چرا "پرس تی وی" از منظر غرب رسانهای مطلوب نیست؟
گروه بینالملل خبرگزاری دانشجو_ مدتهاست که جریانهای سیاسی و رسانهای غربی به انحا مختلف در روند کاریِ شبکه پرس تی وی به عنوان رسانه برون مرزی انگلیسی زبانِ جمهوری اسلامی ایران، ایجاد مانع و چالش میکنند. جدای از اقدامات گسترده دولتهای غربی و به ویژه آمریکا علیه این شبکه که سعی داشته اند تا جای ممکن دامنه فعالیتهای این شبکه محدود شود، به تازگی در بریتانیا شاهد آن بوده ایم که پس از...
گروه بینالملل خبرگزاری دانشجو_ مدتهاست که جریانهای سیاسی و رسانهای غربی به انحا مختلف در روند کاریِ شبکه پرس تی وی به عنوان رسانه برون مرزی انگلیسی زبانِ جمهوری اسلامی ایران، ایجاد مانع و چالش میکنند. جدای از اقدامات گسترده دولتهای غربی و به ویژه آمریکا علیه این شبکه که سعی داشته اند تا جای ممکن دامنه فعالیتهای این شبکه محدود شود، به تازگی در بریتانیا شاهد آن بوده ایم که پس از قطع پخش پرس تی وی در این کشور که با فشارهای لابیهای صهیونیست و جریانهای متحد با آنها صورت گرفته، علیه "کریس ویلیامسون" نماینده سابق پارلمان بریتانیا و مجری برنامه فلسطین محرمانه زدایی پرس تی وی نیز پرونده سازی شده و بر اساس آنچه ارتباط وی با یک شبکه ایرانی عنوان شده، کلیه دسترسیهای ویلیامسون به عنوان یک نماینده سابق پارلمان بریتانیا به این نهاد قانونی، لغو شده است.
در عین حال، نشریات تلگراف، تایمز و ساندی تایمز بریتانیا نیز خواستار حذف اَکانتهای پرس تی وی در شبکههای اجتماعی تویئتر و فیس بوک شده اند و آن را متهم کرده اند که پرس تی وی به ترویج تئوریهای توطئه و نفرت پراکنی میپردازد و درست به همین دلیل هم باید علیه آن اقدامات تقابلی انجام داد. البته که پیشتر نیز جریانهای سیاسی و رسانهای غربی و صهیونیست، با طرح ادعاهای مشابه سعی داشته اند تا اقدامات نامشروع خود علیه شبکه پرس تی وی را مشروعیت بخشند. در این نقطه یک سوال مهم و محوری مطرح میشود و آن این است که چرا پرس تی وی از منظر غرب رسانهای مطلوب نیست؟
به بیان روشن تر، دلایل واقعی غرب در تقابل با پرس تی وی چه هستند؟ به نظر میرسد برای پاسخ به این پرسش میتوان از دو رویداد مهم که در روزهای اخیر اتفاق افتاده اند کمک گرفت. در روزهای گذشته، شاهد برگزاری مراسم تاجگذاری چارلز سوم پادشاه جدید بریتانیا بوده ایم. رویدادی که به نحو گستردهای از سوی جریانهای سیاسی و رسانهای مسلط و غالب غربی و متحدان آنها پوشش داده شده است.
با این حال، معدود رسانههایی در جهان نظیر پرس تی وی بوده اند که به پوشش اعتراضات گسترده هزاران شهروند بریتانیایی در بحبوحه برگزاری مراسم مذکور پرداخته اند. معترضانی که تاکید داشته اند در شرایطی که کشورشان با چالشهای جدی اقتصادی و آمارهای بالای تورم و بیکاری رو به رو است، چه نیازی وجود دارد که از منافع عمومی این کشور، چیزی در حدود 100 میلیون پوند هزینه یک مراسم تجملی و البته بدون نتیجه برای مردم شود. پرس تی وی در عین حال برخوردهای خشن پلیس بریتانیا با معترضان این کشور و البته دیگر لایههای پنهان شکاف میان افکار عمومی و دربار بریتانیا در ماجرای تاجگذاری چارلز سوم را هم مورد واکاوی و بررسی دقیق قرار داده است.
مسالهای که مثلا در کشوری نظیر بریتانیا که بر اساس گزارش اخیر نشریه گاردین، رسانهها و افکار عمومی و حتی نهادهای قانونی نظیر پارلمان این کشور حق پرسش در مورد عملکرد مالی دربار بریتانیا را ندارند، نوعی رد کردنِ صریح خط قرمزها در این کشور به حساب میآید. درست به همین دلیل هم است که میبینیم بریتانیا در سالهای اخیر اقدامات تقابلی گستردهای را در دورههای زمانی مختلف علیه پرس تی وی، عملیاتی و اجرا کرده است.
اساسا از نگاه بریتانیا، پرس تی وی به دلیل انعکاس واقعیتهای این کشور، رسانهای نامطلوب است و باید برخلاف قواعد دموکراتیک و البته رسانهای و خبری، از بریتانیا اخراج شود. جالبتر اینکه همانطور که پیشتر نیز گفتیم، جریانهای پشت پرده بریتانیایی حتی از حضور پرس تی وی در فضای مجازی نیز احساس خطر میکنند و جهت حذف اکانتهای این شبکه در فضای اجتماعی نیز فشارهای فراوانی را وارد میکنند.
از طرفی، در روزهای اخیر شاهد حملات غیرقانونی و تروریستی رژیم اشغالگر قدس به نوار غزه و شهادت شماری از فرماندهان جهاد اسلامی فلسطین و البته غیرنظامیان فلسطینی بوده ایم. رویدادی که از سوی صهیونیستها در بحبوحه پرداخت خبری گسترده جریانهای سیاسی و رسانهای غربی به مراسم تاجگذاری چارلز دوم صورت گرفته و سعی داشته به نوعی، یک پوشش را برای خود جهت در امان ماندن از توجه افکار عمومی ایجاد کند. مسالهای که پرس تی وی با کنش فعال رسانهای خود تا حد زیادی علیه آن دست به افشاگری زده و مانع از پیشرفت روایت سازیهای دروغینی نیز از سوی صهیونیستها در قالب جنگ رسانهای علیه جریان مقاومت فلسطینی در بحبوحه حملات اسرائیل به نوار غزه شده که پرس تی وی با کنش فعال رسانهای خود تا حد زیادی اصلِ این قبیل تلاشها را نیز سوال برده است. از چشم اندازی کلی نیز، پوشش لحظه به لحظه پرس تی وی از شهادت شماری از غیرنظامیان فلسطینی در جریان حملات تروریستی رژیم اشغالگر قدس به نوار غزه و در عین حال، بازتاب دادن به مواضع و پاسخهای جریان مقاومت فلسطین نسبت به اقدامات غیرقانونی رژیم صهیونیستی عملا تا حدی معادله جنگ روانی و تبلیغاتی که صهیونیستها آن را به مثابه یک جاده یک طرفه در راستای منافع خود ارزیابی میکردند را به معادلهای شکست خورده برای آنها تبدیل کرده است.
فراموش نکنیم که رژیم صهیونیستی در مدت اخیر درگیرِ اعتراضات گسترده داخلی بوده و بسیاری نسبت به فروپاشی این رژیم و به راه افتادن جنگ داخلی در آن هشدار داده و میدهند و درست به همین دلیل نیز ناظران و تحلیلگران معتقدند که جنگ اخیر اسرائیل علیه نوار غزه تا حد زیادی سعی داشته تا بحرانهای درونی این رژیم را به خارج از آن صادر کند تا بلکه از فروپاشی این رژیم جلوگیری شود. فروپاشی که بسیاری از مقامهای ارشد صهیونیست نیز نسبت به آن هشدار داده و میدهند. دستورکاری که البته رسانههای مستقل نظیر پرس تی وی در مورد آن به اندازه کافی افشاگری داشته اند.
از این رو، پرس تی وی از نگاه غرب یک رسانه نامطلوب است، زیرا در جهت مخالف با آنچه مطلوب هژمونی رسانهای جهان غرب و متحدان آن است رفتار میکند و البته مهمتر از همه، حاضر نیست استقلال خود را به این جریانها بفروشد. البته که همین مساله سبب شده تا پرس تی وی به تهدیدی جدی علیه رویکردها و گفتمانهای غربی و صهیونیستی در عرصه بین المللی نیز تبدیل شود که این موضوع خود گزاره خاموش کردن صدای این شبکه در عرصه بین المللی را به یک گزاره مهم و حیاتی برای امپریالیسم غربی - عبری تبدیل کرده است.