چرا مسلم بن عقیل، عبیدالله را در خانه هانی ترور نکرد؟
به گزارش خبرنگار حوزه اندیشه خبرگزاری فارس، نعمتالله صفری فروشانی مورخ و اسلامپژوه مهمان شب هشتم فصل کوفه برنامه سوره بود. وی در ابتدای این برنامه چند تاریخ را به عنوان تاریخهایی مهم در قیام عاشورا معرفی کرد و گفت: اولین تاریخ 15 رجب سال 60 یعنی مرگ معاویه است. پس از مرگ معاویه، کوفیان اعلام کردند زیر بار یزید نمیروند و برای امام نامه نوشتند. این تجمع احتمالاً اواخر رجب یا اوایل شعبان رخ داده است. 28 رجب هم امام حسین دعوت به بیعت میشوند و چون نمیپذیرند به سوی مکه میروند و ابتدای شعبان به مکه میرسند. 10 رمضان نیز اولین نامههای کوفیان به دست امام حسین میرسد و سرانجام 5 شوال، مسلم از سوی امام به کوفه میرسد.
عدم بیعت با یزید حتمی بود
صفری فروشانی با اشاره به اینکه اصل مسلم امام حسین (ع) عدم بیعت با یزید بود بیان کرد: چه کوفیان دعوت میکردند و چه دعوت نمیکردند، امام با یزید بیعت نمیکرد و زمانی هم که به سمت کوفه حرکت کردند با فرض اینکه به سوی کوفه هم خواهند رفت نبود و پس از رسیدن نامههای کوفیان این تصمیم را گرفتند.
یک مشهور بیاعتبار
وی تعداد 12 هزار نامه را غلطی مشهور دانست و تاکید کرد: این مسأله با تعداد بیعت کنندگان خلط شده است و تعداد نامهها در منابع کهنتر 53 بوده و در واقع 53 امضا بوده است و آدمهای سرشناس نامهها را امضا کرده بودند.
صفری فروشانی در این بخش از برنامه به ایرانیان در زمان قیام اشاره کرده و ضمن رد حضور آنها در سپاه عمرسعد گفت: به خاطر ظلمهایی که به آنها شده بود، اگر کسی علیه حکومت اموی قیام میکرد، همراه او میشدند و به عنوان مثال میتوان به قیام مختار اشاره کرد که گفته میشود 60 هزار ایرانی در سپاه او حضور داشتند.
شیعه سیاسی و شیعه اعتقادی
وی حزب اموی و حزب علوی را دو جریان مهم آن زمان در کوفه معرفی کرد و ضمن اشاره به این که حزب علوی همان شیعیان سیاسی امام علی (ع) بودند گفت: شیعه سیاسی در برابر شیعه اعتقادی است. شیعه اعتقادی به خلافت بلافصل امام علی (ع) بعد از پیامبر (ص) اعتقاد داشت و انحصار مرجعیت علمی و سیاسی را به اهل بیت بدهد اما شیعیان سیاسی امام را به عنوان حاکمی در برابر معاویه و عثمان قبول داشتند و در عین حال خلیفه اول و دوم را هم قبول داشتند و بسیاری از کسانی که در صفین بودند نیز از همین دسته بودند.
صفری فروشانی ادامه داد: در مسأله صلح معاویه هم امید داشتند که قدرت پس از معاویه به امام حسن (ع) برسد. اگر بخواهیم حزب اموی را هم ریشهیابی کنیم باید به زمان سقیفه و فتح مکه برگردیم و فقط در منافع مادی هم خلاصه نمیشود و از نظر اعتقادی هم حزب اموی حامیانی داشت. در زمان معاویه هم روی این مسأله بسیار کار شد و تاریخسازی هم انجام شد و بعدها هم تا آندلس ادامه پیدا کرد.
ترور نکردن ابنزیاد توسط مسلم کار درستی بود
کارشناس برنامه سوره در ادامه به کارویژه محول شده از سوی امام حسین (ع) به حضرت مسلم (ع) اشاره کرده: امام حسین (ع) میفرمایند مسلم مورد اطمینان من است و او را میفرستم تا دعوت کوفیان را راستی آزمایی کند. بنابراین تشکیل حکومت و کارهای نظامی کارویژه مسلم نبود. مسلم سازمانی مخفی تشکیل داد و از شیعیان بیعت گرفت اما در این هنگام اتفاقی پیشبینی نشده رخ داد و با ورود عبیدالله شرایط تغییر کرد و مسلم اینجا بود که از مکانی که بود به خانه هانی منتقل شد.
وی اضافه کرد: در خانه هانی پیشنهاد میشود که مسلم از پشت پرده عبیدالله را ترور کند و به نظر بنده هم کار درستی کرد که این کار را انجام نداد چرا که هم از نظر اخلاقی و انسانی و نیز تاریخی کار درستی بود. این تصور اشتباه وجود دارد که اگر عبیدالله ترور میشد، کار تمام بود و پیامدها شروع میشد و ممکن بود همانجا مسلم کشته شود چرا که یاران عبیدالله آنجا بودند و از طرفی به خاطر کشتن مهمان، بدنامی هم برای امام حسین (ع) پدید میآمد.
صفری فروشانی اقدامات متنوعی برای عبیدالله در کوفه برشمرد و ضمن تقسیم آنها به اقدامات تنبیهی و اقدامات تشویقی تصریح کرد: کوفیان به عنوان لشکریان مسلمان از حکومت، دریافتی داشتند و این دریافتی هم نقدی بود و هم به صورت کالا. سیاست امویان هم تبعیض در پرداخت بود و به هر کسی مبلغ متفاوتی پرداخت میشد و با استفاده از همین ابزار بود که اطلاعات و استخبارات، گروههای مختلف را در دست داشت و تضمین میگرفتند که اگر گروههای مختلف، مخالف معاویه باشند، مقرری آنها قطع خواهد شد. قسمت دوم شدت عمل عبیدالله بود که خشونت زیادی نشان داد. سیاستهای تشویقی هم وجود داشت و اگر کسی به یزید نزدیک بود و حمایت میکرد، تشویقی میگرفت.
مسلم و لبیک به کمکخواهی کوفیان
وی در پایان با بیان اینکه هانی ششم یا هفتم ذیالحجه سال 60 در کاخ عبیدالله دستگیر شد و همین مسأله ولولهای بین مردم به پا کرد گفت: این جو عمومی باعث شد مسلم عکسالعمل نشان دهد چرا که جو عمومی مسلم را مسبب این مسأله میدانستند. این جو عمومی به مسلم هم سرایت کرد و از او درخواست کردند، کاری کند. او هم ندای آماده باش داد و کسانی آمدند که در نزدیکی او بودند. نمیتوان برای این حرکت نام قیام نهاد چرا که حرکتی مسلحانه برای براندازی عبیدالله نبود و فقط برای از حصر نجات دادن هانی بود. تعداد افرادی که جمع میشوند از تعداد درون قصر بیشتر بودند اما عبیدالله حیلهای به کار میبندند و از در پشتی قصر اشراف را به درون کوفه میفرستد و با راه انداختن جنگ روانی، مردم را از سپاه شام میترساند و مردم عقب میکشند.
انتهای پیام /