نگاه به مکاتب ادبی سبب خودآگاهی تاریخی نویسنده میشود
علیرضا سمیعی در نشست نگاهی به مکتبهای ادبی گفت: نگاه به مکاتب ادبی به نویسنده و کسانیکه با ادبیات سر و کار دارند، کمک میکند به یک خودآگاهی تاریخی برسند.
علیرضا سمیعی در نشست نگاهی به مکتبهای ادبی گفت: نگاه به مکاتب ادبی به نویسنده و کسانیکه با ادبیات سر و کار دارند، کمک میکند به یک خودآگاهی تاریخی برسند.
به گزارش خبرنگار مهر، نشست نگاهی به مکتبهای ادبی با تدریس علیرضا سمیعی، عصر دیروز سه شنبه دوم خرداد، توسط کانون ادبی بانوی فرهنگ در سالن سلمان هراتی حوزه هنری برگزار شد.
سمیعی در ابتدای این نشست گفت: نویسنده و تمام کسانیکه با ادبیات سر و کار دارند باید به یک خودآگاهی تاریخی برسند. نگاه به مکاتب ادبی کمک میکند تا به این خودآگاهی برسند. رمان و داستان سه زمان دارد؛ یکی گذشته که به خاطرات مربوط میشود، حال یعنی عملی که انجام میدهیم و آینده که در انتظارِ آن هستیم. ویژگی اثر هنری این است که خیلی دقیق و ریاضی وار نیست، نباید آن را مثل قواعدی بدانی که در هر آثاری کشف شود.
وی با اشاره به دوره ادبیات کلاسیک، افزود: ادبیات کلاسیک، جنبش هنری و فرهنگی ویژه نیمه دوم قرن هفدهم در اروپاست که در پی شکوفایی فرهنگی (رنسانس) به وجود آمد. رنسانس که یکی از بزرگترین وقایع تاریخ دنیا محسوب میشود، در قرن 14 میلادی در ایتالیا و اسپانیا آغاز شد و به کشور فرانسه راه یافت. از آن پس فرانسه بزرگترین مدعی ادبیات کلاسیک جهان به شمار آمد. این جنبش مبتنی بر آفرینش آثار هنری و ادبی با الهام از هنر باستان یونان و روم و بازگشت به اصول و ارزشهای زیبایی شناسی آنان است.
اینپژوهشگر ادامه داد: تقلید از طبیعت، مدت، اصالت عقل، وضوح و ایجاز، آموزندگی و خوشآیندی، حقیقت مانندی، نزاکت ادبی، وحدتهای سهگانه زمان، مکان و موضوع از اصول و قواعد مکتب کلاسیک است. ولتر، ژان ژاک روسو، پیر کورنی، راسین از فرانسه و میلتون، درایدن و بی کن از انگلستان و گلدونی و آلفیری از ایتالیا نویسندگان و شاعرانی بودند که به این مکتب گرویدند.