نسخه جدید رونق بورس
با توجه به گذشت 9ماه از ابتدای سال 1402، بررسیها نشان میدهد اگرچه بورس با ثبت رقم 12,7درصد بازدهی، نمایش جذابی را به اجرا نگذاشته؛ اما در قیاس با اغلب بازارهای دارایی سربلند بیرون آمده است. کارشناسان اقتصادی دلیل این اتفاق را جاماندگی بازار سهام از انتظارات تورمی 1401 میدانند. همچنین عملکرد بازارهای دلار، سکه و طلا نشان میدهد که این بازارها بهمرور از ابتدای سال در حال تخلیه حباب...
بررسی عملکرد ربعسکه در سال قبل نشان میدهد که در 9ماهه 1401 «ربعسکه» با ثبت 113درصد رشد در صدر بازدهی بازارها قرار داشته است. اما امسال وضعیت متفاوتی را تجربه کرد، به طوری که همزمان با کند شدن انتظارات تورمی نتوانست رضایت هواداران خود را کسب کند. بنابراین دلیل سبقت گرفتن بازدهی تالارشیشه ای را می توان به طور مستقیم به نبض کند انتظارات تورمی نسبت داد که با کنترل رشد نقدینگی همسویی جدی دارد. اما نکته قابلتوجه در مورد بازدهی بورس و نارضایتی سهامداران این است که افزایش بیش از12.7درصدی شاخصکل بازار سهام از ابتدای سال تا پایان آذر با فراز و فرود بسیاری همراه بوده است. از اینرو همچنان به عنوان یکی از بازارهای پرحاشیه مطرح بوده است. گفتوگوی «دنیایاقتصاد» با کارشناسان بازار سرمایه حکایت از این دارد که دورنمای بازار مذکور در بلندمدت درخشانتر از عملکرد کوتاهمدت آن است. از نگاه کارشناسان، بازار سرمایه دچار نوعی سردرگمی است. این کلافگی که از بیاعتمادی سرمایهگذاران نشات میگیرد، شرایطی را رقم زده است تا بورس تا حد زیادی متاثر از ریسکهای اقتصادی و غیراقتصادی بهصورت مداوم با نوسانات کوتاهمدت و غیرقابل اتکا مواجه باشد.
حال با تمامی افت وخیز هایی که بورس تهران از ابتدای سال داشته است، بررسی ها نشان میدهد که شاخص های بازار مذکور دو روند متفاوت را نسبت به هم طی این مدت پشت سرگذاشتند. بهطوری که شاخص کل از ابتدای سال 12,7درصد و شاخص هموزن 30درصد بر ارتفاع خود افزودهاند. به نظر میرسد به دلیل ریسکپذیری نمادهای بزرگ و شاخصساز، سرمایهگذاران سراغی از این نمادها نگرفتند و ترجیح دادند سراغ نمادهای کوچک و درعین حال کمحاشیه بروند. با توجه به اینکه برخی از سیاستگذاری ها به طور مستقیم روند سودآوری شرکتهای بزرگ را مورد هدف قرار میدهد و این نمادها با نوسانات غیرقابل پیشبینی دست به گریبان هستند، طبیعتا بهواسطه تغییر موضع متغیرهای اثرگذار در فضایی قرار میگیرند که مجال بیشتری برای نشان دادن واکنش دارند، این در حالی است که از سال 99 به بعد کفه ترازو به نفع شاخص کل سنگینی کرده است. اما بررسی روند تغییرات بازدهی شاخص کل در فصل پاییز نشان میدهد که این شاخص در فصل خزان 4,19درصد و شاخص هموزن 5,48درصد رشد را به ثبت رساندند که مقایسه شاخص کل پاییز طی سهسال گذشته نشان میدهد دماسنج اصلی بورس امسال عملکرد بهتری را به نمایش گذاشته است. بازدهی فصلی شاخص کل در سالهای 99 تا 1401 به ترتیب منفی 9.79درصد، منفی4.9 درصد و مثبت 10.4 درصد به ثبت رسیده است. این روند حکایت از این دارد که شاخص کل برخی سالها حتی بهواسطه انتظارات تورمی نیز نتوانسته است خود را به سطوح بالاتری پرتاب کند.
برنده جدال شاخص ها
اکنون این پرسش مهم مطرح میشود که آیا استراتژی سهامداران در قبال نمادهای کوچک به همین منوال ادامه می یابد؟ آیا ممکن است در ادامه مسیر و در ماههای پایانی سال سهامداران سراغ نمادهای بزرگ را بگیرند؟ باید دید کارشناسان در این خصوص چه نظری دارند.
در همین رابطه، علیرضا فرشید، کارشناس بازار سرمایه معتقد است، استراتژی سهامداران در ماه های پایانی سال رابطه مستقیم با سیاستگذاریهای بودجه دارد. با توجه به اینکه بازار از اردیبهشتماه وارد فاز اصلاحی شد، شاخص هموزن اثرپذیری بیشتری از ریزش قیمت اردیبهشت را به ثبت رساند. اما اکنون که بازار در حال برگشتن است ملاحظه می کنیم که بهرغم اخبار مثبت حول نمادهای شاخصساز همچون «اخبار تجدید ارزیابی هلدینگ های بزرگ»، اما شرکتهای کوچکتر در مدت زمان کوتاهتری خود را بازیابی کردند.
به گفته این کارشناس، تداوم پیشتازی شاخص هموزن به عوامل متعددی بستگی دارد. در این مقطع باید دید قضیه تجدید ارزیابی شرکتها به کجا میرسد. علاوه بر این موضوع، اخباری که از لایحه بودجه منتشر میشود نیز بر روند شاخص ها اثرگذار بوده و این مساله بر اذهان سرمایهگذاران بهشدت اثرگذار است. قطعا تصمیمات دولت، خواه آنچه در لایحه بودجه مطرح شده باشد و چه در قالب دستورالعمل های بانک مرکزی اجرا شود، بر سمت و سوی سرمایهگذاری ها اثربخش است. بهعنوان مثال، اگر دولت درصدد تامین کسری منابع از بازار سرمایه برآید، با عنایت به اینکه این تصمیمات چه تهدیدهایی را میتواند برای صنایع مختلف رقم بزند، قطعا نقش مهمی در استراتژی معاملاتی سهامداران بازی خواهد کرد. نرخ عوارض صادراتی و افزایش مالیات، دو عامل تعیینکننده در تامین کسری منابع دولت هستند که بازار سرمایه را تهدید میکنند. نرخ صادراتی گاز طبیعی پتروشیمی ها به 29سنت رسیده است که خود یک سیگنال منفی مخابره میکند. به این ترتیب باید گفت این متغیر نقش مهمی در رفتار معاملاتی سرمایهگذاران ایفا خواهد کرد.
اما در ادامه هفته های آینده اگر سناریوی بازگشت رونق به ساحل آرام بورس محقق شود، طبیعتا نمادهای بزرگ در این راه به پیشروی قیمتی ادامه میدهند و وارد جدال تازه ای با نمادهای کوچک می شوند. افزون بر این یکی دیگر از متغیرهایی که در نوع چیدن پرتفوی سهامداران اهمیت دارد، نرخ تسعیر ارز است. بر این اساس می توان نتیجه گرفت که اگر موج رونق به بازار ارز برسد، سناریوهای مختلفی می توان برای بورس تعریف کرد. این موضوع نیز به لایحه بودجه و تصمیمات مجلس بستگی دارد. از سوی دیگر، افت و خیز نرخ بهره نیز از جمله مواردی است که می تواند برای بورس تهدیدکننده محسوب شود و عملا خوشبینی به پرواز شاخص ها را به یأس مبدل کند.
به هر روی باید دید بانکمرکزی بر سیاست های انقباضی اصرار میورزد یا دستورالعملهای دیگری را اجرا خواهد کرد. به نظر میرسد سرعت سیاست های انقباضی رو به کاهش است. از ابتدای سال نرخ ارز تا حد ممکن کنترل شده است. بعید است این رویه بیش از یکسال ادامه یابد. نرخ بهره نیز اگر کارکرد خود را از دست دهد شاهد کند شدن نبض سیاست های انقباضی خواهیم بود.