مصیبت اینجاست سیستان و بلوچستان!
سازمان هواشناسی، نسبت به خطر تکرار وقوع سیلاب در جنوبشرق کشور هشدار داده و تأکید کرده است که امروز در سیستانوبلوچستان همچنان خطر سیلاب وجود دارد.
استاندار پیشین سیستان و بلوچستان گفت: «نقش زمان در امدادرسانی مهم است، برای همین ستاد بحران میتوانست خود را مستقل از انتخابات بداند و نقش ویژهای ایفا کند.»
به گزارش اعتماد، طی روزهای اخیر ویدیوهایی که از وقوع سیل در استان سیستانوبلوچستان در فضای مجازی و رسانهها منتشر شده، بهدرستی وضعیت اسفبار این استان خصوصاً بخش جنوبی آن را به تصویر کشیده است. عدم مدیریت بحران توسط مقامات و مسئولان و بیتوجهی به هشدارهای سازمان هواشناسی نسبت به روز 15 اسفندماه فاجعهای دیگر در بلوچستان رقم زده است.
یکی از اهالی شهرستان دشتیاری که زنی جوان است در مورد وضعیت بحرانی این منطقه به «اعتماد» میگوید: «شب حادثه خواب بودیم که بارندگیها شروع شد. بعد هم آب وارد خانهمان شد و، چون دیوارهای خانهمان از گل ساخته شده همه خراب شد و تمام اسباب اثاثیهمان را آب برد. من و همسرم دو فرزند دوقلویمان را سریع بغل کردیم و بالای تپه رفتیم. بیشتر از 10 روز است که در وضعیت بدی به سر میبریم. در خیمه (چادر) هستیم، اما هیچ امکاناتی نداریم. خورد و خوراک ما و اهالی منطقه دشتیاری از شهرهای مختلف بلوچستان توسط سوختبران تامین میشود.» یکی دیگر از شهروندان نیز میگوید: «وضعیت اینجا را نمیدانم چطور توصیف کنم. اینجا ما را جزو آدم حساب نمیکنند. راههای ارتباطی روستاها بسته و مواد غذایی کم است و گاز هم نداریم. اینجا شبها برخی مردم به خاطر بلایی که سرشان آمده، گریه میکنند و نمیتوانند بخوابند.»
ضعف وزارت نیرو و فقدان سند جامع توسعه منابع آبی در سیستان و بلوچستان باعث سیل در این استان شده است.
علی اوسطهاشمی، استاندار پیشین سیستانوبلوچستان در مورد وقوع سیلاب میگوید: «آنچه در فضای مجازی در مورد سیلاب انعکاس دارد، فراتر از آنی است که صداوسیما پوشش میدهد. هر چند به این مهم دیر پرداخت شده است، اما در حال حاضر با تاکیدی که صورت گرفته باید خدماترسانی در میدان بهتر خودش را نشان دهد. آثار این مهم را هم باید خود مردم این منطقه احساس کنند، ولی یک جریان مردمی در جهت کمک به این قشر از اقشار جامعه نیز میتواند کمکرسان باشد.
ستادهای انتخاباتی که شور به پا کرده و این همه مردم را ترغیب میکردند خوب است که ظرفیت ایجاد کنند و از همین زمینهها برای یاری رساندن به مردم کمک بگیرند. اگر شعار مردمی است، مردم همین اقشار آسیبخورده هستند که میبینید. بهتر است ستادهایی که برای انتخابات فعال بود در راستای یاری رساندن به مردم دوباره فعال شود، چون آسیب به شدت بالاست. وسعت و جمعیت مناطق آسیبدیده بالاست حالا حساب کنید این وسعت و جمعیت داخل آب باشند. دسترسیها هم قطع و خدمات هم به حداقل رسیده و محدودیتهایی هم در این میان وجود دارد. این مشکلات آسیب را مضاعف کرده است.
مقطع انتخابات هم این مهم را تحتالشعاع قرار داد و شدت آسیب را بیشتر کرد. یعنی ستاد بحران میتوانست خود را مستقل از انتخابات بداند و نقش فراتر و ویژهای ایفا کند. صدا و سیما نیز باید فایل خاصی برای این امر در کنار ترغیب مردم برای حضور به پای صندوقهای رای در نظر میگرفت و مردم را به حضور در امر خیر و دستگیری از مردمان دشتیاری ترغیب میکرد. این موارد باید همزمان صورت میگرفت. هر پدیدهای (سیل، زلزله و...) برای امداد و نجات یک زمان مشخص دارد. اگر در همان ساعات اولیه امدادرسانی صورت بگیرد تعداد تلفات کاهش مییابد، اما اگر دو، سه روز بعد تازه خدماترسانی آغاز شود به جای 10 کشته، صد کشته را باید از زیر آوار درآورند. این مقایسه زمانی است. یعنی نقش زمان در کاهش آسیب و جلوگیری از افزایش وسعت خسارت یک ضرورت است. مهمتر از این موارد توجه به زیرساختهاست. با توجه به اینکه سیلاب همه ساله در استان سیستان و بلوچستان رخ میدهد چه بررسیهای میدانی و کارشناسانهای صورت گرفته است؟! علل بروز حوادث پی در پی و همه ساله سیل در استان سیستان و بلوچستان به ضعف وزارت نیرو و فقدان سند جامع توسعه منابع آبی در این منطقه خشک برمیگردد. به عنوان مثال آقای محرابیان، وزیر نیرو اعلام کرده که ظرف سه روز 400 میلیمتر باران باریده است.
چه اقدامی جهت جمعآوری بارش 400 میلیمتر باران ارایه شده است! آیا صرف وجود چند سد آن هم در این استان وسیع کفایت میکند؟ سدهایی هم که در حال حاضر اشاره میشود مانع خسارت بیشتر شدند برای گذشته هستند. باید دید سدهایی که اشاره میشود چقدر پیشرفت کرده است! باید بررسی شود علل و اساس اصلی وقوع حوادث سالانه مثل سیل در این خطه چیست؟ این اساس کار است. وقتی وزیر نیرو و برخی دیگر از وزرا در منطقه حاضر میشوند باید به این موارد توجه کنند و این موضوع را در دستور کار خود قرار دهند، چون امدادرسانی کم و زیاد صورت میگیرد، اما نجاتدهنده موضوع اصلی نیست، چراکه چاره اصلی اصلاح زیرساختهاست.»
مصیبت این است که دسترنج و حاصل زحمات جمعی کل کشاورزان با باران از بین برود.
هاشمی در ادامه میگوید: «باید راهکارهایی اندیشیده شود که سرمایه مردم و دسترنج کشاورزان و دامداران به راحتی طعمه سیل قرار نگیرد و محتاج نهادهای حمایتی نشود. در حال حاضر اگر توجه دولت معطوف به منطقه سیستان و بلوچستان هست بهتر است سریع تیمی از کارشناسان را به منطقه اعزام کند و از صندوق توسعه ملی اعتبار ویژهای در نظر بگیرد که هم سدهای استان و هم پاییندستهای آن تکمیل شود و هم جریان آبهای سطحی برای هدایت به منابعی که امکان جمعآوری و نگهداری دارد، مشخص شود که سفرههای زیرزمینی تقویت شود. ما نباید بگذاریم آب که نعمت است به این راحتی تبدیل به نقمت و زحمت شود. در سرزمینی که به عنوان سرزمین خشک از آن یاد میکنیم و فرونشست زمین هم در آن مشاهده شده باید جریان آب به خوبی هدایت شود، چون فرونشست زمین بر اثر تولید شدن منابع آبهای زیر زمینی است. بهتر است این جریان آب هدایت و به دشتهای ممنوعه وارد و دشتهای ممنوعه سیراب شود.
توقف در جریان آب و جاری کردن آن به مناطق خشک یک هنر است. بحث این است که باید از این سیلاب درس گرفته شود. حضور مسوولان و وزیران باید با ابعاد مختلف همراه شود. وقتی وزیر با کارشناسان خود وارد منطقه میشود نباید نگاهشان فقط به مسائل روزمره و حال حاضر مردم بلوچستان باشد، بلکه باید علاج این واقعه را در نظر بگیرند. مسوولان و وزرا باید دو نگاه مختلف به این استان داشته باشند؛ یک نگاه برای حل مشکل در این مقطع زمانی و یک نگاه عمیق نیز برای عبور از این نوع تهدیدها و بحرانها در سال آینده. در حال حاضر بخش جنوبی استان یعنی بلوچستان منبع تامین بسیاری از صیفیجات کشور است؛ بنابراین باید به این منابع ملی که توام با صادرات نیز است، اهمیت داده شود. ببینید گفتند؛ اگر مومن در یک مسیر دوبار گزیده شود از درجه ایمانش کاسته میشود. هر روز اعلام میشود که مقدار زیادی نفت صادر میشود خب بخشی از آن هم برای این منطقه و عبور از چرایی وقوع این حوادث در نظر بگیرند.
صرف امداد کفایتکننده نیست، اما یک ضرورت است. مصیبت این است که دسترنج و حاصل زحمات جمعی کل کشاورزان مناطق گرمسیری با باران مناطق که شدت آن برابر یکسال تهران است از بین برود. در تهران ظرف یکسال 400 میلیمتر باران نمیبارد، اما در این منطقه ظرف سه روز 400 میلیمتر باران باریده است. یعنی دریا به روی مردم بلوچستان آمده است. برای اینکه دریا بر این مردم غلبه نکند و آنها را سیل نبرد، نگاه وسیع به وسعت دریا میطلبد.»
بارانی که از 7 اسفندماه 1402 در سیستانوبلوچستان آغاز شد تا امروز منجر به سرازیر شدن سدها و جاری شدن سیلاب در بیش از 15 شهرستان و 1900 روستا شده است. مردم بلوچستان به دلیل رسیدگی نکردن مناسب به وضعیت فعلی از مسوولان گلایه دارند. بهطوری که روز شنبه دوازدهم اسفند ماه وزیر کشور پس از برگزاری انتخابات و با تاخیر راهی این استان شد. چند روز پس از وقوع سیلاب صبح روز پانزدهم اسفند ماه زمین لرزه 5.6 ریشتری نیز در فنوج سیستان و بلوچستان رخ داد. محمدمهدی سجادی، مدیرعامل هلالاحمر در مورد جزییات این زلزله گفت: «زلزلهای به بزرگی 5.6 در مقیاس ریشتر در 44 کیلومتری فنوج، سیستان و بلوچستان، 67 کیلومتری گلمورتی، سیستان و بلوچستان و 67 کیلومتری بنت، سیستان و بلوچستان در عمق 80 کیلومتری سطح زمین، در ساعت 7 و 50 دقیقه صبح به وقوع پیوست.»
بر اساس برآورد اولیه از سیل سیستان و بلوچستان حدود 640 میلیارد ریال به زیرساختهای مناطق عشایری شامل خطوط انتقال آب شرب، راههای دسترسی و چاههای مالداری عشایر خسارت وارد شده است. شیرزاد کمالی، مدیرکل امور عشایر استان سیستان و بلوچستان گفت: «بیشترین خسارات وارد شده به عشایر شهرستانهای نیکشهر، قصرقند و سرباز تحمیل شده است.»
از میان اخبار