مفتح؛ آخوندِ دانشگاهیمشرب
به گزارش خبرنگار حوزه اندیشه خبرگزاری فارس، انقلاب اسلامی ایران را همواره به تحولات فکری و اندیشگی خود در سطح جامعه و جهان میشناسند. انقلاب ایران، بیش از اینکه به وسیله چریکهای مسلسل به دست هدایت و رهبری شود توسط رهبران فکری و عالمان دینی که در رأسشان حضرت امام خمینی بود، شکل گرفت و صورتبندی شد. در این بین شناخت و فهم نقشی که این مبارزان و رهبران انقلابی در سیر پیروزی نهضت اسلامی ایفا کردند به ما در تفسیر به واقع نزدیکترِ این رویداد کمک شایانی میکند.
شهید دکتر محمد مفتح، یکی از اثرگذارترین مبارزان انقلابی است که ما بیش از هرچیزی او را در کنار استادِ شهید مرتضی مطهری به عنوان مهره وحدت حوزویان و دانشگاهیان میشناسیم. با آغاز مبارزه نهضت اسلامی به رهبری امام خمینی در سال 1341، شاگردان مکتب به تبعیت از استاد خود وارد صحنه مبارزه شدند. با دستگیری و تبعید امام خمینی، مبارزه متوقف نشد؛ بلکه به تأثیر از جو خفقان ایجاد شده، تاکتیک مبارزات تغییر کرد. در این رویکرد شاگردان امام ضمن مبارزه سیاسی به بستر سازی فکری و فرهنگی به منزله یک اقدام انقلابی توجه خاصی ورزیدند. دکتر مفتح با سفر به نواحی مختلف، مردم مسلمان را به وظایف دینی و سیاسی آگاه میکرد.
روحانیِ دانشگاهی
آیتالله مفتح علاوه بر حضور قوی در صحنه مبارزات ضد حکومت، دارای سوابق قابل توجه فرهنگی بود. تدریس در دبیرستان دین و دانش که راه و روش جدیدی را در پیش گرفته بود و هم گامی با مؤسسان اندیشمند آن، چون دکتر بهشتی و آیتالله حائری تهرانی و نیز تشکیل کانون دانش آموزان و فرهنگیان قم، از آن جمله است. تأسیس مجمع اسلام شناسی برای پژوهش در مسائل بنیادی اسلامی و انتشار چندین جلد کتاب از این مجموعه، تحت نظارت دکتر مفتح از فعالیتهای مهم فرهنگی اسلامی نیروهای مذهبی به شمار میرود.
گردانندگان این مجموعه، متفکران و نویسندگانی در حوزه مطالعات اسلامی اند که در دو سو مشغول مبارزه قلمی بودند؛ نخست در مقابل استعمار فرهنگی غربی حاکم بر جامعه و دیگری اصلاح اندیشههای انعطاف ناپذیر برخی اقشار متحجر مذهبی که خود از عوامل رویگردانی افراد بسیاری ازدین و مذهب بودند. تقابل با اسلام مناسکی و به عبارت دیگر اسلام سنتی یکی از شاخصههای مهم حرکت و نهضت اسلامی بود. این تقابل و کشمکشها البته نه فقط از سوی روحانیانی چون مفتح؛ بلکه از سوی دانشگاهیانی چون شریعتی هم پیگیری میشد.
در این مبارزه پردامنه فکری و فرهنگی، لازم بود هم آشنایی و تسلط کامل بر اسلام و معارف حقه شیعه در حوزههای علمیه حاصل شود و هم با اندیشههای جدید موجود در دانشگاهها آشنا بود. شناخت اسلام راستین و ناب از یک سو، برای زدودن خرافات و پیرایههای بی پایه در میان اقشار مذهبی و از سوی دیگر برای ارائه در مجامع دانشگاهی ضرورت داشت. شخصیتهایی چون آیتالله شهید مظلوم دکتر بهشتی، آیتالله دکتر مفتح، دکتر محمدجواد باهنر، استاد مرتضی مطهری و... از جمله اندیشمندان تربیت شده مکتب امام خمینی بودند که برای تعدیل، تغییر و تصحیح نظر دانشگاهیان نسبت به اسلام و مذهب، قدم در دانشگاهها گذاشته و با تحصیل و یا تدریس و فعالیت گسترده، مروج اسلام ناب در مراکز دانشگاهی شدند. این اندیشمندان برای تأثیرگذاری بیشتر به استخدام در وزارت فرهنگ و وزارت آموزش عالی در آمدند تا ضمن حفظ وظایف اجتماعی بتوانند در تعلیم و تربیت اسلامی جوانان نقش داشته باشند و اگر به فعالیتهای اجتماعی تبلیغی هم میپردازند، صرف انجام وظیفه باشد، نه نیازهای روزمره. دکتر مفتح از این شیوه فعالیت به عنوان (تز روحانی غیرحرفهای) تعبیر میکرد.
دوران محدودیت و اسارت
محدودیت روزافزون فعالیتهای تبلیغی و ارشادی، طی سالهای بعد از تبعید امام، آیتالله مفتح را مجبور کرد در فعالیتهای خود خط مشی جدیدی را اتخاذ کند، زیرا در سال 1351 توسط ساواک ممنوع المنبر شد، و این برای یک روحانی در تراز شهید مفتح یعنی فقدان رسانه لازم برای انتقال موضوعات به اقشار مختلف مردم.
تمرکز بر فعالیتهای آموزشی در دانشکده الهیات و معارف اسلامی، اقامه نماز در مسجد دانشگاه تهران، راهنمایی دانشجویان مقاطع مختلف از جمله این خط مشیها بود.
پذیرش امامت جماعت مسجد تازه تأسیس جاوید و دایر کردن کلاسهای مختلف، به زودی حساسیت ساواک را برانگیخت. احضار و اخطار به بانی مسجد و اخذ تعهد کتبی از او، اقدامات صورت گرفته برای جلوگیری فعالیت در مسجد جاوید بود. سخنرانی آیتالله سید علی خامنهای در مسجد جاوید، هم به دستگیری ایشان منجر شد و هم به دستگیری دکتر مفتح. هر دو دستگیر و تحویل کمیته مشترک ضد خرابکاری شدند.
همچنین دکتر مفتح امامت جماعت مسجد قبا را پذیرفته بود. نام این مسجد هم برگرفته از مسجد قبای پیامبر اکرم (ص) بود. به حق هم در تاریخ انقلاب اسلامی نقش مهمی ایفا کرد. نزدیکی به حسینیه ارشاد و جوانگرایی دکتر مفتح در فعالیت های خود در اندک مدتی، این مسجد را به کانون رفت و آمد نیروهای انقلابی تبدیل کرد. برنامههای موفق رمضان و برگزاری با شکوه نماز عید فطر سال 1356 در تپههای قیطره تجربهای موفق بود که در سال بعد 1357 به نحو احسن مورد استفاده قرار گرفت.
رهبری تظاهرات عید فطر سال 57
برگزاری اولین تظاهرات گسترده مردم تهران در روز عید فطر بعد از اقامه نماز، زمینهساز راهپیماییهای بعدی شد. راهپیمایی روز پنجشنبه 16 شهریور در ادامه تظاهرات روز عید فطر1357 دومین حرکت گسترده مردم تهران بود. تظاهرات 17 شهریور و کشتار مردم در میدان ژاله، حرکت انقلاب برای سرنگونی سلطنت پهلوی را تندتر کرد.
راهپیماییهای انقلابی در مناسبتهای مذهبی یکی از سیاستهای موفق نهضت بود. تظاهرات گسترده مردم تهران در تاسوعا و عاشورای در آذر 57 نمونه دیگری از این ابزار مبارزه جنبش انقلابی است.
جامعه روحانیت مبارز
هماهنگیهایی که از سالیان قبل بین روحانیون انقلابی وجود داشت، در این سال، تشکیلاتی را به نام «جامعه روحانیت مبارز» به وجود آورد تا نهضت را برای حصول پیروزی سازماندهی و هدایت کند. آیتالله مفتح در کنار استاد مطهری و آیتالله بهشتی از اعضای مؤسس و اصلی و سخنگو و اولین دبیرکل این تشکیلات بود.
در تشکیل کمیته برای استقبال از امام خمینی نیز او حضور فعال داشت. تصاویر بر جای مانده از سخنرانی تاریخی امام در 12 بهمن سال 1357 در بهشت زهرا، حکایت از حضور او در کنار امام در جایگاه سخنرانی دارد.
تلاش برای نزدیکی قشر دانشگاهی به روحانیون و بالعکس (دو گروه مهم و سازنده کشور) چه در دوره قبل از پیروزی و چه بعد از آن، از ویژگیهای قابل مشاهده دکتر مفتح است. او که در حوزه علمیه به درجه اجتهاد در استنباط احکام شرعی و فقهی رسیده بود، در عین حال با گذاشتن قدم به دانشگاه، تحصیلات آکادمیک را هم در عالیترین سطح کسب کرده بود. بعد از انقلاب، اولین قدمهای اساسی و اصولی برای ایجاد وحدت در این دو قشر توسط او برداشته شد. به همین منظور تاریخ شهادت ایشان را با نام «روز وحدت حوزه و دانشگاه» نامگذاری کردند.
اما سر آخر داستان غمانگیز ترورهای بعد از انقلاب در 27 آذر 58 توسط خوارج فرقان این مجاهد نستوه را به شهادت رساند و امت اسلامی را از او و ایدههایش محروم کرد.
انتهای پیام /