نگاهی به ماهیت اغتشاشات اخیر / چرا زمینههای آشوب اقتصادی و سیاسی ضعیف شده است؟
گروه سیاسی خبرگزاری فارس: اغتشاشات اخیر را میتوان در ساحتهای مختلفی بررسی کرد. موضوعی که نیاز به کندوکاو جدی و بررسیهای عمیقتری دارد.
در همین راستا برای بررسی و ریشهیابی اغتشاشات اخیر در کشور، میزگردی با حضور حجتالاسلام سید محمدصادق کاظمی سخنگوی جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی و مهدی عرب صادق معاون سیاسی حزب موتلفه اسلامی برگزار کردیم.
متن این میزگرد را در ادامه میخوانید:
فارس: به نظر شما دلیل شکلگیری اغتشاشات اخیر چه بوده است؟
عرب صادق: مطابق خبرهایی که ما داریم، این اغتشاشات موضوعی بوده که از اواسط شهریورماه در جلسات غربیها مطرح شده بود؛ یک مقام آمریکایی در جلسهای که با گروهکهای تروریستی کومله، دموکرات و منافقین در اقلیم کردستان عراق داشت، پیش بینی کرده بود که فضای ایران به سمت ناآرامی میرود و به آنها گفته بود که شما باید برای عملیات آماده شوید؛ البته تروریستها نپذیرفته بودند و گفته بودند که علائمی مبنی بر این قضیه نمیبینند.
هم اکنون در گام دوم انقلاب اسلامی، جامعه اسلامی نمود حرکت ما به سمت تمدن نوین اسلامی است ولی از نظر دشمنان این جامعه اسلامی و مدنیت اسلامی نباید شکل بگیرد زیرا بعد از آن دولت سازی و سپس تمدن نوین اسلامی شکل میگیرد که واقعاً سلطه استکبار و استعمار غرب، آمریکا، صهیونیست و همه را در هم می شکند، فلذا این اتفاقات اخیر رخ داد.
دشمنان سعی میکردند با پروپاگاندای رسانهای، اقلیت اغتشاشگران را اکثریت نشان دهند
انرژی اغتشاشات اخیر که به اسم اعتراضات انجام میشود، انرژی پایینی است یعنی اگر از اول این اغتشاشات را رصد کرده باشید، کاملا مشخص است که خیلی موضعی و پراکنده بود و در بحث شناخت اعتراضات و شورشها، پایین ترین سطح را داشت و آنها سعی کردند این اقلیت خودشان را با پروپاگاندای رسانهای اکثریت نشان دهند؛ دشمنان به دنبال خلاهای اجتماعی ما رفتند و یک خلا پیدا کردند که آن را به نفع خودشان و با رسانهشان پر کنند و این تعداد قلیل خودشان را کثیر نشان دهند.
به هر جهت بخشی از ظاهر یک جامعه اسلامی، حجاب است و اگر کسی آن را بگیرد، در واقع نماد و نمود یک جامعه اسلامی را سلب کرده است که طبیعتاً در نتیجه آن، این نمیتواند مراحل بعدی و تکمیلی خودش را طی بکند؛ البته ما باید حواسمان باشد که حجاب بخشی از مقوله امر به معروف است و اگر ما دایره آن را به مسئله حجاب محدود کنیم، خواسته دشمن را اجرا کردیم که این مسئله را هدف قرار دادند.
الان دشمنان مدام در حال عقب نشینی هستند و هم اکنون برخیشان میگویند که از خانه بیرون نیایید و در خانه اعتصاب کنید؛ دشمنان جان و مال، امنیت، آرامش و کسب و کار مردم را مورد هدف قرار دادند و هر کسی که با اینها همراهی نمیکند را مورد آزار قرار میدهند. قطعاً سود دشمنان در سوژه سازی و کشته سازی است یعنی اتاقفکرهایشان مسیر را به سمت کشته سازی می برند و رسانه هایشان سوژه سازی را تقویت میکند.
هماکنون باید به پسافتنه فکر کنیم
این مسئله مهار شده اما هم اکنون باید به پسافتنه فکر کنیم یعنی باید بعد از فتنه را مدیریت کنیم و باید این اتفاق بیفتد؛ ما اصلاً نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که بگوییم به سمت تمدن اسلامی که حضرت آقا در بیانیه گام دوم گفتند، حرکت میکنیم و هیچ کسی هم کاری به کار ما نداشته باشد و اگر این باشد به این معنا است که حرکت ما مشکل دارد. طبیعتاً ما باید در برابر دشمن تجهیز شویم و یکی از تجهیزاتی که به آن نیاز داریم، رسانه است؛ ما در بحث رسانه و برنامه افکار عمومی، بایستی کار جدی انجام دهیم و منظور من از ما کلیت نظام است؛ دولت نیز در امور اجرایی باید افکار مردم را همراه کند.
دولت از امکانات احزاب در اقناع افکار عمومی استفاده نمیکند
متاسفانه دولت از امکانات احزاب در اقناع افکار عمومی استفاده نمیکند؛ قطعاً دولت باید با احزاب همراهی بیشتری داشته باشد. در همین فتنه اخیر ما نشنیدیم که دولت نشستی یا همایشی با احزاب برگزار کرده باشد؛ البته این سلب وظیفه از احزاب نیست و آنها هم در اینجا وظیفه دارند اما به نظر من دولت باید جلساتی با احزاب برگزار کرده و از آنها مشورت بخواهد.
حجت الاسلام کاظمی: این مسئله که حجاب بهانهای برای این اغتشاشات بود و بنا بود یک آشوب در کشور اتفاق بیفتد، با چند گزاره وضوحاش بسیار عیان می شود؛ با استفاده از این مطلب میشود سوال دیگری از دل ماجرا در آورد که چرا بهانه برای وقوع اغتشاشات، ماجرای حجاب اجباری شد، یعنی چه مسئلهای در این حوزه وجود داشت که تبدیل به بهانه شروع آشوبها بشود؛ به نظر می آید الان بیشتر در مورد این مسئله باید صحبت کنیم.
از همان شبهای اول شروع این اغتشاشات، این شعار که «هدف اصلی نظام است» بسیار گسترده پخش شد این موضعگیری روز اول ماجرا بود که لیدرهای اغتشاشات گرفتند و تکلیف را روشن کردند که موضوع حجاب نیست؛ اگر ما همین فردا قانون حجاب را لغو کنیم، قطعاً اینها دست بر نمیدارند. ما با جنبشی که یک مطالبه مشخص اجتماعی یا صنفی داشته باشد، طرف نیستیم و حوادث اخیر یک اتفاق و آشوبی است که یک مطالبه براندازانه دارد.
چند ماه قبل از این آشوب ها، صوتی از خانم علینژاد بیرون آمد که در آن تصریح میکرد که حجاب نماد جمهوری اسلامی است و ما در حال مبارزه با جمهوری اسلامی هستیم و مقابله با حجاب به عنوان نماد جمهوری اسلامی انجام میدهیم، این خود نشانه دیگری برای بهانه بودن مسئله حجاب در اغتشاشات اخیر است. قرارداد خانم علینژاد با دولت آمریکا و میدانداری حزب کومله در اغتشاشات اخیر نیز نشانههای دیگری هستند که معلوم میشود هدف کلانی در پشت این ماجرا وجود دارد.
ما به طور کلی میگوییم که احزاب دو جنس هستند: یا سیاسی هستند و یا سیاستی، حزب سیاسی فعالیت سیاسی میکند و به دنبال قدرت است و احزاب سیاستی که امروزه در دنیا رایج می شوند، به دنبال سیاستها حرکت میکنند و معمولاً در نهایت به NGO یا حرکتهای اجتماعی تبدیل میشوند و خیلی به عنوان حزب به معنای سابق که واسطه بین قدرت و مردم بود، تعریف نمیشود. حزبی مثل کومله قطعا نمیتواند به عنوان یک حزب سیاستی باشد زیرا یکی از مهمترین مولفههای حزبهای سیاستی این است که فعالیت نظامی ندارند.
از دستگیریهای اخیر هم مشخص شده که بسیاری از لیدرهای اغتشاشات با حزب کومله در ارتباط بودند؛ اگر واقعاً این ماجرا صرف یک خواسته اجتماعی به نام حجاب بود، این مسئله با هیچ کدام از سوابق حزب کومله و اهداف و سیاستهای آنها سازگاری ندارد؛ قطعا اگر ماجرا صرفاً معطوف به حجاب بود، باید گروههای دیگری از مخالفان جمهوری اسلامی میدانداری میکردند. ماجرای داعش و شاهچراغ هم که دیگر اوج این مسئله است. هر آنچه درباره کومله میشود گفت درباره داعش به مراتب جدیتر است.
علاوه بر این اگر ماجرا صرفا معطوف به حجاب بود، قاعدتاً باید خشونتها کاهش پیدا میکرد. حجاب یک مسئله در حوزه فرهنگی است، چه ما حجاب اجباری را بپذیریم یا نپذیریم و چه اصل حجاب را قبول کنیم یا نکنیم. هم حجاب و هم بیحجابی یک موضوع فرهنگی است ولی به هر حال ما ارزش گذاری میکنیم و بیحجابی را به عنوان یک ضد فرهنگ میشناسیم. اگر مسئله صرفاً یک موضوع فرهنگی باشد، مسائل فرهنگی زمانی به خشونت کشیده میشوند که یا اغراض دیگری غیر از مسائل فرهنگی وارد ماجرا میشود و یا اینکه اشخاص چارهای جز خشونت برای بیان دیدگاههایشان نبینند.
ماجرای حجاب و فوت خانم امینی یک بهانه برای ایجاد اغتشاش بود
ما در مورد حجاب به این مرحله که چاره دیگری نبینند، نرسیده بودیم؛ تا قبل از این ماجرا نیز گاهی کشف حجاب در خودروها و پشت موتورسیکلتها مشاهده میشد و تمام ماشینهای گشت ارشاد قبل از این ماجرا، 6 یا 8 دستگاه در تمام سطح شهر بود، این نشان میدهد که کار به یک تنگنای فرهنگی نرسیده بود که آدمها برای آن ابراز خشونت کنند و این خشونت نیز نشان میدهد که اغراض سیاسی به یک مسئله فرهنگی اضافه شده است. میشود شواهد متعددی آورد و ماجرا خیلی واضح است که ماجرای حجاب و فوت خانم امینی، یک بهانه بود و سازماندهی انجام شده بود و دشمنان بر این بهانه سوار شدند و جلو آمدند.
فارس: به عقیده شما چرا دشمنان در فتنه اخیر، یک مسئله فرهنگی یعنی حجاب را برای شروع اغتشاشات به عنوان محور اصلی انتخاب کردند؟
عرب صادق: این فتنه، فتنه فرهنگی است؛ به هر حال نماد و ظاهر جامعه اسلامی، حجاب است، در اینجا حجاب که نماد جامعه اسلامی است، قدرتی دارد که قدرت اعتقادی اسلام است.
ما در اسلام میگوییم که قدرت فرهنگ حاکم است و به لحاظ فرهنگی اسلام غنیترین، قویترین و پر محتواترین دین است، چیزی که مانع فرهنگ قدرت هژمونی غرب شد، همین قدرت فرهنگی است و به همین دلیل دشمنان به دنبال ضربه زدن به این هم هستند. قبلا اگر فتنه وجود داشت در ابتدای حق و باطل با یکدیگر مخلوط میشد، یعنی یک طیف پیوسته ای از حق و باطل شکل میگرفت و افرادی که در این وسط بودند، در این غبار نمی فهمیدند که کدام سمت هستند و اغتشاش شکل میگرفت، اما در ماجرای اخیر، مسئله ابتدا از اغتشاش شروع شد.
دشمنان این دو قطبی را شکل داده بودند و آدم ها را در این سمت دوقطبی قرار دادند و سپس به دنبال ضربه زدن به ولایت هستند. باید ببینیم در این فتنه که از شب اول اعتقادات و ولایت و اسلام را هدف قرار داده، ما در کجای قصه هستیم و چه کار کردهایم. واقعاً احزاب و شخصیتهای حزبی در این ماجرا برای دفاع از ولایت چه کار کردند و به جز مصاحبه و چند جلسه چه کار مفیدی انجام دادند؟
در این که این فتنه از دو سال قبل برنامهریزی شده بود بحثی نیست، طراحی این فتنه به عاشورا برمیگردد که یک بیانیه از سوی میرحسین موسوی منتشر شد؛ این حرکت از عاشورا شروع شد و به اربعین رسید که همه داشته اینها، عملاً در اربعین استفاده شد تا این حماسه حضور مسلمانان عالم و این قدرت فرهنگ عاشورایی و ولایتی، نشانه گرفته شود. آنها خودشان گفتند که مهسا بهانه است و اصل نظام نشانه است، در اینجا منظور از نظام، نظام اسلامی بود و خیلی با جمهوریت کاری نداشتند.
مردم در فتنه 88 به بلوغ سیاسی و در فتنه اخیر به بلوغ اعتقادی رسیدند
بالاخره حجاب یک مسئله اعتقادی است و مسئله سیاسی نیست؛ دشمن هرچه داشت به میدان آورد و عملاً باعث رشد این جامعه اسلامی و بصیرت ما در گام دوم انقلاب اسلامی شد؛ بالاخره مردم در فتنه 88 به بلوغ سیاسی رسیدهاند ولی در فتنه امسال به بلوغ اعتقادی رسیدند و ارزش ولایت را درک کردند. این هزینههایی که در اغتشاشات بر کشور تحمیل شده را باید تبدیل به فرصت کنیم و منجر به بلوغ اعتقادی مردم شود که این آغاز حرکت ما در گام دوم انقلاب اسلامی است.
کاظمی: ما باید در این مورد صحبت کنیم که به لحاظ فرهنگی، حجاب چه پتانسیلی برای این ماجرا داشت؛ یک نکته که آقای عرب صادق هم اشاره کردند، این است که ما در سال 88 با یکسری مطالبات کاملاً سیاسی مواجه بودیم؛ اتفاقی که در سال 88 به طور کلی در مورد مطالبات سیاسی در کشور رخ داد این است که این مطالبات به دلایل مختلفی فعلا به عنوان یک آشوب و اعتراض بزرگ به نظام جمهوری اسلامی قابل پیگیری نیست، زیرا در تمامی مولفههای سیاسی که یک جریان سیاسی بخواهد نسبت به آن مطالبه داشته باشد، در جمهوری اسلامی تقریباً در نقطه مطلوب قرار داریم.
به عنوان مثال در حوزه آزادی سیاسی در کشور چه اتفاقی قرار است بیش از این رخ دهد، بالاخره اگر بحث دموکراسی باشد، با همه انتقادها، مردم پای صندوقهای رای آمدند و دولتها و مجالس مدنظرشان را انتخاب کردند و حتی اعتراضات هم در فضای سیاسی به طور آزادنهای مطرح میشود. فعلاً مطالبات سیاسی در کشور نمیتواند یک حرکت بزرگ ایجاد کند.
دشمن امکان ایجاد آشوب با بنمایه سیاسی را ندارد
دشمن دیگر بعد از سال 88 روی مطالبات سیاسی و آشوبی که بنمایه آن سیاسی باشد، متمرکز نمیشود، زیرا امکان و زمینه آن وجود نداشت. البته مطالبه نخبگانی و دانشگاهی در این زمینه هنوز وجود دارد.
موضوعات اقتصادی کشش ایجاد ناآرامی طولانیمدت در کشور را ندارند
اتفاقی که افتاد در دوران آقای روحانی و بعد از اینکه اتفاقات اقتصادی رقم خورد، مطالبات و آشوبهای اقتصادی پشت سر آن به وجود آمد، اما آشوبهایی که بر مبنای اقتصاد باشد، در حال حاضر چند مشکل را برای طرف مقابل رقم میزند و آنها همانطور که روی آشوبهای سیاسی نمیتوانند برنامهریزی کنند، بر روی آشوبهای اقتصادی نیز نمی توانند سرمایه گذاری کنند. نکته اول این است که وضعیت نامعلوم بعد از آشوب، مطالبات اقتصادی را از سمت آشوب دور میکند به این جهت که معلوم نیست پس از آشوب در کشور چه اتفاقی می افتد، چه کماکان جمهوری اسلامی باشد و چه نباشد، بنابراین طبیعی است که ناآرامیهای اقتصادی خیلی کشش نداشته باشد و مانند آبان 98 در حد چند روز طول میکشد و سپس تمام میشود.
دلیل دوم اینکه به هر حال در دولت جدید، اصلاحات اقتصادی انجام شد و ما یک نوع آرامش نسبی اقتصاد را در بازار میبینیم که این امر برای کسانی که در بازار فعالیت میکنند، مفهوم مهمی دارد و به این معناست که ادامه این میتواند به رشد اقتصادی منجر شود، پس طبیعی است که مجدد امید را برگرداند، قاعدتاً افراد با آشوبهای اقتصادی همراهی نمیکنند زیرا امیدوارند که در یک بازه 3 یا 4 ساله یک اتفاقی رخ دهد؛ میخواهم عرض کنم که حوزههای اقتصادی و سیاسی دیگر کشش دعوا و آشوب ندارند. به عنوان مثال الان برخی از چهرههای فرهنگی و ورزشی با تطمیع و تهدید یا با اعتقادات خودشان، با دشمنان همراه شدند ولی در مطالبه اقتصادی اگر کسی هم بخواهد همراهی کند، با عقل جور در نمیآید که «بی آر تی» آتش بزند.
اما در حوزه فرهنگ چند مسئله جدی وجود دارد، اولین و مهمترین مسئله این است که یک هسته سخت فرهنگی برای طرف مقابل شکل گرفته که این در حوزه اقتصاد و سیاست وجود ندارد، اگر ما اوایل انقلاب و قبل از انقلاب برگردیم، یک سری افراد بودند که کشته مرده حزب توده بودند ولی الان به دلایل مختلف این مسئله وجود ندارد؛ این هسته سخت در حوزه فرهنگ برای طرف مقابل شکل گرفت بنابراین فرهنگ و حوزههای فرهنگی میتوانند یکی از بهانههای آشوب برای تحقق مخالفت با جمهوری اسلامی باشند.
مسئله دیگر این است که هسته سخت فرهنگی، به واسطه سیطره بر فضای مجازی حاضر به هزینه دادن است زیرا مرتب آن زندگی مطلوب برایش بازسازی میشود و این حاضر به هزینه دادن است؛ آدمها در آشوب در حوزه اقتصادی قاعدتاً به دلیل ترس از نتیجه همراهی نمیکنند ولی در حوزه فرهنگی اینگونه نیست و وقتی هسته سخت شکل میگیرد، آدمها حاضرند برای تحقق آن فرهنگ هزینه دهند زیرا آن فرهنگ تبدیل به یک زندگی مطلوب و آرمان شده است؛ جنس فرهنگی این گونه است که ولو اینکه عاری از مولفههای دینی باشد، اگر هسته سخت برای فرهنگ شکل بگیرد، آدمها حاضرند برای آن هزینه دهند.
این هسته سخت در حوزه فرهنگی حاضر به هزینه دادن است و به همین خاطر نمیتوان آن را به راحتی از میدان به در کرد ولو این که سن شان پایین باشد. نکته بعدی این است که حجاب یک نماد اسلامی است و بی حجابی یک نماد فرهنگی برای آن هسته سخت طیف مقابل، لذا بیشتر حاضر بود برایش هزینه دهد و اتفاقات بیشتر به سمت حجاب متمرکز شد.
بعد از آشوبها هم ما در حوزههای فرهنگی در معرض خطر هستیم
هسته سختی که در حوزه فرهنگی برای طرف مقابل شکل گرفته، با کار فرهنگی قابل هدایت نیست و برای این هسته مطابق ادبیات قرآنی که ما داریم، باید سیاستهای دیگری اعمال شود. با این نگاه، بنده معتقدم این آشوبها هم که بخوابد، ما در حوزههای متعدد فرهنگی دیگر در معرض خطر هستیم. مشکل ما با این هسته سخت است، مسئله بقیه مردم با صحبت و کار فرهنگی، قابل حل است. این هسته سخت هم بسیار اندکاند ولی هزینه میدهند، به عنوان مثال در یک مکان فقط 20 نفر آشوب به پا میکند ولی صدای آن بلند میشود که این همان هسته سخت است که ممکن است اعتقاد داشته باشد یا فریب خورده باشد.
فارس: نظر شما در مورد سکوت خواص در این اتفاقات اخیر چیست و این امر چه ضربهای به کشور زد؟
عرب صادق: در این جنگ و فتنه عملاً سنگربانان اصلی، خواص مخصوصا خواص سیاسی، تریبون داران، احزاب و اشخاص هستند و اگر کسی یا گروه و جریانی سکوت کند، باید هزینه سکوتش را بپردازد. این هزینه سکوت باید در سرمایه اجتماعیاش دیده شود. باید هزینه این قبیل مواضع اشتباه را بالا برد زیرا الان در یک جنگ و فتنه نرم و ترکیبی هستیم که یک جنگ شناختی و ادراکی است که زمان و مکان ندارد و بیش از آنکه اثر کوتاه مدت داشته باشد، اثر بلند مدت بر مقدسات و اعتقادات یک ملت دارد.
خواص باید هزینه سکوتشان را بپردازند
این جنگ، جنگی است که نمیشود کشتههای آن را شمرد زیرا کشتهها در واقع اعتقادی هستند؛ در جنگ سخت اگر یک سرباز کشته میشود، از دنیا میرود ولی در جنگ نرم وقتی فردی را از دست میدهیم، هم یک نفر را از دست دادهایم و هم یک نفر به یاران حریف اضافه شده است. در جنگ سخت اگر یک نفر مجروح یا آسیب دیده یا زخمی شود، او را میبینیم و درمان میکنیم ولی در جنگ نرم نمی بینیم. اگر خواص سکوت کنند، هزینه یا تعداد کشتهها و زخمیهای ما، زیاد میشود بنابراین هر کسی متناسب با موضع گیریاش باید هزینه بپردازد.
به صورت خاص الان وزارت ارشاد باید به این قضیه ورود پیدا کند. ما 25 دستگاه فرهنگی داریم که نشستهاند و کار درخوری انجام نمیدهند. به نظر من حجاب اجباری در کشور ما وجود ندارد، وقتی ما در خیابان قدم میزنیم اصلا نمیفهمیم که حجاب اجباری است یا نمیبینیم کسی برای خانمی مزاحمت ایجاد کند که چرا شما روسری ندارید، بنابراین دشمنان از چیزی ذهنیت میسازند که عینیت ندارد.
ما کار فرهنگی مناسبی در این زمینه نداشتیم؛ همان خانمی که به نظر من اصلاً نباید اسمش در رسانههای ما بیاید، بحث دختران خیابان انقلاب را مطرح کرد، پس از آن بحث دوربین ما سلاح ما را مطرح کرد سپس بحث چهارشنبههای سفید را عنوان کرد و هر آنچه که او گفت به نماد تبدیل شد ولی در مقابل این نمادسازی، دستگاههای فرهنگی ما اقدام موثری نداشتند. ما بسیار هزینه فرهنگی مادی و معنوی دادهایم ولی دستگاههای فرهنگی ما کوتاهی کردند؛ اگر این فتنه آنقدر راحت وارد کشور میشود و تانکها و آرپیجیزنهای فرهنگی دشمن در میدان ولیعصر شلیک میکنند، مسئولین باید پاسخگو باشند که در مقابله با آن چه کردند.
دشمنان در این فتنه با هدف اعتبار زدایی، اعتماد زدایی، مشروعیت زدایی و نمادسازی آمدند و کار را پیش بردند و سربازان بیباکی از جوانان این کشور ساختند؛ این سربازان بی باک را نفوذیها در درجات مختلف و در دستگاه های مختلف ساختند، یک موقع کسی بدون آنکه مطلع باشد نفوذی است، یعنی دشمن ذهنیت یک کارمند دستگاه اجرایی را به سمتی برده که حالا به او نزدیک شده و کارش را انجام میدهد ولی هیچکدام یکدیگر را نمیشناسند.
در میدان صادقیه خودم دیدم یک پسر بچه به دوستش میگفت بیا دو ساعت دیگر برویم «اتک»، این یعنی در فضای حقیقی دنبال بازیهای رایانه ای است؛ پیش از آن که فضای مجازی در این اغتشاش اثر بگذارد، در وهله اول این بازیها که دشمنان طراحی کردند تأثیرگذار بود. واقعا دستگاههای فرهنگی ما خواب بودند و ما کشتههایی داشتیم که دیگر اسمشان شهید نیست و در واقع به تیم حریف اضافه شدند.
ما دهه هشتادی و نودیها را از دست ندادیم
یکی دیگر از اقدامات دشمن این است که القا می کند که انقلاب اسلامی دهه هشتادیها را از دست داده است، ما دهه هشتادیها را از دست ندادهایم و دهه نودیهای ما نیز سلام فرمانده را با چه عظمتی خواندند. در فتنه 88 نیز خیلی از افراد جوان بودند و به خیابان می آمدند؛ دشمن خیلی تمرکز میکند که به جوانان و حاکمیت القا کند که شما سرمایه اجتماعی دهه 80 را ندارید. اگر ما از گذرگاه توسعه فرهنگی عبور کنیم، توسعه سیاسی و توسعه اجتماعی رهآورد این مسئله است زیرا فرهنگ ما مشخص است و به هر جهت موضوع این است که باید از این مشکلات عبور کنیم. مسئله آخر اینکه خلاهایی وجود دارد که باید پر شوند.
دشمن سعی میکند روحیه کف خیابانی دانشجویان را زنده کند
کاظمی: دشمن با حوزه فرهنگ به دنبال مردمی کردن اعتراضات است؛ در واقع خیابانی کردن سیاست و اینکه تصمیمات کف خیابان گرفته شود، یکی از مهمترین اهدافی است که دشمن با اعتراضات فرهنگی به دنبال آن است یعنی اعتراضات که در حوزه سیاست باشد، نمیتواند لزوماً سیاست را کف خیابانی کند و تصمیمات سیاسی کشور را از فضای نخبگانی به کف خیابان حرکت دهد، لذا الان دشمنان بیش از اینکه روی دانشگاه و دانشجو سرمایهگذاری کند، روی کف خیابان سرمایهگذاری میکنند و اگر هم دانشگاه را به هم بزنند، تلاش میکنند تا روحیه کف خیابانی دانشجوها را زنده کنند، یعنی دانشجو بی ادبی و فحاشی کند و رفتار عقلانی خارج شود.
اگر سیاست و سیاست ورزی کف خیابانی شود، یکی از بزرگترین لطمههایی است که حاکمیت میخورد، ما باید از هر طرف مراقب باشیم که سیاست کف خیابان نشود؛ با این شرایط ما باید فضای دانشگاهها را برای گفتوگو در حوزههای فرهنگی آماده کنیم و این نکته خیلی مهمی است. یکی از کارهایی که سازمان منافقین انجام میداد همین خیابانی کردن سیاست بود و در مقابل آن امثال شهید مطهری و آیتالله خامنهای، نخبگانی کردن تصمیمات سیاست را پیگیری میکردند. لزوماً ممکن است این که ما فضای سیاست را نخبگانی کنیم به نفع جریان سیاسی ما نباشد اما آنچه برای کشور نتیجه خواهد داشت، آرامش و تعالی کشور است.
عرب صادق: به نظر من دشمن در پی بیفرهنگی کردن در سیاست و تحریک گسلهای اجتماعی است که الان چه از نظر قومیتی و چه از نظر مذهبی در کشور وجود دارد. اگر ما نگاه جنسیتی داشته باشیم، این نگاه تحریک گسل اجتماعی را به ایجاد گسلی در درون خانواده میکشد. ما معتقدیم که زن همسری است برای مرد و مرد همسری است برای زن با حقوق برابر اما متناسب و زن و مرد دارای مقام خلیفهاللهی هستند و هر رئیس و مرئوسی، سلب اختیار و امکان و اراده است و هر سلب اختیاری منجر به عدم امکان رشد و تکامل برای انسانی است که میخواهد به مقام خلیفه اللهی برسد، میشود.
پایان پیام /