دوشنبه 5 آذر 1403

وقتی با کارنامه مردود هم می توان رئیس شد!

خبرگزاری اکو نیوز مشاهده در مرجع
وقتی با کارنامه مردود هم می توان رئیس شد!

به گزارش خبرگزاری اقتصادایران، ایرانی‌جماعت از پیگیری اخبار دو عرصه سیر نمی‌شود؛ سیاست و فوتبال. ظهر هشتم شهریور ماه، یکی از باروتی‌ترین اخبار چند سال اخیر در فوتبال ایران در رسانه‌های رسمی و غیر رسمی منتشر شد. خبر روی کار آمدن رئیس جدید فدراسیون فوتبال به مثابه خبر اعلام نتیجه رقابت ریاست‌جمهوری اعلام شد؛ فردی که چندان جدید هم نبود؛ همان همیشگی، «مهدی تاج»!

با کارنامه مردود هم می‌توان رئیس شد

آمارهای غیررسمی می‌گویند در 48 ساعت پس از انتشار خبر بازگشت تاج به فوتبال، بیش از پنج میلیون توییت و کامنت علیه او در فضای مجازی منتشر شد. کاربران فضای مجازی و فوتبال‌دوستانی که سال‌های حضور او در فدراسیون را به خاطر دارند از این انتخاب برآشفته شده و انگشت عتاب ناکارآمدی و فساد به سمت او دراز کرده‌اند. اما چه چیزی باعث این حجم از عصبانیت شده که هنوز با گذشت چند سال فراموش نشده است؟

اولین بار سال 86 بود که با روی کار آمدن «علی کفاشیان» به عنوان رئیس فدراسیون، پای تاج به هیئت رئیسه فدراسیون فوتبال باز شد و در سمت نائب رئیس آغاز به کار کرد. او هشت سال نائب رئیس بود و در شرایطی که انتقادات فراوانی به عملکرد فدراسیون وارد می‌شد، بعد از کنار رفتن کفاشیان، بر صندلی او نشست.

آن روزها کارلوس کی‌روش سرمربی تیم فوتبال بود و پس از کشمکش‌های فراوان سرانجام از کادر فنی کنار رفت. اینجا بود که تاج لقمه‌ای برای تیم ملی گرفت که هنوز که هنوز است، استخوانش در گلوی فوتبال ایران گیر کرده است.

یک قراداد کاملاً حرفه‌ای!

رئیس فدراسیون فوتبال با به‌به و چه‌چه فراوان «مارک ویلموتس» بلژیکی را برای سرمربیگری تیم ملی به ایران آورد و قراردادی با او بست که مسلمان نشنود کافر نبیند. قراردادی که مبلغ آن رسانه‌ای نشد و توسط طرفین مسکوت باقی ماند.

یک روز قبل از امضای قرارداد با ویلموتس، تاج گفت: «قرارداد با ویلموتس نسبت به سایر قرارداد مربیان کامل‌تر است. تجربیات ما نشان داد که همه مواردی که ممکن است مورد اختلاف باشد را در این قرارداد لحاظ کنیم. تلاش کردیم موضوعی جا نمانده باشد».

این قراداد «کاملا حرفه‌ای» امضا شد، چندماهی گذشت و ویلموتس بعد از آنکه فقط یک ماه در ایران حضور داشت، فیلش یاد هندوستان کرد، چمدانش را بست و رفت و به کمک همسرش که وکیلی خبره بود شکایتی علیه فدراسیون تنظیم کرد.

روزهای پرالتهاب اخبار این شکایت، تاج ادعا می‌کرد در تلاش است حق فوتبال ایران را از ویلموتس بگیرد؛ کاری که بهتر بود چند ماه قبل دیگران انجام می‌دادند و حق فوتبال ایران را از تاج می‌گرفتند و اجازه چنین اشتباهی را به او نمی‌دادند.

وقتی متهم، از افشای جرم شاکی می‌شود

بعد از شکایت ویلموتس و احتمال غرامت گرفتن از ایران، کنجکاوی‌ها برای مبلغ این قرارداد بیشتر از گذشته شد. رسانه‌ها خبر از مبلغی هنگفت می‌دادند؛ اما تاج چندین بار این اخبار را رد کرد و گفت: «مبالغ منتشر شده درخصوص رقم قرارداد کادرفنی تیم ملی را قاطعانه تکذیب می‌کنم. با منتشرکنندگان این شایعه برخورد قاطع صورت می‌گیرد.»

او رسانه‌ها را برای افشای حقیقتی که خودش آن را کتمان کرده بود، تهدید کرد؛ اما کسی تاج را برای بستن قراردادی که از هیچ طرف در چارچوب منطق جا نمی‌شد، مواخذه نکرد و حالا امروز او بار دیگر بر مسندی می‌نشیند که فوتبال ایران هنوز از تجربه قبلی نشستن او بر این صندلی، کمر راست نکرده است.

سرانجام علیرغم تاکید فدراسیون بر اینکه مبلغ قرارداد ویلموتس رقم نگران‌کننده‌ای نبوده است؛ مشخص شد این قرارداد سه ساله، 8 میلیون یورو آب خورده است.

کلاه بلژیکی بر سر تاج

ترکمنچای باید در مقابل برخی قراردادهای آقایان، لنگ بیندازد. ویلموتس و همسرش با استفاده از خلأهایی که فدراسیون در جریان تنظیم قرارداد مرتکب شده بود، ایران را محکوم کردند مبلغ کل سه سال به انضمام سود سالانه را بپردازد.

این زوج بلژیکی کلاهی بر سر تاج گذاشتند که قد آن تا زانوان فوتبال ایران می‌رسید. رئیس فدراسیون فوتبال هشت میلیون یورو از بیت‌المال را به زوج بلژیکی داد، یک لیوان آب هم رویش.

البته، باز هم خدا را شکر که تاج با استفاده از تجارب خود، همه موضوعات را در قرارداد لحاظ کرد؛ وگرنه ممکن بود ویلموتس و همسرش، استادیوم آزادی را هم پشت قباله خود بردارند و ببرند.

آخ؛ قلبم گرفت!

بعد از افشای رقم قرارداد، فراکسیون ورزش مجلس وقت از وزیر ورزش و تاج خواست در این باره توضیح بدهند، اما تمامی جلسات میان نمایندگان مجلس دهم و مسئولان فدراسیون، پشت درب‌های بسته برگزار شد و هیچکس نفهمید در این مذاکرات، دغدغه افراد مواخذه بوده است نجات خاطیان.

هنوز کسی به مردم و هواداران فوتبال درباره این قرارداد کذایی پاسخی نداده بود که به یک باره خبر رسید مهدی تاج به دلیل مشکل قلبی از ریاست فدراسیون فوتبال کنار رفت. منطق می‌گوید قلب آقای تاج خیلی به موقع گرفت. او نه تنها جوابی به رسانه‌ها مردم درباره این فضاحت نداد، بلکه حتی عذرخواهی هم نکرد. کسی نمی‌داند تاج واقعاً مشکل قلبی داشت یا از پاسخگویی فرار کرد؛ اما شک نداریم یک سکته قلبی نصیب فوتبال ایران شد.

چوب حراج به فوتبال

فدراسیون فوتبال برای پرداخت قسط اول ویلموتس، زیر بار قرض گرفتن از شستا رفت و وقتی موفق به بازپرداخت آن نشد، ساختمان فدراسیون فوتبال واقع در خیابان توسط وکیل شرکت شستا به حراج گذاشته شد.

ماجرا به همین جا ختم نشد و خبر رسید ساختمان باشگاه پرسپولیس که فدراسیون به این باشگاه واگذار کرده بود نیز در جریان این پرونده به مزایده گذاشته خواهد شد.

روزهایی که آقای تاج برای سلامت قلبشان در خانه استراحت می‌کردند، فوتبال ایران در یک قدمی بی‌آبرویی دست و پا می‌زد. مهدی تاج با اشتباه نابخشودنی خود، اتفاقی بی‌سابقه را در تاریخ فوتبال ایران رقم زد که رسانه‌های ورزشی از آن به عنوان «خانه‌خراب شدن فوتبال» یاد کردند.

«علی دایی» پیشکسوت فوتبال کشور در مصاحبه‌ای درباره اینکه چرا برای ریاست فدراسیون فوتبال اعلام آمادگی نمی‌کند، می‌گوید: «به هیچ عنوان قبول نمی‌کنم در انتخابات شرکت کنم. برای فوتبالی که ساختمان فدراسیونش به راحتی به مزایده گذاشته می‌شود، باید گریه کرد».

وزارت ورزش و جوانان دخالت نمی‌کند

با همه آنچه گفته شد و علیرغم آنکه خبر رسیده بود صلاحیت تاج در پی اشتباهات فاحش کارنامه‌اش تأیید نخواهد شد؛ او در میان رقیبان ریاست فدراسیون فوتبال قرار گرفت و در جریان انتخابات با 51 رأی از مجموع 80 نفر عضو مجمع فدراسیون فوتبال در کمال ناباوری انتخاب شد.

علاوه بر این سوال که چطور صلاحیت کسی که باعث شده ساختمان فدراسیون فوتبال به مزایده گذاشته شود، تأیید شده است؛ این پرسش مغز و منطق هوادران فوتبال را با مته سوراخ می‌کند که آن 51 نفر دقیقاً روی چه حسابی به فردی با چنین کارنامه‌ای رأی داده‌اند؟

در شرایطی که برگزاری انتخابات، از سوی رسانه‌ها و چهره‌های ورزشی و حقوقی زیر سوال برده می‌شود، انتظار بر آن است که وزارت ورزش و جوانان به ماجرا ورود کند؛ اما آنچه اعلام شده خبر از سکوت این وزارتخانه می‌دهد.

«مجید شهیدی» مدیرکل حراست وزارت ورزش و جوانان درباره ابهامات روند تایید صلاحیت کاندیداها می‌گوید: «از نظر مجمع انتخابات برگزار شده و وزارت ورزش به احترام مجمع در انتخابات دخالت نکرده است. تاج به عنوان رئیس‌فدراسیون فوتبال انتخاب شده و موضع وزارت ورزش، موضع مجمع است.»

مجلس از وزیر ورزش برای انتخاب تاج پاسخ می‌خواهد

اگرچه شهیدی در اظهارات خود خیلی نامحسوس می‌گوید که وزارت ورزش در این ماجرا صرفاً تماشاچی بوده و دخالتی نخواهد کرد؛ اما «احمد راستینه» رئیس‌کمیته تربیت بدنی مجلس شورای اسلامی خبر از فراخواندن وزیر ورزش به بهارستان داده است و تاکید می‌کند: «بر اساس آنچه که نسبت به آقای تاج در کمیسیون اصل 90 مفتوح است و همچنین درباره پرونده‌های قضایی که موجود است و ابلاغ شده وزارت ورزش و جوانان حتماً باید به مجلس بیاید و پاسخ دهد.»

او معتقد است: «وزیر ورزش و جوانان به عنوان مجری قانون به مسئولیت خود عمل نکرده است و باید پاسخگو باشد. حتماً در اولین فرصت از وزیر ورزش و جوانان دعوت می‌شود تا به کمیسیون بیاید و درباره چگونگی اعمال نقش نظارتی‌اش برای برگزاری مجامع توضیح دهد.»

چپ و راست، رئیس جدید را نمی‌خواهند

صبح چهارشنبه صفحه اول جراید و رسانه‌های مکتوب، موجی علیه تاج و انتخاب دوباره او به راه افتاد. نکته قابل توجه آن بود که این موضع‌گیری به جناح و جهت‌های سیاسی محدود نشد.

روزنامه همشهری یادداشتی تحت عنوان «بازگشت به صحنه جرم» منتشر کرد؛ عنوانی که مخاطب را به یاد جمله معروف فیلم‌های جنایی می‌اندازد که: «قاتل همیشه به صحنه جرم بازمی‌گردد.»

در این یادداشت آمده است: «نوع قراردادی که با ویلموتس بسته شده بود، غیبت کارشناس‌های حقوقی در زمان امضای قرارداد، نتایج بد تیم ملی و قرارگرفتن در یک‌قدمی حذف از دور اول مقدماتی جام جهانی و ماجرای جریمه سنگین فوتبال ایران در این پرونده، جو خاصی علیه این مدیر به وجود آوردند».

«باج به تاج» تیتری بود که روزنامه جوان درباره بازگشت تاج به ریاست فدراسیون فوتبال انتخاب کرد. جوان در این گزارش می‌نویسد: «کانال برداشت پول از بیت‌المال و جیب محرومان و کارگران به جیب مفت‌خوران فوتبال دوباره باز شد.» جوان در این یادداشت بازگشت تاج را باج فوتبال به او می‌داند.

روزنامه کیهان نیز در گزارشی با عنوان «تاج و همکارانش به فدراسیون فوتبال بازگشتند»، به حواشی و موضع‌گیری‌ها درباره اما و اگرهای بازگشتن تاج به فدراسیون فوتبال پرداخت.

همچنین روزنامه آفتاب یزد تیتر «وای بر فوتبال، اگر تو آن گمگشته اش باشی» را برای گزارشی از بازتاب واکنش‌ها درباره انتخاب تاج انتخاب کرد و نوشت: «آخرین تخلفی که اخیراً از مهدی تاج رونمایی شده است، تخلف او در فساد 92 هزار میلیاردی فولاد مبارکه است. مهدی تاج از اعاده به خدمت غیرقانونی در شرکت فولاد مبارکه اصفهان بیش از 900 میلیون تومان به جیب زده است. گویا هرجا نشانی از تلاف منابع مردم و تخلف مالی و اداری دیده می‌شود؛ نام مهدی تاج باید بدرخشد.»

گرچه آنچه آفتاب یزد درباره رقم فساد فولاد مبارکه نوشته است، هنوز از سوی قوه قضائیه مورد رسیدگی قرار نگرفته و پاسخ داده نشده است؛ اما کارنامه مهدی تاج می‌گوید که او از سال 1379 تا 1384 در سمت معاونت فروش و عضو هیئت مدیره شرکت فولاد مبارکه اصفهان بوده است.

از بخشندگی تاج تا دست و دلبازی‌هایش

تاج در نطق خود پس از پیروزی در انتخابات می‌گوید: «نمی‌خواهم درباره اتفاقات قبل از رأی‌گیری صحبت کنم چون به سمت گله‌مندی می‌رود و افکار عمومی می‌گوید یک دعوای جدید رخ داده است». اما به نظر می‌رسد او نمی‌داند افکار عمومی بیش از آنکه دغدغه دعوای داخلی در میان مجمع فدراسیون فوتبال را داشته باشد، درباره اتهاماتی که نسبت به عملکرد او و ابهاماتی که درباره پرونده قضایی او مطرح است نگرانی دارد.

رئیس جدید فدراسیون فوتبال در پاسخ به سوالی مبنی بر اتهامات قضایی که به او نسبت داده می‌شود، گفت: «من چیزی نمی‌دانم» و در واکنش به سوال دیگری درباره پرداخت باقیمانده طلب ویلموتس گفت: «آن را هم پرداخت می‌کنیم!» خیلی هم خوب و عالی؛ فقط یورو نسبت به دو سال پیش تقریباً دو برابر شده است؛ کاش مهدی تاج اگر خواست از شستا یا هرجای دیگری پول قرض بگیرد، به فکر ساختمان فدراسیون فوتبال و باشگاه‌ها هم باشد.

موج منفی در فضای مجازی، به مردم و فوتبال‌دوستان محدود نمی‌شود؛ کارشناسان و تحلیلگران زیادی نسبت به حضور فردی که علامت تعجب‌های زیادی درباره عملکرد او و علامت سوال‌های زیادی نسبت به پرونده‌های حقوقی و قضایی او وجود دارد، موضع‌گیری کرده‌اند.

«مصطفی هاشمی‌طبا» رئیس پیشین سازمان تربیت بدنی درباره حضور دوباره تاج در فدراسیون فوتبال گفت: «نمی‌دانم کار این مملکت به کجا رسیده که فردی که بر خلاف همه قوانین و معیارها، مربی خارجی به کشور آورده و ضرر زیادی به ملت تحمیل کرده، دوباره در صدر مدیریت قرار می‌گیرد. سوء مدیریت او در پیشینه‌اش مثل روز روشن است.»

او تصریح کرد که امروز اگر جلوی این وضع گرفته نشود از فردا هرکسی که مسبب وضع خراب است به خودش اجازه می‌دهد به عرصه کار بازگردد و از همه هم طلبکار باشد.

حجم این واکنش‌ها تا سطح مسئولان نیز بالا رفته است و به نظر می‌رسد نگرانی‌ها درباره ایجاد نامیدی در جامعه نسبت به این انتخاب شدت گرفته است. «سینا کلهر» معاون وزیر ورزش و جوانان نیز با ابراز نگرانی از تبعات ریاست تاج در حساب کاربری خود در توییتر نوشت: «در هیچ کشوری چهره عمومی نظام سیاسی در میان مردم، آن هم با اتهام اتلاف اموال عمومی و ناکارآمدی را به راحتی هزینه یک فرد نمی کنند.»

همچنین «وحید یامین پور» معاون وزیر ورزش و جوانان در واکنش به آنچه کلهر گفته بود، در توییتر نوشت: «در هفته دولت 242 پروژه ورزش و جوانان به مساحت 416 هزار متر مربع به بهره‌برداری رسید. ولی آنچه مردم درباره‌اش حرف می‌زنند انتخاب جناب تاج به ریاست فدراسیون فوتبال است. مردم حق دارند. ما مدام می‌گوییم سیستم هیچ دخالتی در انتخابات فدراسیون ندارد، شما باور می‌کنید؟»

این واکنش‌های منفی در فضای مجازی دنباله طویلی دارد. «پرویز امینی» تحلیلگر مسائل سیاسی نیز با انتشار مطلبی در حساب کاربری خود در اینستاگرام گفت: «فردی که حداقل به شکل خیلی آشکار و محرز میلیون‌ها یورو منابع عمومی و مالی جامعه‌ای تحت فشار شدیدترین تحریم ها را به هدر داده، به اعتماد عمومی ضربه زده است، شایستگان و دلسوزان ورزش و فوتبال را دلسرد کرده و تصمیمات و سیاست‌های او، راهیابی تیم ملی پرطرفداراترین ورزش کشور به جام جهانی را به خطر انداخته است، مجدد رییس فدراسیون فوتبال می‌شود. خیلی چیزها نقض شد.»

او ضمن طرح این پرسش که «اگر عدالت گفتمان غالب باشد، لیاقت و شایستگی شرط باشد، قانون در کشور مبنا باشد، شرم از افکار عمومی شرط باشد، عقل در حد متعارف اساس کار باشد، سیستم ورزش و فوتبال کشور در سطحی سالم باشد، آیا چنین اتفاقی ممکن است؟» معتقد است که این اتفاق، عدالت، قانون، شایستگی، عقل، سلامت و احترام به افکار عمومی را نقض کرده است.

با همه آنچه گفته شد و درحالیکه افکار عمومی پذیرای بازگشتن فردی که هنوز تبعات مدیریت سابقش بر دوش بیت‌المال است، مجمع فدراسیون فوتبال بر انتخاب خود اصرار دارد و هنوز چهره‌ای از فوتبال در مقام پاسخ به جامعه و اقناع مردم برنیامده است. فارغ از آنکه این اتهامات و ابهامات درباره مهدی تاج صحت داشته باشد یا نه؛ این سوال از واکنش رسانه‌ها و فوتبال‌دوستان استنباط می‌شود که در شرایطی که تیم ملی فوتبال در آستانه حضور در رقابت‌ها جام جهانی 2022 قرار دارد، چنین انتخابی چه ضرورتی داشت؟ آیا کشور در مدیریت فوتبال با قحط‌الرجال مواجه شده است؟