«نه» مردم به دولت ومجلس / عملکرد منتخبان انقلابی زیرذرهبین رسانهها
![«نه» مردم به دولت ومجلس / عملکرد منتخبان انقلابی زیرذرهبین رسانهها](https://media.mehrnews.com/d/2020/02/24/3/3393166.jpg)
«آرا مردم در انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی را نباید فقط در مخالفت با دولت تحلیل کرد، بلکه مردم از مجلس هم ناراضیاند».
«آرا مردم در انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی را نباید فقط در مخالفت با دولت تحلیل کرد، بلکه مردم از مجلس هم ناراضیاند».
خبرگزاری مهر، گروه سیاست - محمدمهدی رحیمی؛ انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی با همه فراز و فرودهایش به پایان رسید و اکنون منتخبین مردم بجز در حوزههایی که به دور دوم کشیده شده، مشخص شده اند. در خصوص این انتخابات که «آخرین انتخابات ایران در قرن چهاردهم شمسی» خوانده شده، نکاتی قابل طرح است که به اختصار بیان میشود:
1. با نگاهی گذرا به ترکیب منتخبان دوم اسفند به سادگی میتوان دریافت که اکثریت آنها در دسته "منتقدین دولت" جای میگیرند. موضوعی که البته از قبل هم قابل پیش بینی بود.
2. میزان نارضایتی از دولت تدبیر و امید و رئیس جمهور منتخب سال 96 به حدی بالا رفته که اصلاح طلبان به عنوان حامیان رسمی حسن روحانی که در دو انتخابات ریاست جمهوری سال 92 و 96 بطور علنی از او حمایت کردند و در انتخابات قبلی مجلس (اسفند 94) لیست مشترک دادند و تصاویر روحانی را بر پشیانی پوسترهایشان منتشر کردند، این بار تمام تلاش شأن را کردند که میان خود و دولت تدبیر و امید فاصله گذاری کنند که البته موفق نبودند و حتی برخی احزاب شأن با کنارگذاشتن اسم روحانی، لیست انتخاباتی خود را با نام «یاران هاشمی» منتشر کردند تا شاید از مسیر نام آن مرحوم، رأیی برای خود جمع کنند اگرچه این تدبییرشان هم نتیجهای بیشتر از حدود 70 هزار رأی در تهران نداشت.
3. این آرا را فقط در مخالفت با دولت نباید تحلیل کرد، مردم از مجلس هم ناراضی اند. فقط کافیست بدانیم از 290 مجلس دهم، 248 نفرشان برای این دوره هم نامزد شدند که 75 نفرآنها ردصلاحیت شدند اما از 173 نماینده کنونی حاضر در رقابت تنها 56 نفر امضای مجدد مردم را دریافت کرده و در خانه ملت ماندگار شدند و قریب به 70 درصدشان (117 نفر) با مخالفت مردم از نشستن مجدد بر کرسیهای سبز بهارستان محروم شدند. به اذعان بسیاری، مجلس دهم ضعیفترین مجلس پس از انقلاب بوده که در حقیقت نسبتی با دغدغههای مردم نداشت و صدای آنها نبود.
4. میزان مشارکت در این دوره انتخابات بیش از 42 درصد بوده است اگرچه این عدد در مقایسه با آمار شرکت کنندگان در برخی کشورهای پیشرفته یا در حال توسعه، آمار مناسب و بالاتری است اما در مقایسه با آنچه که در ایران پس از انقلاب تاکنون شاهد بوده ایم جزو پایینترین هاست. در تحلیل این میزان، باید فارغ از گمانه زنیهای سیاسی کارانه و موج سواری جبهه معارض انقلاب، واقع بینانه نگاه کرد.
بدون شک کارآمدی قوا و رضایت مردم از نحوه تمشیت امور، تأثیر مستقیمی بر مشارکت آنها در عرصههای سیاسی و اجتماعی دارد و همانطور که در بالا گفته شد اکنون رضایتمندی از قوای مقننه و مجریه به حداقل خودرسیده است و بی شک بخشی از مردم سرخورده از عملکرد این قوا، انگیزهای برای حضور مجدد در پای صندوقهای رأی ندارند. ترکیب منتخبین که اکثریت مطلق آنها از منتقدان دولت هستند و انتخاب مجدد کمتر از 20 درصد نمایندگان فعلی موید این مطلب است.
برای فهم بهتر این موضوع باید به آرا و ترکیب منتخبان تهران، بعنوان سیاسیترین حوزه انتخابیه کشور نگاه کرد؛ در حالیکه اصلاح طلبان (البته نه به کیفیت دوره قبل) برای این شهر لیست ارائه دادند اما سرلیست شأن (مجید انصاری) با رأی ناچیز 80 هزاری مواجه شد که نشان از عدم حضور هواداران این تفکر در پای صندوق دارد اما در نقطه مقابل سرلیست جریان اصولگرا (محمدباقر قالیباف) با کسب رأی یک میلیون و 200 هزارتایی عملا همان رأی سرلیست دوره قبل شأن (غلامعلی حدادعادل) را کسب کرد با این تفاوت که این بار با این رأی موفق به ورود به مجلس شدند. به بیان دیگر اصولگرایان که در دوره قبل هم به حامیان دولت رأی نداده بودند این بارهم در حمایت از جریانشان به میدان آمدند اما حامیان روحانی سرخورده از عملکرد 6 ساله او و مجلس حامیانش، عملا انگیزهای برای مشارکت نداشتند.
باید توجه داشت که این میزان مشارکت را نباید تعبیر به مخالفت با نظام و حاکمیت کرد، بهترین سند برای رد این موضوع مشارکت بی نظیر ایرانیان در تشییع و مراسمات بزرگداشت سردار قاسم سلیمانی است. چهرهای که بارزترین ویژگیش انقلابی گری و آرمان گرایی بود و کارنامه منورش سرشار از «اقدام و عمل» برای انقلاب و حراست از آن است. اگر به راستی مردم مخالف نظام بودند چرا باید اینگونه پرشور فرزند ولایتمدارشان را بدرقه میکردند؟
در تکمیل تحلیل کاهش آرا، حتما از فراگیری وحشت از ابتلاء به کرونا ویروس نباید غافل شد، موضوعی که در فاصله کمتر از 40 ساعت تا آغاز رأی گیری، مانند بمبی منفجر شد و سراسر کشور را تحت الشعاع خود قرار داد.
5. این انتخابات نخستین تجربه مشارکت سیاسی در چهله دوم انقلاب است، دورانی که رهبر معظم انقلاب در بیانیه تاریخی گام دوم، آن را دوران درخشش ایران اسلامی با حضور جوانان و نسل جدید خواندند. اکنون بخش قابل توجهی از منتخبان را جوانان نسل سومی تشکیل میدهند که طبیعتا اتفاق مثبتی است اما نباید به آن اکتفا کرد و توقع میرود با حضور این نیروهای تازه نفس، مجلس یازدهم بی عملی و عقب ماندگیهای ناشی از مجلس دهم را جبران نمایند.
این رسالت ان هنگام سنگینتر میشود که دریابیم اکثریت نمایندگان منتخب و خصوصا جوانان شأن، در مقام منتقد دولت و مجلس، نکات بسیاری را در روزها و سالهای گذشته مطرح کرده اند و از ایشان که داعیه انقلابی دارند توقع میرود اکنون که قضا و قدر الهی، بار مسئولیت را بردوش آنها نهاده است، در مقام اصلاح ضعفهایی که تاکنون منتقد آن بوده اند برآیند و خود را از بلایا و حواشی ای که پیشینیان شأن به آن مبتلا بوده اند، بر حذر دارند. بدون شک در این مسیر رسانههای جریان انقلاب با دقت و حساسیتی بیش از قبل، اعمال و فعالیتهای ایشان را تحت رصد و ارزیابی قرار خواهند داد.