هنر و ادبیات نقش درمانی در سلامت روان دارند
تهران - ایرنا - یک روانشناس عقیده داردکه هنردرمانی در حقیقت یک خدمت تخصصی انسانی است؛ اما بسیاری مواقع هست که افراد بهصورت تجربی و در زندگی روزمره و عادی خویش شاهد درمان بیماریهای روحی و روانی و بهتر شدن حالشان از طریق هنر بودهاند که نشاندهنده تأثیر هنر در بهبود سلامت روح و روان انسان است.
روزهای کرونا، کاهش مراودات اجتماعی و نوعی از انزوای تحمیلی را به زندگی همه مردم در همه جای جهان تحمیل کرده است. انزوایی ناخواسته که باعث تغییر شکل زندگی و نوعی از خانهنشینی اجباری شده و توامان ترسها، اضطرابها و تشویشهایی را به افراد وارد ساخته است.
این حجم از مواجهه ناگهانی با عامل خطر و از سوی دیگر از دست رفتن و کمرنگ شدن کل ارتباطات با دنیای پیرامون که همواره عاملی موثر در راستای سلامت روان تلقی میشود، سایه سنگین افسردگی را بر زندگی بسیاری از مردم انداخته است؛ موضوعی که این روزها جامعهشناسان و روانشناسان از آن صحبت کرده و توجه به آن را به عنوان موضوعی قابل تامل و هشداردهنده ضروری میدانند.
در غیبت شیوههای معمول افزایش سلامت روان (موضوعاتی چون ارتباطات حضوری با دوستان و گروههای همسالان) توجه به فرهنگ و هنر یا آنچه به صورت خاص در هنردرمانی یافت میشود یکی از راهکارهایی است که متخصصان حوزه سلامت روان در روزهای اخیر به آن توصیه میکنند.
هنردرمانی در سادهترین تعریف استفاده از واسط یا ابزار هنر برای ارتقای سلامت روان است. در این مفهوم هنر ابزاری میشود تا جنبههای سیاه و تیره ترسها، تشویشها و اضطرابها کمرنگ شده و افزایش میل و امید به زندگی جلوهای برجستهتر یابد.
افسردگی قابل درمان است
سحر افراز، روانشناس و مشاور خانواده در گفت و گو با خبرنگار فرهنگی ایرنا در توضیح مشکلاتی که امروز افراد جامعه با آن درگیر شدهاند و اثر هنر بر حالات روانی افرد، بیان کرد: در این ایام کرونا و قرنطینه خانگی افکار منفی یا گاهی اوقات ضدونقیضی که از رسانههای مختلف میشنویم، پیامدهایی مانند اضطراب، افسردگی، وسواس و بیخوابیهای شدید را برای ما در پی دارد. وقتی اضطراب فرد افزایش مییابد، متعاقبا این احساس برای وی ایجاد میشود که گذراندن زندگی برایش سختتر شده است. در این ایام روال زندگی افراد از ریتم طبیعی و عادی خارجشده، دیدارهای و دید و بازدیدهای حضوری حذف شده است و روزها برای افراد تکراری شده و روتین زندگی افراد شامل ساعات خواب و وعدههای غذایی و بسیاری دیگر از جنبهها، تغییر کرده است. تمام این علائم کمکم زمینهساز افسردگیهای خفیف و برخیها اوقات بسیار شدید در افراد میشود.
فرد احساس میکند که ظرفیت خلقش پایین آمده است و این افسردگی باعث میشود که حتی قادر به مدیریت چالشهای رومزه زندگیاش نباشد؛ به همین دلیل احساس ناتوانی و درماندگی شدیدی به او دست میدهد و این موضوع مسئله مهمی است که در این ایام تا حد زیادی غیرقابلاجتناب است.
وی افزود: خوشبختانه افسردگی یک بیماری قابلدرمان در حوزه روانشناختی است؛ اگرچه معمولا به کمک یک رواندرمانگر و مشاور نیاز است اما در این برهه زمانی درمان فردی افسردگی در مبتلایان به بیماری کرونا، اطرافیان و خانوادههای آنان و حتی افراد عادی میتواند از اهمیت ویژهای برخوردار باشد.
ازآنجاییکه افسردگی سیستم ایمنی بدن ما را به خطر میاندازد و ازآنجاییکه کرونا یک بیماری مرتبط با سیستم ایمنی است، درمان افسردگی برای جلوگیری از کاهش بیشازحد سیستم ایمنی در حال حاضر بسیار اهمیت دارد.
این روانشناس در توضیح راهکارهایی که به صورت عمومی و در جهت افزایش سلامت روان میتوان به افراد توصیه کرد، گفت: در راستای افزایش سلامت روان راهکارهایی عمومی وجود دارد. مثلا تلاش کنیم تا از این دوره نامشخص و منفی، معانی مثبتی برداشت کنیم. اینکه این زمان میتواند به درک ارزش عزیزانمان کمک کند و به نارضایتیهای قبلی که داشتهایم پایان بدهد.
تصمیم بگیریم سالم زندگی کنیم و به تغذیه خود توجه کنیم. در این مورد میشود اهداف جدیدی را تعریف کرد و برای آن برنامهریزی انجام داد. ممکن است موارد و کارهایی وجود داشته باشد که ما آنها را به تعویق انداختهایم و از آنها غافل شدهایم و این زمان فرصت خوبی است که آنها را انجام بدهیم.
ایام قرنطینه میتواند فرصتی باشد تا کتابهایی را بخوانیم که پیشازاین زمان مطالعه آنها را نداشتهایم و شاید این ایام، فرصتی باشد که بتوانیم بنویسیم. وقتمان را بیشتر با فرزندان و خانوادهمان بگذرانیم و به این طریق بر آن افسردگیای که در این زمان بر افراد غلبه میکند، فائق بیاییم.
ظرفیتهای هنردرمانی
افراز در ادامه و در تاکید بر نقش و کارکرد هنر و ادبیات در افزایش سلامت روان، تصریح کرد: در کنار تمامی این راهکارها که حتما بهکرات درباره آنها در این ایام در رسانههای مختلف سخن گفته شده است، هنر و ادبیات بهصورت خاص در کاهش افسردگی و راحتتر گذراندن سختی دوران پساکرونا تأثیر بسزایی دارد.
وی افزود: هنر بهعنوان یک تکنیک تخصصی میتواند به بیماران در برقراری ارتباط صحیح با طبیعت، با محیط و اطرافیانشان و در غلبه بر افسردگی، اضطراب، استرس و کشف جنبههای مختلف شخصیتشان و بسیاری دیگر از زمینهها کمک رسانی کند. در روانشناسی به استفاده از روشهای هنری برای درمان اختلالات روانی و بهبود سلامت روانی هنردرمانی گفته میشود.
این مشاوره خانواده ادامه داد: هنردرمانی در حقیقت یک خدمت تخصصی انسانی است؛ اما بسیاری مواقع هست که افراد بهصورت تجربی و در زندگی روزمره و عادی خویش شاهد درمان بیماریهای روحی و روانیو بهتر شدن حالشان از طریق هنر بودهاند که نشاندهنده تأثیر هنر در بهبود سلامت روح و روان انسان است.
تحقیقات سالهای اخیر هم نشان میدهد که هنر میتواند تأثیر شایان توجهی بر بیماران در بهبود برقراری ارتباط و غلبهشان بر افسردگی و خلق پایین و کشف جنبههای مختلف شخصیتشان داشته باشد.
افراز در توضیح کارکرد هنردرمانی، خاطرنشان کرد: در اغلب جلسات هنردرمانی، تمرکز بر تجربیات درونی فرد است؛ یعنی احساسات، ادراکات و تصورات. دقیقا به همین علت هنر و هنردرمانی در این ایام قرنطینه کرونا میتواند به افراد کمک کند. بهاینعلت که از طریق این هنر افراد میتوانند بر روی خودشان و احساسات و ادراکاتشان بهصورت خاص متمرکز شوند.
وی افزود: در هنر درمانی در کنار یادگیری مهارتها و تکنیکهای هنری، فرصتی هم برای تخلیه هیجانی فرد به وجود میآید که این تخلیه هیجانی میتواند در عرصههای مختلف هنری صورت گیرد؛ مثلا شاخههای مختلف نقاشی و طراحی و گرافیک، حوزههای مختلف موسیقی، هنرهای تجسمی مانند مجسمهسازی، هنرهای نمایشی مانند تئاتر و سایر رشتههای هنری؛ یعنی فرد میتواند در تکتک این زمینهها به فعالیت مشغول شود و از لحاظ هیجانی خودش را تخلیه کند.
حتی این ایام فرصت خوبی برای یادگیری یکی از شاخههای هنری است؛ میشود در برنامهریزیهای فردی که در جهت توسعه فردی خویش داریم، برنامهریزی برای یادگیری یک مهارت هنری جدید را تا اتمام دوران بحران کرونا برای خود داشته باشیم.
تاثیر ادبیات بر درمان افسردگی
این روانشناس در ادامه بر کار ویژه ادبیات و کارایی آن بر بیماران جسمی و روانی، تاکید کرد و گفت: یکی از حوزههای موردعلاقه ما ایرانیان از ایام گذشته حوزه ادبیات و شعر و داستان بوده است که در این دوران بحران، منابعی غنی در حوزه ادبیات (به ویژه برای افرادی که دچار حالت افسردگی هستند) یکی از بهترین سرگرمیهایی است که هم از جنبه روانشناختی و هم از جنبه هنر شناختی به آن توصیه میشود.
وی افزود: شرط بهرهگیری از شعر در درمان بیماران روانی، آشنایی درمانگر با هنر شعر، مضامین شعری، پیشینه ادبیات و خوانش صحیح و تأثیرگذار آن است؛ شعردرمانی که یکی از شاخههای معروف و به نام در حوزه روانشناسی است حتی در بیماران مبتلابه سرطان و افرادی که در وضعیت نزدیک به مرگ قرار دارند، کمک شایانی در دستیابی به آرامش کرده تا این افراد در روند درمانی خود وضعیت مطلوبی را تجربه کنند.
ادبیات و بهصورت خاص شعردرمانی صرفا در حوزه پزشکی سودمند نبوده بلکه این شیوه در زمینه خدمات اجتماعی و روانشناختی هم تأثیرگذار بوده است؛ و در کشور ما به علت پیشینه غنیای که ادبیات، شعر و داستان داشته، شعر و قصه درمانی در کودکان و بزرگسالان در زمینههای مختلف روانشناختی و درمانهای روحی و روانی ازجمله گروهدرمانی و مشاورههای گروهی، جلسات انفرادی درمان و سایر زمینهها استفاده شده است.
افراز یادآور شد: اشعار کلاسیک منبع بسیار مفیدی برای افراد هستند؛ اشعار شاعرانی چون حافظ، مولانا، سعدی، فردوسی، عطار و... در جلسات مشاوره و درمان معمولا شعرخوانی درمانگر در انتقال عاطفه شعری و برانگیختن احساسات مخاطب، اثرگذار است. در هنگام خواندن شعر، تأکید بر موسیقی شعر و تکیههای کلامی آن احساس آرامشی را در فرد به وجود میآورد. برای مثال در حوزه مثبت اندیشی اگر بخواهم به یکی از اشعار مولانا اشارهکنم این بیت خوانده میشود که «مرا عهدیست با شادی که شادی آن من باشد، مرا قولیست با جانان که جانان جان من باشد».
مورد دیگر مضامین مختلف در شعر و متون ادبی هستند که باعث افزایش خوشبینی در افراد افسرده میشود. حتی مضامین چالشبرانگیز نهتنها در افراد تنش ایجاد نمیکند، بلکه در به وجود آوردن مباحث عاطفی و منطقی بسیار راهگشا و مفید است.
این مشاور خانواده ادامه داد: این مضامین که در اشعار، داستانها و رمانها دیده میشود، اعم از موضوعات مثبت مانند شادبودن، مسائل آفرینش و غنیمت شمردن لحظه حال تا موضوعاتی منفی مانند خیانت و خودبینی، نقشی تنشزدا در افراد افسرده دارد. برای مثال حافظ در یکی از رباعیات خود اینگونه به تقویت امید و خوشبینی میپردازد: «از چرخ به هرگونه همی دار امید، وز گردش روزگار میلرز چو بید، گفتی که پس از سیاه رنگی نبود، پس موی سیاه من چرا گشت سفید؟»
وی در انتها یادآور شد: بنابراین بهعنوان جمعبندی باید گفت که با توجه به تأثیرات مثبتی که هنر و ادبیات در بهبود حال عمومی افراد مبتلا به افسردگی و سایر اختلالات روحی و روانی داشته و همچنین پژوهشهای متعددی که این امر را اثبات کردهاند، پیشنهاد میشود که از این شیوه بهمثابه درمانی کمهزینه اما اثرگذار در افراد و بهخصوص در ایام کرونا و در دوران پساکرونا (که احتمالا تعداد مبتلایان به افسردگی بیشتر خواهد شد)، غفلت نکنیم.
*س_برچسبها_س* *س_پرونده خبری_س*