چرا فرونشستهای زمین از بیابانهای کشور به پایتخت رسید؟/ ایجاد فروچالهها؛ آلارمهای ناشنیدهای که قابلیت بروز فاجعه دارند!
فرونشست زمین روز گذشته در منطقه اتوبان امام علی (ع) به گونه ای مصداق پیش بینی کارشناسان بعد از ایجاد چاله بزرگ خیابان مولوی در دی ماه97 بود؛ حال در کنار تمام مشکلات تداوم ایجاد فروچاله ها در کنار اخبار قریب الوقوع زلزله امنیت روانی مردم و پایتخت نشینان را هدف قرار داده که با این وجود ایجاد مدیریتی یکپارچه برای رفع این معظل ضروری به نظر میرسد تا در پیشگیری از وقوع فجایع کارساز باشد و...
به گزارش خبرنگار اجتماعی شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ یکی از معضلاتی که در برخی از حوزه های زیرمجموعه حوادث غیرمترقبه در کشور ما وجود دارد، از دست دادن فرصت های طلایی و بیتوجهی به آلارمهای طبیعی و هشدار های کارشناسی است.
شاهدمثال ای بحث معضل فرونشست ها و رانش زمین است که طی یکی - دو سال گذشته به یکی از مباحث اصلی حوزه بحران تبدیل شده است. طوری که هفته ای نیست که در یکی از مناطق کشور خبری از این معضل منتشر نشود. نکته حائز اهمیت این است که فرونشست زمین از بیابان ها به ابرشهرها از جمله تهران رسیده است؛ درحالیکه این پدیده بحرانزا در سال های گذشته غالبا در بیابان ها، مزارع کشاورزی و باغات که غالبا مناطقی خالی از سکنه متراکم اتفاق می افتاد. مثل گزارش های متعددی که در سالهای گذشته از موارد متعدد این پدیده در استان فارس گزارش شده اند. اما رسیدن این پدیده به شهرها و ابرشهرهای کشور را باید فینفسه فاجعهای ملی تلقی کرد، یا نه؟ آیا با وجودی که از هم اکنون زنگ خطر چنین بحرانی به گوش می رسد نباید برای پیشگیری از وقوع حوادث احتمالی آینده کاری انجام داد؟ بی تردید پاسخ مثبت است. وقتی با فروریختن یک ساختمان شمار قابل توجهی از هموطنان جان یا سرمایه و عزیزان خود را از دست می دهند باید این آلارم های حیاتی را جدی گرفت و با توجه به شرح وظیفه دستگاه های اقدامات پیشگیرانه به عمل آورد. دلیل این پدیده واضح و مبرهن است؛ حفر چاههای مجاز و غیر مجاز، خالی شده سفره های زیرزمینی و آبخوان ها که از کاهش بارندگی و تقلیل سطح آب رودها و چشمه ها ناشی میشود. گرچه نباید ناگفته بماند که بخشی از کمبود آب در سفره های زیرزمینی نه تنها به پدیده خشکسالی برمیگردد؛ بلکه عامل تشدید کننده آن نبود الگویی مناسب برای مصرف آب در شهرهای کشور است که صد البته توضیح واضحات برای کارشناسان و تکراری محض احتیاط است به امید مصرف بهینه آب؛ موهبتی که جایگزینی ندارد و برخی با مصرف بی قاعده آن نه تنها به نسل آینده ظلم می کنند بلکه باعث تقویت خطری بالقوه هستند که هر روز با مصرف خارج از اصول از منابع آب شیرین و تصفیه شده شهری حدود وثغور این خطر را گسترش می دهند و در واقع عذاب نوادگان خود را در آینده شدیدتر می کنند. سیدمحسن طباطبایی مزدآبادی کارشناس مسائل شهری تیرماه1400 در بخشی از گفت و گوی خود بارسانه ها با بیان اینکه تهران یک بمب ساعتی و رکورددار فرونشستزمین در دنیاست، گفته است: «وضعیت فرونشست در شهرهای کشور ما نیز بغرنج است و طبق گزارشها، در هر دو کیلومترمربع از خاک کشور یک چاه آب مجاز یا غیرمجاز وجود دارد؛ در واقع نزدیک به یکمیلیون حلقه چاه در کشور وجود دارد.» با این وجود بحران آب تنها به خشکسالی و مصرف بی قاعده شهروندان برنمی گردد. بلکه در بحرانی شدن خشکسالی و سوء مصرف آب، یکی از دلائل و فاکتورهای اصلی مشخصا ضعف در مدیریت حوزه محیط زیست و منابع طبیعی است که باید در این رابطه متولیان حراست و حفاظت از محیط زیست و منابع طبیعی به ویژه در یکی دو دهه گذشته را مقصران اصلی قلمداد کنیم؛ چرا که درسالهای گذشته و در واقع از یکی - دو دهه پیش سازمان های پایشگر زمین وقوع پدیده خشکسالی را هشدار داده بودند، اما متولیان صدرالاشاره و دولتمردان پیشین گوشی برای شنیدن این هشدارها نداشتند و در بیان این مفاهیم دچار سوء تعبیر شدند. آنها بجای پژوهش هایی که باید در این زمینه انجام میدادند، چنین اظهاراتی را مشتق و برخاسته از نیتی بدخواهانه قلمداد کردند و با این رویکرد در واقع صورت مسئله را پاک کردند. در حالیکه اگر مسئولان وقت با نگاهی به آینده رویکردی مسئولیت پذیرتر داشتند، شاید امروزه مردم ما با مشقات عرصه محیط زیست و منابع دست و پنجه نرم نمیکردند. با این اوصاف برای پرهیز از اطاله کلام از شرح ماوقع و اشاره موردی به اتفاقات و به سرانگشت نشان دادن مسببان بحران های نوظهور مورد بحث که مشخصا زیرمجموعه فرونشست زمین محسوب می شوند خواهیم گذشت و با این رویکرد که «چه باید کرد؟»؛ هم در این مطلب و هم در مطالب آینده این مباحث را پی خواهیم گرفت. فرونشست هایی در قلب کشور برخی از اتفاقات ساده در سال های گذشته مانند فرونشست خیابان مولوی در دی ماه سال 97 و یا ریزش ایستگاه مترو «میدان صنعت» تامل کنیم خواهیم دید که علیرغم اقدامات عمرانی اما باز سقف این ایستگاه ها فرونشست و حتی برخی از ایستگاه ها در زمان بارندگی دچار رسوخ مانداب باران و چکه آب حاصل از بارش ها می شوند. به نظر می رسد همه این رخدادها را نباید صرفا با توجیه هایی چون اهمال ورزی پیمانکار ساخت ایستگاه مترو مربوط دانست، بلکه گاهی این ضرورت لازم به نظر می رسد که مسئولان در تمام زنجیره متصل به مقابله با بحران برای پیشگیری از فجایعی غیرقابل جبران ناگزیرند نیمه خالی لیوان را ببینند. حتی اگر جنین دیدنی هزینه های زمانی و ریالی را در پی داشته باشد. اما اقداماتی اینچنین در گرو حقظ آبروی حاکمیت است؛ نه حتی دولت ها! اسماعیل کهرم، اقلیم شناس و کارشناس محیط زیست در گفت و گوی روز 24 دی ماه 1397 با خبرگزاری برنا می گوید: «ستونهای آب زیرزمینی که سطح خاک را بالا نگه داشتهاند، در حال فرو ریزش هستند. یعنی به حدی از این ستونهای سفره آب زیرزمینی برداشت شده که روز به روز و دقیقه به دقیقه فرونشستهاند. در نتیجه این امر، ارتفاع این ستونها کاهش یافته و سطح خاکی که ما روی آن زندگی میکنیم را پائین برده و به انحای مختلف فرو میریزد. علاوه بر این، در گذشته و مثلا تهران 50 سال پیش، زمینها دارای سفرههای آب زیرزمینی فراوان بودند. بین هر ذره خاک و اطراف آن آب قرار دارد؛ یعنی در مجموع به اندازه حجم خاک زیر پای ما به همان میزان آب باید وجود داشته باشد و اینها یکدیگر را نگه میدارند. ما به خاک دست نزدهایم اما اقدام به برداشت بینظارت آب کردهایم. هر ذره آبی که برداشت شود، از خاک اطراف آن هم کاسته میشود.» وی در ادامه می افزاید: «حدود 650 دشت در سراسر ایران داریم که نزدیک به نیمی از این تعداد به صورت ممتد و آهسته دچار 30 تا 60 سانتیمتر فرونشست در سال شدهاند. در نتیجه به صورت بسیار آهسته و تدریجی بسیاری از دشتهای ایران محتویات خود را از دست دادند و در سال 35 تا 60 سانتی متر نشست کردند.» این اقلیم شناس به فرونشستهای متعدد که اخیرا در تهران اتفاق میافتد، اشاره کرد و گفت: «پدیده دوم، فرونشست ناگهانی است که به آن فروچاله گفته میشود. این پدیده یعنی فروچاله که به دلیل استفاده بیش از حد از منابع زیرزمینی آب در چهارراه مولوی در حال وقوع است، به این منطقه محدود نخواهد شد و به محلههای عودلاجان، بازار بزرگ و دیگر نواحی تهران نیز کشیده خواهد شد. همچنان که از سال گذشته به جز مولوی حداقل 5 فروریزش عمده زمین در مناطق مختلف شهر تهران در خیابانهای شهران، پیامبر، میدان قیام و خیام به ثبت رسیده است و با توجه به رشتهقناتهایی که از شمال تهران به سمت ری کشیده شده، میتوان انتظار فروریزشهای بیشتری را در پایتخت داشت.» در گفت و گوی مورخ22 فروردین سال جاری علی بیت اللهی رئیس بخش زلزله و فرونشست مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی با بیان اینکه در حال حاضر فرونشست تهران به سالانه 24 سانتی متر رسیده است، به خبرگزاری «مهر» گفته است: «استخراج آبهای زیرزمینی برای تأمین آب شرب یا آبیاری فضاهای سبز و همچنین شبکه فاضلاب تهران دو مانع اصلی نفوذ به لایههای آب دار زمین در تهران هستند.» به گفته بیت اللهی «نتایج تشدید پدیده فرونشست ممکن است در تخریب زیرساختهای حمل و نقلی، ساختمانها و بسیاری از سازههای دیگر نمود پیدا کند.» مهر در این گزارش می افزاید: «فشار به آبهای زیرزمینی به تشدید پدیده فرونشست منجر شده است. این پدیده اغلب در جنوب و جنوب غرب تهران متمرکز است که در حال پیشروی به سمت مناطق مرکزی و شرق تهران است.» با این وجود مصادیق عینی این گفت و گوها به تدریج در حال عینی شدن هستند؛ یعنی حدودا دوماه بعد از اظهار نظر بیت اللهی خبرگزاری ایرنا شامگاه روزگذشته خبری با موضوع فروچاله های روی خط فرستاد؛ با این تیتر«حفره سه متری در بزرگراه امام علی ترافیک ایجاد کرد» سرهنگ علی همهخانی معاون آموزش و فرهنگ ترافیک پلیس راهور تهران بزرگ در گفت و گو با ایرنا گفته بود: «عصر سه شنبه موقعیت شمال به جنوب بزرگراه امام علی قبل از گلشن دوست و بعد از جانبازان، حفره ای در آسفالت لاین یک این بزرگراه به ابعاد 2در2 متر و به عمق حدودا 3 متر ایجاد و منجر به بروز ترافیک سنگین در این محدوده شد. به همین دلیل یک لاین از این بزرگراه توسط تیم های امدادی مسدود و ترددها از دو لاین دیگر در حال انجام می باشد که انتهای بار ترافیکی محدوده اتوبان امام علی به بزرگراه شهید بابایی رسیده است.» کلاف سردرگم فرونشست زمین در خاتمه باید یادآور شد که بی تردید سرعت فرونشست ها از سرعت اقدامات مبتنی بر کاغذبازی های معمول و متعارف دولت ها و سازمان ها بسیار بسیار بیشتر است. با این وجود خبرنگار دانا در تماس با برخی از کارشناسان موفق با اخذ گفت و گو نشد؛ چرا که قاطبه آنها معتقد بودند که در فقدان آماری متفن و اساسا طرح سوال از سوی نهادهای متولی نمی توانند اقدام به ارائه پاسخ نمایند. حال این سوال به ذهن متبادر می شود که اساسا در این موقعیت باید چه کرد؟ و چرا نهادها متولی در تشکیل مدیریتی واحد برای مقابله با مشکلی که در سطح کلان و حوزه ملی مطرح است هنوز کاری نکرده اند و یا اساساً خبری از اقدامات آنها منتشر نشده که در هر دو صورت ضعفی است که در تضعیف امنیت روانی جامعه نقشی مخرب و منفی بازی می کند. انتهای پیام /