چهار دلیل در رد جدیدترین محدودیت فوتبال ایران؛/ چرا قانون سقف قرارداد محکوم به شکست است؟
مجتبی فریدونی مدیرعامل سابق ذوب آهن در یادداشتی که به "ورزش سه" ارسال کرده، به قانون سقف قرارداد پرداخته است.
به گزارش ورزش سه، «یکی از بزرگترین اشتباهات این است که سیاست ها و برنامه ها به جای نتایجشان به واسطه ی قصد و نیت آنها مورد قضاوت قرار بگیرند». این گفته میلتون فریدمن یکی از بزرگترین اقتصاددانان قرن اخیر است. این روزها که بحث اجرای سقف قرارداد بازیکنان فوتبال بسیار داغ است تصمیم گیران این حوزه اگر چه به ظاهر قصد و نیت خیری از این کار دارند بد نیست به آثار و پیامد های این تصمیم توجه بیشتری داشته باشند. اجرای سقف قرارداد به دلایل زیر تصمیمی اشتباه و غیر قابل اجرا و کنترل است. 1. قیمت گذاری دستوری در هر بازاری از جمله بازار نقل و انتقالات بازیکنان محکوم به شکست است. همانطور که در سال 1390 این قانون با سقف قرارداد 450 میلیون تومان با شکست مواجه شد. وقتی برای کالا یا خدماتی عرضه و تقاضا وجود داشته باشد تحت هر شرایطی معامله انجام خواهد شد و تنها خاصیت قیمت گذاری دستوری ایجاد بازار سیاه (underground economy) است که به دلیل ماهیت آن غیر شفاف و به تبع غیرقابل نظارت و کنترل بوده و نهایتا دولت و مراجع ذیربط را از منافع متصور برای این معامله از جمله درآمد مالیاتی برای دولت و عوارض نقل و انتقال برای سازمان لیگ محروم می کند. 2. محدود کردن سقف قرارداد برای بازیکن در هیچ کجای دنیا مرسوم نیست کما اینکه نمونه های افراطی آن را به سردمداری پاریسن ژرمن در سال های اخیر دیده ایم. از انتقال نیمار با مبلغی در حدود 222 میلیون یورو در سال 2017 و اخیرا کیلیان امباپه با مبلغی که هنوز کاملا شفاف نیست و حداقل دو تا سه برار مبلغ نیمار خواهد بود. در فوتبال روز دنیا آنچه مهم است نه مقدار پرداختی به یک بازیکن خاص بلکه رعایت توازن مالی یا همان Financial Fair Play توسط باشگاه است. باشگاه می تواند در حد و اندازه درآمد های خود هزینه کند و محدویتی برای سقف قرارداد وجود ندارد. 3. حتی قانون رعایت توازن مالی نیز استثناهایی را برای هزینه کرد باشگاه ها در نظر گرفته است. علاوه بر هزینه های سرمایه ای مثل ساخت استادیوم و توسعه جوانان که از شمول این قانون مستثنی هستند بر اساس مقررات یوفا باشگاه هایی که در رقابت های یوفا بازی می کنند) لیگ قهرمانان و لیگ اروپا ( می توانند طی سه سال تا سطح 30 میلیون یورو زیان کنند) 10میلیون یورو به ازای هر فصل). باشگاه های لیگ برترانگلیس هم می توانند تا سطح 105میلیون پوند طی سه سال زیان کنند) 35میلیون پوند برای هر فصل (. این استثناها به این دلیل در نظر گرفته شده است که اخیرا قانون رعایت توازن مالی با انتقاداتی مواجه شده است مبنی بر اینکه این محدودیت هزینه کرد، تیم های کوچک و ضعیف را برای همیشه از رقابت با تیم های بزرگ و متمول باز می دارد و باید فرصتی به تیم های کوچک داده شود تا با تحمل زیان در دوره ای کوتاه بتوانند با استخدام بازیکنان بزرگ توان رقابتی و بالتبع جایگاه و درآمد های خود را افزایش دهند. این زیان ها «زیان قابل قبول» نامیده می شوند. 4. و در پایان چنانچه پس از همه این مراحل باشگاه با زیان و کسری منابع بود مالکان باشگاه یا کسانی که عاشق فوتبال هستند و حاضرند برای عشق و علاقه خود مبالغ هنگفتی هزینه کنند (سایمون کوپر و استفان زایمونسکی نویسندگان کتاب فوق العاده Soccernomics این افراد را Sugar Daddy می نامند) جور بقیه دوستداران فوتبال را کشیده و باشگاه مورد علاقه خود را از ورشکستگی نجات می دهند. بهتر است فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ به جای وضع قوانین خلق الساعه که به دلایل متعدد قابلیت اجرا، کنترل و نظارت ندارد به عواقب و نتایج چنین تصمیماتی فکر کرده و جذابیت و رشد فوتبال کمک کنند.