مشکلات زنان ازدواجکرده با اتباع خارجی افغان و عراقی
نتایج یک بررسی جامعهشناختی نشان داد که آگاهی نداشتن از عواقب ازدواج با اتباع بیگانه و فقر و محرومیت از مهمترین دلایل ازدواج دختران ایرانی با اتباع افغان و عراقی است.
به گزارش ایسنا، در سالهای متمادی، مهاجرانی از مرزهای شرقی و غربی وارد ایران شدهاند و به دلایل گوناگون با دختران ایرانی ازدواج کردهاند. سالها زنان ایرانی ازدواجکرده با اتباع خارجی وضعیت حقوقی و قانونی مشخصی نداشتهاند و به تازگی شرایطی در خصوص اخذ شناسنامه فرزندان مادران ایرانی دارای همسر خارجی ایجاد شده است.
طبق ماده 1060 قانون مدنی، «ازدواج زن ایرانی با تبعه خارجی حتی در مواردی هم که منع قانونی ندارد، موکول به اجازه مخصوص از طرف دولت است» و هر زن ایرانی برای ازدواج با مرد بیگانه نیاز به اجازه از دولت دارد.
این نوع ازدواج در موارد بسیاری، زنان ایرانی و فرزندان آنها را با مشکلات زیادی مواجه کرده است. با توجه به سیاست بازگشت پناهندگان به کشور خود، این زنان در صورت همراهی با شوهر و رفتن به مقصد آنها وضعیت حقوقی روشنی نخواهند داشت و با ماندن در ایران و ترک از سوی شوهرانشان ممکن است با مشکلات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و حقوقی بسیاری روبهرو شوند.
با توجه به مسائل گفته شده، پژوهشگران علوم اجتماعی دانشگاه الزهرا در مطالعهای روایت زنان ایرانی که با اتباع خارجی افغان و عراقی ازدواج کردهاند را مورد تحلیل جامعهشناختی قرار دادند.
منصوره اعظم آزاده و خدیجه مظفری، پژوهشگرانی بودند که در این مطالعه مشارکت داشتند.
این پژوهش به صورت کیفی انجام شد و پژوهشگران برای بررسی مسئله طرد اجتماعی در این زنان، از روش مصاحبه عمیق استفاده کردند. 35 زن ایرانی ازدواجکرده با تبعه عراقی و 21 زن 23 تا 66 ساله ازدواج کرده با تبعه افغان ساکن شهرستان نیشابور، در این مطالعه مورد بررسی قرار گرفتند. موضوع اصلی مطرح شده در این مصاحبهها چگونگی تصمیم و شکلگیری ازدواج این افراد و تفسیر و برداشت آنها از این زندگی زناشویی و پیامدهای آن بود.
دلایل ازدواج زنان با اتباع خارجی
یافتههای بهدستآمده از این پژوهش حاکی از تاثیر زندگی پیش از ازدواج این زنان بر نوع ازدواج آنان است. با توجه به روایتهای استخراج شده از مصاحبهها، فقر در خانواده، زندگی در خانواده پر جمعیت، مشکلات خانوادگی، بالارفتن سن و نداشتن خواستگار مناسب، ازدواج ناموفق قبلی و فریبخوردن به دلیل موقعیت لشکری همسر (تبعه عراقی) و بی اطلاعی از خارجیبودن همسر (تبعه افغان) و بی اطلاعی از عواقب ازدواج با تبعه خارج دلایل ازدواج این زنان با اتباع خارجی بوده است.
به گفته پژوهشگران این مطالعه، برخی از اتباع عراقی در ایران جزو سپاه بدر بودند که پس از صلح با ایران، در کنار رزمندگان ایرانی به جنگ با عراق پرداختند و پس از اتمام جنگ تحمیلی در سپاه پاسداران ایران مشغول به کار شدند.
بر اساس مصاحبهها، آگاه نبودن از عواقب ازدواج با اتباع بیگانه، فقر و محرومیت، از مهمترین دلایل اینگونه ازدواجها است.
پیامدهای این نوع ازدواج
با توجه به نتایج این مطالعه، احساس حقارت و کوچکی در مقابل دیگر افراد جامعه از جمله پیامدهایی است که ازدواج با اتباع افغان و عراقی برای زنان داشته است. این زنان به مواردی مثل تمسخر خود و فرزندانشان، سرزنش، غریبهانگاری، فقر و داغ ناشی از آن و برچسبخوردن اشاره کردهاند.
با توجه به یافتههای بهدستآمده از مصاحبهها زنان ازدواجکرده با اتباع عراقی به دلیل موقعیت خاص همسرانشان و انتقال آنها به عراق، با حوادثی در کشور همسر مواجه شدند که وضعیت زندگی آنان را وخیمتر و طرد ناشی از آن را شدیدتر میکند.
مواردی که در مصاحبهها به آنها اشاره شده: زندگی با هوو، رفتار بد خانواده همسر، تغییر رفتار همسر در موطن خود، ضرب و شتم از سوی همسر و ناامنی در کشور همسر است.
زنان ازدواجکرده با اتباع افغان نیز به دلیل تردد کمتر همسرشان به کشور خود، به جز تغییر رفتار در موطن در سایر موارد با زنان گروه دیگر همنظر و همرای بودند. زنان ازدواجکرده با اتباع عراقی بیشتر به ناامنی و زنانازدواج کرده با اتباع افغان بیشتر به سختیهای زندگی و پیامدهای ناخوشایند آن در زندگی اشاره داشتند.
ایجاد حس طرد و محرومیت مضاعف
بر اساس مصاحبههای انجام شده، این زنان وضعیت خود را نامساعدتر از گذشته میدانند و به مقولههایی مثل ترک خانواده از سوی همسر، رها شدن در مشکلات توسط همسر و سختبودن سرپرستی فرزندان، تباهشدگی زندگی خود و فرزندان، فقر و محرومیت مضاعف، کارکردن با وجود ناتوانی و بیماری و داشتن فرزند در کشور غریب اشاره کردهاند. در مواردی نیز مسائل ذکر شده به ترک همسر و فرار از خانه منجر شده است.
احساس نابرابری اجتماعی و نداشتن حقوق شهروندی
مفهوم دیگری که از مصاحبهها برداشت شده است، احساس نابرابری همراه با خشمی است که به دلیل شرایط زندگی و برخوردار نبودن از حقوق شهروندی بر زنان تحمیل میشود. احساس نابرابری اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی، رنجی است که از لابهلای گفتههای این زنان قابل درک است.
یکی از مهمترین معضلات زندگی زنان ازدواجکرده با اتباع خارجی نداشتن حق و حقوق شهروندی برای خود و خانواده آنان است. با توجه به مصاحبهها مواردی مانند نداشتن شناسنامه برای فرزندان و مشکلات آن، ثبت نشدن رسمی ازدواج و مشکلات آن، داشتن مشکلات مالی و ناتوانی در تهیه مدارک، نگرفتن یارانه و ثبتنام نکردن در کمیته امداد با وجود فقر؛ از مشکلات این خانوادهها است و در صحبتهای این زنان به مشکلات ازدواج دختران، بیمه، تحصیل، کار و سربازی پسران نیز اشاره شده است. همچنین نداشتن شناسنامه مانع بسیاری از پیشرفتهای فرزندان اتباع است و به سرخوردگی آنان منجر شده است.
احساس طردشدگی از سوی مسئولان جامعه
از جمله مواردی که از صحبت با زنان شنیده میشود، احساس طردشدگی از سوی جامعه و مسئولینی است که در بعد حقوقی به حقوق همسران ایرانی اتباع خارجی و فرزندان آنها توجه نداشتهاند و قوانین لازم را پیشبینی و وضع نکردهاند. در مصاحبهها، احساس رهاشدگی از سوی مسئولان و ناامیدی از بهبود شرایط اشاره شده است؛ اما آنچه به این احساس دامن میزند، بیتوجهی و توهینی است که از سوی کارمندان ادارهها مشاهده میشود. همه مصاحبهها به وجود تله، حصار و بنبستی از طرد و محرومیت اشاره کردهاند.
بنبست طرد و محرومیت
با توجه به مطالب استخراجشده از مصاحبهها، این گروه از زنان فقر، طرد و انزوای اجتماعی را از همان ابتدای کودکی و در خانه پدری تجربه کردهاند و در سالهای بعد نیز این مسائل ادامه یافته و تشدید شده است. این موضوع فرآیند و چرخهای از طرد را برای آنها و چه بسا وخیمتر برای فرزندانشان بهدنبال داشته است. بهطوریکه سایر مراحل زندگی این زنان از جمله بزرگسالی، میانسالی و در برخی موارد کهنسالی را تحت نفوذ شدید خود قرار داده و به شکل بارزی به زندگی فرزندان آنها نیز انتقال یافته است.
به گفته پژوهشگران این مطالعه، «بهطور کلی زنان ازدواجکرده با اتباع افغانی، احساس حقارت بیشتری از زنان ازدواجکرده با اتباع عراقی دارند. این زنان تمسخر خود و فرزندانشان در میان دوستان و آشنایان را از جمله تلخیهای زندگی میدانند».
این محققان علوم اجتماعی میگویند: «این گروه از زنان به دلیل فقر، جنسیت، نابرابری و طرد از زندگی اجتماعی، فرهنگی و سیاسی در چرخه و تلهای از ناملایمات گرفتار شدهاند و به ناچار آن را به فرزندان خود نیز منتقل کردهاند. زندگی تحقیرشده و عاری از کرامت و حرمت و شان انسانی، حصاری از ناملایمات را برای این زنان و خانوادههای آنها ایجاد کرده که تنها برنامهریزی جدی برای توانمندسازی زنان، قادر به نفوذ و رسوخ در آن خواهد بود».
نتایج این پژوهش تابستان سال جاری (1399)، با عنوان «تحلیل جامعهشناختی روایت زنان ایرانی ازدواجکرده با اتباع خارجی افغان و عراقی» در فصلنامه «مطالعات و تحقیقات اجتماعی در ایران» وابسته به دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران منتشر شده است. انتهای پیام