جمعه 9 آذر 1403

پرس تی وی و کنکاش در پرونده‌های پنهان آمریکایی‌

خبرگزاری اکو نیوز مشاهده در مرجع
پرس تی وی و کنکاش در پرونده‌های پنهان آمریکایی‌
به گزارش خبرگزاری اقتصادایران، روز 12 تیرماه 1367، یک فروند هواپیمای مسافربری ایران در حریم آب‌های داخلی این کشور در خلیج فارس توسط ناو آمریکایی «وینسنس» هدف قرار گرفت. در جریان این جنایت، تمامی 290 سرنشین هواپیمای سرنگون شده، شامل 66 کودک خردسال، جان خود را از دست دادند. این خبری بود که در زمان خودش با بهت فراوان از سوی رسانه‌های جهان منتشر شد.

همه ساله در این روز، ایرانیان به همراه جمعی از بازماندگان قربانیان این سانحه جانگداز گردهم آمده و ضمن گلباران محل سقوط هواپیما در خلیج فارس، با چشمانی اشکبار یاد و خاطره عزیزان جان باخته را گرامی می‌دارند. اما اینکه چه رازی در قعر این آب‌های ژرف و نیلگون نهفته و این خفیه چه ربطی با پرواز 655 شرکت هواپیمایی هما دارد، موضوع داغ این قسمت از مجموعه «پرونده های پنهان» شبکه پرس‌تی‌وی است که مرضیه هاشمی با حضور میهمانان برنامه به واکاوی آن می‌پردازد.

بلافاصله پس از روشن شدن هویت این هواپیما، مقامات آمریکایی ضمن ابراز تأسف اعلام داشتند در تشخیص هویت این هواپیما مرتکب اشتباه شدند. اشتباهی هولناک که بابت آن تاکنون هیچ مقامی در واشنگتن رسماً از ایران دلجویی و عذرخواهی نکرده است. ایران از ابتدا ادعای آمریکا را مردود دانست و آن را به استناد شواهد معتبر، اقدامی خصمانه و عمدی از جانب آمریکاییان برشمرد. ناگفته نماند، چندی بعد از این واقعه دلخراش، فرمانده ناو «وینسنس»، به پاس ساقط کردن هواپیمای مسافربری ایران ایر، به دریافت نشان شهامت و افتخار نائل گردید!

اینکه آمریکا با اصابت قراردادن یک ایرباس مسافربری ایرانی در آب های فلات قاره ایران توسط دو فروند موشک چه هدفی را دنبال می‌کرده است، پرسشی است که جواد نیکی ملکی، مشاور و تحلیلگر رسانه و فرزند یکی از جان باختگان این سانحه جانکاه، به آن پاسخ می‌دهد. او ضمن ریشه‌یابی علت تفویض عنوان «شهادت» به قربانیان این حادثه ناگوار و یادآوری خاطرات تلخ اوان کودکی از لحظه انتشار خبر مربوطه در رسانه ها، اقدام آمریکا در سرنگونی پرواز 655 را در دو کلمه خلاصه می‌کند؛ «جنایت» و «مظلومیت».

جنایتی بی‌محابا، نه فقط در حق سرنشینان مظلوم یک پرواز مسافربری و خانواده‌های ایشان، بلکه به عنوان نماد 365 فقره جنایت مشابه علیه همه مستضعفان جهان. به زعم او، در فضای سیاسی سال 1367 خورشیدی، هدف اصلی آمریکا از ارتکاب این جنایت آشکار، مانع شدن از دستیابی ایران به پیروزی قطعی در برابر متجاوزان بعثی بوده است.

نیکی ملکی اهدای نشان شهامت و افتخار به فرمانده ناو آمریکایی «وینسنت» را نشانه خوی استعماری آمریکا می‌داند و آن را ترفند کهنه و استیلاجویانه واشنگتن برای تأمین امنیت و منافع نظام هژمونیک حاکم بر آن سرزمین بر می‌شمرد. نظامی سلطه‌گر که برای صحه گذاشتن بر جنایاتش، از یکسو متکی است به نهادهای بین‌المللی و در رأس همه شورای امنیت سازمان ملل و از سوی دیگر به توان اقتصادی، نظامی و رسانه‌ای که در مقیاس جهانی برای خود دست و پا کرده است.

به باور نیکی ملکی، اقدام ددمنشانه آمریکا در سرنگونی پرواز 655 سناریویی است از پیش طراحی شده در راستای تحقق یک هدف سیاسی. وی در تشریح اثرات این اقدام ناجوانمردانه در شکل دادن بینش سیاسی و روحیه عاطفی خود در مراحل بعدی زندگی، مداخلات آمریکا در امور ایران - از جمله تحریم یک جانبه علیه ایران، پشتیبانی از صدام حسین در خلال جنگ تحمیلی، طراحی کودتای 28 مرداد در زمان رژیم گذشته، حمایت از اغتشاش‌گران در جریان اعتراضات سال 1388 - و به طور کل نقش پررنگ حاکمان آمریکا در فرافکنی و ایجاد ناامنی در دیگر نقاط جهان را موجب تقویت روحیه و تحکیم مواضع استکبارستیزانه و ضد امپریالیستی ملت آگاه ایران در همه عرصه‌ها بر می‌شمرد.

وی در پاسخ به پرسش تأمل برانگیز مرضیه هاشمی مبنی بر اینکه اگر احیاناً یک هواپیمای مسافربری آمریکایی توسط ایران هدف قرار می‌گرفت، جهان باید چه واکنشی را از آمریکا انتظار می‌داشت، می‌گوید: اساساً ایرانی‌ها هرگز مرتکب چنین جنایتی نمی‌شوند. لیکن، همانطور که در حادثه تروریستی 11 سپتامبر شاهد وقوع آن بودیم، به رغم آنکه تحقیقات مستقلی برای شناسایی عوامل اصلی این واقعه صورت نگرفت، آمریکا به خودش اجازه داد خودسرانه به منطقه غرب آسیا لشکرکشی کند و با تجاوز و اشغالگری، خون متجاوز از یک میلیون نفر از ساکنین بی‌دفاع این منطقه را بر زمین ریزد.

وی در ادامه، جنایات واشنگتن علیه بشریت را منحصر به سرنگونی هواپیمای مسافربری ایران در آبهای خلیج فارس و به راه انداختن جنگ و خونریزی در خاورمیانه و دیگر نقاط جهان نمی داند و معتقد است پرونده شرارت آمریکا را باید قبل از هرچیز، در راهبرد تنگ نظرانه اقتصادی و اقدامات لئیمانه مقامات آن کشور در تحمیل فقر و بیماری و گرسنگی بر آحاد مردم جهان نظاره‌گر بود.

نیکی ملکی اتحاد و همبستگی ملت‌های مظلوم را یگانه راه نجات از ورطه ظلم و بیداد کاخ سفیدنشینان مستکبر در داخل و خارج از آمریکا بر می‌شمرد.

در جریان عملیات نفس‌گیر جستجو و نجات برای یافتن بقایای سانحه سرنگونی هواپیمای مسافربری ایران در آبهای خلیج فارس در تیرماه سال 1367، نیروهای امدادی، انتظامی و داوطلب ایرانی تنها به یک چیز می‌اندیشیدند و آن اینکه چرا باید آمریکا یک هواپیمای غیر نظامی را با 290 سرنشین هدف موشک قرار دهد؟ و اینکه اصولاً ناو جنگی آمریکا به چه علت و با کدام مجوز وارد حریم آب‌های ایران شده بود؟

میهمان دوم برنامه ناوسالار یکم پاسدار رضا رکن الدینی است که در پی حادثه ساقط شدن پرواز 655 هواپیمایی ایران ایر توسط ناو «وینسنس»، در مقام یک بسیجی در عملیات تجسس بقایای ایرباس سرنگون شده شرکت داشته است. وی که در لحظه محو شدن هواپیما از صفحه رادار در محل خدمتش در جزیره هنگام به سر می‌برد، جزو نخستین کسانی بود که خود را با قایق به محل سانحه رساند تا اجساد سرنشینان هواپیمای ساقط شده را جمع‌آوری کند و به بندرعباس انتقال دهد. وی گفت به سبب عوامل اقلیمی، شامل جزر و مد، عملیات جمع آوری بقایای مسافرین و قطعات متلاشی شده هواپیما تا هفته‌ها به طول انجامید.

رکن‌الدینی در واکنش به اظهارات فرمانده ناو آمریکایی مبنی بر اشتباه گرفتن هواپیمای مسافربری با یک فروند جنگنده اف14 مهاجم، می‌گوید: هواپیمای مسافربری ایرباس از نظر سرعت، حجم، شکل، اندازه، توانایی پرواز و سیگنال‌های ناوبری کاملاً با هواپیمای اف -14 متفاوت استو خدمه ناو آمریکایی «وینسنس» یقیناً از غیرنظامی بودن این شی پرنده اطلاع داشتند. ناوسالار یکم رکن الدینی در ادامه، ضمن محکوم کردن رفتار مستحسن آمریکایی‌ها در اعطاء مدال شهامت و افتخار به فرمانده ناو آمریکایی «وینسنت»، از واکنش شنیع مقامات آمریکایی پیرو واقعه هدف قرار گرفتن پرواز 655 به عنوان برگ سیاهی دیگر در کارنامه ضد بشری آن کشور یاد می‌کند.

واقعیت این است که قدرت مطلق جز فساد و تباهی حاصلی در پی ندارد و رفتار دوگانه قدرت‌های جهانی در برابر جنایاتی از این دست، از عوام فریبی این قدرت ها و نیات شوم سردمداران آنها خبر می‌دهد. از نگاه رسانه‌های جمعی وابسته به این قدرت‌ها، واقعه قتل عام 290 انسان بی‌گناه در یک چشم برهم زدن، تا زمانی که با منافع نامشروع اربابانشان در تضاد نباشد، رویدادی است بی‌اهمیت و قابل اغماض. برای این رسانه‌های حلقه به گوش، آمار و ارقام زمانی برجسته و معنادار می‌شود که مطامع سیری ناپذیر صاحبانشان را با تهدید جدی مواجه سازد.