میراثی که شاه شهید برایم بر جای گذاشت
جدِ خوب کسی است که ارث و میراث خوب و هنگفتی برای فرزندان و نوادگان خود بر جای بگذارد؛ بله شاه شهید جد فرهنگی این حقیر، ثروت هنگفتی برای بنده بجا گذاشته است؛ به جرات میتوانم میراث او را به سه بخش تقسیم کنم...
تا که دست
صیت داد و معدلت از ماه تا ماهی گرفت
این بنده کمترین هیچ نسبتی نه سببی و نه نسبی با ایل قاجار ندارم؛ اما شاه شهید را جد فرهنگی خود می دانم. لابد سوال خواهید کرد چطور و یا چگونه؟
جدِ خوب کسی است که ارث و میراث خوب و هنگفتی برای فرزندان و نوادگان خود بر جای بگذارد؛ بله شاه شهید جد فرهنگی این حقیر، ثروت هنگفتی برای بنده بجا گذاشته است؛ به جرات میتوانم میراث او را به سه بخش تقسیم کنم:
1. روزنامههای منتشره در عصر شاه شهید همچون: روزنامهی «دولت علیه ایران»، روزنامهی «وقایع اتفاقیه»، روزنامهی «ایران» و... گرچه با احیای این روزنامهها جز نام چیزی نصیبم نشد و همهی عواید مادیاش نصیب کتابخانهی ملی گشت. بگذریم گر شرح دهم مثنوی هفتاد من کاغذ شود و مدعی بی حد و حصر...
2. ترجمههای بهجاماند از عهد شاه شهید که عمدتا در دارالترجمهی همایونی ترجمه شده است و بالغ بر 2500 عنوان به دست مترجمانی که تعدادشان50 نفر نمیشوند. این نوهی ناخلف تعداد قابل ملاحظهای از این آثار ترجمهشده را تصحیح و چاپ کردهام و از حقالتالیفش به نان و نوایی رسیدهام. آثاری چون: «تاریخ امپراطوری عثمانی» اثر هامر پورگشتال ترجمهی میرزا زکی مازندرانی؛ «تاریخ اجتماعی ایران در عصر قاجار (سفرنامه اوئیلس)» اثر دکتر جیمز ویلس ترجمهی میرزا عبدالله؛ ت» اریخ لوئی چهاردهم» اثر ولتر ترجمه علیقلی کاشانی؛ «سفرنامه ترکستان» اثر دکتر پاشینو ترجمهی مادروس داودخانف؛ «هجونامه ناپلئون» اثر مارتن ویل ترجمهی منوچهر میرزا عمادالدوله، «مرآهالحرمین (سفرنامه مکه)» اثر ایوب صبری پاشا ترجمهی عبدالرسول منشی و...
3. آثار تالیفی / متون تاریخی همچون: «سفارتنامه خوارزم» اثر رضاقلیخان هدایت؛ «روضهالصفای ناصری (ذیلی بر روضهالصفای میرخواند)»؛ «ناسخالتواریخ» اثر لسانالملک سپهر؛ «اکسیرالتواریخ» اثر علیقلی میرزا اعتضادالسلطنه و... را تصحیح، به بازار عرضه کردهام و با حقالتالیفش زندگی کردم.
افزون بر آن دهها مقاله با همین آثار نوشتهام: «نهضت ترجمه در عصر قاجار»؛ «ترجمه در دارالفنون»، «ترجمه گذرگاه اندیشه غرب به شرق» و...
شاه شهید را میرزا رضا کرمانی در ایام بستنشینی در حرم حضرت عبدالعظیم؛ زمانی که ناصرالدینشاه به زیارت رفته بود به ضرب تپانچه از پای درآورد. حریمی که شاه شهید برای آن حرمت فوقالعادهای قائل بود و اگر کسی یا مجرمی در اماکن مقدسه بست مینشست تا زمانی که در بست بود از تعقیب و گریز و مجازات در امان بود در همان حرم امن ترور شد و برای نخستین بار قداست حرم امن توسط بستنشین شکست و همین عمل سبب شد که میرزا رضا را بلافاصله در همان حرم امن دستگیر کنند و بعد از این بود که حرم امن برای مردم سفارتخانههای خارجه شد.
روان شاه شهید شاد که خوب جد فرهنگی است.
* قاجارپژوه و مصصح نسخ خطی
25957
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1906064