هیچ برنامهریزی 72 صفحه شد. اما متاسفانه این کتاب را هیچ جا نمیشود پیدایش کرد و فقط من و ناشر از آن داریم. ناشر آن را تجدید چاپ نکرده است و من هم حق فرستادن پیدیاف آن را برای کسی ندارم. ولی فیدیبو آن را دارد. مخاطب شعر به شاعر ظلم میکند. چون مخاطب باید به درجهای از فهم شعر برسد که یقه شاعر را بگیرد که این چه شعری است گفتی؟ مخاطب باید مطالبهگر باشد. اما این کار را که نمیکند هیچ؛ اشعاری را که از لحاظ فنی و ساختاری خیلی ایراد دارد در فضای مجازی و جلسات منتشر میکند. نتیجه این ظلم هم به خود مخاطب برمیگردد یعنی سطح ذائقهاش را پایین میآورد.
ملکیان گفت: اگر حرفهای مهم جهان زدهشدهبود شرایطمان این نبود. از یک سو خیلی از حرفهای مهم زده نشده و از سویی دیگر نیز حرفهای مهمی زدهشده اما به آن توجهی نشدهاست. هر چند به نظر من، شعر را نمیتوان تعریف کرد اما بهترین تعریف از شعر را ابنسینا کرده که گفته است شعر کلامی است که مخاطب را به شگفتی وادارد.
وی در ادامه با انتقاد از وضعیت فرهنگی کشور گفت: شعارهایی که میدهیم یکی نیست. باید شعارهایمان را یکی کنیم. فقط هم شعار ندهیم و عمل کنیم. در همین وضعیت کرونایی چقدر شعار رعایت فاصله اجتماعی را میدهیم صندلیها را در فرودگاه چسب زدیم که اینجا نشینید اما در مترو با تراکم جمعیت مردم نفس به نفس میایستند. همین هم موجب میشود مردم قضیه را جدی نگیرند.
اینشاعر رمز ماندگاری یک شعر را وجود لایههای متعدد و عمیق در یک شعر دانست و افزود: شاعر باید از کلمات ریشهدار استفاده کند. همچنین نباید از همزادپنداری هم غافل شد. اگر در شعر همزادپنداری وجود نداشته باشد زود فراموش میشود.