چرا تهران حامی صلح در افغانستان است؟
تهران - ایرنا - جمهوری اسلامی ایران برخلاف ادعاهای مقامهای آمریکایی، همواره بر ضرورت انجام مذاکرات صلح بینالافغانی تاکید داشته و مخالفت خود را با هرگونه دخالت خارجی در مسیر برقراری صلح و ثبات در این کشور نشان دادهاست.
افغانستان پس از 18 سال جنگ و اشغال از سوی ایالات متحده هنوز روی آرامش را ندیدهاست و مردم این کشور هر روز با خشونت، بمبگذاری و اقدامات تروریستی دست و پنجه نرم میکنند.
حملات تروریستی القاعده و بن لادن در 11 سپتامبر 2001 به نیویورک دستاویزی برای بزرگترین ارتش دنیا در توجیه تجاوز به این کشور شد. کاخ سفید پس از نزدیک به دو دهه از برقراری صلح در افغانستان و خروج آبرومندانه از آن عاجز ماندهاست و اینبار همچون گذشته مسئولیت ناتوانی، بیمنطقی و شکست خود را گردن دیگران میاندازد. به تازگی «زلمی خلیلزاد» نماینده ایالات متحده در امور افغانستان مدعی شده است که ایران از تلاشها برای برقراری صلح در افغانستان حمایت کافی نمیکند. گویا به همین دلیل آمریکا از عملیسازی خواستههای خود در این کشور ناتوان ماندهاست.
شاید در نگاه نخست این سخنان مقام ارشد کاخ سفید به عنوان اعتراف به قدرت جمهوری اسلامی ایران و نیاز واشنگتن به همکاری با تهران ارزیابی شود اما درواقع مقامهای آمریکایی تلاش میکنند با سلب مسئولیت از جنایاتی که انجام دادهاند، دیگران را مقصر جلوه دهند و بر گناه، جنایات و کوتاهیهای خود سرپوش بگذارند.
جمهوری اسلامی ایران برای چند دهه میزبان میلیونها نفر از شهروندان ملت دوست و برادر از مرز شرقی است و باتوجه به وجود تحریمهای گوناگون و مشقتهای فراوان در حد توان امکانات را برای مردمی با فرهنگ پارسی محیا کردهاست. ایران تقریبا همان خدماتی را که در حوزههای مختلف اجتماعی، اقتصادی و آموزشی و... برای مردم سرزمین خود مهیا کرده به مهاجران افغانستانی ساکن در ایران و خانوادههای آنها ارائه دادهاست.
کم کاریهای دولت آمریکا در این چند سال به ویژه تداوم ناامنی در افغانستان موجب شده که درخواستهای مقامات کشورمان برای خروج داوطلبانه مهاجران به موطن اصلی بدون پاسخ باقی بماند. به جرات این ادعا دور از واقعیت نیست مهمترین کشوری که از صلح در افغانستان سود میبرد جمهوری اسلامی ایران است زیرا بازگشت داوطلبانه چند میلیون مهاجر به کشورشان، به نحو چشمگیری زمینه را برای باز شدن فضا برای نیروی کار ایرانی فراهم میکند و حجم گستردهای از بار حضور این میهمانان بر دولت ایران را میکاهد. بی دلیل نیست که به گفته یک شخصیت افغانستانی، جمهوری اسلامی ایران صلح و ثبات در افغانستان را به معنی امنیت و ثبات در ایران میبیند و به همین دلیل از صلح در این کشور حمایت میکند.
موضوعی که مقام های آمریکایی برای فرافکنی در رسانهها مطرح میکنند استدلالی بدون پشتوانه است زیرا جمهوری اسلامی ایران در طول دهههای گذشته و حتی در زمان حمله شوروی به افغانستان با هرگونه بیثباتسازی و تجاوز به افغانستان مخالفت کردهاست. حتی کشورمان تاوان مقاومت در برابر خواسته تروریستها را نیز با شهادت چند دیپلمات خود به همراه خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) در مزار شریف دادهاست.
برخلاف مقاومت تهران در مقابل گروههای خشونتطلب، ایالات متحده حدود 2 سال به بهانه برقراری صلح در افغانستان با دشمن شماره یک خود در افغانستان یعنی طالبان بر سر میز مذاکره مستقیم نشست. درحالی که واشنگتن طالبان را گروه تروریستی میخواند اما مجموعه مذاکرات دوحه را با مدیریت خلیلزاد برگزار کرد و در نهایت چند ماه قبل توافق دوطرفهای را نهائی ساخت.
از زمان امضای توافق صلح تاکنون از میزان ناامنی، خشونت و کشتار در افغانستان کاسته نشد. به اعتقاد تحلیلگران مهمترین دلیل آن نبود اراده واقعی و صادقانه در سران آمریکا برای صلح در افغانستان و خروج از این کشور است. درحالی که در هر توافق صلحی میبایست دولت کابل نقش کلیدی را داشته باشد اما این واشنگتن بود که به نوعی از طرف دولت رسمی افغانستان ابتدا وارد مذاکرات صلح شد و تعهداتی را به طالبان در زمینه آزادی زندانیان و مسائل امنیتی و... داد که تنها در حیطه حاکمیت این کشور است. کاخ سفید با این اقدام خود در واقع طالبان را به عنوان یک قدرت تصمیمگیر که حاکمیت بخش عمدهای از افغانستان را در اختیار دارد به رسمیت شناخت. واشنگتن در واقع وضعیت وجود دو دحکومت در یک کشور را مورد تائید قرار داد.
تحلیلگران موضوع فوق را منشاء اصلی تداوم اختلاف، بیثباتی و خشونت در افغانستان میدانند. تهران بر این باور است آمریکا به عنوان یک دلال صلح نقشآفرین است و با طرفهای دخیل معامله میکند اما گام عملی را برای ثبات بر نمیدارد. آمریکا نمیخواهد امور را به بازیگران اصلی و ذینفعان صلح بسپارد. درحالی که کاخ سفید با طالبان بر سر افغانستان معامله میکند تهران تلاش دارد با درک واقعیات میدانی و دریافت نظرات همه طرفها راه حل عملیاتی را برای برقراری صلح دنبال کند.
تهران از همان ابتدا، از انجام گفت وگوهایی با محوریت حضور گروههای افغانی یا به عبارت دیگر مذاکره بینالافغانی حمایت کردهاست. در این ساختار دولتهای همسایه و دیگر نقشآفرینان تنها باید به هموارسازی مسیر حرکت به سوی صلح کمک کنند و امور باید به مردم و دولت قانونی این کشور سپرده شود.
پوچ بودن ادعاهای آمریکا را میتوان در نمونه عینی تبلیغات جهانی واشنگتن در زمینه مقابله با قاچاق مواد مخدر درک کرد. برغم ادعاهای فراوان واشنگتن از زمان اشغال افغانستان از سوی ایالات متحده نه تنها در تولید مواد مخدر کاهشی صورت نگرفت بلکه به صورت مستقیم و غیرمستقیم آمریکا زمینه افزایش حدود 50 برابری تولید مواد مخدر از مزارع این کشور نسبت به اوایل اشغال را فراهم کرد به گونهای که براساس برخی برآوردها اکنون سالانه حدود 10 هزار تن مواد مخدر در افغانستان تولید میشود.
جمهوری اسلامی ایران در هر صورت خواستار نقشآفرینی صادقانه و شفاف واشنگتن در روند صلح افغانستان است و همچون همیشه ضمن تاکید بر ضرورت شکلگیری و تحکیم مذاکرات بینالافغانی، مخالفت خود را با هرگونه دخالت خارجی در فرایند برقراری صلح در این کشور نشان دادهاست.
*س_برچسبها_س*