میلاد صنعتی تا میراث فرهنگی؛ روایت زوال چرم همدان
همدان - ایرنا - کارخانه چرمسازی همدان همان فاتح بازارهای بینالمللی که روزگاری تولیداتش بر تمام چرمهای جهان میچربید، حال سالها است که مغلوب روزگار شده است و باید نام و نشانش را در لابه لای آثار به ثبت رسیده در فهرست ملی میراث فرهنگی بیابید.
کتیبه ای باریک و کشیده فرو رفته در دل دیوار که به لاتین نام معمار این بنا را جاودان کرده، یک دستگاه موتور ژنراتور که با همه خستگی هنوز مهر اصالتش زنده مانده و دودکشی پیر که به شانه های آسمان تکیه داده، همه ارثیه به جا مانده از کارخانه چرمسازی همدان است.
و من ناباورانه به دنبال ردپایی از پوستهای براق و تکاپوی کارگران و ابزار چرمسازی به هر جا سرک می کشم شاید که ذهن دیرباورم بپذیرد این چاردیواری بی رمق و ساکت همان صنعتی است که هنر و مهارت مردم شهر و دیارم را در گوش جهان فریاد می کرد، تا اروپا و آمریکا با همه تجدد و نوآوری از مرغوبیت چرم همدانی انگشت به دهان بمانند.
همین چند قلم اندک، همه داشته های میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری همدان است که توانست به مدد آنها در اسفند 1387 کارخانه صنعتی و مدرن چرم همدان را به شماره 25113 در فهرست آثار ملی به ثبت برساند.
محتوای کتیبه کوچک روی دیوار (GEHAUT FRIES FRANKFURT MAIN) نشان می دهد این کارخانه با نقشه مهندسی آلمانی به نام فریش طراحی شده و به گواه تاریخ معماری و نقشه شهر همدان نیز حاصل ایده و ابتکار او است.
تردید ندارم که پشت این ایده و ابتکار همتی بلند نهفته است که توانست اردشیر یگانگی را از یزد به همدان بکشاند تا نخستین کارخانه مدرن و صنعتی چرم ایران را تاسیس کند.
ژنراتور برق باقی مانده از دستگاه های کارخانه چرم سازی در محل دانشکده کشاورزی همدان
نمی دانم دلیل سرمایه گذاری ارباب اردشیر در این دیار چه بود؟ ذخیره غنی همدان از نژادهای اصیل دام و تولید مرغوبترین پوستها یا مهارت بی نظیر مردمان این دیار در دباغی و ایجاد کسب و کاری برای جوانها و یا هدایت چرمسازی سنتی به سمت صنعتی شدن؟ به هر حال او را می توان از نوادر روزگار نامید که حد و مرزی برای نیکی تعریف نکرده بود.
گواه نیکوکاری او ساخت نخستین کارخانه تولید برق در منطقه عباس آباد و بازسازی خیابان های ابن سینا و عباس آباد شهر همدان پس از پایان جنگ جهانی دوم است.
ارباب اردشیر دوم دیماه 1332 بر اثر بیماری دیابت در فرانسه درگذشت و در شهر نیس فرانسه دفن شد اما نام او پس از 90 سال هنوز در این شهر زنده است و کردار نیکویش از اهالی کوچه و بازار بهترین تحسینها را به پاداش میگیرد.
کوچه و محله هایی مثل چرمسازی و دباغخانه که نامگذاری های شیک و امروزی هم حریفشان نشده است و همچنان این مناطق از همدان را به نامهای قدیمی اش می شناسند.
از کارکردهای مثبت کارخانه چرمسازی فعال شدن صدها کارگاه در حوالی کارخانه بود که آن منطقه را به چرمسازی مشهور کرد و همچنین محله دباغخانه همدان و راسته پوست فروش ها که اکنون با وجود تغییر کاربری و تبدیل شدن به مغازه های پر زرق و برق همچنان نام خود را حفظ کرده اند.
چرم سنتی با شهرت جهانی
یکی از کارشناسان تاریخ شفاهی سازمان اسناد رسمی و کتابخانه ملی منطقه غرب کشور به استناد یافته های پژوهشی اش درباره صنعت چرمسازی می گوید: در همدان به دلیل پوشش گیاهی مناسب دامپروری رواج فراوان داشت و تولید و فرآوری چرم نیز جزو یکی از مشاغل وابسته به دامداری بود که قدمتی به درازای تاریخ این منطقه دارد.
به گفته محمد حسین یزدانی راد، همدان در عهد قاجار یکی از کانون های مهم تولید مواد خام بود و در وهله اول باید از چرم همدان نام برد که به علت مرغوبیت در سراسر جهان به چرم روسی معروف بوده است.
این کارشناس تاریخ شفاهی سازمان اسناد رسمی و کتابخانه ملی منطقه غرب کشور به سفرنامه "جرج ناتانیل کرزن" اشاره می کند که در وصف همدان می نویسد: چرم روسی در واقع همان چرم همدان بوده که علاوه بر صادرات، مصرف داخلی هم داشته است و در تولید کفش، چمدان و زین و برگ هم مورد استفاده قرار می گرفت و به سایر شهرها صادر می شد.
یزدانی راد اشاره می کند که طبق گفته "چارلز عیسوی" در سال 1909 در همدان 300 مغازه کوچک و بزرگ چرم سازی وجود داشت که این رقم در سال 1912 به 400 مغازه افزایش یافته است.
وی خاطرنشان می کند: در دوران پهلوی اول صنایع پایه مورد توجه قرار گرفت و کارخانه های مادر رشد کردند به طوریکه برای نخستین بار شرکت های بزرگی تاسیس شد که صادرات خشکبار و چرم را به صورت عمده انجام دادند و از شخص محوری خارج شدند.
نمایی از کارخانه چرم سازی سابق و دانشکده کشاورزی فعلی
دودکشی که ناجی شد
ارباب اردشیر یگانگی در این دوران کارخانه چرم را راه اندازی کرد؛ صنعتی که در عصر خود بزرگ محسوب می شد و 100 نفر را مشغول به کار و بازارهای اروپا و آمریکا را قبضه کرده بود.
صنعتی که اگر پابه پای پیشرفت های روز جهان حرکت می کرد و زنجیره اش قطع نمی شد، حالا همدان مانند عهد قدیم قطب تولید چرم کشور بود و افتخار برند جهانی را برای خود حفظ می کرد تا اینکه منزوی و ناتوان غبطه گذشته ها را بخورد و نسل امروز هنر صنعت پدران و اجدادش را تنها در لا به لای پرونده های میراث فرهنگی جستجو کند.
پای صحبت مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری همدان و کارشناسان ثبت آثار این مجموعه که می نشینیم تازه به مهجوری و غربت این صنعت دیرین پی می بریم.
علی مالمیر در پاسخ به اینکه چرا ثبت کارخانه چرمسازی در فهرست آثار ملی آنقدر دیر انجام شد که بقایای آن از بین رفته است؟ توضیح می دهد: در زمانی که کارخانه تعطیل شد هنوز تشکیلاتی در کشور وجود نداشت تا این صنعت به ثبت برسد و شاید آن زمان اهمیتی و ارزشی به لحاظ تاریخی نداشت.
وی اضافه می کند: اما در سالهای گذشته و در جریان تشکیل پرونده ثبتی برای دودکش کوره های آجرپزی واقع در ابتدای شهر جورقان همدان که در اذهان مردم این منطقه سابقه ای طولانی دارد، کارشناسان ما به سراغ دودکش واقع در دانشگاه بوعلی سینا می روند و این اثر همراه با بخشی از ساختمان باقی مانده از کارخانه ثبت می شود.
مالمیر ادامه می دهد: این دودکش استوانه ای 23 متر ارتفاع دارد و تونل های متعددی که در کف این کارخانه ایجاد شده و تا رودخانه مجاور نیز امتداد دارد، از آن منشعب می شود و علاوه بر کاربری معماری صنعتی بنا بر روایات محلی درگذشته به دلیل نزدیکی به شهر همدان در ایام ماه رمضان از سوت نصب شده بر روی دودکش به عنوان بیدار باش اهالی شهر نیز استفاده می کردند.
او تاکید می کند که آثار ملموس و ناملموس باید دارای ویژگی های منحصر بفرد از نظر سابقه، سبک و یا طراحی واجد ارزش باشند تا در فهرست آثار ملی بنشینند.
برخی اماکن هم مانند کارخانه برق، برج فرودگاه و آسیاب قدیمی در اذهان مردم سابقه و تاریخ دارند و از این لحاظ قابلیت حفظ و حراست پیدا می کنند؛ کارخانه چرم نیز جزو همین دسته است.
کارخانه چرم سازی در سال 1345 برگرفته از آرشیو سازمان اسناد و کتابخانه ملی
صنعتی در تملک دانش
کارخانه کی تعطیل شد و چگونه تبدیل به مکانی آموزشی شد؟ محتوای پرونده موجود در میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری همدان است که نشان می دهد کارخانه چرمسازی سال 1311 در زمینی به مساحت 9 هزار و 400 متر مربع احداث و 15 تن پادوش (نوعی کفش)، 45 تن رویه و 38 تن چرم سراجی از محصولات این کارخانه در سال 1329 بوده است.
بنابر روایات، مالک کارخانه چرم سازی در قبال وام، کارخانه را به عنوان تضمین قرار می دهد اما قادر به بازپرداخت آن نمی شود و این ملک توسط بانک کشاورزی تصاحب می شود و بعدها به عنوان بخشی از دانشکده کشاورزی به مالکیت دانشگاه بوعلی سینا در می آید و در سال 1371 قسمتی از ساختمان به موزه تاریخ طبیعی تبدیل می شود.
تلاش برای یافتن قدیمی ترین نیروهای دانشگاه بوعلی سینا که اطلاعات بیشتری به دانسته هایم اضافه کند بی ثمر می ماند، اما بر اساس اسناد موجود و گفتار اعضای هیات علمی سالخورده این دانشگاه، ساختمان کارخانه در سال 1346 تغییر کاربردی داده و تبدیل به آموزشکده عالی کشاورزی شده است.
چند سال بعد که دکتر اکبر اعتماد پدر علم هسته ای ایران موافقت تاسیس دانشگاه بوعلی سینا را اخذ می کند و این مجتمع شکل می گیرد، آموزشکده کشاورزی نیز به دانشکده ارتقا می یابد و تا امروز این کاربری را حفظ کرده است.
بازمانده های کارخانه چرمسازی را می توان در بازار قدیمی همدان یافت؛ آنها که پس از تعطیلی کارخانه، فوت و فن های اندوخته در سینه خود را در قالب حجره های کوچکی بنا کرده و دست دوزهایی تولید می کنند که امروز جلوه ای از صنایع دستی این دیار را مهمان دیدگان گردشگران داخلی و خارجی می کند تا شاید فرصتی دیگر پای صحبتهایشان بنشینیم و قصه ای دیگر از چرم همدان بازگو کنیم.
*س_برچسبها_س*