«موقعیت مهدی»؛ پرهیز از ظاهرسازی برای نمایش ایثار
سرزمین ایران از دیرباز تاکنون جنگهای مختلفی را پشت سر گذاشته که قطعا برخی از آنها با شکست و برخی دیگر با پیروزی همراه بوده است اما شاید بتوان گفت جنگ 8 ساله ایران و عراق موسوم به دفاع مقدس برگی پُرافتخار در تاریخ مقاومت مردم ایران در برابر تجاوز بیگانگان است که فراموش نخواهد شد.
در این میان تاریخنگاران، پژوهشگران، محققان، اهالی فرهنگ و هنر و... تلاش کردهاند، زوایای پنهان و آشکار این دفاع را به عنوان یک اقدام مهم که میتواند نقشی تعیینکننده در تبیین واقعیتهای موجود داشته باشد، به ثبت برسانند.
زوایای پنهان و آشکار دفاع مقدس بسیار است اما آنچه که در اکثر آثار هنری و فرهنگی بدان توجه شده است، ویژگیهای ارزشمندی همچون ایثار، شجاعت، عشق، از خودگذشتگی، صبر و... است که عزت و سربلندی را به همراه دارد.
آثار فرهنگی مانند کتاب زندگینامه شهدا قطعا میتواند مخاطب را با فداکاری و از خودگذشتگی که آنها در زمان هشت سال دفاع مقدس انجام دادند، آشنا کند اما ترویج ایثار که از آن به عنوان یک فرهنگ میتوان یاد کرد، از طریق اثر هنری مانند یک فیلم سینمایی خوب تاثیرگذارتر است، میتواند مخاطب را به فکر وادارد و تا مدتها با او باقی بماند.
فیلمهای سینمایی در زمان دفاع مقدس با محوریت جنگ ساخته شدهاند و شاید بتوان گفت هدفشان این بوده است که مردم را تشویق به دفاع از میهن خود کنند. این تاثیرگذاری در زمانی که مردم در بحران قرار دارند طبیعی است اما اثری که بتواند هماکنون فرهنگ ایثار و از خودگذشتگی را ترویج دهد و به ویژه آن را برای نسل جوان که شاید دوران دفاع مقدس را تنها با چند کتاب و فیلم سینمایی شناخته باشد، تبیین کند، کار بزرگی انجام داده است. «موقعیت مهدی» یکی از این آثار است؛ فیلمی به کارگردانی هادی حجازیفر با موضوع جنگ که توانست سیمرغ بلورین بهترین فیلم چهلمین جشنواره فجر را از آن خود کند.
این فیلم با محوریت چهار سال پایانی زندگی مهدی و حمید باکری، در 6 پرده، موقعیتهای مهم زندگی این دو سردار شهید را به تصویر میکشد.
مهدی باکری، فرمانده لشکر 31 عاشورا، منصب شهرداری ارومیه را برای رفتن به جبههها ترک میکند که همین مساله نشان دهنده از خودگذشتگی این شهید است. همچنین ایشان از برادر کوچک خود یعنی حمید میخواهد با وجود مشکلاتی که برایش پیش آمده است، به منطقه برگردد و در کنار او باشد که حمید میپذیرد و همراه میشود؛ این پذیرش نیز جلوه دیگری از ایثار است.
در حقیقت هادی حجازیفر 2 مسئله از خودگذشتگی و ایثار را که مهمترین جلوه آن گذشتن از مهمترین داشته یعنی جان است، در فضایی ساده و دلنشین و بدون ظاهرسازی در «موقعیت مهدی» بازگو میکند.
این ایثار و از خودگذشتگی در این فیلم سینمایی تنها مختص به قهرمانان قصه نیست، بلکه رزمندهای که در این فیلم حضور دارند (اشاره میکنم به کاراکتر خسرو و ماجراهایی که برایش رخ میدهد و همچنین رزمنده دیگری که به تنهایی قصد دارد مهمات را به همرزمان خود برساند) از این روحیه برخوردار هستند.
اگرچه به نقش زنان که در دوران جنگ تحمیلی همپای مردان حضور داشتند و نقش مهمی در پشتیبانی، دفاع و پیروزی جنگ ایفا کردند، کمتر توجه شده است، اما «موقعیت مهدی» از این مساله غافل نشده و روحیه فداکاری را در زنان قصه پُررنگتر به نمایش گذاشته است چراکه صفیه مدرس، همسر مهدی باکری و شخصیت همسر حمید باکری نیز به گونه دیگری از زندگی مشترک و همچنین از عزیزان خود گذشتند و آنها را برای حفظ تمامیت ارضی راهی جبهه کردند.
درباره شکوهِ ایثار زنان و مادران در دوران دفاع مقدس، همین بس که با علم به این عمل که ممکن است بازگشتی در کار نباشد، همسران و فرزندانشان را به سوی جبهه بدرقه کردند.
یادمان نرود که اگر امروزه ایثار و از خودگذشتگی شهدا و ایثارگران، آن طور که باید و شاید به مردم معرفی نشود، الگوهایی غیرواقع جایگزین این فداکاریها خواهد شد.
259245
کد خبر 1620731