چهارشنبه 7 آذر 1403

چالش نامه‌های عباس کیارستمی در تداوم نامه‌های فروغ فرخزاد

وب‌گاه تابناک مشاهده در مرجع
چالش نامه‌های عباس کیارستمی در تداوم نامه‌های فروغ فرخزاد

به باور برخی صاحب‌نظران، در صورتی که شخص درگذشته، در یادداشتی به وابستگانش مجوز داده باشد که اطلاعات شخصی‌اش را منتشر کنند، آن‌ها به لحاظ اخلاقی چنین حقی دارند، اما اگر چنین مجوزی در زمان حیاتش نداده باشد، قاعدتا انتشار این مکتوبات به لحاظ اخلاقی قابل تایید نیست...

پس از آنکه نامه‌های عباس کیارستمی به همسرش توسط یکی از فرزندانش در قالب یک کتاب منتشر شد، این فرآیند با شکایت همسر و یکی از فرزندان کیارستمی متوقف شد و همین موضوع مباحث حقوقی را در پی داشت اما فراتر از مباحث حقوقی، مباحث اخلاقی نیز مطرح است که پیش از این نیز درباره انتشار نامه‌های فروغ فرخزاد به ابراهیم گلستان مطرح شده بود و تاکنون بی‌پاسخ مانده است.

به گزارش «تابناک»؛ کتاب من خانه‌م بدون اذن خانم پروین امیرقلی (همسر سابق عباس کیارستمی) و احمد کیارستمی به انتشار رسیده است. همین موضوع سبب شد تا آقای کیارستمی و خانم امیرقلی نسبت به انتشار این کتاب شکایت کنند. در همین راستا با دستور قاضی محترم در این‌باره تحقیق و صدها جلد از این کتاب در دفتر نشر منتشر کننده توقیف و جمع‌آوری شده است.» این سرنوشت آخرین کتابی است که درباره عباس کیارستمی با پیگیری بهمن کیارستمی فرزند کوچک عباس کیارستمی منتشر شد و همسر سابق و فرزند ارشد کیارستمی چنین واکنشی نشان دادند.

از چهاردهم تیر 1395 که عباس کیارستمی بدرود حیات گفت، تا به امروز محتوا‌های فراوانی در قالب‌های کتاب، مقاله، فیلم و... از او منتشر شده، اما هیچ یک تا این حد حساسیت برانگیز نشده است. این حساسیت بیش از آنکه مرتبط با مباحث حقوقی باشد، متاثر از استاندارد‌های اخلاقی است. مسئله کلیدی در این زمینه مطرح است، مشروعیت اخلاقی انتشار این نامه‌هاست. آیا اگر یادداشت‌ها یا نامه‌های خصوصی به شخصی نوشته شود و نویسنده نامه یا دریافت کننده نامه راضی به انتشار این مکاتبات نباشند، انتشار این متن‌ها در زمان حیات یا پس از فقدان یکی از دو طرف یا هر دو طرف اخلاقی است؟

منطق حکم می‌کند هر دو سوی نگارنده و مخاطب یک مجموعه مکاتبات خصوصی، از انتشار مکاتبات خصوصی رضایت داشته باشند، چون در مکاتبات خصوصی و شخصی، موضوعات با جزئیات مطرح می‌شود که ممکن است هیچ‌یک از دو طرف ماجرا راضی به انتشارش نباشند. اگر سطح این مکاتبات خصوصی به روابط خصوصی به عنوان نمونه روابط زن و شوهر مربوط باشد، قاعدتا دریافت این مجوز از هر دو سطح ماجرا از اهمیت بیشتری برخوردار است، چون مسائلی که در این حوزه خصوصی مطرح می‌شود، به مراتب حساس‌تر از دیگر مسائل خصوصی است و انتشارش می‌تواند به یک یا هر دو سوی این مکاتبه آسیب وارد آورد.

در نمونه دیگر از همین جنس نامه‌های خصوصی فروغ فرخزاد به ابراهیم گلستان که در اختیار گلستان بود توسط یک نویسنده زن در قالب یک کتاب منتشر شد. پوران فرخزاد، خواهر فروغ فرخزاد در زمان انتشار این کتاب در گفت‌وگویی با «تابناک» نسبت به انتشار این نامه‌ها ابراز نارضایتی کرد و تاکید داشت اگر فروغ بود، راضی به انتشار این نامه‌ها نبود. نکته‌ای که پوران فرخزاد به آن اشاره داشت، جنبه مهم دیگر از کل ماجراست. آیا مرگ یک شخص، این اجازه را به ورثه آن شخص می‌دهد که با شخصی‌ترین نوشته‌هایش به عنوان میراث برخورد کنند و آنها را بفروشند یا منتشر کنند؟

آیا شخصی که با مرگش دیگر قدرت تصمیم گیری ندارد، اگر زنده بود این یادداشت‌ها را منتشر می‌کرد؟ این پرسشی است که قاعدتا نمی‌توان پاسخ روشنی به آن داد. به باور برخی صاحب‌نظران در صورتی که شخص درگذشته، در یادداشتی به وابستگانش مجوز داده باشد که اطلاعات شخصی‌اش را منتشر کنند، آنها به لحاظ اخلاقی چنین حقی دارند اما اگر چنین مجوزی در زمان حیاتش نداده باشد، قاعدتا انتشار این مکتوبات به لحاظ اخلاقی قابل تایید نیست؛ هرچند از منظر قانون در اکثر کشورها، این مکتوبات به ورثه تعلق می‌گیرد و ورثه می‌تواند هرگونه که تشخیص می‌دهند، عمل کنند.

به نظر می‌رسد سال‌ها در پیش است تا مرزهای اخلاقی و حقوقی در حوزه انتشار مکاتبات خصوصی با هم منطبق شود و تا آن زمان، شاید بهترین گزینه، تقویت انگاره‌های مورد وثوق اخلاقی در این عرصه باشد؛ به گونه‌ای که به محرمانگی مکاتبات خصوصی اشخاص که پس از مرگ کنترلی بر سرنوشت‌شان ندارند، احترام گذاشته شود و آن بخش که مجوز انتشارش داده نشده، ولو اینکه متعلق به برجسته ترین نویسندگان یا هنرمندان باشد، انتشار عمومی نیابد.

چالش نامه‌های عباس کیارستمی در تداوم نامه‌های فروغ فرخزاد 2
چالش نامه‌های عباس کیارستمی در تداوم نامه‌های فروغ فرخزاد 3