شنبه 3 آذر 1403

نظرات برگزیده مخاطبین الف: مامورین پلیس به آموزش بیشتر احتیاج دارند / کارنامه نهادهای فرهنگی ارزیابی شده است؟/ اگر از ظرفیت نخبگان استفاده شود مهاجرت نمی‌کنند

وب‌گاه الف مشاهده در مرجع
نظرات برگزیده مخاطبین الف: مامورین پلیس به آموزش بیشتر احتیاج دارند / کارنامه نهادهای فرهنگی ارزیابی شده است؟/ اگر از ظرفیت نخبگان استفاده شود مهاجرت نمی‌کنند

بینندگان «الف» هر روز با ارائه نظرات خود در تکمیل و تعمیق محتوای ارائه شده مشارکت می کنند. بسیاری از این نظرات گویای دقت و توجه مخاطبان و داوری عمومی آن ها نسبت به وقایع روز است. گزیده‌ای از نظرات مخاطبین «الف» را ذیل سه مطلب پر بحث هفته به انتخاب تحریریه «الف» بخوانید.

یادداشتی با عنوان «گام های یک جنایت» با نظرات متعدد کاربران الف همراه شد که تعدادی از آنها را می خوانید:

*من از قاتل حمایت نمیکنم اون که رفته طلاقش میداد دوباره ازدواج میکرد با کشتنش هم خودشو هم خانواده شو بیچاره کرد

*غیرت به این چیزا نیست؛ اون طرف باید انقد مرد باشه که همسرش حتی به کسی به جز همسرش فکر هم نکنه

*این جنایت نتیجه تحریک احساسات یک فرد متعصب و مغرور توسط مرد سوری و اطرافیان بوده است. بیایید برای یکبار هم شده در روابطمان با دیگران حرمت قانون را نگه داریم و خودمان تصمیم نگیریم.

*وقتی بچه ی سه ساله ی این مقتول 17 ساله بزرگ بشه بهش چی میگن ایا میگن پدرت سر مادرت رو برید؟ به همین راحتی میشه گفت؟

*من پسر 17 ساله دارم گیم بازی می کنه کارتون نگاه می کنه چه طوردختر این با این سن وسال زندگی تشگیل بده

*(پاسخ به کامنت بالا) چرا نمی خواهید باور کنید که مردم هر قوم و طایفه و قبیله ای براساس شرایط اجتماعی خودشان زندگی میکنند و نه براساس شرایط اجتماعی حاکم بر سعادت آباد، شهرک غرب، شمیران، لواسانات، باستی هیلز و.....!

*نمیخوام ازقاتل حمایت کنم ولی خداوکیل اونی که ازمقتول دفاع میکنه اگه جای شوهراین زن بود وکمی هم غیرت داشت چکار میکرد

*(پاسخ به کامنت بالا) مثل آدم زنشو طلاق بده نه وحشی بشه واونو به طرز فجیعی بکشه مگه قانون جنگله پس انسانیت کجاست

*نتیجه استفاده نادرست از اینستاگرام و شبکه های اجتماعی و سپردن عقل و احساس به سریال های سرتاسر خیانت و... همین است. 

*نظر من اینه که جرم خیانت قصاص نیست طلاقه، طلاق؛ هیچ کس حق نداره جون یک نفر دیگه را بگیره در مورد مرگ کسی فقط خدا تصمیم گیرندست وبس

*مردم دیگه بریدن دست به کارهای میزنم که واقعا از انسان و آدم بعیده چه زن چه مرد. کانون خانواده تو کشور داره از هم پاشیده میشه. خونواده ها دل خوشی ندارن تفریح ندارن وقت با هم بودن ندارن یه زن و مرد شاید تو روز و شب یک ساعت همو ببینم خوب نتیجه میشه همینی که میبینیم هر روز هم بد تر میشه باید چکار کرد نمیدونیم

*یکسری ار قوانین با توجه با شرایط موجود نیاز به بارنگری دارند. مثل مهریه، دیه، ارث، طلاق، تمکین، اجرت المثل، نفقه

*فرهنگ عمومی جامعه رو به زوال است و قوانین مجازات موجود نیز بیشتر مجرم پرور است. هرو باید اصلاح شود و از آنها مهمتر فقر بعنوان ریشه بیشتر جرائم باید ریشه کن شود. که صد بلید انتظار داشت البته با شرایط موجود اوضاع روز بروز رو به وخامت بیشتر برود.

*چرا درباره جنایت قبل از آن که زن با وجود داشتن شوهر و بچه با مرد خارجی دوستی می گیرد و به ترکیه فرار می کند و در حالیکه هنوز شوهر دارد به عقد مرد دیگری در می آید و عکس هایش را برای شوهر و فامیل خود می فرستد! چرا این را کسی نمیبیند؟ و چرا جنایت پیش از این یعنی شوهر دادن دختر 12 ساله را کسی نمی بیند ودرباره آن چیزی نمی گوید؟

*چه کسی حکم به مرگ زن خائن داده است؟ در دین هم چنین حکمی نداریم پس بهتر است کاسه داغتر از آش نشویم و همگی این جنایت را محکوم کنیم فارغ از اینکه زن چه کاری کرده و چه کاری نکرده.

*متاسفانه اینهمه ارگان ها و مراکز فرهنگی موازی هم که بودجه سنواتی مملکت را میبلعند و هیچ دست آورد ملموسی ندارند

*این موارد نیاز به بررسی علمی و غیر سیاسی دارد. این موارد مسلما ریشه در انحطاط اخلاقی جامعه و بی بند و باری دارد. فرهنگ ما نمی پذیرد که خانمی چنین کاری کند و از طرفی راهکار آن، در فرهنگ ما این نوع فاجعه نیست. اصولاً اسلام برای این موارد راهکار دارد و آن طلاق است نه این که انتقام کف خیابان. البته طعنه های مردم و تحریک او، نقش مهمی در این عصبانیت دارند

*گام های جنایت های ناموسی: 1) فرهنگ غلط جامعه، 2) قوانین نامتناسب با زمان کنونی، 3) مرد سالاری و زن ستیزی، 4) ترویج خشونت در جامعه توسط مسئولان و متولیان امور، 5) تبلیغات خشونت توسط فیلم و سریال، فضای مجازی و مطبوعات.

*ازدواج در اسلام هم آداب فراوانی دارد که برخی از آن آداب در قالب قانون درآمده‌اند. ولی برخی رعایت نمی‌کنند؛ مثلاً اختلاف زیاد سنی با هم‌کفوی مغایرت دارد. فرزندآوری پیش از آگاهی یا با اجبار با اخلاق اسلامی متناقض است و خیلی چیزهای دیگر. آداب اسلامی بیشتر از خیلی از قوانین غربی به سلامت انسان کمک می‌کند و البته برخی از قوانین غربی هم با اسلام هماهنگی دارند و نه همه.

***

مخاطبین الف درباره مطلبی با عنوان «شر اشرار را بخوابانید!» نظرات متعددی ارسال کردند که تعدادی از آنها را می‌خوانید:

*چرا میزان جرم و جنایت و سرقت و بزه کاری تا این اندازه زیاد شده است؟ آیا با خرابی اقتصاد کشور و افول دینداری و معنویت رابطه مستقیم ندارد؟

*آنان که آزادی را فدای امنیت می کنند، نه شایستگی آزادی را دارند و نه لیاقت امنیت را.

*وقتی سارق در ساعت پنج صبح دستگیر میکنی تحویل دستگاه قضایی میدی قاضی پی پرسه شاهد داری میگی ندارم و سارق را آزاد میکنه همین میشه اخی من پنج صبح شاهد از کجا بیارم برای همین سارقان و اوباشها جسوتر میشن

*شر اشرار را فقط با اشتغال و متاهل شدن ومبارزه با فقر و اعتیادمیتوان از بین برد ولا غیر لذا خودتان را خسته نکنید و بیراهه نروید

*مگر قرار نبود روی لباس ماموران نیروی انتظامی دوربین نصب شود؟! در این حالت، مدرک نحوه برخورد با مجرم وجود داشت و نگرانی‌ای از کاربرد سلاح برای مامور وجود نداشت.

*سیستم آموزشی و سیاسی تنها در حال برداشت میوه بذری است که طی چند دهه کاشته است.

*اینکه در درگیری تن به تن و با وجود داشتن اسلحه مغلوب شوی، نیاز به بررسی جدی داره

*نکته ای که دراین برهه وجود دارد: این است که افراد اراذل و اوباش و مجرمان باالفطره حسور تر شده اند. فیلم آن سربازی که کیف قاپ را گیر انداخت و فیلم اخیر مامور مظلوم نیروی انتظامی و مشاهدات خودمان این امر را ثابت می کند. در محل ما یک سارق منزل را حین سرقت با هوشیاری صاحب خانه و همسایگان دستگیر کرده اند. حالا بعد از یک ماه ونیم آزاد شده و برگشته درب منزلی که حین سرقت دستگیر شده و صاحب خانه تهدید می کند!!

*موضوع به این سادگی نیست. یکی از دوست های من پلیسه همین ماجرا براش پیش اومد و تا به خودش بجنبه نتوانست پای شرور را نشانه بگیره و گلوله به شکم شرور خورد و مدتی بعد شرور در بیمارستان فوت کرد. البته کارهای اداری و دادگاهی مدتی زندگیشو تحت تاثیر گذاشت ولی از آن گذشته از نظر روحی هم دیگه خوشحال نبود و زودتر از موعد بازنشست کرد. باید از پلیس حمایت معنوی بشه و فقط فشار روانی نباشه در دنیا در این موارد مدتها پلیس را تحت حمایت روانپزشکی قرار می دهند

*اردوگاهی کویری برای اشرار با بیش از 2 بار تکرار جرم ایجاد کنید تا از شهر ها دور باشند و هزینه زندانشان هم زیاد نشود - سه وعده غذای آنها را هم ملت با کمال میل میدهند

*علت اصلی پدیده موارد زیر است: 1- فقر اقتصادی 2- فقر فرهنگی در مورد مثال عربستان با آن رفاه مالی بدیهی است که شرارت کم شود. سوال این است که چرا وضع اقتصاد این گونه شده است؟ این همه نهاد فرهنگی در این سالها با بودجه خود چه کرده اند؟ چرا ارزیابی عملکرد نشده اند؟ چرا نهادهای رسمی با جامعه از لحاظ فرهنگی این همه زاویه دارند؟

*در این که باید با اشرار برخورد قاطع داشت هیچ شکی نیست، ولی خوب است که به علل اجتماعی افزایش این گونه اشرار هم پرداخته شود. فقر، بیکاری، آموزش نامناسب، ناامیدی،... از جمله عللی است که به اصلاح کلی رابطه حکومت با مردم نیاز دارد. در صورتی که بستر جامعه مناسب برای پرورش استعداد ها باشد در ادامه کاهش این گونه شرارت ها هم اتفاق می افتد و با باقیمانده اشرار می توان با برخورد قاطع، جامعه را ایمن نمود

*اگر پلیس با گلوله به پای آن فرد مهاجم میزد، ضمن متوقف کردن آن شخص و در امان ماندن از کشته شدن، قانون نیز از او حمایت میکرد و خلع سلاح نیز نمیشد

*با همین قوانین موجود؛ امکان به کارگیری اسلحه برای پلیس مربوطه وجود داشته است

*اینکه یک پلیس در برابر حمله یک شخص با سلاح سرد به خودش، فقط به عقب برود و از اسلحه خود با شلیک تیر هوایی و سپس با مجروح کردن آن شخص از ناحیه پا او را از اقدام خطرناکش باز ندارد، قطعا نقص آموزش است نه نقص قانون.

*راه حل چنین حوادثی؛ تصویب قانون و تسهیل استفاده از سلاح گرم توسط پلیس و کشتن شخص مقابل نیست. مثل تمام دنیا؛ استفاده از گلوله هایی که سبب مرگ طرف نشود و صرفا او را از هر اقدام خطرناکی باز دارد

*. وقتی ارزش قانون از بین رفت و نماینده مجلس به گوش پلیس سیلی زد حاصلی جز آنچه میبینید نخواهد داشت.

*چون پلیس و دستگاه قضایی در هر جای دنیا از جمله در ایران منابع محدود دارد. منابع یعنی نیروی انسانی با کیفیت، یعنی منابع مالی، یعنی دسترسی به رسانه و غیره. وقتی منابع محدود است باید اولویت بندی شود. در تمام دنیا اولویت بندی وجود دارد. آیا میدانید اولویت دستگاههای قضایی و ظابطین انتظامی چیست؟ آیا میدانید چقدر پول و وقت و توجه‌شان را صرف مسائلی غیر از مسایل اصلی میکنند؟

***

«حداد عادل خطاب به دانش‌آموزان نخبه: از کشور نروید» از مطالب پربحث این هفته الف بود. تعدادی از نظرات مخاطبین درباره این مطلب را می‌خوانید:

*شما با سخنرانی نمیتوانی جلو رفتن نخبگان رو بگیری! واسه ماندنشان چکار کردین؟ فرضا برای رتبه های اول تا سوم هر رشته حداقل در دانشگاه های برتر و المپیادهای علمی در استخدامها همان امتیازات فرزندان جانباز 25 درصد را قایل شو!!!!!! با چنین راهکارهایی میتوان خیلیهاشونو رو جذب کرد!!!!

*برای چی بمونن؟؟ بمونن بیکار و بی عار عمرشون تلف شه بقیه که موندن چی شدن؟

*گویا مسئولین کشور فقط باید سخنرانی کنند و اقدام عملی را فراموش کرده یا بلد نیستند

*به حرف که نیست در عمل باید شرایط فراهم می شد که نشده

*هیچ کس دوست ندارد از وطنش برود.. منتها افرادی که روی کار هستند میترسند افراد نخبه بیایند سر کار وجای آنها تنگ شود. پس اول باید طرز فکر آنها که سر کارنند تغییر کند تا دست از سنگ اندازی برای جوانان بردارنند وبرای آنها فرهنگ سازی تبیین کرد

*ایکاش این اتفاق روزی بیافتد که امکانات علمی و تکنولوژی در کشور عزیزمان به حدی برسد که بتواند برای تمام نسل جوان و طبقه تحصیل‌کرده شرایط تحقیق و توسعه فراهم کند. این نیاز به رشد صنعت و تکنولوژی در همه زمینه هاست مادام که تمرکز صرفا بر روی یک یا دو زمینه محدود آنهم نظامی است و بر روی آزمایشگاه های دقیق علمی برای صنایع کاربردی سرمایه گذاری نشود نیروی نخبه هدر خواهد رفت و استعدادش بی استفاده خواهد نگاهداری نیروی نخبه با موعظه صحیح نیست بلکه نیاز به شرایط و بستر مناسب رشد دارد

*اگر مردم توان رفتن داشته باشند آمار مهاجرت از ایران تمام رکوردها را خواهد شکست و رکوردی دست نیافتنی ثبت خواهد کرد

*جناب آقای حداد عادل شما با حقوق وزارت کار زندگی نمی کنی این حرف ها برای آدمی است که وضع مردم را متوجه نمیشه اگر با حقوق وزارت کار زندگی می کردی می فهمیدی که چه جهنمی است

*آقای حداد عادل اگر از این عزیزان به موقع در بنیه حکومت استفاده میشد دیگر مهاجرت نمی کردند. مهاجرت بخاطر بی اعتنایی به تخصص و کارآمدی جوانان صورت گرفته. میز و مسند سالها در تصرف یک عده افراد خودی که متاسفانه کم سواد و نا وارد هم هستند موجب بیکاری جوانان تحصیل کرده شده است.