پشت پرده بلند پروازی عربستان و اعراب در ورزش / هویت سازی یا پولشویی؟
اقتصادنیوز: سرمایه گذاری گسترده کشورهای عربی در حوزه ورزش این روزها حسابی در کانون توجه جهانیان قرار دارد؛ اقدامی که باید دید چه اهدافی در پشت آن نهفته است.
به گزارش اقتصادنیوز، نام کشورهای عربی دیگر محدود به تجارت جهانی و کلیشه نفت نیست؛ بسیاری حالا در عرصه ورزش جهانی گام نهادند؛ روندی که از چند سال گذشته با خرید سهام باشگاههای فوتبال بزرگ اروپا و آمریکا آغاز شد و رنگ و بوی جدیدی به خود گرفت؛ از به خدمت گرفتن رونالدو و ستارگان فوتبال جهان تا گسترش فعالیت در رشتههای بوکس، فرمول یک، کشتی، کریکت، گلف و اخیرا تنیس. آنها مدتهاست که پای خود را از مستطیل سبز فراتر گذاشته و در رشتههای ورزشی دیگر هم به شکل رسمی اعلام حضور کردهاند.
هنگامی که (NBA) لیگ حرفهای بسکتبال آمریکا برای گسترش جهانی خود به یک کشور جدید نیاز داشت، امارات متحده عربی اعلام آمادگی کرد. زمانی که برگزارکنندگان مسابقات بوکس رویای یک مسابقه فانتزی بین تایسون فیوری، قهرمان سنگین وزن و فرانسیس نگاننو، ستاره هنرهای رزمی ترکیبی را در سر می پروراندند، با عربستان سعودی، شریک شدند و تد لئونسیس هنگامی که به دنبال سرمایهگذاری برای تقویت Monumental Sports (شرکت مستقر در واشنگتن دی سی که دارای هفت امتیاز ورزشی است) بود؛ شرکای خود را در قطر پیدا کرد.
چشم انداز بلندپروازانه و باورنکردنی
اما تمام فعالیت ورزشی این کشورها به همینجا خلاصه نمی شود و عربستان به عنوان مهم ترین مصداق این سرمایه گذاری در میان کشورهای عربی، برنامه بسیار ویژه ای را در جهت اعتلای جایگاه خود در جهان به واسطه ورزش آغاز کرده است. به گزارش پایگاه خبری نورث ایست، این کشور با صرف میلیاردها دلار از صندوق سرمایهگذاری عمومی خود، سرفصلهایی را در سراسر جهان ورزش ایجاد کرده است و همه این موارد تنها بخشی از چشم انداز 2030 سعودی هاست.
برنامه بلندپروازانه عربستان سعودی برای متحول کردن اقتصاد و جامعه این کشور با چرخش از سوختهای فسیلی به سمت انرژی های تجدیدپذیر در حالی نخستین مراحل خود را پشت سر گذاشته است که هوش مصنوعی، گردشگری و مجموعه ای از هنجارهای اجتماعی را در بر می گیرد.
اما آنچه در اصل ماجرا در حال تحقق است، برنامه ریزی عربستان برای سرمایه گذاری حدود 3 تریلیون دلاری در یک بازه زمانی 15 ساله به عنوان بخشی از تلاش برای تنوع بخشیدن به اقتصاد این کشور است، سرمایه گذاری که حدود سه برابر تولید ناخالص داخلی سالانه عربستان است و بخش قابل توجهی از این پول (حدود 500 میلیارد دلار) برای یک مگاشهر 16 منطقه ای به نام نئوم در نظر گرفته شده است که مقامات سعودی آن را جاه طلبانه ترین پروژه جهان توصیف کرده اند.
حضور چشمگیر کشورهای عرب زبان و به طور ویژه عربستان سعودی در حوزه ورزش عاملی شده است تا بسیاری از کارشناسان و رسانههای جهان به ریشه یابی علل آن بپردازند.
برنامه هویت سازی و کسب جایگاه جهانی
هجوم پول از خاورمیانه ساختار قدرت ورزشی جهانی را تغییر داده است و بحثهایی را بر سر منبع تأمین مالی برانگیخته است، کشورهایی که از ذخایر نفت حمایت میشوند اما به دلیل رفتارشان با زنان، کارگران و سایر گروههای به حاشیه رانده شده بودند؛ حال به دنبال کسب جایگاه مهم و اثرگذار در جامعه جهانی هستند.
براساس گزارش واشنگتن پست، بنا به گفته سایمون چادویک، استاد ورزش و اقتصاد ژئوپلیتیک در مدرسه بازرگانی Skema در پاریس، «آنچه که ما اکنون شروع به دیدن آن کردهایم، تلاقی جغرافیا، سیاست و اقتصاد است که ورزش را شکل میدهد.... آنچه که کشورها در تلاش هستند انجام دهند این است که هویت بسازند، قدرت جمع کنند، آن قدرت را به نمایش بگذارند و از طریق ورزش اعمال نفوذ کنند.»
تلاشی برای به کار انداختن جمعیت داخلی خود
اما راوی رامامورتی، استاد برجسته دانشگاه در تجارت بینالملل، انگیزه دیگری را به این فهرست اضافه میکند و معتقد است برنامه عربستان و سایر کشورهای عربی، «تلاشی برای به کار انداختن جمعیت داخلی خود است.»
رامورتی که در این کشور عربی به عنوان مشاور کار کرده است می گوید: «جمعیت عربستان در حال افزایش است، اما بیشتر کارهایی که در عربستان سعودی انجام می شود توسط کارگران مهمان انجام می شود که 40 درصد جمعیت این کشور را تشکیل می دهند. احتمالاً شما سعودی ها را به عنوان مصرف کننده، مالک، ناظر و رئیس می بینید تا کارگر و این مسئله باعث ایجاد فرهنگی شده است که در آن بسیاری از سعودیها هیچ مهارت واقعی قابل فروش را کسب نکردهاند.»
ورزش اصل ماجرا نیست!
اما رامورتی به نکته جالب توجه دیگری اشاره می کند که تاکنون چندان هم مورد توجه قرار نگرفته است، به گفته این استاد دانشگاه، ورزش تنها بخشی از گام های نخست برنامه بلندپروازانه عربستان و سایر کشورهای عربی است و چندان جایگاه بالایی در آینده این پروژه ندارد.
او می گوید: «حدود 20 سال پیش 80 درصد از صادرات عربستان به نفت و گاز متکی بود اما امروز، در نیمه راه چشم انداز 2030، عربستان سعودی همچنان برای 80 درصد از صادرات خود به نفت و گاز وابسته است و درآمدهای نفتی برای کمک به شروع سرمایه گذاری در سایر بخش ها، از جمله انرژی های تجدیدپذیر، مورد نیاز است. در این کشورها پروژههای بسیار دیگری با گستره نسبتا وسیع وجود دارد و و وقتی به فهرست پروژههای کلیدی که به عنوان بخشی از این ابتکار انجام میشوند نگاه میکنید، ورزش حتی در فهرست دیده نمیشود.»
به گفته او «گردشگری و جذب گردشگران در این فهرست جایگاه مهمی دارد که در پی آن زیرساختهای مدرن برای فعالسازی گردشگری ایجاد میشود، مانند یک فرودگاه مدرن و ایجاد یک خط هوایی کاملاً جدید که میتواند با هواپیمایی امارات، قطر و غیره رقابت کند.»
پای پولشویی در میان است؟
اما این ماجرا وجه دیگری هم دارد و به عقیده بسیاری از کارشناسان «جذابیت ورزش و رقابت بین المللی توجه را از سوابق ضعیف حقوق بشری این کشور منحرف میکند» و به این ترتیب، بسیاری از مقامات سعودی به دلیل دست داشتن در شستشوی ورزشی در مظان اتهام قرار دارند.
براساس گزارش اکوایران، بسیاری از کارشناسان اقدام انجام شده توسط کشورهای عرب زبان را به نوعی پولشویی از طریق فعالیت های ورزشی می دانند و معتقدند همه آنچه درباره اهداف دیگری این پروژه نام برده شده و می شود تنها ویترینی برای مخفی نگه داشتن اصل ماجرای پولشویی است.
سرمایه گذاریها نتیجه بخش خواهد بود؟
آیا سرمایهگذاریهای عربستان سعودی، قطر و امارات در ورزش موثر و نتیجه بخش خواهد بود؟ این سوالی است که بسیاری از کارشناسان در چند وقت اخیر مطرح کرده اند. موضوعی که رامورتی و کالتنهکر، دو استاد دانشگاه باسابقه در حوزه اقتصاد چندان به آن امیدوار نیستند.
رامورتی در این باره میگوید: «صراحتاً، من چنین فکر نمیکنم، زیرا این پروژهها با توجه به بازده مالی انجام نمیشوند.»
کارشناسان تجارت دانشگاه نورث ایسترن هم میگویند «این یک قمار بزرگ است و بسیاری از کشورها به دلایل مختلفی در بازار جهانی ورزش شرکت می کنند که برخی از آنها ارتباط چندانی با رشد اقتصادی ندارند.»
اوودیو کالتنهکر، استادیار تدریس در دانشکده بازرگانی هم در این باره می گوید: «اول از همه، این یک رویکرد بسیار مخاطره آمیز است. ما باید به این سرمایه گذاری ها در ورزش و چشم انداز 2030 از دیدگاه های مختلف نگاه کنیم. در اینجا چند موضوع وجود دارد که به مسائل ژئوپلیتیک، رقابت منطقه ای، سیاست داخلی و روابط عمومی می پردازد.»
اما آنچه مشخص است وقتی پای پول و ثروت کلان به میان بیاید، لیگها، تیمها و ورزشکاران بهطور فزایندهای توان مقابله با آن را ندارند و این اتفاق منجر به سرمایهگذاری و نفوذ در زیرساختها میشود. عاملی که باعث می شود تا صاحبان سرمایه بتوانند تا حدود زیادی به اهداف خود دست پیدا کرده و نتیجه مطلوب خود را کسب کنند.
همچنین بخوانید ما را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید