معمای مرموز قرهباغ / قفقاز؛ میدان ژئواستراتژیک رقبای تازه نفس / پای گرجستان و آذربایجان در میان است!
اقتصادنیوز: در کنار تنش در قره باغ، درگیری ها در گرجستان نیز موجب شده تا سوال ها در باب آینده قفقاز افزایش یابد. گروهی بر این باورند که بازی روسیه با کارت گرجستان این بار می تواند پای بازیگران تازه نفسی چون چین را به این میدان ژئواستراتژیک باز کند.
به گزارش اقتصادنیوز، 17 آوریل، ستونی از تانکها و کامیونهای روسی هنگام دور شدن از قرهباغ کوهستانی، منطقه مرتفعی در قلب قفقاز جنوبی که آذربایجان و ارمنستان بیش از سه دهه بر سر آن با هم جنگیدند، از میان برخی از شهرهای خاکی آذربایجان عبور کردند؛ شهرهایی که از سال 2020، نیروهای حافظ صلح روسیه در آنجا حضور داشتند. اکنون، پرچم روسیه که زمانی بر فراز پایگاه نظامی منطقه برافراشته شده بود، پایین آورده شده است. این رخداد بسیاری را غافلگیر کرد، اما خروج روسیه باعث شد معادلاتی را که در اواخر سپتامبر 2023 تغییرشان آغاز شده بود، تثبت شوند، زمانی که آذربایجان قره باغ را بازپس گرفت نیروهای روس کناری ایستاده و ناظر بودند. حالاآذربایجان، کشوری اقتدارگرا که با روسیه در دریای خزر مرز مشترک دارد، به عنوان بازیگر قدرتمند با منابع نفت و گاز قابل توجه، ساختار نظامی قوی و روابط سودآور با روسیه و غرب ظاهر شده است. همزمان دو کشور دیگر منطقه، ارمنستان و گرجستان، تغییرات تاکتیکی خود را تجربه کردهاند. در ماههای پس از تسلط آذربایجان بر قرهباغ کوهستانی، ارمنستان، متحد سنتی روسیه، با قدرت بیشتر به سوی غرب در حرکت است. حزب حاکم در گرجستان در حال شکستن سه دهه روابط نزدیک با اروپا و ایالات متحده است و به نظر می رسد قصد تقلید از همسایگان خود را دارد. در ماه مه، پارلمان گرجستان قانونی بحث برانگیز را برای سرکوب "نفوذ خارجی" بر سازمان های غیردولتی تصویب کرد - قانونی که از قوانین روسیه الهام می گیرد و به مسکو سیگنال می دهد که شریک قابل اعتمادی در مرز جنوبی خود دارد. این عبارات بخشی از یادداشتی است که در نشریه فارن افرز منتشر شده، اقتصادنیوز این یادداشت را در سه بخش ترجمه کرده که بخش نخست با عنوان «بازی بزرگ آذربایجان / چرا روسیه دل از قفقاز کند؟» منتشر و بخش دوم تحت عنوان «بازی پرهزینه پوتین با ارمنستان / چگونه روسیه پای غرب را به قفقاز باز کرد؟» منتشر شد و در ادامه بخش سوم و نهایی آمده است
چند صدایی وارثان شوروی
رویارویی جدید بر سر ارمنستان فراتر از یک موضع گیری است. دولت پاشینیان آشکارا به این نتیجه رسیده که آینده این بازیگر در دست غرب است. اگرچه این تغییر رویکرد در بلندمدت منطقی است، اما در کوتاه مدت خطرات بسیاری را به همراه دارد. ارمنستان به شدت به انرژی روسیه و تجارت روسیه وابسته است: مسکو 85 درصد گاز، 90 درصد گندم و تمام سوخت نیروگاه هستهای را که یک سوم برق ارمنستان را تامین میکند، صادر کرده و اقتصاد ایروان به شدت به سمت بازار روسیه گرایش دارد. این روابط به مسکو اهرم اقتصادی برجسته و پرقدرتی می دهد. این کشور می تواند با افزایش شدید قیمت انرژی یا محدود کردن تجارت به ارمنستان به ایروان را از برداشتن گام در مسیری که انتخاب کرده منصرف کند. در همین حال، مقامات و کارشناسان ارمنستان از تهدیدهای نظامی مستقیم علیه حاکمیت این کشور بیم دارند. یکی از این تهدیدها این است که آذربایجان با هماهنگی روسیه این ظرفیت نظامی را دارد که اگر بخواهد ظرف چند ساعت کنترل کریدور زنگزور را به دست بگیرد. مورد دیگر این است که نیروهای داخلی سرکش در ارمنستان، با حمایت خارجی، میتوانند با خشونت یا تظاهرات خیابانی سازماندهی شده دولت پاشینیان را سرنگون کنند و بدین طریق کشور را بیثبات و به دولت طرفدار روسیه اجازه دهند قدرت را در دست بگیرند.
این تهدیدها به موازات دیپلماسی تعریف شده اند. آذربایجان مذاکرات دوجانبه با ارمنستان برای دستیابی به توافقنامه صلح برای عادی سازی روابط بین دو کشور را ادامه می دهد. اینکه آیا این دو دشمن تاریخی میتوانند از بازگشت به جنگ اجتناب کنند تا حد زیادی به میزان آمادگی قدرتهای غربی، علیرغم تعهداتشان در اوکراین، برای سرمایهگذاری منابع سیاسی و مالی جهت تضمین چنین توافقی منوط است. با این همه ظاهرا تهدید ارمنستان کم رنگ شده، غرب نیز با چالش فزاینده ای از سوی همسایه ارمنستان، گرجستان، مواجه است. در حالی که ارمنستان تلاش می کند به سمت غرب حرکت کند، دولت گرجستان، کشوری که از پایان جنگ سرد از حمایت عظیم اروپا و ایالات متحده برخوردار بوده، ظاهرا برعکس عمل می کند. روسیه پس از فروپاشی شوروی سابقه طولانی مداخله در گرجستان پس از شوروی دارد و اکثر گرجی ها نسبت به مسکو بیزاری عمیق دارند. در سال 2008، گرجستان پس از عبور نیروهای روسیه از مرز و به رسمیت شناختن دو منطقه جداشده آبخازیا و اوستیای جنوبی، روابط دیپلماتیک خود را قطع کرد. یک نظرسنجی در سال 2023 نشان داد که تنها 11 درصد از پاسخ دهندگان گرجستان خواهان کنار گذاشتن یکپارچگی اروپایی به نفع روابط نزدیکتر با روسیه بودند.
گرجستان معادلات قفقاز را تغییر می دهد؟
اما حزب حاکم رویای گرجستان - که توسط ثروتمندترین تاجر گرجستان، بیدزینا ایوانیشویلی، تأسیس و تأمین مالی می شود و از سال 2012 در قدرت است - در حال آتش زدن پل های ارتباطی با شرکای غربی خود است. بارزترین ویژگی این تغییرقانون بحث برانگیز «نفوذ خارجی» است که به دنبال محدود کردن و به طور بالقوه جرم انگاری فعالیت هر سازمان غیردولتی است که بیش از 20 درصد بودجه خود را از خارج دریافت می کند. این اقدام باعث اعتراضات گسترده به خصوص از سوی جوانان شد که آن را "قانون روسیه" می نامند زیرا این قانون از قانون "عوامل خارجی" مسکو در سال 2012 تقلید می کند و به نظر می رسد به طور مشابه برای خفه کردن جامعه مدنی و حذف کنترل اعمال خودسرانه قدرت طراحی شده است. این قانون همچنین سیلی بر صورت اتحادیه اروپا است زیرا تنها چند ماه پس از آن صادر شد که بروکسل رسماً به گرجستان وضعیت نامزدی و راهی را برای الحاق به اتحادیه پیشنهاد داد. به نظر می رسد اولویت اول رویای گرجستان داخلی باشد: تحکیم قدرت خود و حذف مخالفان. این حزب به شدت بر تلاش برای برنده شدن - به هر وسیله ممکن - در چهارمین دوره ریاست جمهوری بی سابقه در انتخابات پارلمانی اکتبر گرجستان متمرکز است. با این حال، چرخش شدید ضد غربی پیامهای دوستانه به روسیه ارسال میکند. یکی دیگر از سخنان حزب حاکم این است که اجازه نخواهد داد گرجستان به "جبهه دوم" در جنگ اوکراین تبدیل شود.
همانطور که رهبری آذربایجان نشان دادند، مردانی که گرجستان را اداره می کنند، مسکو را درک می کنند. ایوانیشویلی، که به عنوان پادشاه رویای گرجستان، حاکم مؤثر کشور است، در دهه 1990 در روسیه ثروت خود را به دست آورد و آموخت که در محیط تجاری آن دوران برنده شود. گروهی از اطرافیان او از زمان شروع جنگ اوکراین از روسیه پول زیادی به دست آورده اند. علاوه بر این، گرجستان درهای خود را به روی دارایی های تجاری و بانکی روسیه باز کرده است و پروازهای مستقیم بین دو کشور از سر گرفته شده است. به نظر می رسد نخبگان گرجستانی آماده پرداخت هزینه هستند: یکی از چهره های داخلی، اوتار پارتسخالادزه، دادستان کل سابق، اکنون تحت تحریم های ایالات متحده است. اگر اپوزیسیون گرجستان بتواند بر اختلافات تاریخی خود غلبه کند و در پاییز امسال پیروز شود، مسیر گرجستان طرفدار اروپا احیا می شود. اما قبل از آن ممکن است خیلی گزاره ها رخ دهد. بحران دائمی در تفلیس به نظر تا پایان سال جاری ادامه دارد. هیچ یک از طرفین به راحتی عقب نشینی نمی کنند. دولت تمام اعتبار شرکای غربی خود را از دست داده است، اما درخواست کمک از روسیه بسیار خطرناک خواهد بود. عدم قطعیت، کارت هولناک دیگری را به محاسبات بزرگتر در مورد جهت استراتژیک قفقاز جنوبی اضافه می کند.
بستری تازه برای رویاروی رقبای تازه نفس
پوتین ارزش قفقاز جنوبی را برای روسیه می داند، اما از سال 2022، زمان کمی برای آن این منطقه داشته است. مسکو هیچ سیاست نهادی قابل تشخیصی در قبال منطقه به عنوان یک کل - یا برای مناطق دیگر فراتر از اوکراین ندارد. این موضوع باعث شده که سه کشور منطقه رویکردهای متفاوتی داشته باشند. علی اف، به واسطه روابط دو دهه ای خود با رئیس جمهور روسیه، با شیوه تجارت پوتین راحت تر است. او همچنین میتواند از حمایت شخصی و نهادی قوی که از رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه دریافت میکند، اطمینان حاصل کند. در مورد گرجستان که روسیه با آن روابط دیپلماتیک ندارد، هیچ ملاقات رودررو یا گفت وگوی ساختاری وجود ندارد. پس بار دیگر، همه چیز به شدت در ابهام قرار دارد. در اینجا نیز تجارت در قلب رابطه سودمند متقابل تعریف شده است. به طرز متناقضی، تنها کشوری در منطقه که پیوندهای رسمی و نهادی دیرینه با روسیه دارد - ارمنستان - نیز مشتاق قطع این رابطه است. همه این متغیرها رفتار روسیه را در منطقه، مانند جاهای دیگر، به شدت غیرقابل پیش بینی می کند. از زمان تصرف قره باغ توسط آذربایجان، گمانه زنی ها در مورد آنچه ممکن است در آبخازیا رخ دهد، منطقه جدا شده هم مرز با روسیه در گوشه شمال غربی گرجستان که از دهه 1990 منطقه درگیری بوده است، افزایش یافته است. آیا روسیه می تواند آن را به طور کامل ضمیمه کند و بدین ترتیب پایگاه دریایی جدیدی در دریای سیاه تامین کند؟ یا - همانطور که برخی شایعات اخیر نشان میدهند - آیا ممکن است معاملهای مشابه با آذربایجان در راه باشد که به موجب آن مسکو به گرجستان اجازه میدهد بدون مخالفت به آبخازیا در ازای دستکشی گرجستان از جاهطلبیهای یورو - آتلانتیک خود وارد آبخازیا شود؟ هرکدام از اینها از نظر تئوری امکان پذیر است - اگرچه این احتمال نیز وجود دارد که پوتین وضعیت موجود را ترجیح دهد و همچنان بر اوکراین تمرکز کند.
در عین حال، برجسته ترین منفعتی که کشورهای قفقاز جنوبی از وضعیت پس از 2022 به دست آوردهاند - روابط اقتصادی قویتر با روسیه بیثبات است. روابط تجاری نزدیک با روسیه به مسکو اهرم خطرناکی می دهد، به ویژه در مورد ارمنستان و گرجستان که منابع کمتری دارند و کشورهای دیگری برای حمایت از آنها اعلام آمادگی کرده اند. اگر تحریمهای ثانویه غرب بر تجاری که با روسیه تجارت میکنند تشدید شوند، این امر بر واسطههای قفقاز جنوبی فشار خواهد آورد. همه چیز مطابق با میل پوتین پیش نمی رود. خروج نظامی روسیه از آذربایجان نشانه ضعف است. بنابراین، میتوان گفت که محور ارمنستان به سمت غرب و مقاومت تودهای مردم گرجستان در برابر آنچه مخالفان «قانون روسیه» میخوانند، کابوس مسکو است. اما اگر روسیه در منطقه ضعیف تر به نظر برسد، غرب قوی تر به نظر نمی رسد. پویایی های اجتماعی حامی اروپا در کار است، اما آنها با رقابت شدیدی از سوی نیروهای سیاسی و اقتصادی روبرو هستند که قفقاز جنوبی را به جهات بسیار متفاوتی می کشانند. ماه گذشته، دولت گرجستان مناقصه توسعه بندر آب عمیق جدید در دریای سیاه در آناکلیا را به یک شرکت جنجالی چینی واگذار کرد. این پروژه قبلاً توسط یک کنسرسیوم به رهبری ایالات متحده مدیریت می شد. به عبارت دیگر، اروپا و ایالات متحده برای نفوذ نه تنها با روسیه بلکه با قدرت های دیگر نیز رقابت می کنند. هیچ چیز را نمی توان در منطقه ای چنین بی ثبات بدیهی انگاشت.
همچنین بخوانید ما را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید