پاسخ به چند شبهه مهم در مورد حجاب
به گزارش گروه جامعه خبرگزاری فارس، یکی از مباحث اساسی که در مورد حجاب مطرح است موضوع فلسفه ایجاب حجاب در اسلام مطرح میباشد که قصد داریم در اینجا به 40 شبهه مطرح شده در این خصوص پاسخ دهیم.
حجاب در اسلام چیست؟ فلسفه پوشش در مکتب اسلام چند چیز است. بعضی از آنها جنبه روانی دارد و بعضی جنبه خانوادگی و بعضی دیگر جنبه اجتماعی و بعضی مربوط است به بالا بردن احترام زن و جلوگیری از ابتذال. در اینجا به چند نمونه از آنها اشاره میشود.
1- ارزش و احترام زن مسلمان در جامعه مساوی با عفت و حیاست و داشتن پوشش، او را محترم داشته، از نگاههای ناپاک و آلوده مصون میدارد و مقامی ارزشمند و جایگاهی والا برای او به ارمغان میآورد.
2- حضور بانوان در محیط کار و فعالیت، همراه با پوشش مناسب، آنها را از تعرض نامحرمان حفظ کرده و سبب میشود با امنیت و آرامش خاطر به انجام وظایف بپردازند. در فضایی که معاشرت زن و مرد آزاد باشد، فساد و بیبندوباری رشد کرده و به ضعف و رکود فعالیتهای اجتماعی میانجامد. اسلام میخواهد اجتماع مرکز کار و فعالیت باشد برخلاف سیستم غربی که میخواهد کار و فعالیت را با لذتجوییهای جنسی همراه کند.
3- امنیت و آرامش روانی و مصونیت در برابر طمعورزیهای هوسبازان یکی دیگر از انگیزههای حجاب است. در صدر اسلام بعضی از زنان بیبند و بار بودند و نسبت به پوشش و حفظ حجاب اعتنا نمیکردند، خداوند حکیم دستور داد که زنان مؤمن و پاکدامن حجاب خود را کاملا رعایت کنند تا بانوان با عفت و پاکدامن از زنان بدحجاب و آلوده مشخص شوند. وقتی زن کاملا خود را بپوشاند و با پاکدامنی در جامعه ظاهر شود، دیگر چشمها بهطرف او خیره نخواهد شد و از خطرات در امان خواهد ماند.
چرا زنان ایرانی باید حجاب اجباری داشته باشند؟ مگر قرآن نمیگوید «لا اکراه فیالدین» پس چرا اجبار میکنید؟ برخی به حجاب اعتقاد ندارند و نمیخواهند حجاب داشته باشند.
حتما درخصوص این آیه شریفه زیاد شنیدهاید، اما معنایی که از این آیه مشهود است، دقیق نیست. این آیه شریفه به معنی عدموجود اجبار و اکراه در پذیرش دین است. اما وقتی کسی وارد یک دین شد، رعایت قوانین آن برای او لازم است و نمیتواند بخشی از آن را انتخاب کرده و بخش دیگر را رها کند. از طرف دیگر احکام اسلامی دو جنبه دارند، جنبه فردی و جنبه اجتماعی. حجاب هم مانند دیگر واجبات دینی بر همه مسلمانان واجب است، اما اجباری در اجرای آن در حوزه فردی وجود ندارد. مثلا اگر کسی در خانه خود یا میهمانی خصوصی، در جلوی نامحرم، حجاب نداشته باشد گناه کرده است، اما کسی از او بازخواست نمیکند. مانند کسی که واجب مهمی مانند نماز را ترک کند. اما درجایی که امور جنبه اجتماعی پیدا میکند وضع فرق میکند، زیرا کارهای ما فقط بهخود ما مربوط نمیشود و روی دیگران و جامعه هم اثر میگذارد.
از این بحث که بگذریم اولا چهکسی گفته ما در کشور حجاب اجباری داریم؟ حجاب تعریف دارد حجاب یعنی آن چیزی که اسلام مشخص کرده است، یعنی یک تار موی یک زن نباید بیرون باشد، مچ دستش و ساعد دست نباید دیده شود، حال اگر کمی از مو دیده شد آیا پلیس او را میگیرد؟! در کشور ما حجاب اجباری نیست بلکه پوشش اجباری است. بین حجاب اجباری و پوشش اجباری تفاوت زیادی وجود دارد. در تمام دنیا پوشش اجباری است. همین خانمی که چند وقت پیش در هلند کشف حجاب کرد چرا پایینتنهاش را برهنه نکرد؟ چون طبق قانون هلند اگر پایینتنهاش را کامل برهنه میکرد، مرتکب جرم شده بود و دستگیر میشد. پس این یعنی در هر کشوری به یک اندازهای پوشش اجباری وجود دارد. هیچ کشوری نمییابید که اجازه دهند خانمها در خیابان، مدرسه و دانشگاه لخت مادرزاد راه بروند. بهعنوانمثال اردیبهشت امسال دخترخانمهای دبیرستانی در کانادا بهخاطر پوشش زیادی در مدرسه اعتراض کردند، پلیس هم وارد شد و دستگیرشان کرد.
در همه جای دنیا پوشش وجود دارد و به کسی اجازه نمیدهند با هر پوششی راه برود، پس حداقل پوشش همهجا وجود دارد. میگویند شاید یکی اعتقاد به حجاب نداشته باشد. مگر ملانیا ترامپ یعنی همسر ترامپ به حجاب عقیده دارد؟ پس چرا وقتی به واتیکان میرود روسری سر میکند؟! مگر ما کسی را بهزور مسلمان کردیم؟! در کشور باید قوانین اجرا شود. معنی لا اکراه فیالدین این است که «افکار برخلاف افعال، قابل اجبار نیست» یعنی شما نمیتوانید فکر یک نفر را بهاجبار تغییر بدهید، چرا؟ چون در ادامه آیه آمده: «قد تبین الرشد من الغی» باید تبیین شود. در تمام دنیا قانون وجود دارد مثلا یک خانم اجازه ندارد در دانشگاه پنسیلوانیا با کفش پاشنه بلند وارد دانشگاه شود، اینکه به اسلام ربطی ندارد قانون است. پس قانون وجود دارد و ربطی به لا اکراه فیالدین ندارد. به همین دلیل است که در همه کشورها قوانین اجباری برای پوشش وجود دارد. فقط مسئله این است که مقدار این پوشش متفاوت است چراکه پوشش هر فرد در اجتماع و کوچه و خیابان، روی دیگر افراد هم تأثیر میگذارد؛ بنابراین چیزی به نام حجاب اجباری وجود ندارد و آنچه در بخش اجتماعی مطرح است پوشش الزامی است که در همه کشورها وجود دارد و طبیعتا در کشور ما با اکثریت جمعیت مسلمان، مبنای این قانون پوشش، قوانین اسلامی هستند.
چرا کشورهای مسلمان مثل امارات، عربستان و... حجابشان اختیاری است؟
اولین نکته این است که بدانید بین کشور مسلمان و کشور دارای حکومت اسلامی تفاوت وجود دارد. ما کشورهای مسلمان زیادی داریم، اما کشورهای اسلامی زیادی نداریم. کشور اسلامی یعنی کشوری که براساس قوانین اسلام اداره شود. در میان کشورهای اسلامی هم وضع متفاوت است. یعنی برخی کمتر به قوانین اسلامی پایبند هستند و برخی بیشتر. اجازه دهید به یک داستان جالب اشاره کنم. یکی از شخصیتهای فرهنگی تعریف میکرد روزی در قاهره، پایتخت مصر سوار تاکسی شده بودم. راننده از من پرسید اهل کدام کشور هستی؟ گفتم خودت حدس بزن. اسم برخی کشورها مثل لبنان و عراق را برد. جواب منفی دادم و به او گفتم من اهل اسلامیترین کشور دنیا هستم. راننده بلافاصله به سمت من برگشت و گفت ایرانی هستی؟ جالب اینجاست که مصر خودش یک کشور اسلامی است. اینکه اثرات حفظ حجاب در ایران، نسبت به کشورهای غربی و اسلامی چه بوده است را نیز میتوان در آمار مربوط به جایگاه خانواده، امنیت، بهداشت، تحصیلات و... برای خانمها مقایسه کرد.
هرکسی مختار است سبک پوشش خود را انتخاب کند و ما باید به عقاید هم احترام بگذاریم، بنابراین در حیطه حجاب اجازه امر به معروف نیست.
همینطور هر شخصی در انتخاب محل زندگی خود اختیار دارد. ولی آیا کسی میتواند به این بهانه در وسط یک میدان خانه بسازد؟ و بگوید هر کسی اختیار خود را دارد و من علاقه دارم اینجا زندگی کنم؟ یا فردی بگوید دلم میخواهد با صدای بلند موسیقی گوش بدهم و در مقابل اعتراض همسایهها بگوید به عقاید هم احترام بگذاریم؟! خیلی از تعاریف مثل علاقه، اختیار و عقیده وقتی جنبه اجتماعی پیدا میکنند از حیطه شخصی خارج میشوند و براساس فرهنگ و قانون آن جامعه تعریف میشوند؛ بنابراین حدود اختیار در محیط خصوصی و اجتماعی، متفاوت است. در اجتماع هر شخص موظف به رعایت قوانینی است که فرهنگ و عرف جامعه مشخص میکند و طبیعی است که در کشور ما که اکثریت قریب به اتفاق مردم مسلمان هستند، این قوانین از اسلام گرفته شده باشد. پس احترام به عقاید دیگران، با رعایت حجاب در اجتماع اتفاق میافتد و یکی از مصادیق امور لازم برای امربهمعروف و نهی از منکر نیز همین مسئله حجاب است.
مگر میشود به زور کسی را وادار به رعایت حجاب کرد؟
حجاب یکی از احکام الهی و یکی از قوانین کشور است. در محیطهای خصوصی، حجاب یک مسئله بین هر فردی با خداست، اما در فضای عمومی اجتماع، دیگر مسئله فرق میکند. همانطور که رعایت بقیه قوانین برای همه لازم است، حجاب هم باید در کوچه و خیابان رعایت شود. حجاب چه تفاوتی با دیگر قوانین مثلا قوانین راهنمایی و رانندگی دارد؟ مثلا هرکسی بگوید مگر بهزور میشود پشت چراغقرمز ایستاد؟ من دلم میخواهد همیشه از چراغقرمز عبور کنم. یا حتی در مورد همین قوانین پوشش، یک آقا بگوید من میخواهم بدون پیراهن در خیابانها راه بروم و بهزور نمیشود پیراهن تن کسی کرد. اگر این منطق در همه ابعاد زندگی جاری شود، بهنظر شما زندگی اجتماعی ما چه وضعی پیدا میکند؟
جمهوری اسلامی با حجاب زنان چهکار دارد؟
بهنظر شما چرا جمهوری اسلامی باید روی حجاب پافشاری کند و برای آن اینقدر توهین بشنود و هزینه بدهد؟ آیا راحتتر نیست که پوشش و سایر محدودیتها در روابط را آزاد کند و اجازه دهد مردم در این لذتهای مادی غرق شوند و دیگر کاری به حکومت نداشته باشند؟ تمام نظامهای سیاسی دنیا نفع خود را در این میبینند که مردم و بهخصوص جوانان در سرگرمی و لذتهای جنسی غرق باشند و در عوض خودشان به حکومت خود ادامه دهند؛ اتفاقی که در کشورهای غربی ر خ داده است. جمهوری اسلامی نیز اگر صرفا حفظ قدرت و حکومت برایش مهم باشد، راحتترین کار همین است! اما ازآنجاییکه کرامت انسانی و رشد استعدادهای انسان برای جمهوری اسلامی مهم است، روی این اصل ایستاده است و برای آن هزینه میدهد و شهید تقدیم میکند. برای روشن شدن اهمیت این اقدام، کافی است به سند زیر دقت کنید:
در سال 2001، شاهزاده بندر بن سلطان، سفیر عربستان سعودی در واشنگتن، در گفتوگویی که با نیویورکتایمز انجام میدهد، درباره مقایسه عربستان امروز و ایران زمان شاه میگوید دهه 1960، شاه ایران تعدادی نامه محرمانه به ملک فیصل پادشاه عربستان نوشت. وی در یکی از آنها نوشته بود: برادرم! از تو خواهش میکنم دست به مدرنیزاسیون بزن. درهای کشور خود را باز کن. آموزشگاههای مختلط پسران و دختران را باز بگذار. دیسکو برگزار کن. مدرن باش، وگرنه تضمین نمیکنم که بتوانی تاجوتخت خودت را نگهداری» یعنی همین کاری که امروز بن سلمان در عربستان انجام میدهد.
به نقل از مفدا، کنسرتهای مختلط و انواع برنامههای آزاد برای جوانان برگزار میکند تا دیگر کسی به اقدامات جنایتکارانه او مانند حمله به یمن یا اعدام بیش از 80 جوان معترض در یک روز و یا قتل شیعیان توجه نکند. در پایان خوب است به محیطی که محمدرضا پهلوی در جامعه برای مشغول کردن جوانان به فساد و بیبندوباری ایجاد کرده بود اشاره کنیم. این اعداد در ستون صفحه آمده است.
پایان پیام