چرا ساخت فیلم درباره سیدحسن نصرالله و اسماعیل هنیه مهم است؟
تولید محتوای معتبر درباره شخصیتهای مقاومت مانند سید حسن نصرالله و اسماعیل هنیه، ضروری است. سینما باید از روایتهای تحریفشده غربی فاصله بگیرد و به تاریخ اسلام و قهرمانان واقعی بپردازد تا نسل جدید را با ارزشهای ایستادگی آشنا کند.
خبرگزاری تسنیم- مجتبی برزگر: سیدحسن نصرالله و اسماعیل هنیه به عنوان دو چهره کلیدی در جبهه مقاومت، نمادهایی از مبارزه و ایستادگی در برابر ظلم هستند. ساخت فیلم و سریال درباره این شخصیتها میتواند به تبیین ارزشها و ایدههای مقاومت کمک کند و نسل جدید را با تاریخ تلاشها و مبارزات آنان علیه جنایات ددمنشانه ضدانسانی صهیونیستها و استبداد غرب، آشنا کند.
در دنیای امروز، رسانههای غربی و به ویژه اسرائیلیها با بهرهگیری از کمپانیهای فیلمسازی، به تحریف موضوعات مربوط به جبهه مقاومت میپردازند. این تحریفها، به ویژه در قالب تولید محتواهای غیرواقعی، موجب میشود که نسل جدید با تصورات نادرستی از این جریان آشنا شود. به عنوان مثال، بسیاری از فیلمها و بازیهای رایانهای که درباره حزبالله ساخته شدهاند، معمولاً تصویر منفی و غیرواقعی از این جنبش و رهبران آن ارائه میدهند.
نسل جدید نیازمند محتوای غنی و جذاب است که نه تنها به موضوعات مربوط به مقاومت بپردازد، بلکه بتواند داستانهای واقعی و قهرمانانه را به تصویر بکشد. در حالی که سینما و تلویزیون ما به سمت تولید سریالها و فیلمهای سطحی میروند، لازم است که به ساخت آثار استراتژیک و مستند درباره شخصیتهای واقعی مانند حاج قاسم سلیمانی، سیدحسن نصرالله و اسماعیل هنیه توجه بیشتری شود.
هر روز شاهد وعدهها و وعیدهایی هستیم که به تولید آثار درباره قهرمانان جنگ اشاره دارند؛ آبانماه سال گذشته خبری در فضای رسانه منتشر شد مبنی بر برنامهریزیهای جدی برای ساخت 6 فیلم با موضوع غزه و فلسطین؛ در این اخبار آمد که در این فرآیند برخی از تولیدات به مرحله عقد قرارداد هم رسیده، اما تاکنون جزئیاتی از این پروژهها مشخص نشده و «بازمانده» سیفالله داد همچنان تنها اثر برجسته در ویترین سینمای ایران با موضوع فلسطین است.
این خبرها همزمان با پاییز 1402 و فجایعی که در غزه رخ داد سرزبانها افتاد؛ مسئولان فرهنگی خصوصاً وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی از این فیلمهای جدید خبر داد. او با حضور در برنامه تلویزیونی «به افق فلسطین» این خبر را برای اولین بار اعلام کرد که «همکارانم در بنیاد سینمایی فارابی برای ساخت «بازمانده 2» با تهیهکننده (منوچهر محمدی) وارد مذاکره شدند و این فیلم در مسیر ساخت قرار میگیرد.»
حتی محمد خزاعی رئیس سازمان سینمایی هم بر حمایت از ثبت و ضبط این مقطع از تاریخ سرزمین فلسطین در قالب آثار کوتاه، مستند، انیمشن و سینمایی با محوریت روایت و انعکاس جنایات صهیونیستها در غزه تأکید کرد. حتی طرح این برنامهها و وعدهها به جشنواره پویانمایی تهران هم کشیده شد. رئیس مرکز صبا در نشستی با موضوع فلسطین از بازسازی فیلم «بازمانده» به صورت یک مینی سریال هفت قسمتی در این مسیر قدم برداشته و دنبال ساخت فصل دومی هستند داستان بزرگ شدن کودکی که محور داستان «بازمانده» بوده و پیوستنِ او به گروههای مقاومت را به تصویر بکشد.
اما هنوز نه از این وعدهها خبری شده و نه جزئیاتی از ساخت بازمانده2؛ با این اوصاف هنوز روی آنتن تلویزیون «بازمانده» گذشته، «شکارچی شنبه»، «سی و سه روز» و حتی «هیام» محمد درمنش، «وفا» محمدحسین لطیفی، «سرب» مسعود کیمیایی و «قناری» جواد ارکانی را میبینیم. کارهایی که البته هیچکدام نتواستند به شهرتِ «بازمانده» برسند.
اگر فرض قرار دهیم اکنون قرار است فیلمی درباره فلسطین، غزه و جنایات اسرائیل و رهبران مقاومت ساخته شود اولاً لازم است که مدنظر داشته باشیم نباید رفع تکلیفی ساخته شود و ثانیاً باید همه اتفاقات روز را درنظر بگیرد؛ چرا که براساس اصول فیلم باید روندی پیشرو داشته باشد نه اینکه فقط صرفاً یک واقعهای را مستندنگاری کرده به تصویر بکشد.
شاید برای تاکید به مهم بتوان اینجا نام «فائودا» (عبارت فائودا در زبان عربی به معنی هرج و مج است) را آورد که در سال 2015 ساخته شد؛ صهیونیستها به کمک نتفلیکس ماموریتی با اسم رمز فائودا را روایت کردند که شباهت بسیار زیادی به جنایات اخیر آنها در بیمارستان غزه دارد و کاراکتر اصلی سریال برای رسیدن به اهدافش به ظاهر علاقمند به نقش مقابل خود یعنی پزشکی در همین بیمارستان میشود...
نکته جالب توجه این است که در این سریال صهیونیستها در تلاش هستند از خودشان یک چهره جعلی برای پنهان کردن جنایاتی که انجام میدهند برای مخاطبان به نمایش بگذارند و به نوعی خودشان را حافظ منافع مردم فلسطین معرفی کنند نه یک اشغالگر.
جالبی ماجرا اینجاست که روند سریال بگونهای است که انگار از آینده خبر میدهد و شاهد مثالی براین قاعده است که فیلم یا سریال باید به این سبک و سیاق ساخته شود نه اینکه صرفاً یک مستندنگاریای صرف در قامتِ یک درام به تصویر کشیده شود و ظاهرا هندیها از این سریال و قاعده به خوبی پیروی میکنند چون هندیها برای بومیکردن "فائودا"، سریالی با مضمون رابطه پیچیده بین هند و پاکستان را درحال ساخت دارند.
ناگفته نماند در چند سال اخیر، فیلمهایی درباره قهرمانان جنگ ساخته شده اما نتوانسته به اندازه کافی مخاطب را جذب کند. تنها میتوان به نام «موقعیت مهدی» اشاره کرد که نسخه سریالی آن نیز تحت عنوان «عاشورا» روی آنتن رفت. این در حالی است که امروز به نظر میرسد نهادهای مرتبط با این امر مثل صدا و سیما، بنیاد سینمایی فارابی و... باید برای ساخت آثاری با استانداردهای بینالمللی در زمینه نمایش جنایات رژیم صهیونیستی و دشمنان اسلام با به تصویر کشیدن دقیق حقایق خونریزیهای سرزمین اشغالی برنامهریزی دقیقی داشته باشند تا دوباره آثاری همچون سریال صهیونیستی یاد شده با کمک کمپانیهای وابسته روایتی جعلی از ماجرا به مخاطبان ارائه نکنند.
«بازی اختاپوس» دوباره به تلویزیون آمد اما وعدهها عملی نشد!تولیدات غربی و به ویژه بازیهای رایانهای که درباره حزبالله و رهبرانش ساخته میشوند، به شدت بر ذهنیت جوانان تأثیر گذاشته و میتوانند موجب ایجاد تصورات نادرست و منفی درباره این جریان شوند. این بازیها معمولاً در قالبی سرگرمکننده، اما تحریفشده، به ترویج ایدئولوژیهای خود میپردازند و نسل جدید را از واقعیتها دور میکنند. یقین داریم ساخت آثار نمایشی درباره جنایات اسرائیل، طوفان الأقصی، وعده صادق و پرترههای قهرمانانی همچون اسماعیل هنیه و سیدحسن نصرالله یک ضرورت است.
چرا که رژیم صهیونیستی همواره برای نمایشِ کارهای کوچک خود و انکار اقدامات بزرگ در منطقه از جمله وعده صادق و طوفانالأقصی کوشیده با هیاهوی رسانهای و ساخت آثار نمایشی تصویری چه در قالب انیمیشن و چه سریالها و فیلمها این اتفاقات را منکر شود و به نوعی به تحریف این تاریخ و حقایقِ آن بپردازد. باید برای تنویر افکار عمومی و جلوگیری از تحریفِ هالیوود با ساختِ پروژههای دروغین علیه فلسطین و جریانِ مقاومت، از هنرمندان مطالبهگری کند تا فیلمهای خوب و موفقی در این زمینه ساخته شوند.
سؤالی که باید مطرح شود این است که چرا آثار مؤثر و قدرتمند درباره شخصیتهای مقاومت و تاریخ اسلام تولید نمیشود. تمرکز باید بر روی ساخت این نوع آثار باشد، نه اینکه وقت و منابع صرف تولید سریالهای تکراری و شبیه به هم اجتماعی یا تاریخی صرف دوران قاجاریه و پهلوی شود. به جای این رویکردها، باید به تاریخ اسلام و قهرمانان واقعی آن، از جمله شخصیتهای مقاومت، پرداخته شود.
برای برطرف کردن این چالشها، ضروری است که تولید آثار درباره شخصیتهای مقاومت با دقت و ظرافتهای داستانی صورت گیرد. تمرکز بر جذابیتهای داستان و روایت درست از زندگی این شخصیتها میتواند به جذب مخاطب کمک کند. در این راستا، نیاز به همکاری میان نویسندگان، کارگردانان و پژوهشگران وجود دارد تا آثار با کیفیت و ماندگاری تولید شود.
مسیر تولید آثار درباره شخصیتهای مقاومت باید با قدرت ادامه یابد و به صورت استراتژیک و هدفمند پیش برود. این تلاش نه تنها به ترویج فرهنگ مقاومت کمک میکند، بلکه نسلهای آینده را به سمت شناخت بهتر از تاریخ و فرهنگ خود هدایت خواهد کرد. با تولید محتوای معتبر، میتوان به مقابله با تحریفات غربی و ایجاد تصویری درست از جریان مقاومت پرداخت.
این تکلیف بر دوشِ مسئولان فرهنگی و هنری کشور با میدانداری هنرمندان است که باید به کمکاریها پایان دهند.