نقشه سرمایهگذاری جهان در حال دگرگونی عمیق؛ پروژههای سبز در اولویت
دنیای اقتصاد: در شماره اخیر هفتهنامه تجارت فردا به جدیدترین تحلیل مؤسسه جهانی مککینزی (McKinsey Global Institute) پرداخته شده که در آن، رفتار قدرتهای نوظهور و بازتعریف جغرافیای سیاسی سرمایهگذاری واکاوی و مشخص شده تا دنیا در حال بازخوانی نقشه سرمایهگذاریها است.
به گزارش گروه آنلاین روزنامه دنیای اقتصاد؛ در شماره تازه هفتهنامه تجارت فردا به جدیدترین تحلیل مؤسسه جهانی مککینزی (McKinsey Global Institute) پرداخته شده است.
این مطالعه تازه، نشان میدهد که نقشه سرمایهگذاری جهانی در حال دگرگونی عمیق است.
شرکتهای چندملیتی بزرگ با هدف کاهش ریسکهای ژئوپولیتیکی و تضمین پایداری زنجیرههای تأمین، در حال بازطراحی مسیرهای سرمایهگذاری خارجی خود هستند که این تغییر نهتنها بر الگوهای اقتصادی، بلکه بر قدرت سیاسی کشورها نیز اثرگذار است و در حال بازتعریف نقش قدرتهای نوظهور در اقتصاد جهانی است.
در دهه اخیر، سرمایهگذاری مستقیم خارجی در پروژههایی با ارزش بیش از یک میلیارد دلار بهطور قابل توجهی افزایش یافته است.
این پروژهها بیشتر در صنایع آیندهساز مانند نیمههادیها، خودروهای برقی، انرژیهای پاک، مراکز داده (Data Centers) و فناوریهای دیجیتال و هوش مصنوعی (AI) متمرکز هستند و کشورها برای جذب چنین سرمایههایی، مشوقهای مالی، تسهیلات قانونی و حمایتهای استراتژیک متنوعی ارائه میکنند تا در رقابت جهانی جایگاه خود را تثبیت کنند.
گزارش مککینزی نشان میدهد که شرکتها تمایل فزایندهای به کاهش فاصله ژئوپولیتیکی سرمایهگذاریها دارند؛ یعنی سرمایهگذاری در کشورهایی که از نظر سیاسی، فرهنگی یا اقتصادی به کشور مبدأ نزدیکترند در اولویت قرار دارند.
حدود 35 درصد از شرکتهای چندملیتی بزرگ در سالهای اخیر فاصلهی ژئوپولیتیکی پروژههای خود را کاهش دادهاند تا از ریسکهایی مانند تحریم، بیثباتی سیاسی یا اختلال در زنجیره تأمین در امان بمانند.
در مقابل، تنها حدود 20 درصد از شرکتها همچنان سرمایهگذاری در مناطق دوردست را دنبال میکنند. بهعنوان مثال، شرکتهای ژاپنی و کرهای که پیشتر در چین سرمایهگذاری میکردند، اکنون سرمایههای خود را به آمریکا، اروپا و آسیای جنوب شرقی منتقل کردهاند.
شرکت تولید تراشه تایوانی TSMC (شرکت صنایع نیمهرسانای تایوان) با ساخت کارخانههای جدید در آریزونا (آمریکا) و ژاپن، به نماد این تغییر تبدیل شده است.
همچنین شرکتهای فناوری آمریکایی همچون مایکروسافت (Microsoft)، آمازون (Amazon) و گوگل (Google) میلیاردها دلار برای توسعه مراکز داده در کشورهای نزدیکتر به بازارهای اصلیشان هزینه کردهاند تا کنترل بیشتری بر زیرساختهای ابری و دادهای داشته باشند.
طبق یافتههای این گزارش، تمرکز سرمایهگذاریها از صنایع سنتی مانند فولاد، مواد اولیه و خدمات پایه به سمت صنایع دانشبنیان و انرژیهای نو تغییر یافته است.
در حال حاضر، بیش از 60 درصد سرمایهگذاریهای جدید خارجی در پروژههای سبز (Green Projects) و فناوریهای پاک متمرکز است. در مقابل، سرمایهگذاری در صنایع پایه و خدمات حرفهای کاهش محسوسی یافته است. در عین حال، کشورهایی مانند هند، برزیل، امارات متحده عربی و سنگاپور به عنوان مقاصد جذاب سرمایهگذاری نوظهور مطرح شدهاند.
این کشورها با سیاستهای مالیاتی انعطافپذیر، نیروی کار متخصص و ثبات سیاسی نسبی، توانستهاند بخشی از سرمایههایی را جذب کنند که پیشتر روانه چین یا روسیه میشد. از سوی دیگر، چین که زمانی بزرگترین مقصد سرمایهگذاری جهانی بود، پس از سال 2022 با کاهش حدود 80 درصدی جذب سرمایهگذاریهای جدید خارجی روبهرو شده است. افزایش تنشهای ژئوپولیتیکی با غرب، تحریمهای فناوری و نگرانی از کنترل دولتی بر دادهها از دلایل اصلی این کاهش است.
تحولات اخیر نشان میدهد که جهان در حال گذار از مرحله «جهانیسازی کلاسیک» به مرحلهای تازه است که میتوان آن را «منطقهگرایی هوشمند» (Smart Regionalism) نامید. در این الگو، شرکتها به جای تکیه بر یک زنجیره تأمین جهانی، شبکههایی منطقهای و چندمرکزی ایجاد میکنند تا در برابر بحرانها مقاومتر باشند. بهعنوان نمونه، در حوزه انرژی و مواد معدنی حیاتی، شرکتهای اروپایی و آمریکایی در حال سرمایهگذاری در کشورهای دارای روابط سیاسی پایدار مانند صربستان و مراکش هستند تا جایگزین منابع روسیه شوند. در مقابل، شرکتهای چینی نیز برای تأمین لیتیوم و عناصر نادر خاکی به سرمایهگذاری در آفریقا و آمریکای لاتین روی آوردهاند.
این بازآرایی سرمایهگذاریها، پیامدهایی فراتر از اقتصاد دارد. جغرافیای قدرت جهانی در حال بازتعریف است؛ کشورهایی که بتوانند میان امنیت، ثبات سیاسی و فناوری پیشرفته توازن برقرار کنند، در دهههای آینده به قدرتهای اقتصادی نوظهور تبدیل خواهند شد. گزارش مککینزی هشدار میدهد که در جهان جدید، دیگر صرفاً دسترسی به منابع طبیعی یا نیروی کار ارزان تعیینکننده نیست؛ بلکه توانایی ایجاد اکوسیستمهای نوآوری، حفاظت از دادهها و مدیریت ریسک ژئوپولیتیک معیار اصلی موفقیت کشورها و شرکتها خواهد بود.
در نهایت مقاله «تجارت فردا» تأکید میکند که جهان در آستانه شکلگیری «نقشهای جدید از سرمایه و قدرت» است. شرکتهای چندملیتی با فاصله گرفتن از وابستگیهای پرریسک و تمرکز بر مناطق همپیمان، همزمان با رقابت و همکاریهای تازه، در حال بازنویسی نظم اقتصادی بینالمللی هستند. در این نظم نوین، مرزهای سیاسی اهمیت کمتری از همراستایی ژئوپولیتیکی و فناوری خواهند داشت و برندگان، کشورهایی خواهند بود که زودتر از دیگران این تغییر را درک کنند.//