یک‌شنبه 4 آذر 1403

مقابله با «شُل و کم و بد» نه، فقط با «بی»!/ آتش‌بسِ حجاب

وب‌گاه دنیای اقتصاد مشاهده در مرجع
مقابله با «شُل و کم و بد» نه، فقط با «بی»!/ آتش‌بسِ حجاب

از منظر سیاسی بی حجابی مطلق یک واکنش سیاسی منفی تلقی می شود و مشکل امنیتی است اما بدحجابی و شل حجابی و کم حجابی را باید تحمل کنند چرا که پروژه حداکثرسازی شکست خورده همان گونه که طرف مقابل هم نتوانسته موج مورد نظر بی حجابی را به راه بیندازد.

مهرداد خدیر در یادداشتی در عصر ایران نوشت، لحن مقامات درباره حجاب حداکثری زنان به شکل محسوسی تغییر یافته و اندکی تلطیف شده است و به نظرمی‌رسد به توافق بر سر "حجاب حداقلی" رضایت داده‌اند.

کانال عصر ایران در تلگرام

به عبارت دیگر با نگاه سیاسی و امنیتی که سبب شد نیروهای یگان ویژه هم در روزهایی در هفته گذشته در برخی نقاط پرتردد در کلان‌شهرها مستقر شوند حساسیت اصلی درقبال برداشتن علنی حجاب و نشر تصاویر آن در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی بود که به منزله کنش سیاسی تلقی می‌شد حال آن‌که این دیدگاه در حاکمیت، پژواک یافته که زنان و دختران بدحجاب و شل‌حجاب و کم‌حجاب را ضد انقلاب تلقی نکنند و همت خود را صرف مقابله با کسانی کنند که آشکارا روسری برمی‌دارند.

سید احمد خاتمی هم در واکنش به انتقاد از خطبه‌های او در نماز جمعه تهران به همین نکته اشاره و تصریح کرد منظور او کم‌حجاب و شل حجاب و بد حجاب نبوده و مشخصاً بی‌حجاب‌ها را مد نظر داشته است.

به عبارت دیگر از منظر سیاسی بی حجابی مطلق یک واکنش سیاسی منفی تلقی می شود و مشکل امنیتی است اما بدحجابی و شل حجابی و کم حجابی را باید تحمل کنند چرا که پروژه حداکثرسازی شکست خورده همان گونه که طرف مقابل هم نتوانسته موج مورد نظر بی حجابی را به راه بیندازد.

این به معنی آن است که موضع قبلی که حتی قرار بود به کارمندان بانک‌ها که طبعا یونیوفورم رسمی شامل مانتو و مقنعه می‌پوشند گیر بدهند تعدیل شده و انگار دستور غیر رسمی صادر شده که فقط بی‌حجاب‌ها و تعریف بی حجاب هم مشخص است و در قانون هم «بی» آمده نه کم و شل و بد.

در گفتار قبلی اشاره شد که آقای قالیباف هم در نطق خود در مجلس با تأکید بر رعایت قانون، شعارهای انتخاباتی سال 84 درباره حجاب حداقلی را بدون اشاره مستقیم تکرار کرد.

در توضیح می‌توان گفت مطلوب حکومت یا اصطلاحاً«تز» جمهوری اسلامی «حجاب حداکثری» و «چادر» بود و در تمام این 43 سال بر تبلیغ چادر تأکید کردند تا جایی که در دولت اصلاحات خانم ابتکار هم که تا قبل از آن چادر نمی‌پوشید احساس کرد همین که مدیریت ارشد یک زن را پذیرفته‌اند کاری بی سابقه است و چادر پوشید تا حساسیت‌ها بیشتر نشود. در دولت روحانی هم معاون حقوقی او چادری شد.

در مقابل محافل مخالف نفی حجاب را تبلیغ می‌کردند و «آنتی تز» آنان بود.

در جدال تز چادر و آنتی تز بی‌حجابی مانتو روسری و شکل خاصی از پوشش که در هیچ کشور اسلامی مرسوم نیست به «سنتز» جامعه بدل شد.

وقتی یک طرف بر «حداکثر» تأکید کرد و طرف دیگر بر نفی کامل و روسری برداشت تعادل بر هم خورد.

نه حکومت می‌تواند به زورهمه را به پوشش چادر و حداکثری وادارد و نه اپوزسیون می‌تواند زنان را به برداشتن روسری ترغیب کند.

از این روست که هر دو طرف ناگزیرند به توافق برسند و توافق همین است.

هم تلاش کسانی که می‌خواهند حجاب حداکثری را به زور و نه با تبلیغ رایج کنند محکوم به شکست است هم نادیده گرفتن ویژگی‌های فرهنگی و مذهبی و سنتی جامعه ایران چرا که ایرانیان قبل از اسلام هم پوشش داشته‌اند و در شاهنامه به صراحت اشاره شده است.

مشکل جمهوری اسلامی با مقوله حجاب از چند ناحیه ناشی می شود:

نخست این که تصور می‌کردند و می‌کنند خیابان و عرصه عمومی را می‌توانند مانند اداره و مدرسه و دانشگاه کنترل کنند. حال آن که سه ساحَت خصوصی، عمومی و رسمی از هم جداست. در عرصه عمومی ناگزیرند به حداقل تن دهند و هر گونه تلاش برای حداکثرسازی محکوم به شکست است و به درگیری می‌انجامد مگر این که زنان را وادار کنند کد ملی خود را به صورت پلاک به گردن شان بیاویزند تا مثل خودرو جریمه شوند!

مشکل دوم این که قرار بود در حکومت دینی مردم از خدا بترسند اما در عمل ترس از پلیس جای‌گزین ترس از خدا شده و آن وقت پلیسی که باید از خدا بترسد از که بترسد؟ از خودش؟! هنر حکومت دینی ترساندن از خدا و روز جزاست و کار برخی روحانیون حکومتی شده ترس از اخراج و کسر حقوق و خدمات بانکی ندادن!

مشکل سوم این که به رسانه‌های برانداز سوژه دادند و تبلیغات خودشان را هم در راه پیمایی ها و انتخابات خنثی کردند. چون اگر قرار باشد هر دخترو زن شل حجاب و کم حجاب و بد حجاب مخالف نظام تلقی شود آن گاه هرقدر هم مأمور در خیابان بگذارند تا کسی تظاهرات نکند و شعار ندهد به زنان این امکان را داده اند که بی هیچ تظاهر و شعاری و تنها با جلو و عقب بردن شال و روسری می‌توانند اعتراض کنند و اعتراض پرهزینه سیاسی را به این صورت و کم هزینه ابراز می کنند.

حجم تمرکز رسانه‌های برانداز بر مقوله حجاب و تأکید بر نفی آن نیز شاخک‌ها را حساس کرده است.

اگر رادیکال‌ها بگذارند و دنبال حداکثرسازی نروند سخنان رییس مجلس یا رحیم پور ازغدی یا حتی توضیحات احمد خاتمی را می‌توان به مثابه آتش‌بس تلقی کرد و پذیرش حجاب حداقلی به عنوان توافق طرفین سوژه را از مخالفین خارج نشین هم می گیرد.

فرهنگ ایرانی تلفیقی است و هیچ گاه به یک دست سازی خالص تن نداده است. نه رضا شاه توانست چادر از سر زنان بیندازد و نه اکنون می توان همه را چادری کرد. اختراع مانتو و این پوشش که هیچ پیشینه ای در فرهنگ اسلامی و ایرانی ندارد و در دهه 50 خورشیدی برای پایان تنازع زن مطبخی و زن عروسکی بود نشانی از همین توافق و تلفیق بود.

اگر آن طرف در پی نقض توافق نباشد و به نفی همین حداقل فرانخواند و این طرف هم تصور نکند ایران افغانستان طالبان است و کره شمالی تنش رو به کاهش می گذارد و خوش بختانه از مواضع اخیر می توان چنین استنباط کرد.