یک‌شنبه 4 آذر 1403

مرگ جوان نخبه دانشگاه شریف همچنان در هاله‌ای از ابهام

وب‌گاه عرشه آنلاین مشاهده در مرجع
مرگ جوان نخبه دانشگاه شریف همچنان در هاله‌ای از ابهام

جوان متهم به قتل دانشجوی نخبه در حالی پای میز محاکمه رفت که یک بار تبرئه شده، اما این رای در دیوان عالی کشور مورد پذیرش قرار نگرفته بود.

پسری که متهم است دوستش نخبه‌اش را که از یک دانشگاه معتبر آمریکایی بورسیه داشت به قتل رسانده برای بار دوم پای میز محاکمه رفت.

در دور قبلی محاکمه، متهم با این ادعا که قصد قتل نداشته و نوشیدنی‌ای که باعث مرگ جوان نخبه شده را به عمد به او نداده در اتهام قتل عمد تبرئه و در قتل شبه‌عمد مجرم شناخته شده بود.

پرونده مرگ مشکوک شهاب سه سال پیش به جریان افتاد؛ زمانی که جوانی با اورژانس تماس گرفت و درخواست کمک کرد. او گفت دوستش ناگهان بیهوش شده است.

وقتی تکنسین‌های اورژانس بالای سر شهاب حاضر شدند مشخص شد او جان خود را از دست داده است. با مرگ مشکوک شهاب که مدال‌آور المپیاد شیمی در دوره دبیرستان و بورسیه دانشگاه بوستون آمریکا بود، پلیس به بررسی پرداخت.

سامان، دوست شهاب که با اورژانس تماس گرفته بود، گفت: من و شهاب از دبیرستان با هم دوستان صمیمی بودیم. من مدال‌آور المپیاد شیمی بودم و او نیز نخبه بود. ما هر دو با هم در دانشگاه شریف درس می‌خواندیم. من دانشجوی دکترا در دانشگاه شریف بودم و به تازگی شهاب بورسیه دانشگاه بوستون آمریکا شده و قصد مهاجرت داشت.

او ادامه داد: من به تازگی نامزد کرده بودم و او وقتی فهمید او را برای مراسم عقد دعوت نکرده‌ام از من دلخور شد. به همین خاطر مدتی بود رابطه‌مان با هم قطع شده بود، اما وقتی فهمیدم قصد مهاجرت دارد بار دیگر با او تماس گرفتم و رفت‌وآمد ما با هم شروع شد. ما رابطه خیلی خوبی با هم داشتیم.

متهم گفت: آن روز او با من تماس گرفت و خواست به خانه‌مان بیاید و با هم مشروب بخوریم. من محلول شیمیایی اعتیادآوری را که حامی کلروفرم بود تهیه کرده بودم و خودم هم سال‌ها بود به آن اعتیاد داشتم و می‌دانستم این ماده اعتیادآور است و مصرف زیاد آن می‌تواند کشنده باشد. وقتی او به خانه‌مان آمد محلول را که در یخچال بود سر کشید و حالش بد شد. می‌خواستم او را به بیمارستان برسانم، اما حالش خیلی بد بود. وقتی فهمیدم دیگر نفس نمی‌کشد با اورژانس تماس نگرفتم. من هیچ انگیزه‌ای برای قتل او نداشتم. احتمالاً چون خودش می‌دانسته محلول اثر مستی مانند مشروب دارد آن را سر کشیده است.

به دنبال اظهارات نخبه جوان برای او کیفرخواست صادر و پرونده‌اش برای رسیدگی به شعبه 11 دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.

در ابتدای جلسه محاکمه وکیل اولیای دم در جایگاه ویژه ایستاد و درخواست قصاص را مطرح کرد و گفت: متهم عمدی و احتمالاً به خاطر حسادت دوستش را با خوراندن محلول شیمیایی کشته است.

وقتی متهم در جایگاه ویژه ایستاد منکر قتل عمدی شد و گفت: من از دوران دبیرستان چون زیاد به آزمایشگاه می‌رفتم و محلول‌های شیمیایی را با هم ترکیب می‌کردم به این محلول اعتیادآور دست پیدا کردم و از همان موقع به آن معتاد شدم. خودم همیشه محلول را در خانه درست می‌کردم و آن را می‌خوردم. آخرین بار هم آن را با آبمیوه ترکیب کرده و در یخچال گذاشته بودم که دوستم آن را سر کشید. من می‌خواستم او را به بیمارستان برسانم، اما کار از کار گذشته بود.

او ادامه داد: وقتی دوستم سر یخچال رفته بود من متوجه او نشدم. اگر متوجه شده بودم اجازه نمی‌دادم تا محلول شیمیایی را بنوشد. من هیچ خصومتی با او نداشتم و ما رابطه خوبی با هم داشتیم.

با پایان دفاعیات متهم، قضات وارد شور شدند تا رأی صادر کنند و متهم را به پرداخت دیه محکوم کردند. رأی صادره مورد اعتراض اولیای دم قرار گرفت و آنها بر عمدی بودن قتل اصرار کردند.

نقض حکم در دیوان عالی کشور

وقتی اعتراض اولیای دم در دیوان عالی کشور مورد بررسی قرار گرفت پذیرفته شد و رأی صادره نقض و پرونده برای رسیدگی مجدد به شعبه 2 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد تا متهم در دور جدید محاکمه شود.

محاکمه برای بار دوم

در ابتدای جلسه دوم وکیل اولیای دم گفت: جسد پتوپیچ شهاب در حالی که پاهایش با چسب بسته شده بود در پارکینگ خانه سامان پیدا شد و او با اورژانس تماس گرفت. کارشناسان پزشکی قانونی علت مرگ را مصرف کلروفرم و ماده کشنده دیگر و خفگی ناشی از آن اعلام کردند. متهم خانه پدری‌اش را خالی کرده و سپس دوستش را به آنجا دعوت کرده بود که این موضوعات نشان‌دهنده تصمیم قبلی او برای قتل است.

او ادامه داد: کلروفرم ماده شیمیایی خطرناکی است که به همین خاطر از صنعت پزشکی حذف شده است. ماده دیگری به نام دتیلن نیز در معده قربانی کشف شد و متهم منکر استفاده از آن در محلول دست‌ساز بود. این ماده که از تجزیه اتانول به دست می‌آید نیز خطرناک و کشنده است که متهم در آخرین بازجویی اعتراف کرد در ساخت مشروب دست‌ساز از آن استفاده کرده بود.

این وکیل ادامه داد: سامان به این ماده شیمیایی خطرناک آشنایی داشته و هرگز درباره اینکه قربانی از آن استفاده نکند به او هشدار نداده بود. جسد شهاب در حالی که پاهایش بسته و داخل پتو پیچیده شده بود در پارکینگ پیدا شد و این موضوع نشان می‌دهد متهم قصد داشته آن را داخل ماشین بگذارد و از خانه خارج کند؛ اما چون در اجرای نقشه‌اش ناکام مانده با اورژانس تماس گرفته است. این موضوعات نشان‌دهنده تصمیم او برای قتل عمدی است. به همین خاطر از طرف اولیای دم برای سامان قصاص می‌خواهم.

سپس پدر قربانی در جایگاه ویژه ایستاد و گفت: پسرم رتبه 54 کنکور سراسری بود. او کاپیتان تیم فوتسال دانشگاه شریف بود و قرار بود 11 روز بعد برای ادامه تحصیل به آمریکا برود. دوربین‌های مداربسته محل جنایت همزمان با این ماجرا قطع شده و من می‌خواهم علت این موضوع را بدانم. من از خون پسرم گذشت نمی‌کنم و برای سامان قصاص می‌خواهم.

سپس متهم در جایگاه ویژه ایستاد و اتهام قتل عمدی را نپذیرفت.

او گفت: آن روز شهاب به خانه ما آمده بود تا در انجام یک پروژه به من کمک کند. من محلول را با آبمیوه مخلوط کرده و آن را در یخچال گذاشته بودم تا آن را بخورم. رنگ قهوه‌ای محلول به خاطر وجود آبمیوه در آن بود. من سال‌ها این ماده را می‌شناختم و در دبیرستان با آن کار می‌کردم، به همین خاطر به آن اعتیاد پیدا کردم. در ابتدا آن را بو می‌کردم اما هشت سال بود که به تنهایی محلول دست‌ساز را درست می‌کردم و آن را می‌خوردم.

سامان در پاسخ به این سوال که شهاب چه مقدار از آن را خورد، گفت: مقدار بسیار کمی از آن را خورد و به محض اینکه آن را مزه کرد گفت طعم تلخی دارد. به همین خاطر من آن را در دستشویی خالی کردم. من به سر خیابان رفته بودم تا سیگار بخرم که وقتی برگشتم متوجه شدم او حدود 5 تا 10 سی‌سی از آن را خورده است. بعد از مصرف محلول حال شهاب خوب بود. حتی سوالات فیزیکی را که یکی از دوستانش برای او فرستاده بود حل کرد و برای او ارسال کرد؛ اما بعد از مدتی حالش بد شد.

او در پاسخ به سوال قاضی درباره اینکه خودت چه مقدار از آن مصرف می‌کردی؟ گفت: من تقریباً هر هفته مقداری از آن را می‌خوردم و حالتی شبیه مستی به من دست می‌داد. آن روز هم آن را در یخچال گذاشته بودم تا بعد از رفتن شهاب آن را بخورم، اما شهاب ناخواسته آن را خورد.

متهم ادامه داد: وقتی حال شهاب بد شد لرز داشت. به همین خاطر پتویی را دورش پیچیدم. او کنترلی روی پاهایش نداشت و نمی‌توانست راه برود. به همین خاطر پایش را با چسب بستم تا بتوانم او را سوار ماشین کنم؛ اما نتوانستم. به همین خاطر با اروژانس تماس گرفتم. من انگیزه‌ای برای کشتن او نداشتم. اگر سوءنیت داشتم قبل از رسیدن اورژانس چسب پایش را بازی می‌کردم.

سپس وکیل متهم به دفاع پرداخت و گفت: موکلم هیچ انگیزه‌ای برای قتل نداشت و مقدار کمی از ماده کشنده در معده قربانی پیدا شده است که این موضوع نشان می‌دهد او مقدار کمی از آن را مصرف کرده است.

سامان نیز به عنوان آخرین دفاع گفت: باور کنید من قصد کشتن شهاب را نداشتم. او دوست خوبم بود و نمی‌دانم چرا در غیاب من از محلول مصرف کرده بود.

در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا رأی صادر کنند.

هم اکنون دیگران می خوانند 15 آبان 1401 - 21:29
مرگ جوان نخبه دانشگاه شریف همچنان در هاله‌ای از ابهام 2