جمعه 9 آذر 1403

میان سربازان و فرزندم هیچ تفاوتی وجود ندارد / یادم نمی‌آید روز اول عید را کنار خانواده باشم / تراکتورچی ام!

خبرگزاری دانا مشاهده در مرجع
میان سربازان و فرزندم هیچ تفاوتی وجود ندارد / یادم نمی‌آید روز اول عید را کنار خانواده باشم / تراکتورچی ام!

فرمانده قرارگاه عملیاتی لشکر 21 حمزه آذربایجان گفت: سابقه نداشته است که در طول مدت خدمتم من روز اول عید را کنار سربازانم نباشم. همیشه اول به سربازان تبریک گفتم و اگر محل خدمتم نزدیک به خانه باشد بعد به کنار خانواده‌ام رفته‌ام. یادم نمی‌آید روز اول عید را کنار خانواده باشم.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از گروه اجتماعی آناج: در ادامه مصاحبه‌های عیدانه آناج برای عید نوروز 1401 به سراغ امیر سرتیپ دوم ستاد «امیرحسین شفیعی» فرمانده قرارگاه عملیاتی لشکر 21 حمزه آذربایجان و از دلاورمردان ارتش جمهوری اسلامی ایران رفتیم که مشروح مصاحبه با وی را در ادامه می‌خوانید:

آناج: بیوگرافی مختصری از خودتان بفرمایید.

من امیرحسین شفیعی هستم و در سال 1348 در تبریز متولد و در محله مارالان بزرگ شدم.

آناج: خودتان به خدمت مقدس سربازی اعزام شده‌اید؟

من مدت کمی به عنوان سرباز معلم در نهضت سوادآموزی فعالیت کردم و پس از آن هم در سال 1368 به دنشگاه امام علی (ع) ارتش رفته و تحصیل کردم و وارد نیروی زمینی ارتش شدم.

آناج: از فعالیت‌های دوران قبل از ورود به ارتش و دفاع مقدس بگویید.

آن موقع سن کمی داشیم و همیشه در پایگاه‌های مساجد و بسیج بودم. کارهای بدوی و تاسیس منطقه سه بسیج در خیابان حافظ را بنده و مرحوم آقای مسافری انجام دادیم. عضو انجمن اسلامی بسیج بودم و در فعالیت‌های جنگ و جهاد در محله خودمان انجام دادم و مدتی هم در بنیاد شهید فعالیت کردم.

آناج: از دوران حضورتان در دانشگاه خاطره شیرین و تلخی به یاد دارید؟

خاطره شیرین من این بود که در سال 68 از 5 دانشگاه قبول شده بودم، از سایت فعالیت‌های موشکی سپاه، دانشکده ژاندارمری، رشته پلیمر، دانشگاه امام علی (ع) نیروی زمینی و دانشگاه شهید ستاری نیروی هوایی پذیرفته شده بودم که قسمت شد به نیروی زمینی ارتش وارد شوم.

آناج: با چه هدفی وارد ارتش شدید؟

استخدامیان سال‌های 67، 68 و 69 جنگ تحمیلی را کاملا لمس کرده بودند پس به طبع اهداف این‌ها شاید متفاوت‌تر از بقیه باشد. کسی که لحظات حساس جنگ را درک کند با کسی که خاطرات را شنیده باشد فرق می‌کند. هدفم هم مسائل مالی و هم عشق و علاقه به نظام حاکم در راستای حفظ و حراست از نوامیس و... بود.

آناج: قبل و بعد از حضور در ارتش، دیدگاهتان نسبت به «سرباز» چگونه بود؟

ببینید یک فرد پایور که در دهه اول خدمت خود حاضر است، دیدگاه‌های عملیاتی و نظامی خاصی دارد می‌تواند نگاه متفاوتی به سرباز داشته باشد، کسی که در دهه دوم خدمت می‌کند نگاه آینده‌سازی دارد اما در دهه سوم علاوه‌بر آینده‌ساز بودن سرباز را به عنوان فرزند خود می‌بیند یعنی نگاه بنده به سرباز در دهه سوم نسبت به دهه اول تفاوت دارد.

مثلا بنده که در مناطق عملیاتی حضور پیدا می‌کنم هر شب در کمین هستم و سربازی که در منطقه حضور دارد به عنوان فرزند من است و هیچ فرقی میان او و فرزندم وجود ندارد. درجه فرد هر چقدر بالاتر می‌رود به سرباز نزدیک‌تر می‌شود و احساس و عواطف هم چاشنی کار می‌شود.

آناج: درخصوص فعالیت و همکاری‌های دوشادوش سپاه و ارتش چه نظری دارید؟

سپاهی و ارتشی فرقی باهم ندارند چون من خودم را یک سپاهی قلمداد کرده‌ام. سپاه و ارتش یک نیرو هستند نه دو نیرو منتهی با ماموریت‌های مختلف. مثلا در ارتش رسته فاوا و پیاده فرق زیادی دارند اما درنهایت روی ریل ولایت برای رسیدن به اهداف نظام جمهوری اسلامی ایران حرکت می‌کنند.

ارتش و سپاه هم در همین جهت حرکت می‌کنند و این دو نهاد دو جسم هستند در یک روح که به دنبال ولایت حرکت می‌کنند. سپاه و ارتش در کنار هم نیستند بلکه مکمل و منطبق همدیگر هستند.

آناج: روز عید کجا هستید؟

سابقه نداشته است که در طول مدت خدمتم من روز اول عید را کنار سربازانم نباشم. همیشه اول به سربازان تبریک گفتم و اگر محل خدمتم نزدیک به خانه باشد بعد به کنار خانواده‌ام رفته‌ام. یادم نمی‌آید روز اول عید را کنار خانواده باشم.

آناج: در دوران فرماندهی خود خاطره خاصی از سربازانتان دارید؟

من عادت دارم طبق روال هر ساله به سربازان عیدی اسکناس بدم و عید نوروز 1397 بود که همه سربازان گفتند باید روی اسکناس‌ها امضا بزنی و من هم از لحاظ شرعی و اخلاقی نمی‌خواستم این کار را انجام دهم چرا که این کار را درست نمی‌دانم ولی با فشار آن‌ها این کار را انجام دادم و یادم می‌آید سه ساعت طول کشید تا روی اسکناس‌ها امضا بزنم.

من هم به صورت سوری یک خط می‌انداختم که یکی از سربازان خیلی تیز و باهوش بود که اعتراض کرد که این خط امضای شما نیست و این خاطره جالب از خاطرم نمی‌رود.

خاطره تلخی به ذهنم نمی‌آید و اگر هم باشد به مرور زمان به خاطره شیرینی تبدیل شده است.

یک خاطره دیگری هم در ذهنم است آن هم این است که در زمانی که با درجه ستوان دومی فرمانده گروهان بودم سه سرباز داشتم که به آن‌ها حساس شدم که بعد از صحبت با آن‌ها فهمیدم ضریب هوشی آن‌ها خیلی بالاست و گفتم چرا ادامه تحصیل ندادید که گفتند بعد از خدمت سربازی این کار را می‌کنیم.

من مخالفت کردم و پس از آن برای آن‌ها اتاق کوچکی تعبیه کرده و ملزم کردم حین خدمت درس بخوانند و پس از آن کنکور دادند که در حال حاضر دو نفر از آن متخصص قلب و یک نفر هم متخصص چشم است و حقیقتا به آن‌ها افتخار می‌کنم.

آناج: سال 1400 برای شما چگونه بود؟

سال 1400 برای من واقعا سال خوبی بود چرا که محل خدمتم تغییر کرد و از تیپ 25 به لشکر 21 حمزه آمدم و با کارکنانی آشنا شدم که از برادر به من نزدیک هستند و از طرفی با لطف و عنایت خداوند مدارج بالاتری را طی کردم و دوستان زیادی پیدا کردم.

آناج: به غیر از محل کار، در محیط خانواده عیدی می‌دهید یا عیدی می‌گیرید؟

من صدر در صد به اعضای خانواده و آشنایان اسکناس عیدی می‌دهم و به هیچ عنوان عیدی نمی‌گیرم و عیدی دادن را یک حرکت میمون و مبارکی می‌دانم.

آناج: تا به حال مغرور شده‌اید؟

اعتقادم این است که یک سرباز در مقابل دشمن باید غرور داشته باشد یعنی اصلا نباید احساس لرزش کند. غرور لازمه یک نظامی است ولی غرور اسلامی و تعریف شده باشد. من در حال حاضر احساس می‌کنم افتاده‌تر شده‌ام تا اینکه مغرور باشم شاید قسمتی از قشر جوان به دنبال مغروریت باشند اما برای سن من و امثال من عاقبت به خیری ارزش دارد نه درجه و ظاهر و... چون اعتقاد دارم که در جای دیگری باید حساب پس بدهیم بنابراین من احساس مغروریت نمی‌کنم اما در ارتش قدمی در جهت حفظ منافع نیروهای مسلح قدمی عقب‌نشینی نمی‌کنم.

آناج: هدفتان برای سال 1401 چیست؟

می‌گویند تحصیل سن و سال نمی‌شناسد و به خاطر همین حقیقتا هدفم برای سال جدید ادامه تحصیل است و می‌خواهم به مدارج تحصیلی بالاتری برسم.

آناج: اهل ورزش هستید؟

بله شدیدا اهل ورزش هستم و روزی نیست که ورزش نکنم. در رشته‌های کونگ‌فو، کاراته کار کردم و کمربند مشکی دارم، استاد پاراموتور هستم و ورزش لازمه هر فرد نظامی است.

آناج: اهل فوتبال هم هستید؟

بله تراکتور را دنبال می‌کنم و طرفدار تیم فوتبال تراکتور هستم و در زمان قدیم احد شیخ‌لاری را دوست داشتم که هیچ‌گاه بازی‌های خوب او را فراموش نمی‌کنم.

آناج: نظرتان را نسبت به کلمات زیر بگویید.

ارتش: عشق

آتا: رفیق بی‌کلک

آنا: بهشت

لشکر: ابهت

سردار شهید سلیمانی: محبوب دل‌ها، امین مقام معظم رهبری

امیر سرلشکر موسوی: سرباز ولایت

امیر دریادارسیاری: رزمنده ولایی

امیرحسین شفیعی: خطاکار

خانواده: خط قرمز

آناج: یک پیام نوروزی برای مخاطبان بگویید.

به عنوان سرباز کوچکی از مجموعه بزرگ ارتش جمهوری اسلامی ایران برخود وظیفه می‌دانم فرا رسیدن سال 1401 را از طرف ارتش جمهوری اسلامی ایران به مردم شهید پرور آذربایجان تبریک گفته و سالی پر از موفقیت و شادابی آرزو می‌کنم و انشالله خداوند توفیق دهد همان‌طور که هستیم و بودیم بمانیم و روی خط ریل ولایت حرکت کرده و باعث اقتدار نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران باشیم.

گفت‌وگو از سجاد جمالزاده

انتهای پیام /

میان سربازان و فرزندم هیچ تفاوتی وجود ندارد / یادم نمی‌آید روز اول عید را کنار خانواده باشم / تراکتورچی ام! 2
میان سربازان و فرزندم هیچ تفاوتی وجود ندارد / یادم نمی‌آید روز اول عید را کنار خانواده باشم / تراکتورچی ام! 3