وقتی سرویس بهداشتی و حمام آرزو میشود / فقر پنهان زیر شعار کپرزدایی
کرمان - محرومیت در شرق کرمان چنان عمق دارد که نمیتوان آن را پنهان کرد، روستاهایی که در خانههای کپری آن داشتن سرویس بهداشتی و حمام برای مردم آرزو شده است.
کرمان - محرومیت در شرق کرمان چنان عمق دارد که نمیتوان آن را پنهان کرد، روستاهایی که در خانههای کپری آن داشتن سرویس بهداشتی و حمام برای مردم آرزو شده است.
خبرگزاری مهر - گروه استانها: بارها محرومیت و فقر جنوب کرمان در رسانهها مورد توجه قرار گرفته، حقیقت جنوب کرمان این است که پس از آنکه سالها قبل نماینده اسبق جنوب کرمان در مجلس به محرومیتهای عجیب جنوب استان و کپرنشینی برخی از روستاییان اشاره کرد اعتبارات گستردهای برای محرومیت زدایی به این مناطق اختصاص یافت و محرومیت در جنوب کرمان رفته رفته کمتر شد.
هر چند هنوز هم میتوان روستاهای کپری و محروم را در جنوب کرمان دید اما اقدامات بسیاری نیز در راستای ایجاد زیر ساختها در هفت شهرستان جنوبی کرمان انجام شده است اما کمی آن سوتر و مجاور رودبار جنوب که از محرومترین شهرستانهای جنوبی استان است شهرستانی به نام ریگان قرار دارد.
در پس گرد و غبار شرق استان خیلی آسانتر از جنوب میتوان روستاهای کپری و محرومی را دید که گاه امکانات اولیه زندگی در آنها آرزوی مردم است
ریگان بیشتر از اینکه به دلیل خرما و مناطق گردشگری اش مشهور باشد به دلیل ریزگردهای مکرر و طوفانهای شنی که بیش از 200 روز از سال در شرق کرمان روی میدهد شهرت دارد اما در پس این گرد و غبار شرق استان خیلی آسانتر از جنوب کرمان میتوان روستاهای کپری و محرومی را دید که گاه امکانات اولیه زندگی در آنها آرزوی مردم است.
اینجا مردم نه دنبال سینما هستند و نه پارک و اتومبیلهای رنگارنگ و شاید باور کردنی نباشد که برخی از این مردم، هنوز زرق و برق خیابانها و خودروهای رنگارنگ را ندیدهاند؛ نمونه این مناطق روستای «حسین آباد دامداری» است، این روستا آخرین روستایی بود که سیل یک ماه قبل آنجا را مملو از گل و لای کرد. خانههای روستایی با گل و خشت، برگ و چوب درختان نخل ساخته شدهاند.
اینجا خبری از آب لوله کشی نیست / گذری در اوج محرومیت
آب آشامیدنی سالم یکی از درخواستهای جدی مردم روستا است و محرومیت در بین کپرها موج میزند، اینجا خبری از لوله کشی آب نیست، احمد یکی از اهالی این روستا است؛ این روستایی که چهره اش در زیر شلاق طوفان شن و گرمای کویر سوخته است و چین و چروکهای صورتش نشان از مرارتهای زندگی سخت در روستا دارد به خبرنگار مهر میگوید: سیل چند روز قبل حجم بالایی از گل و لای وارد روستاها کرد اینجا مردم شغل مشخصی ندارند کشاورزی بسیار محدود و در حد رفع نیاز خانوار است و افرادی که وضعشان از بقیه بهتر است چند رأس دام سبک دارند.
کمتر پیش میآید ماشینی وارد روستا شود و مردم از موتور برای رفت و آمد استفاده میکنند اما همین موتورها نیز به ندرت وجود دارد
وی به جاده خاکی روستا اشاره کرد و گفت: خانههای روستا اکثرا گلی و یا کپری است و هر زن و شوهری که ازدواج میکنند با استفاده از مصالحی که در روستا وجود دارد اتاقی کوچک با کمک اهالی میسازند و زندگی میکنند، اینجا لوله کشی آب نداریم و به همین دلیل هم دستشویی و حمام نیز نداریم، آب آشامیدنی را به صورت سیار دریافت میکنیم اما برخی از روستاها مجتمع آبی دارند که به دلیل خشکسالی آبرسانی در آنها هم مشکل دارد اما برای حمام و دستشویی از روان آبها و آب برکهها استفاده میکنیم.
وی با اشاره به اینکه فقط موتور و یا ماشینهای شاسی بلند امکان تردد به روستا دارند میگوید: کمتر پیش میآید ماشینی وارد روستا شود و مردم از موتور برای رفت و آمد استفاده میکنند.
خدامراد دیگر روستا نشین این روستای 20 خانواری است؛ خدامراد از نبود مدرسه و مرکز بهداشتی در حسین آباد شکایت دارد و از مسئولان میخواهد فکری به حال روستای حسین آباد و سایر روستاهای محروم ریگان کنند.
این جوان روستایی به خبرنگار مهر میگوید: ریگان زلزله خیز است و ما در خانههای کپری که از برگ درختان نخل ساخته میشود زندگی میکنیم و خانوادههایی که وضع خوبی دارند خانههایشان از خشت و گل ساخته میشود در اکثر خانهها حمام و سرویس بهداشتی نیست و آبی هم برای این کارها نداریم و چند سرویس بهداشتی با وضعیت نا مطلوب بهره می بریم و حمام نیز در بهترین حالت برکههای اطراف و یا اتاقکهای کوچکی از برگ درختان است.
وی با اشاره به مهاجرت مردم از روستا گفت: بسیاری از مردم به روستاهای اطراف یا شهر ریگان رفتهاند اما چون شغل مناسب ندارند وضعیت آنها هم نامطلوب است، دامی هم برای مردم نمانده چون خشکسالی قنات روستا را خشک کرده و علوفهای هم برای دامها به خصوص در تابستان وجود ندارد.
یارانه تنها درآمد ثابت مردم است
این جوان میگوید: وقتی طوفان شن میآید همین خانههای گلی زیر خروارها خاک دفن میشود و باید آنها را از زیر شنها خارج کنیم.
وقتی طوفان شن میآید همین خانههای گلی زیر خروارها خاک دفن میشود و باید آنها را از زیر شنها خارج کنیم
وی در خصوص کپرزدایی میگوید: ما نه در این روستاها و نه روستاهای دیگر چیزی جز کپر و خانه گلی نداریم و تعجب میکنیم که خبر از جشن کپرزدایی میدهید و نمیدانیم این جشن چیست!
وی با اشاره به فقر مردم میگوید: یارانه مهمترین منبع درآمد روستاییان است و این در صورتی است که شناسنامه داشته باشیم چون بسیاری از مردم بعد از تولد فرزندانشان توان مالی رفت و آمد به شهر برای گرفتن شناسنامه ندارند.
هیچ خدمات بهداشتی وجود ندارد
بی بی مریم یکی از زنان روستاها است که از نبود بهداشت گلایه دارد و میگوید زنانی که باردار میشوند اگر مشکلی در زایمان داشته باشند کاری از دست مان ساخته نیست و باید به شهر بروند و تنها وسیله نقلیه هم موتور است و به همین دلیل برخی در مسیر دچار مشکل شدهاند.
وی میگوید: تنها امید ما گروههای جهادی هستند که در منطقه حضور مییابند و به مردم خدمات درمانی ارائه میدهند.
شاید جالب باشد که بدانید ضریب محرومیت در این روستا 9 است و این بالاترین درصد محرومیت در روستاهای کشور محسوب میشود، وضعیت در سایر روستاهای همجوار هم بهتر نیست.
750 نفر کپر نشین در سرزه آب شور دارند
«سرزه» از دیگر شهرستان ریگان است، روستا صعب العبور است رسیدن به روستا مستلزم عبور از راهی خاکی مملو از سنگلاخ است که با وجود ماشینهای شاسی بلند اما رسیدن به روستا کاری سخت است.
روستا 750 نفر جمعیت دارد، این روستا مانند حسین آباد فقط 40 کیلومتر از مرکز شهرستان فاصله دارد، نشانههای حضور گروههای جهادی را میتوان در روستا مشاهده کرد اما تصور عمق محرومیت در این روستای دور افتاده نیز برای بسیاری از مردم شهر نشین بسیار سخت است.
در روستای سرزه هم خبری از طرحهای کپر زدایی نیست، مردم آنقدر محروم هستند که نمیتوان نام کپر را به عنوان فرهنگ معماری منطقه به زبان آورد
در این روستا هم خبری از طرحهای کپر زدایی نیست، مردم آنقدر محروم هستند که نمیتوان نام کپر را به عنوان فرهنگ معماری منطقه به زبان آورد، در واقع مردم امکانی جز کپر نشینی ندارند و عملا امکان انتقال مصالح ساختمانی به این منطقه برای مردم عادی نیز وجود ندارد.
آب روستا شور است و مردم نیاز به مجتمع آب استاندارد دارند، سرزه وضعیتی به مراتب بهتر از حسین آباد دارد چون حداقل مدرسه ابتدایی و چند کلاس کوچک در این روستا وجود دارد؛ محمد یکی از ساکنان روستا است که میگوید: اکثر مردم به دلیل شوری آب و ریزگردها و طوفان شن دچار بیماری تنفسی و سنگ کلیه هستند.
توان مالی مهاجرت نداریم
در این روستا هم خبری از کشاورزی و دامداری نیست، در گذشته نه چندان دور تنها قنات منطقه خشک شد و حالا مردم بین مهاجرت و ماندن در این شرایط انتخاب دیگری ندارند و چون ساکنان کنونی روستا توان مالی مهاجرت هم ندارند ناچارند در روستا بمانند.
گروههای جهادی با حضور در منطقه کار احداث مدرسه دو کلاسه و حمام و سرویس بهداشتی را انجام دادهاند اما مردم منبعی برای امرار معاش ندارند نه خبری از حصیر بافی است و نه کشاورزی و دامداری در اینجا هم مردم چشمشان به کارتهای بانکی است که یارانه در آنها واریز میشود و آخر هر ماه چند نفر از افراد روستا برای خرید به شهر میروند و مایحتاج را خریداری میکنند.
محمد میگوید: بسیاری از مردم مهاجرت کردهاند و ما نیز چارهای جز ماندن نداریم چون جایی برای رفتن نداریم.
مردم چشمشان به کارتهای بانکی است که یارانه در آنها واریز میشود و آخر هر ماه چند نفر از افراد روستا برای خرید به شهر میروند و مایحتاج را خریداری میکنند
وضعیت روستاهای ده حسن، پاسرخ، کوهشاه هم بهتر از مردم روستاهای حسین آباد و سرزه نیست؛ میگویند چند سال قبل در کوه شاه جشن پایان کپرنشینی برگزار شده اما مردم به دلیل فقر در صورت تشکیل خانواده مجبور هستند در کپر زندگی کنند. اما در روستای «ده حسن» وضعیت از دو روستای حسین آباد و سرزه بدتر است؛ مردم همگی در کپر زندگی میکنند.
لباسهای رنگی زنان و دختران روستایی زیر گرد و غبار کویر پنهان شده است، پسر بچهها بدون کفش بین کپرها بازی میکنند و مردها هم به دیوار کپر ها تکیه دادهاند و کویر را نگاه میکنند.
اینکه چرا این میزان فقر دیده نمیشود و چرا یک بار مسئولان استانی یا ملی برای کنجکاوی هم شده به این مناطق سفر نکردهاند را نمی دانم اما یک چیز مشخص است فقر و محرومیت این روستاییان از نگاه گروههای جهادی پنهان نمانده است.
مردم محروم چشم انتظار مسئولان ملی هستند
مردم این روستاها هر چند وقت یک بار طعم خدمات را از دست جوانانی از قشر روحانی، دانشجو، بسیجی و سایر خیرین می چشند اما رفع مشکلات این روستاها به اختصاص اعتبار و توجه ویژه بنیاد مسکن روستایی، کمیته امداد و دولت نیاز دارد.
روستاهای عباسعلی، زفتک، زیارت شاه، و دهها روستای دیگر در ریگان وجود دارد برخی از آنها تا شهر ریگان فقط 40 کیلومتر فاصله دارند و برخی در اعماق کویر و گاه در کوهستان جای دارند و در آ ن ها هزاران نفر زندگی میکنند که چشم انتظار مسئولان هستند.
ریگان به اعتبارات ویژه برای محرومیت زدایی نیاز دارد
امین باقری، فرماندار ریگان به خبرنگار مهر میگوید: در طول سالهای اخیر خدمات زیادی در شهرستان ریگان شده اما حقیقت این است که محرومیت در شهرستان بسیار زیاد است و کار باید به صورت جهادی در منطقه انجام شود.
وی با اشاره به فاصله قابل توجه زیر ساختهای ریگان با سایر شهرستانهای استان کرمان میگوید: در اختصاص اعتبار بسیاری از شهرستانها از شهرستان محروم ریگان جلوتر هستند در حالی که برای محرومیت زدایی ما به اعتبار و طرحهای عمرانی و ایجاد زیر ساخت نیاز داریم.
وی گفت: گروههای جهادی نیز در کنار دولت و اعتبارات ناچیزی که داریم فعالیت میکنند اما هنوز حجم زیادی کار برای محرومیت زدایی در ریگان وجود دارد که باید با اختصاص اعتبارات ملی این محرومیتها برچیده شود.
روستای شلتک آباد، ملک آباد، شیرآباد، قاسم آباد و دیگر... آبادهای ریگان تنها چیزی که ندارد همین آبادی است
وی میافزاید: نمیتوانیم بگویم هیچ کاری در شهرستان انجام نشده اما حقیقت این است که با توجه به محرومیتهای قابل توجه در شهرستان باید امکانات و تجهیزات بیشتری هم در اختیار قرار گیرد تا بتوانیم کار را به صورت جدی تر پیش ببریم.
فرماندار ریگان میگوید: 90 درصد راههای شهرستان خاکی است و امکان رفت و آمد در آنها برای خودروهای عادی وجود ندارد، ما از مسئولان میخواهیم برای خدمات رسانی به مردم و رفع محرومیت اعتبار لازم را به ریگان اختصاص دهند.
روستای شلتک آباد، ملک آباد، شیرآباد، قاسم آباد و دیگر... آبادهای ریگان تنها چیزی که ندارد همین آبادی است، صدها کودک دانش آموز در این روستاها چشم انتظار مسئولانی هستند؛ خواسته آنها نه موبایل اندرویدی برای شبکه شاد است و نه آسفالت خیابان، پارک و کتابخانه و... دانش آموزان اینجا حتی تلویزیون برای استفاده از خدمات آموزشی صدا و سیما هم در ایام کرونا ندارند و برخی در عمرشان تلویزون هم ندیدهاند، این مردم نجیب فقط یک چیز میخواهند و آن اینکه دیده شوند و مانند سایر مردم امکانات اولیه زندگی مانند سرویس بهداشتی، حمام، راه دسترسی، امکان امرار معاش و آب آشامیدنی سالم و سقفی محکم بالای سرشان به آنها داده شود.