سه‌شنبه 6 آذر 1403

نگاهی به ادبیات در سال 98

خبرگزاری ایسنا مشاهده در مرجع
نگاهی به ادبیات در سال 98

بلقیس سلیمانی با بیان این‌که ادبیات در سال 98 در ادامه روند چند سال اخیر بود، می‌گوید: همچنان ادبیات خارجی مورد استقبال قرار می‌گیرد، در ادبیات داخلی نیز سانسور همچنان پابرجا و قوی است، اما با این همه کتاب‌های خوبی هم منتشر می‌شود.

این نویسنده در گفت‌وگو با ایسنا، درباره ارزیابی‌اش از وضعیت ادبیات در سال جاری اظهار کرد: فضای امسال، فضای ناامیدکننده‌ای بود. فضای اجتماعی، فضایی پرالتهاب و پراسترس بود؛ ادبیات هم تابعی ار اجتماع است و می‌توان گفت فضای ادبیات هم ناامیدکننده بود. نویسنده‌ها بیش از هرچیزی نگران این بودند که چطور آثارشان را چاپ کنند. آن‌ها نگران این بودند که گرفتار سانسور نشوند و کتاب‌شان مجوز بگیرد.

او افزود: ناشران به‌علت گرانی کاغذ سخت‌گیرتر شده بودند. کتاب نخریدن مردم هم مسئله دیگری بود. به‌نظر می‌رسد فضای ادبیات خارجی پررونق‌تر است و خریدار بیشتری دارد و ظاهرا در اداره سانسور کتاب هم حساسیت کمتری نسبت به آن وجود دارد.

سلیمانی خاطرنشان کرد: ادبیات در سال 98 ادامه روند این چندساله است. ادبیات خارجی خیلی مورد استقبال قرار می‌گیرد، در ادبیات داخلی هم سانسور همچنان پای برجا و قوی است. برخی از نویسندگان کتاب‌های‌شان را در خارج از ایران منتشر می‌کنند یا ترجیح می‌دهند در فضای مجازی منتشر کنند، برخی هم از خیر چاپ کتاب‌شان می‌گذرند. با این همه کتاب‌های خوبی به‌ویژه در زمینه نقد ادبی و فلسفه منتشر شد و این‌طور نبود که کتاب خوبی منتشر نشود.

او با تاکید بر این‌که حساسیت بر ادبیات داستانی ایرانی زیاد بود و بازار ادبیات خارجی پر و پیمان، بیان کرد: از تجدید چاپ کتاب‌ها می‌توانم بگویم تعداد خوانندگان کتاب کم شده است. علت این موضوع هم مشخص است؛ وضعیت اقتصادی مردم روز به روز بدتر می‌شود و اولین چیزی که از سبد خرید مردم حذف می‌شود، کتاب است.

نویسنده رمان‌های «پیاده»، «آن مادران و این دختران» و «سگ‌سالی» درباره روزهای منتهی به سال که با ویروس کرونا همراه است و تأثیر آن بر وضعیت کتاب نیز گفت: جالب است در فضای مجازی، خبلی‌ها می‌گویند در این روزها کتاب بخوانیم و کتاب هم معرفی می‌کنند. خیلی‌ها دارند کتاب‌های نخوانده‌شان را می‌خوانند و یا حتی کتاب‌های تکراری می‌خوانند. برخی از ناشران و کتاب‌فروشان نیز امکان خرید اینترنتی گذاشته‌اند. به‌نظرم باید از کسانی که کتاب می‌فروشند این موضوع را پرسید که آیا تغییری کرده است یا نه. البته به‌نظر می‌رسد اکر مردم خانه‌نشینی اختیار کنند یکی از کالاهایی که می‌تواند اسباب سرگرمی‌شان را فراهم کند، کتاب باشد.

او درباره اعلام تجدید چاپ کتاب‌ها در مدت کوتاه که در سال‌های اخیر شاهد آن هستیم، اظهار کرد: تا جایی که می‌دانم برخی از ناشران منتظر نمی‌مانند که چاپ اول به فروش برود و بعد چاپ دوم را منتشر کنند. آن‌ها از فضای جامعه و بازار کتاب ارزیابی‌ای دارند و بر اساس ارزیابی‌شان چند چاپ را در یک هفته می‌زنند و بر اساس تبلیغات‌شان فکر می‌کنند مورد استقبال قرار می‌گیرد، بنابراین ممکن است به کتاب‌فروشی‌ای بروید که هم چاپ اول کتاب را دارد هم چاپ پنجم را.

بلقیس سلیمانی همچنین درباره فردی که گفته بود با تجدید چاپ کتابش، 150 میلیون تومان حق تالیف گرفته است اظهار کرد: نمی‌شود روی حرف‌های آن‌ها حساب کرد. معمولا کتاب‌های‌شان به کتاب‌فروشی‌ها نمی‌رود و از راه‌های دیگری کتاب‌شان را می‌فروشند؛ مثلا نهادها کتاب‌شان را می‌خرد. اگر ایشان واقعا 150 میلیون تومان از طریق کتاب به دست آورده احتمالا یک جای کار ما با ناشران‌مان می‌لنگد و یا این‌که یک جای کار ایشان و ناشرش. در ایران، هیچ نویسنده‌ای چنین پولی را از طریق نوشتن به دست نیاورده، مگر این‌که رانتی داشته باشد.

او درباره وضعیت نقد ادبی در سال 98 نیز گفت: نقد در کشور ما پا در هوا است و هنوز شکل نگرفته و به جریان قوی‌ای تبدیل نشده است. بیشتر جوان‌ها کارهای یکدیگر را به اصطلاح ارزیابی می‌کنند و در واقع به هم کمک می‌کنند تا کارهای‌شان دیده شود. این موضوع عیبی ندارد و خیلی هم خوب است.

این نویسنده افزود: اما نقد به‌طور حرفه‌ای نسبت به سال‌های گذشته چندان تفاوتی ندارد، حتی به‌نظر می‌رسد روزبه‌روز ضعیف‌تر هم می‌شود؛ کسانی که نقد حرفه‌ای می‌کردند به طرف خلق آثار خلاقه آمده‌اند یا جایی سرگرم شده‌اند تا نان دربیاورند. وضعیت نقد چندان جالب نیست، زیرا از طریق نوشتن نقد نمی‌شود نان خورد. البته این‌که در فضای مجازی کتاب‌ها تبلیغ می‌شود و در کافه‌ها برای‌شان جلسه گذاشته می‌شود امیدوارکننده است.

او همچنین درباره عملکرد رسانه‌ها در حوزه کتاب و ادبیات نیز گفت: پیگیری می‌کنم؛ برای مثال روزنامه آرمان صفحه ادبیات خوبی دارد، اما تقریبا 70 درصد مطالبش به نویسنده‌های خارجی اختصاص دارد، گویا آن‌ها هم تابع بازار هستند. می‌توان گفت ادبیات ایران را یا نمی‌بینند یا دل‌شان نمی‌خواهد ببینند و یا اصلا قابل دیدن نمی‌دانند. رسانه‌هایی که به کارهای نویسندگان جوان می‌پردازند بیشتر محفلی هستند و می‌خواهند به دیده شدن یک‌دیگر کمک کنند و آن‌هایی که حرفه‌ای هستند به کتاب‌های خارجی می‌پردازند.

او در پایان این کتاب‌ها را برای خواندن در تعطیلات نوروز و این روزهای در خانه ماندن به‌خاطر شیوع ویروس کرونا پیشنهاد کرد: «کودک 44» نوشته تام راب اسمیت؛ این کتاب وضعیتی را به ما نشان می‌دهد که وضعیت آشنایی است و قصه پرکششی دارد. خاطرات احمد زیدآبادی کتاب دیگری است که پیشنهاد می‌کنم، هم شیرین است و هم مروری بر گذشته است و به نوعی بازخوانی کارنامه زیدآبادی. «رویداد ادبیات» نوشته تری ایگلتون با ترجمه مشیت علایی هم برای کسانی که می‌خواهند درباره ادبیات بخوانند، کتاب خوبی است.

انتهای پیام