یک‌شنبه 4 آذر 1403

«نظام دوحزبی» چیست؟

وب‌گاه عصر ایران مشاهده در مرجع
«نظام دوحزبی» چیست؟

از منظر برخی منتقدین، بهتر آن است که نظام دوحزبی به حکومت حزبی منتهی نشود و از حیث رعایت ارزش‌های دموکراتیک، وضع آمریکای دوران اوباما به مراتب بهتر از وضع بریتانیای دوران تاچر است.

عصر ایران - اصطلاح نظام دوحزبی (Two-party system) دلالت دارد بر رقابت دو حزب "عمده". یعنی دو حزبی که احتمال کسب قدرت حکومت برایشان تقریبا برابر است.

نظام دوحزبی ساده را می‌توان با سه معیار مشخص کرد:

- با آنکه ممکن است چند حزب "کوچک" وجود داشته باشند، فقط دو حزب از توان کافی انتخاباتی و قانونی برای کسب قدرت فرمانروایی برخوردارند.

- حزب بزرگ‌تر می‌تواند به تنهایی فرمانروایی کند؛ حزب دیگر اپوزیسیون را بوجود می آورد.

- قدرت بین این حزب‌ها جدایی می‌افکند. هر دو حزب "قابل انتخاب"اند. اپوزیسیون به منزله حکومتی عمل می‌کند که منتظر فرصتی برای روی کار آمدن است.

کشورهایی مانند کانادا، استرالیا و نیوزیلند هم نظام دوحزبی دارند، اما همیشه بریتانیا و ایالات متحده آمریکا را نمونه‌های نظام دوحزبی می‌خوانند.

نظام دوحزبی دلالت دارد بر آنچه که در عمل واقع شده نه آنچه روی کاغذ وجود دارد. در کشورهای برخوردار از نظام دوحزبی، غالبا احزاب دیگری هم وجود دارند ولی از آنجایی که حکومت (قوه مجریه) معمولا به یکی از دو حزب عمده می‌رسد و این دو حزب در قانونگذاری نقش اساسی دارند، سایر احزاب فاکتور گرفته می شوند و از نظام دوحزبی سخن به میان می‌آید.

مثلا در ایالات متحده آمریکا، احزاب کوچک شانسی برای پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری ندارند؛ اگرچه در این انتخابات کاندیدای خودشان را معرفی می‌کنند. و یا در بریتانیا اکثریت اعضای پارلمان همواره در اختیار یکی از دو حزب محافظه‌کار یا کارگر است و نخست‌وزیر و کابینه‌اش (یعنی حکومت) از دل پارلمان بیرون می‌آید.

با این حال در قرن بیستم برخی در وجود نظام دوحزبی در بریتانیا تردید کردند؛ چراکه در نیمه دوم این قرن، حزب محافظه‌کار دو دوره طولانی‌مدت فرمانروایی کرد. دوره اول از 1951 تا 1964 بود، دوره دوم نیز از 1979 تا 1997 طول کشید. این دو دوره موجب تردی در قابلیت انتخاباتی حزب کارگر شد.

علاوه بر این، پشتیبانی مردمی از این دو حزب در جامعه بریتانیا با گذشت زمان آشکارا کاهش یافته است؛ و این از نظر برخی جامعه‌شناسان سیاسی، نشانه امکان شکل‌گیری نظام چندحزبی در بریتانیا است.

در نظام دوحزبی، بنا بر تعریف، یک حزب "حکومت" را به دست می‌گیرد و حزب دیگر در جایگاه "اپوزیسیون" قرار می‌گیرد. اما در ایالات متحده آمریکا، معمولا یک حزب "کاخ سفید" را در اختیار دارد و حزب دیگر "کنگره" را. یعنی حکومت و اپوزیسیون را به روشنی نمی‌توان از هم تفکیک کرد. به همین دلیل برخی تردید دارند که آیا در آمریکا واقعا نظام دوحزبی برقرار است؟

با این حال همه کرسی‌های مجلس نمایندگان و مجلس سنا (یعنی دو مجلسی که کنگره را تشکیل می‌دهند) در اختیار دو حزب جمهوری‌خواه و دموکرات است. به این معنا این نظام دوحزبی است.

با این حال نامزدهای حزب "سوم" نیز گاهی حائز اهمیت‌اند. مثلا در انتخابت ریاست جمهوری سال 1992، راس پرات 16 درصد رأی بدست آورد و رأی او در پیروزی بیل کلینتون موثر بود.

نکته مسلم این است که در نظام دوحزبی آمریکا شاهد "حکومت حزبی" نیستیم. حکومت حزبی وقتی شکل می‌گیرد که یک حزب می‌تواند حکومت تشکیل دهد و برنامه‌های سیاسی خود را اجرا کند. حتی در بریتانیا نیز حزبی که نتوانسته حکومت تشکیل دهد ولی در نمایندگان زیادی در پارلمان دارد، می‌تواند در اجرای برنامه‌های سیاسی حزب "حاکم" مانع‌تراشی کند.

اصولا "حکومت حزبی" ناب در نظام‌های دوحزبی و چندحزبی (و گاه در نظام حزب مسلط) به سختی شکل می‌گیرد. فقدان شکل‌گیری حکومت حزبی در نظام دوحزبی، موجب کاهش مسئولیت حزب "حاکم" در قبال مشکلات کشور می‌شود.

مثلا در ایالات متحده آمریکا در زمان ریاست جمهوری باراک اوباما، حزب دموکرات حکومت را در دست داشت و خواهان توافق هسته‌ای با ایران بود ولی حزب جمهوری‌خواه مانع تصویب این توافق در کنگره آمریکا شد.

بنابراین در حالی که توافق با ایران جزو برنامه‌های سیاسی باراک اوباما بود، اوباما به درستی می‌توانست به مردم آمریکا بگوید که مسئولیت عدم تصویب توافق در کنگره، متوجه او و حزب دموکرات نیست.

در موارد متعدد دیگری نیز فرد پیروز در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، وعده‌هایی داده و بر اساس آن وعده‌های رای اکثریت مردم را بدست آورده، اما در اثر مخالفت حزب رقیب در کنگره، نمی‌تواند وعده‌هایش را عملی یا به قانون تبدیل کند.

این ناتوانی ناشی از فقدان "حکومت حزبی" در نظام دوحزبی است. اگرچه این ویژگی گاهی می‌تواند مانع کجروی حکومت (قوه مجریه) شود، ولی مسئولیت حکومت را در قبال وضع موجود کاهش می‌دهد و نوعی دلسردی و ناامیدی نسبت به "انتخابات" در مردم ایجاد می‌کند. یعنی اکثریت مردم احساس می‌کنند رأی‌شان چنانکه باید "نافذ" نیست.

توان قانونی مردم برای تغییر بالاترین مرجع قدرت (رئیس‌جمهور) از طریق انتخابات، متفاوت از رضایت آن‌ها از تحقق خواسته‌هایشان به دست رئیس‌جمهوری است که به او رأی داده‌اند.

با این حال برخی هم معتقدند که "حکومت حزبی" مانع میانه‌روی و اجماع و سازش است. یعنی در صورتی که در نظام دوحزبی چنین حکومتی شکل گیرد، تقابل حزب حاکم و حزب اپوزیسیون تشدید می‌شود و سازگاری جای خودش را به رادیکالیسم می‌دهد.

این افراد شکل‌گیری حکومت حزبی در نظام دوحزبی بریتانیا در زمان نخست‌وزیری تاچر را مثال می‌زنند. در دوره سیزده ساله حکومت تاچر، او به عنوان نخست‌وزیر و رهبر حزب محافظه‌کار در تحقق وعده‌هایش موفقیت چشمگیری داشت ولی در عوض، حزب کارگر را به سمت رادیکالیسم سوق داد.

از منظر این منتقدین، نظام دوحزبی بهتر است که به حکومت حزبی منتهی نشود و از حیث رعایت ارزش‌های دموکراتیک و نیز تداوم فرهنگ دموکراتیک، وضع آمریکای دوران اوباما به مراتب بهتر از وضع بریتانیای دوران تاچر است.

تماشاخانه

ببینید | تولید میلگرد برای ساخت مسکن در کلمبیا با ذوب 29 هزار سلاح توقیفی

یک رویای قهرمانی سرپوشیده / فوتسال و آنچه پیش‌بینی می‌شود (فیلم)

فیلم های دیگر docReady(function () { if (window.innerWidth کانال عصر ایران در تلگرام
«نظام دوحزبی» چیست؟ 2
«نظام دوحزبی» چیست؟ 3
«نظام دوحزبی» چیست؟ 4
«نظام دوحزبی» چیست؟ 5